نقش مذهب در بازسازی علوم اجتماعی بررسی شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی «مذهب و نقش آن در بازسازی علوم اجتماعی»، با حضور حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم و پروفسور برونو لاتور، فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی، در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم برگزار شد.
در ابتدا دکتر قائمی به بیان افکار و نظریات پروفسور لاتور پرداخت و اظهار داشت: برونو لاتور مفهوم مدرنی از طبیعت را معرفی کرده است و بهترین راه حل برای جلوگیری از بحران های زیست محیطی را استفاده از منشأهای دینی عنوان کرده است.
وی افزود: لاتور معتقد است که انسان های مدرن که از یقین دینی و باورهای آخرالزمانی فاصله گرفته اند همواره زمانی که در آن زندگی می کنند را آخرالزمان تلقی می کنند که به نوعی بی بند و باری نسبت به طبیعت منجر می شود.
قائمی خاطرنشان کرد: راه حل این موضوع این است که ما هم باید با زبان آخرالزمانی با آنها صحبت کنیم و آخرالزمان های مصنوعی بسازیم که به آن آخرالزمان پیشگیری کننده می گویند.
وی افزود: لاتور برای ساختن این آخرالزمان ها مفهوم حقیقت طبیعت را مطرح می کند که در الهه طبیعت که همان گایا است خلاصه می شود و معتقد است که انتساب محیط زیست به گایا می تواند تا حدودی احترام مردم به محیط زیست را برانگیزد.
در ادامه پروفسور برونو لاتور با بیان این که بحث اصلی ما در بیان رابطه دین و اجتماع است، گفت: این که دین و عقلانیت و مادیت و روحانیت در مقابل هم قرار می گیرند به خاطر این تعریف از علوم اجتماعی است که در آن حوزه های مختلف زندگی از قبیل دین و سیاست و اقتصاد و تکنولوژی از هم جدا هستند و ما باید به دنبال مطالعه پیوندهای این بخش ها باشیم تا اتصال صحیح میان اجزای جامعه برقرار کنیم.
وی افزود: مکتب برقرار کننده ارتباط میان انسان ها با همدیگر و اشیاء و حتی خداوند است و من به دنبال این هستم که ببینم چگونه می شود میان دین و طبیعت ارتباط بر قرار کرد و دین چگونه می تواند راهکار حفظ طبیعت را به انسان بیاموزد.
فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی خاطرنشان کرد: من احساس کردم که با رویکردی که در ایران به دین وجود دارد بتوانیم جایگزین مناسبی برای دیدگاه ملال آور غرب نسبت به محیط زیست به ما بدهد که با توجه به آن بتوانیم انسان را نسبت به طبیعت حساس کنیم.
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، به تبیین دیدگاه پروفسور لاتور و دیگر فلاسفه مادی گرای غرب پراخت و گفت: آقای لاتور عقیده دارد که جهان مدرن خالی از عقیده به متافیزیک نیست و بریا طبیعت روحی را قائل است که به آن گایا می گوید و این عقیده همان دین است که ضد ادیان الهی است.
وی با بیان این که پذیرش گایا و سخن گفتن از این که طبیعت ترجمه ای از گایا است مستلزم سطحی از عقلانیت است که به شناخت حقیقت قائل باشد، اظهار داشت: ما در اسلام به لحاظ معرفتی عقلانیتی داریم که می توانیم با حقیقت مرتبط شویم و معرفتی که یک برساخته اجتماعی نیست.
حجت الاسلام والمسلمین پارسانیا با اشاره به این که روی آوردن لاتور به گایا متأثر از سنت تاریخی جهان غرب است که ریشه در یونان دارد، خاطرنشان کرد: گایا الهه ای است که جنبه تشبیهی و تنزیلی در آن غلبه یافته است و جهت تنزیه و تعالی در آن از بین رفته است و این خصوصیت ریشه در فرهنگ یونانی و آمیختگی مسیحیت با آن فرهنگ دارد.
وی افزود: خدای اسلام به لحاظ فیض و رحمت گسترده خود با همه اشیا همراه و قرین است و در همه آنها حضور دارد بدون آن که آمیخته و ممزوج با آنها باشد؛ در الهیات اسلامی همه انچه را که آقای لاتور از وجود گایا در تمام اشیاء توقع دارد وجود دارد و بدون آنکه خداود مقید به حدود طبیعی زمانی و مکانی شود و با همه همراه است و به همه رنگ و تعیّن می دهد بدون آنگه خودبه رنگ تعین و یا قیدی در آید و به همین دلیل انسان مسلمان درهمه فعالیت های روزانه خود و ارتباط با اشیاء خود را در محضر خداوند و در تعامل با او می داند.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) خاطرنشان کرد: خدایی که لاتور در جهان مدرن بر می گزیند و از عقیده به آن سخن می گوید الهه ای است که برای مشکلات زیست محیطی امروز از آن یاد می کند و تردیدی نیست که انسان از ناحیه محیط زیست با تهدیدات گسترده ای روبرو است ولی مشکلات انسان معاصر به این مسأله محدود نمی شود و زیست اجتماعی نیازمند به حوزه ای از معنا است که اصل زندگی و مرگ را توجیه کند و آن خداست.
وی تصریح کرد: الهیات توحیدی اسلام با حفظ خصلت تنزیهی خود از خداوندی سخن می کند که مرگ را دروازه خروج از محدودیت ها و ورود به آرامش ابدی می داند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که باید میان حوزه نظر و عمل تفکیک قائل شد، افزود: با صرف نظر از برنامه ریزی و حقوقی که در اسلام در مواجهه با طبیعت داریم مسأله اصلی ما در مواجه با طبیعت خود طبیعت نیست بلکه مشکل اصلی از انسان شروع می شود و نتیجه آن در نهایت خود را در طبیعت نشان می دهد؛ مواجهه غلط با طبیعت به خاطر ترجمه غلطی است که انسان از خود دارد و نقطه بنیادین حل این مسأله در شناخت از خود خلاصه می شود./843/پ۲۰۱/س