۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۵
کد خبر: ۴۹۷۲۰۳

«ذوالفقار فاطمیّون» راویت زندگی و خاطرات شهید مدافع حرم

همسر شهید حسین فدایی در خاطرات خود در این کتاب آورده است: در بهشت رضا و در قطعه شهدا بودیم ناگهان در مقابل همه حاضران به من گفت «خانم، بیا و آینده‌ات را ببین. من روزی قرار است اینجا بخوابم. من اینجا می‌خوابم و تو هم صبوری کن.»
کتاب

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از دفاع‌پرس، «ذوالفقار فاطمیّون» شرحی‌ است بر زندگی و شهادت حسین فدایی، از مدافعان افغانستانی حرم. این کتاب، برگی‌ است از مجموعه کتاب‌های مدافعان حرم.

حسین فدایی در سال 1352 در افغانستان به دنیا آمد. در جوانی جذب گروه‌های مجاهد شد و به جنگ با نیروهای کمونیست پرداخت و در سال 1369 به ایران آمد.

بیست‌ و دوم اردیبهشت 1392 عازم سوریه شد و در هفدهم آذر 1394 در نزدیکی‌های «نبل‌الزهرا» به شهادت رسید و پیکر پاکش در بهشت رضا (ع) مشهد به خاک سپرده شد.

قسمتی از متن کتاب

...چند روز که گذشت، یک روز حوالی ظهر با من تماس گرفت و گفت: «داداش، من الان بهشت‌ رضا هستم. موضوعی هست که می‌خواهم با تو در میان بگذارم».

نگران شدم و گفتم: «برادر چی شده؟ اتفاق خاصی افتاده؟!»...گفت: «سفر من به کیش نیست. سفر من به سوریه است. حلالم کنید.»

می‌خواستم بروم و او را ببینم؛ اما اجازه نداد. می‌دانست اگر دستم به او برسد، مانعش می‌شوم.

...در بهشت رضا و در قطعه شهدا بودیم و مراسم در حال برگزاری بود که ناگهان در مقابل همه حاضران مرا خطاب کرد: «خانم، بیا و آینده‌ات را ببین. من روزی قرار است اینجا بخوابم. من اینجا می‌خوابم و تو هم صبوری کن.» ناراحت شدم. خیلی ناراحت شدم و گفتم: «چرا این حرف را می‌زنی؟ این حرف را نگو»، گفت: «این آرزوی قلبی من است. سال‌هاست که به‌دنبالش هستم.»

این کتاب به قلم سید سعید موسوی به نگارش در آمده و در شمارگان 3000 نسخه توسط انتشارات بوی شهر بهشت چاپ شده است./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات