۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۰
کد خبر: ۸۰۰۴۴۱

نقطه ضعف های فرهنگی دشمنان انقلاب اسلامی

نقطه ضعف های فرهنگی دشمنان انقلاب اسلامی
نظام سلطه‌ غربی، علی‌رغم قدرت اقتصادی و فناوری، از درون دچار ضعف عمیق فرهنگی است؛ ضعف‌هایی که در فروپاشی خانواده، بحران معنا، ابتذال هنر، تحریف حقیقت و چندپارگی هویت تجلی یافته‌اند. این نقاط ضعف، نشانه‌ «افول روح تمدنی غرب» و آغاز دوران بیداری فرهنگی ملت‌های استقلال‌طلب است.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی ایران از نخستین روز تولد خود، صرفاً یک تحول سیاسی یا اجتماعی نبود؛ بلکه ظهور یک «گفتمان فرهنگی» بدیل در برابر تمدن غرب بود؛ تمدنی که ماهیت خود را بر بنیاد انسانِ مادی، عقلِ ابزاری و لذتِ بی‌حد بنا کرده است. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در تأکید بر شناخت و استفاده از «نقاط ضعف دشمن» در میدان فرهنگ و حمله به نقاط ضعف آنان در مواجه با دشمنان معنایی ویژه دارد؛ زیرا ساحت فرهنگ، بستر اصلی نبرد تمدنی امروز انقلاب اسلامی با دشمنان خود است.

در این یادداشت تلاش می کنم گوشه هایی از ضعف‌های فرهنگی تمدن غربی را در لایه‌های معنا، ارزش، هویت، خانواده و هنر مورد بررسی قرار دهم.

۱. فروپاشی خانواده و زوال مفهوم تربیت انسانی

نخستین ضعف فرهنگی غرب، فروپاشی نهاد خانواده است؛ بنیادی‌ترین ساختار تربیتی و معنایی هر جامعه در تمدن لیبرالی، آزادی بی‌قید و فردگرایی مطلق جای ارزش‌های خانوادگی را گرفته‌است. ازدواج به کالایی عاطفی تبدیل شده، تربیت فرزند به دست مؤسسات و رسانه‌ها سپرده شده و نقش پدر و مادر را سودگرایی اقتصادی و خواست لحظه‌ای تعیین می‌کند.

آمارها در آمریکا و اروپا نشان می‌دهد که درصد تولد خارج از ازدواج رسمی، افزایش بی‌سابقه یافته؛ زندگی‌های تک‌نفره، طلاق در دهه‌های نخست زناشویی و ناباروری ناشی از سبک زندگی صنعتی به بحران اجتماعی بدل شده است. این فروپاشی بنیان خانواده، منجر به تهی‌شدن شخصیت انسان از حس تعلق، وفاداری و مسئولیت‌پذیری شده‌است؛ در مقابل، فرهنگ اسلامی که بر مودت، رحمت و فداکاری در خانواده استوار است، می‌تواند الگوی انسانی و تمدنی جایگزین برای جهان سرگردان باشد.

۲. بحران معنا و ازخودبیگانگی انسان غربی

تمدن مدرن بر اساس نظریه‌ی انسانِ خودبسنده بنا شد؛ انسانی که خدا، دیگران و طبیعت را صرفاً ابزار رسیدن به خواسته‌های شخصی تلقی می‌کند. این نگرش، اکنون به بحران معنا انجامیده است. انسان غربی با وجود رفاه ظاهری، در ژرفای روح خود احساس بی‌هویتی و بی‌هدف بودن می‌کند. فلسفه‌های نیهیلیسمی[1] و پست‌مدرن، عملاً هرگونه معنای غایی را از زندگی حذف کردند و انسان را به موجودی بی‌تعهد و ناپایدار بدل ساختند.

این بیماری فرهنگی در قالب مدهای ذهنی، ایدئولوژی‌های جنسیتی و مصرف‌گرایی افراطی ظهور یافته است و نسل جوان غرب را گرفتار اضطراب دائم کرده است. در برابر این بی‌معنایی، جامعه‌ اسلامی با محوریت «عبودیت خدا و تکامل انسان» معنای مترقی و آرامش‌بخش را عرضه می‌کند؛ معنایی که می‌تواند حتی در میدان علمی و هنری مجدداً جان انسان معاصر را احیا کند.

۳. تجاری‌سازی هنر و ابتذال زیبایی

غرب، هنر را از ابزار تعالی روح به ابزار سود و تبلیغ بدل کرده است. صنعت سرگرمی، امروز میلیون‌ها دلار درآمد دارد؛ اما در ازای آن، روح هنر را قربانی کرده است. هالیوود، نتفلیکس[2] و پلتفرم‌های رسانه‌ای مشابه از داستان و تصویر برای تحمیل ارزش‌های غربی استفاده می‌کنند؛ ارزش‌هایی چون بی‌بندوباری جنسی، فردگرایی افراطی و قداست‌زدایی.

در چنین نظامی، «زیبایی» دیگر نشانی از حقیقت نیست؛ بلکه کالایی است برای مصرف. نتیجه آن، ابتذال فرهنگی و فروکاست فهم زیبایی به سطح جلوه‌های سطحی شده است. در مقابل، فرهنگ اسلامی هنر را به‌مثابه وسیله‌ تجلی حقیقت و بیان معرفت می‌داند؛ از خوشنویسی و شعر گرفته تا سینمای مقاومت، همه بر محور معنا و عدالت حرکت می‌کنند. همین تفاوت جهت‌گیری، نقطه ضعف عمیق غرب است؛ زیرا فرهنگ مصرفی، خسته‌کننده و ناپایدار می‌شود؛ درحالی‌که هنر معناگرا الهام‌بخش و ماندگار است.

۴. سیاست فرهنگی مبتنی بر تحریف و سانسور حقیقت

یکی از مهم‌ترین ضعف‌های فرهنگی دشمنان، ساختار رسانه‌ای تحریف و وارونه‌نمایی واقعیت است. نظام رسانه‌ای آمریکا و اسرائیل با ظاهر آزادی بیان در حقیقت بزرگ‌ترین دستگاه سانسور جهان را در اختیار دارد. نمونه‌ آشکار آن، پوشش جهت‌دار اخبار جنگ‌ها، بحران‌های انسانی و مبارزات ملت‌های مظلوم است. رسانه‌های غربی حقیقت را انتخابی، گزینشی و در خدمت قدرت ارائه می‌کنند.

این رفتار موجب بی‌اعتمادی روزافزون مردم غرب به رسانه‌ها گردیده؛ پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد که کمتر از نیمی از شهروندان آمریکایی به صداقت رسانه‌های رسمی باور دارند. در عصر شبکه‌های اجتماعی و ارتباطات باز، تحریف مستمر واقعیت به ضد خود تبدیل می‌شود و مردم بیشتر به حقیقتِ مغفول توجه می‌کنند. این تحریف‌گری فرهنگی، اساساً نشانه‌ ضعف تمدنی است، نه قدرت. 

۵. بحران هویت فرهنگی و چندپارگی ارزش‌ها

غرب در ظاهر، شعار «تنوع فرهنگی» می‌دهد؛ اما در عمل هویت فرهنگی واحدی ندارد. جامعه‌ آمریکا ترکیبی از گروه‌های قومی، نژادی و زبانی پراکنده است که هیچ فلسفه‌ اخلاقی مشترکی آن‌ها را پیوند نمی‌دهد. در اروپا نیز مهاجرت گسترده و گسترش شکاف‌های فرهنگی میان نسل‌ها به ازهم‌گسیختگی هویت انجامیده است. سیاست‌های چندفرهنگی در عمل، وحدت اجتماعی را از بین برده و تمدنی بی‌ریشه پدید آورده است که هر قوم و گروه، تنها منافع خود را می‌بیند.

در مقابل، هویت فرهنگی اسلامی بر مبنای «امت واحده» پیوند عقل و ایمان و وحدت در بنا شده است. این انسجام معنوی، بزرگ‌ترین نقطه قوت جبهه‌ مقاومت در برابر نظام فرهنگی چندپاره‌ غرب است؛ زیرا وحدت هویت از درون قدرت اخلاقی و اجتماعی می‌آفریند؛ درحالی‌که چندپارگی هویت، ناامنی روانی و فروپاشی اجتماعی به‌دنبال دارد. 

نظام سلطه‌ غربی، علی‌رغم قدرت اقتصادی و فناوری، از درون دچار ضعف عمیق فرهنگی است؛ ضعف‌هایی که در فروپاشی خانواده، بحران معنا، ابتذال هنر، تحریف حقیقت و چندپارگی هویت تجلی یافته‌اند. این نقاط ضعف، نشانه‌ «افول روح تمدنی غرب» و آغاز دوران بیداری فرهنگی ملت‌های استقلال‌طلب است.

برای جمهوری اسلامی ایران و جبهه فرهنگی انقلاب، شناخت این ضعف‌ها نه به عنوان موضوع نظری؛ بلکه به مثابه نقشه‌ راهِ تهاجم فکری ضروری است. راهبرد هجومی مورد تذکر رهبر معظم انقلاب اسلامی، یعنی معرفی الگوی فرهنگی اسلام به جهان خسته از مصرف‌گرایی و بی‌معنایی. در این مسیر، تولید اندیشه، هنر معناگرا، رسانه‌ حقیقت‌محور و تربیت انسان مؤمن می‌تواند پاسخ عملی به همه‌ ضعف‌های تمدن رقیب باشد. 

در نبرد فرهنگی امروز، قلم، روایت و سبک زندگی مؤمنانه سلاح‌های مؤثرند؛ زیرا دشمن در فرهنگ شکست خورده است و ملتی پیروز است که بتواند فرهنگِ زندگی معنوی را زیبایی‌بخش، عقلانی و جهانی به نمایش گذارد.

سعید چراغی
......................

[1] . نیهیلیسم به عنوان یک فلسفه بر این باور است که زندگی، جهان و ارزش‌های آن هیچ معنای ذاتی و واقعی ندارند و اصول اخلاقی همگی ساخته‌ ذهن انسان و فاقد هرگونه اعتبار حقیقی‌اند. در زبان فارسی معمولا از واژه «پوچ‌گرایی» برای نیهیلیسم استفاده می‌شود.

[2] . نِتفلیکس یک پلتفرم و شرکت تولیدکننده محتوای برتر آمریکایی است که مقر اصلی آن در لس گاتوس، کالیفرنیا می‌باشد. مدل تجاری اولیه نتفلیکس شامل فروش دی‌وی‌دی و اجاره از طریق پست بود اما هاستینگز حدود یک سال پس از تأسیس شرکت، فروش خود را رها کرد تا به کار اجاره دی‌وی‌دی.

ارسال نظرات