افرادی که دین را منحصر در عبادات می دانند اسلام را نشناخته اند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، امام خمینی(ره) در سخنانی با تأکید بر این که دین از سیاست جدا نیست می گوید کسانی که دین را منحصر در عبادت می دانند اسلام را به درستی نشناخته اند زیرا احکام سیاسی اسلام بیش از احکام عبادی است.
آنچه که می خوانید بخشی از سخنان امام خمینی(ره) در زمینه ارتباط دین با سیاست است:
در اذهان بسیاری بلکه اکثری، بیشتر از مردم، بیشتری از اهل علم، بیشتری از مقدسین این است که اسلام به سیاست چه کار دارد، اسلام و سیاست جداست از هم. همین چیزی که حکومت ها نمی گذارند، همین که از اول القاء کردند این اجانب در اذهان ما و حکومت ها در اذهان ما که اسلام به سیاست، آخوند چه کار دارد به سیاست، فلان آخوند را وقتی عیبش را می گیرند می گویند: آخوند سیاسی است، اسلام می گویند از سیاست کنار است، دین علی حده است، سیاست علی حده، اینها اسلام را نشناخته اند.
اسلامی که حکومتش تشکیل شد در زمان رسول الله و باقی ماند این حکومت به عدل یا به غیر عدل و در زمان حضرت امیر بود باز حکومت عادله اسلامی بود، یک حکومتی بود با سیاست با همه جهاتی که بود. مگر سیاست چی است؟ روابط مابین حاکم و ملت، روابط ما بین حاکم با سایر حکومت ها - عرض می کنم که - جلوگیری از مفاسدی که هست، همه اینها سیاست است احکام سیاسی اسلام بیشتر از احکام عبادی آن هست.کتابهائی که اسلام در سیاست دارد بیشتر از کتابهائی است که در عبادت دارد. این غلط را در ذهن ما جای گیر کردنده اند و حتی حال باورشان آمده است آقایان به اینکه اسلام با سیاست جداست، یک احکام عبادی است مابین خود و خدا، بروید توی مسجدتان و هر چی می خواهید دعا کنید، هر چه می خواهید قرآن بخوانید ما هم با شما کار نداریم اما این اسلام نیست اسلام در مقابل ظلمه ایستاده است، حکم به قتال داده، حکم به کشتن داده، در مقابل کفار و در مقابل متجاسرین و کسانی که چیز هستند احکام دارد. این همه احکام در اسلام نسبت به اینها هست، این همه احکام حکم به قتال و حکم به جهاد و حکم به اینها هست، اسلام از سیاست دور است ؟! اسلام فقط این مسجد رفتن و قرآن خواندن و نماز خواندن است؟ این نیست، این احکام را دارد و باید این احکام هم اجراء بشود.
از آن طرف هم اگر کسی بگوید: چرا می روید توی مسجد؟ اصلا نماز خواندن یعنی چه؟ این هم غلط است.اسلام نماز دارد (بنی الاسلام علی الصلاه) نماز دارد، فقط دنیا نیست و زندگی حیوانی تا تو بگوئی که وقتی من زندگیم درست شد دیگر نماز را می خواهم چه بکنم ؟! دیگر دعا را می خواهم چه بکنم؟!
بله اگر ماعدای این عالم را کسی انکار بکند حق با اوست، وقتی ماعدایی نباشد اصلاً هیچ یک از این مسائل دیگر نباید باشد اما وقتی که یک ماعدائی است، وقتی برهان قائم است،ادیان همه قائل هستند، برهان قائم است بر اینکه یک عالم دیگری ماورای این عالم طبیعت هست، آن وقت همان طوری که عالم طبیعت باید با ابزار خودش درست بشود و عدالت اجتماعی در بین مردم جریان پیدا کند و حکومت عادله بسط عدل بدهد در بین مردم و این جا را، این عالم را تنظیمش بکند، این اگر واقف بود تا همین حدود، مانعی نداشت که حکومت وقتی این کار را کرد تمام است مطلب.
اما بعد از اینکه به برهان و به ضرورت همه ادیان، ماعدای این عالم هست ماعدای این، یک زندگی ابدی هست، آن جا هم یک ابزاری دارد، زندگی آن جا هم یک ابزاری دارد، یک چیزهائی دارد برای زندگی آن جا، اینها را انبیا آوردند، دعا و ذکر و قرآن و نماز و همه اینها ابزار آن جاست، این احکام عبادی ابزاری است برای زندگی آن طرف، معارف الهیه یک فیضی است برای زندگی آن طرف، برای نورانیت آن طرف./1324/پ۲۰۳/ج