«ایثار» و «امنیت» در جامعه توسعه یافته دینی چگونه محقق می شود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مهدی میرباقری در گفتار دوم از کتاب «نگاهی بنیادین به نسبت اخلاق و فنآوری اطلاعات» که عنوان «آثار تکامل الهی در فنآوری اطلاعات» را به خود اختصاص داده است مینویسد:
تحقق «ایثار» و «امنیت» در جامعه توسعه یافته دینی
توسعه متوازن بر مبنای فطرت، توسعهای پایدار است که دوام تاریخی دارد و میتواند ایثار ایجاد کند. اگر به جای اینکه نیاز طبیعی انسان را فعال کن و آتش فشانی از حرص به دنیا در او پدید آورید؛ فطرت توحیدی و نیاز به قرب را فعال سازید، این امر، به اخلاق ایثار تبدیل میشود.
وقتی اخلاق ایثار را به نظام حوقی و دستوری تبدیل و ساختارسازی کنید، فضای امن ایجاد خواهد شد. در چنین جامعهای، همه انسانها نهایت تلاش خود را به کار میگیرند تا بیشترین خدمت را به جامعه انسانی برسانند و کمترین برداشت را از آن خود کنند. در چنین جامعه ای مسلماً امنیت عمومی فراهم خواهد شد.
البته خود این اخلاق هم ممکن است در یک منزلتی، تجارت باشد؛ یعنی انسان ایثار کند تا به قرب رسد و به درجات بالاتر دست یابد، اما در مرحله اوج این اخلاق که مرحله اوج عرفان اسلامی است، انسان به جایی میرسد که در مسیر خود، هیچ چیزی جز فداکاری کردن در راه محبوب را نمیخواهد و هیچ توقع و طمعی ندارد.
این وضعیت همان است که امیرامؤمنین علی(ع) درباره آن میفرمایند: «من خدا را برای بهشت و جهنم عبادت نکردم، بلکه برای حضرت حق(عزوجل) عبادت کردم.» در اینجا، فطرت انسان به منزلتی رسیده است که در سجده خود هم هیچ توقعی ندارد، بلکه این سجده را بدهکاری به حضرت حق به حساب میآورد.
بنابراین، اگر این اخلاق را که توازنی در ارتباطات ایجاد میکند، مبنای توسعه قرار دهیم، بهترین کار را کردهایم. این کار برای آن است که همه حیات بشر به یک سجده متکامل در مقابل خداوند متعال، تبدیل شود. انسان توسعه یافته اخلاقی میتواند با هزار زبان با خداوند متعال، ارتباط برقرار کند که انسان توسعه نیافته، از آن کار، عاجز است.
جامعه توسعه یافته از منظر دین، جامعهای است که با آهنگ ها و زبان های مختلف و با شیوههای گوناگون و متنوع و در عین حال، متوازن و منسجم و هماهنگ، همیشه در حال سجده قرب در محض خداوند متعال است و این توسعه، با توسعه مادی متفاوت است که بشر در آن همواره در حال سجده در مقابل ماده و آثار است.
محوریترین اصل اخلاق، همین است که انسان، سرانجام باید در مقابل چیزی سجده کند و این سجده، او را اخلاقی کندو برای او تقوا به ارمغان بیاورد. اگر آن سجده و خضوع که زادگاه اخلاق و ارزش و تمایلات و حساسیت است، همان سجده در مقابل آثار ماده باشد، محصول آن، توسعه امنیت و توسعه اخلاقی نخواهد بود.
اگر سجده و خضوع را از باطن انسان برداریم، هیچ اخلاقی در جهان،شکل نخواهد گرفت. درک از خیر و شر، متناسب با همان سجده اتفاق میافتد. انسان اگر در مقابل ماده سجده کرد، زیباشناسیاش عوض میشود. از این رو،الگوهای توسعه، زیباشناسی اخلاقی و اخلاق اجتماعی وی را دگرگون میسازد.
اخلاق محوری، آن روح خضوع و خشوع است که باید در باطن جامعه و بر محور آن شکل دهیم و به توسعه پایدار و همه جانبه دست یابیم تا بتوانیم تهدیدها را به فرصتی برای رشد عمومی جامعه بشری بدل سازیم.
بر این مهم باید تأکید ورزید که موضوع اصلی چالش در برخورد میان تمدن ها، در مقیاس جامعه جهانی، مقوله «اخلاق» است. چنانچه اخلاق الهی در محوریت توسعه جامعه اطلاعاتی جای گیرد، جامعه جهانی راه تحقق تمدن اسلامی را خواهد پیمود. در غیر این صورت، باحاکمیت اخلاق مادی بر جامعه اطلاعاتی، جهانیسازی در پیرامون هنجاری اومانیستی رخ خواهد داد.
از آن جهت که توسعه فنآوری اطلاعات، متغیر اصلی جامعه اطلاعاتی است، حاکمیت اخلاق الهی بر آن جامعه جز از طریق حاکمیت بر فنآوری اطلاعات، متصور نیست. بر این اساس، ما باید به سوی حاکمیت اخلاق الهی بر توسعه فنآوری اطلاعات و ارتباطات سیر کنیم که این امر در مقیاس توسعه، از طریق حضور و مدیریت بر تولید سندهای بینالمللی در زمینه «فنآوری اطلاعات» و تنظیم آن بر مبنای «نظام تعاریف»، «نظام حقوق» و «نظام تکالیف» متناسب با اخلاق الهی، ممکن است./841/ت۳۰۲/س