۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۸
کد خبر: ۵۰۶۱۹۰
دقایقی با پویش حمایت از مبلغان دینی؛

آتش به اختیار از نگاه مبلغان

پویش حمایت از مبلغان دینی طی چند روز اخیر محل مباحثات جدی و طلبگی پیرامون موضوع آتش به اختیار بود؛ بحث هایی که سرانجام آن به تحلیل های گوناگون و ارائه راهکارهایی برای بهره گیری از فضای موجود برای فعالیت های فرهنگی جهادی رسید.
آتش به اختیار آتش به اختیار

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، موضوع آتش به اختیار به یکی از بحث های پر حاشیه این روزهای فضای سیاسی و گفتمانی تبدیل شده و فضای مجازی هم متأثر از این موضوع، درگیر مباحثات و اظهار نظرهای گوناگون پیرامون این مسأله است.

تحلیل سخنان رهبری، اظهار نظر پیرامون ضعف های عرصه فرهنگ و جامعه، معنای آتش به اختیار، حوزه های ورود به این موضوع و در نهایت پیشنهادات برای تشکیل حلقه های فکری در جهت اجرای دستور رهبری در این باره از موضوعاتی است که بیشتر فضای گفتمانی چند وقت اخیر را به خود اختصاص داده است.

پویش حمایت از مبلغان دینی نیز که متشکل از جمع زیادی از طلاب، مبلغان و اساتید حوزه است طی چند روز اخیر محل مباحثات جدی و طلبگی پیرامون این موضوع مهم بود؛ بحث هایی که سرانجام آن به تحلیل های گوناگون و ارائه راهکارهایی برای بهره گیری از فضای موجود برای فعالیت های فرهنگی جهادی رسید.

ضعف دستگاه های فرهنگی و نهادهای درگیر با مقوله فرهنگ، لزوم ورود نیروهای انقلابی با روحیه جهادی در فعالیت های فرهنگی، محوریت یافتن فعالیت های خودجوش و مردمی در حوزه فرهنگ و فعالیت های فرهنگی و تلاش در جهت جذب کمک های مردمی برای تأمین هزینه های این فعالیت ها از موضوعاتی است که در میان بحث ها طولانی انجام شده از اهمیت بیشتری برخوردار بود.

ضعف دستگاه های فرهنگی و لزوم چاره اندیشی

یکی از مبلغان ضعف دستگاه های فرهنگی را علت اصلی فرمان آتش به اختیار توسط رهبری می داند و معتقد است:« سخنان رهبری نشان دهنده عملکرد ضعیف نهادهای حوزوی و دانشگاهی در امور فرهنگی کشور دارد؛ که متاسفانه برخی از این نهادهای فرهنگی فعالیتهای سیاسی را ترجیح بر فعالیت اصلی خود می‌دهند.»

پرداختن به سیاست و غفلت از الزامات فعالیت های فرهنگی و بی برنامه بودن، موضوعی است که این مبلغ بر روی آن تأکید دارد و ادامه می دهد:« بی‌برنامگی و ناهماهنگی میان نهادهای حوزوی در عرصه فرهنگی کاملا مشهود است.»

برخی مبلغان به فرستادن نظرات شخصیت های حوزوی و دانشگاهی پیرامون موضوع آتش به اختیار می پردازند و همین پیام ها فضای پویش را به سمت این موضوع سوق می دهد و مبلغان سعی می کنند نظرات خود در این باره را بیان کنند.

مبلغی متنی ادبی می فرستد و درباره آتش به اختیار سخن می گوید؛ متنی که فضای جبهه فرهنگی را ترسیم می کند و از جنگی همه جانبه در حوزه فرهنگ با دشمن حکایت می کند.

« دستور از فرمانده صادر شد، همه نیروها آتش به اختیار، سلاح و مهمات نمی رسانند، ستون پنجم دشمن به ستاد نفوذ کرده است، ما در محاصره هستیم، از چپ و راست آتش می بارد، عده ای خود را تسلیم دشمن کرده اند، و بدتر، عده ای به سمت خودی ها تیر اندازی می کنند، بعضی از فرماندهان متحیر شده اند و برخی دیگر واداده اند وعده ای از سران از ترس و رعب عظمت کذایی دشمن خود را باخته اند، فرمانده تنها اما پر امید، خطاب به همین نیروهای باقی مانده: آتش به اختیار، دفاع کنید، خفته ها را بیدار کنید، به ترسو ها شهامت و شجاعت تزریق کنید، مصدومان را مداوا کنید، هر که هر کاری از دستش بر می آید انجام دهد، هجمه ها آنقدر سنگین است که دیگر زمان آن نیست که بگوییم به کدام طرف تیر بزنیم، دور تا دورمان دشمن است، به هر طرف که تیر بزنید خوب است، آتش به اختیار در نبرد فرهنگی صادر شده است...»

استفاده از ظرفیت حداکثری جبهه خودجوش انقلابی؛ چاره عبور از مشکلات فرهنگی

مبلغی از مفاهیم مختلف این فرمان سخن می گوید و معتقد است باید برای اجرای این فرمان از حداکثر ظرفیت جبهه خودجوش انقلابی بهره برد و فعالیت های تبلیغی را بر این اساس سازماندهی کرد.

او می گوید:«واژه آتش به اختیار فرمانده به سرباز در بردارنده مفاهیم مختلفی است: این که آقا به جوانان فعال در عرصه فرهنگی و جنگ نرم اعتماد راسخی دارند، رهبر معظم انقلاب به چالش های درونی ارگان ها و نهادهای کلان فرهنگی واقف هستند، سیاست زدگی برخی از ارگان های فرهنگی، فعالیت ها را از فعالیت انقلابی در عرصه فرهنگ به سمت فعالیت صرفا اداری سوق داده است، رهبری به خوبی به ضعف در تعمیق و استمرار ارتباط نهادهای کلان فرهنگی با مجموعه های خود جوش کوچک و انقلابی واقف هستند و ضمن توجه به اوضاع ناهمگون فرهنگی در کشور، به خوبی به عدم پاسخگویی فعالیت های صرفا اداری نهادها و ارگان تاکید دارند.»

آسیب شناسی می کند و تحلیل سخنان رهبری را ارائه می دهد و در پایان راهکاری ارائه می دهد تا از این فرصت برای پاسخگویی به نیازهای فرهنگی جامعه بهره برد؛ « با توجه به تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب به استفاده حداکثری از ظرفیت نیروهای انقلابی خودجوش در عرصه فرهنگ و جنگ نرم و عدم توجه به این مهم توسط ارگان ها و نهادهای تصمیم گیر و نیز لزوم گسترش فعالیت های تبلیغی و جنگ نرم برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و جهانی، چاره ای جز حرکت آتش به اختیار فرمانده کل به نیروهای تحت امر پائینی نمانده است»

بحث داغ می شود و ظاهراً حرارت موضوع آتش به اختیار پویش را نیز تحت تأثیر قرار داده است.

یکی دیگر از مبلغان از ریشه های این موضوع سخن می گوید و معتقد است:« ریشه آتش به اختیار دو چیز است یکی اعتماد کامل به نیرو در عدم تخلف و دخالت دادن احساسات شخصی، قبیله ای و باندی و دیگری ناامیدی از مسؤولین ما فوق و سپردن امر به افراد رده های پایین تر»

مبلغی دیگر تعریفی از آتش به اختیار در عملیات های نظامی ارائه می دهد و به هم خوردن توازن فرهنگی در جامعه را عامل این فرمان می داند و می گوید: «فکر می کنم منظور رهبری عزیز کاملا روشن است. آتش به اختیار زمانی است که ارتباط نیروی عمل کننده با فرمانده و رده بالای خود به عللی قطع شده باشد. در چنین شرایطی همان نیروی عمل کننده برای رسیدن به آن هدفی که از قبل برایش تعیین شده از تمام تجربیاتش استفاده کرده و همه نرم های معقول و مقبول عملیاتی و باید ها و نبایدهای معمول را به کار گرفته و حسب اقتضای شرایط محیطی عمل می کند.»

ادامه می دهد:« آتش به اختیار مورد اشاره به گمان حقیر عامل پویایی و تحرک بیشتر و ابتکار عمل برای جوانان و آینده سازان کشور است که خیلی نباید منتظر بوروکراسی و دیوانسالاری سنگین اداری مسؤولان شوند. بلکه باید به موقع و البته در چارچوب قانون و به عنوان وظیفه دینی و انسانی اشتباهات مسئولان دولت و غیر دولت را گوشزد نمایند و حل آن را مطالبه کنند.»

خدمت جهادی نماد آتش به اختیار عملی

بحث با ورود برخی مبلغان دیگر جنبه عمومی تری می یابد و مانند میزگردی فرهنگی ادامه می یابد که هر نفر سعی می کند تا نگاه خود را از یک زاویه به این موضوع ارائه دهد و در پایان نتیجه دلخواه خود را بگیرد.

مبلغی که در مناطق محروم مشغول فعالیت جهادی است، آتش به اختیار را در حوزه عمل تعریف می کند و معتقد است یکی از روش های آتش به اختیار، انجام خدمات جهادی به محرومان است؛ موضوعی که مبلغان سرآمد آن هستند و در خط مقدم شلیک به محرومیت ها و استقرار سنگرهای آبادانی و پیشرفت.

عکسی از اردوهای جهادی فرستاده می شود و فضای بحث را عوض می کند و این موضوع مورد تأیید مبلغان قرار می گیرد تا همه متفق باشند بر روی مصداق آتش به اختیار که اینک در اردوهای جهادی و تبلیغ جهادی تبلور یافته است.

مبلغی دیگر صدور فرمان آتش به اختیار را حاکی از نابسامانی در مجموعه های سازمانی در حوزه فرهنگ می داند و از عزم راسخ رهبری به جوانان سخن می گوید و معتقد است:« احساس می کنم، جوانان پرشور از حکم آتش به اختیار حضرت آقا خیلی خرسند شده اند؛ البته جای بسی خرسندی و خوشحالی هم وجود دارد و مهم‌ترین علت شادی همان تبلور اعتماد راسخ حضرت  آقا به جوانان انقلابی است، ولی نباید فراموش کنیم که وقتی فرماندهی فرمان آتش به اختیار به سربازان رده پایین می دهد، به نوعی تداعی گر وجود نابسامانی های فزاینده در مجموعه های کلان عملیاتی و سازمانی است، به نوعی فرمان آتش به اختیار به سربازان جزء، نشان دهنده عدم کارایی بدنه های عملیاتی سازمان مسؤول است، این زنگ خطری برای عرصه جنگ نرم است، چرا  که فعالان انقلابی نباید در اقدامات جنگ نرم، هیچ چشم داشتی به پشتیبانی و همیاری عقبه قرارگاه ها و سازمان های مرتبط داشته باشند و فعالیت های عملیاتی خود را با محوریت عمل به تکلیف به صورت خودجوش پیگیری نمایند.»

بحث ها شکل بهتری به خود می گیرد و راهکارها و روش های عملیات های فرهنگی بیان می شود و بیشتر به نتیجه ای مهم دلگرم شده و با علاقه و توجه بیشتری بحث ها را دنبال می کنم تا علاوه بر رسانه ای کردن این دغدغه ها، خود نیز مطالب جدیدی بیاموزم؛ از کسانی که خود در خط مقدم مواجهه با تهدیدات فرهنگی هستند و می توانند شبکه ای عظیم ایجاد کنند برای فعالیت های خودجوش فرهنگی.

مبلغی دیگر اشاره ای به عرصه جنگ نرم و ضرورت های فعالیت در آن می کند و آن را به آتش به اختیار ربط می دهد: «یادمان باشد که در جنگ نرم، با تعاریفی همچون ضعف در پشتیبانی و اقدام های هدفمند و برنامه ریزی و ساماندهی شده مواجه هستیم؛ هیچگاه در جنگ نرم از کمبود مواد مبارزه ای و مقابله ای، سخن به میان نمی آید، بدترین حالت جنگ نرم که ما در آن قرار داریم، حالت انفعالی و دفاعی است که منحصرا تیرهای نرم خود را به عنوان سپری برای تیرهای هجومی دشمن تعریف کرده ایم، در جنگ نرم هیچگاه تیرها کم نمی شوند»

مبلغی دیگر معتقد است آتش به اختیار و فعالیت های خودجوش با فعالیت های خودسر تفاوت دارد و می گوید:« آتش به اختیارید! یعنی، هر کس هر کار مثبتی می تواند بکند، مثل چمران، به تنهایی پاوه را نگهدارید! حتّی اگر دولت موقّت، به شما اسلحه ندهد، 9 هزار جوان تهرانی، تعطیلات شیرین عید امسال، به جای تفریح و خوشگذرانی و کنار دریا با خانواده و دوستان، رفتند اردوی جهادی تو مناطق دورافتادهء خوزستان کمک مردم.

آتش به اختیارید! یعنی در کار فرهنگی و فکری و سیاسی، برای ساختن فیلم و مستند و نوشتن کتاب و رمان و ساختن مهدکودک و مدرسه و... چشم انتظار مسؤولان از این جناح و آن حزب نباش، منتظر طرح و برنامه و کار و فکر از وزارت ارشاد، صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی نباش، منتظر دستور و بودجه و بخشنامه نباش یعنی خودجوش، نه خودسر. یعنی دست بر روی دست نگذار؛ یعنی بجُنب، دیر است»

نا امیدی از خواص و اعتماد به جوانان

یکی دیگر از مبلغان از نا امیدی رهبر به خواص سخن می گوید و معتقد است که وقتی رهبر جامعه از خواص نا امید شود به عامه مردم برای عملیات ها فرمان می دهد.

می گوید:« آتش‌به‌اختیار شاید اصطلاح جدیدی از رهبری باشد اما این مفهوم بارها در کلام رهبران انقلاب اسلامی جاری شده است، معمولا جایی که انحراف در انقلاب از سوی سران اتفاق افتاده این أین‌عمارها از جانب امام‌خمینی و رهبرمعظم‌انقلاب و درخواست از طلاب و دانشجویان و مردم که به داد اسلام برسید، روشنگری کنید و به قول شهید مطهری اصلاح از عوام و مردم شروع شده و به سران انتقال پیدا می کند و فساد معمولا از خواص شروع می شود و به عوام سرایت می کند و روی همین اصل حضرت امیر از خواص ناامید شدند و تنها عامه مردم را خطاب قرار می دهند.»

مبلغی دیگر تکلیف محوری را رمز اصلی آتش به اختیار بودن می داند و معتقد است:«خودجوش و تکلیف محوری در فعالیت های تبلیغی که به نوعی از اقتضائات عمل به فرمان آتش به اختیار رهبر معظم انقلاب است را باید جدی بگیریم»

توجه به فرمان رهبری در تبلیغ دینی نیز موضوع دیگری است که یکی از مبغان بر روی آن تأکید دارد و معتقد است:« امروزمبلغ واقعی اسلام و روحانیت کسی است که درست، قوی و صریح در خفا و به صورت علنی به این جمله فوق العاده حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب که فرمود آتش به اختیار ایمان داشته و به زبان و عمل بیاورد»

با نزدیک شدن به ساعات افطار، بحث هم فروکش می کند و تک پیام هایی فرستاده می شود از سخنان بزرگان در این باره و سرد شدن فضای بحث نشان از تمام شدن بحث می دهد و دیگر باید کفایت مذاکرات در این باره اعلام شود.

آرام آرام دفترچه یادداشتم را بر می دارم و نکته هایی که از این بحث برداشت کرده ام جمع آوری می کنم تا زمینه ای شود برای نوشتن گزارشی پیرامون این موضوع؛ آتش به اختیار از نگاه مبلغان؛ گزارشی که در دل آن نکات خوب و آموزنده ای بیان شده است و راهکارهایی عنوان شده که می تواند زمینه را برای آماده شدن طرح فرهنگی با موضوع«آتش به اختیار» فراهم کند./872/ز۵۰۳/ج

ارسال نظرات