نامه یک استاد حوزه به علی مطهری
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمد عشایری در نامه ای سرگشتاده به علی مطهری نوشت: پس از انتشار سخنان رئیس جمهور محترم درباره حکومت امام علی علیه السلام، توضیحاتی را منتشر کرده و از دیدگاه کلامی شیعه که خاستگاه ولایت اهل بیت علیهم السلام را الاهی میداند دفاع کردهاید(که جای قدردانی دارد). به نظر میرسد جای دو نکته زیر در یادداشتتان خالی است:
الف) سخنی که در رسانهها به رئیس جمهور محترم نسبت داده شده برداشتی است از خطبه 92 نهج البلاغه. به نظر میرسد جملهای از این خطبه که مورد استناد ایشان بوده به طور آسیبزایی از موقعیت متنی خودش بُرش خورده و معنای آن (خواسته یا ناخواسته) تغییر داده شده است.
مراجعه به متن نهج البلاغه نشان میدهد که حضرت در این خطبه از باب اتمام حجت با بیعت کنندگان، به آنان فرمودهاند که شما دو راه دارید راه اول اینکه مرا انتخاب کنید که در این صورت من به آنچه که خودم میدانم (کتاب و سنت) عمل خواهم کرد و به سخن هیچ یک از شما (که میخواهید مرا به منافع خودتان یا سنت شیخین دعوت کنید) عمل نخواهم کرد راه دوم اینکه بروید با شخص دیگری بیعت کنید که در این صورت من مانند گذشته که از امیران انتخاب شده توسط شما اطاعت میکردم از این امیر جدیدتان نیز اطاعت خواهم کرد. (وَ اعْلَمُوا أَنِّي إِنْ أَجَبْتُكُمْ رَكِبْتُ بِكُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَكْتُمُونِي فَأَنَا كَأَحَدِكُمْ وَ لَعَلِّي أَسْمَعُكُمْ وَ أَطْوَعُكُمْ لِمَنْ وَلَّيْتُمُوهُ أَمْرَكُم)
بنابراین حضرت در اینجا میخواهند به این نکته اشاره کنند که اگر امیر دیگری انتخاب کنید، من برای او شهروند بدی نخواهم بود و از اینکه امام بفرمایند من برای امیر انتخابی شما شهروند بدی نخواهم بود، نمیشود فهمید که ایشان آن امیر انتخابی مردم را مشروع هم میدانند چون به هر حال به قول خود امام علیه السلام: لابد للناس من امیرٍ برّ او فاجر. شاید امام از سر ناچاری و تنهایی و برای حفظ مصالح مسلمین مجبور بشوند که شهروند خوبی برای چنین امیری باشند. کاش در متن یادداشتتان توضیح داده بودید که سخن منسوب به رئیس جمهور محترم از این خطبه نهج البلاغه قابل برداشت نیست.
در پایان شایسته است توجه شود که حضرت از سالیان مدارا با خلفا با تعابیر آشنایی چون «استخوان در گلو»، «خار در چشم»، «تاریکی کور که برای کودکان پیرکننده و برای بزرگسالان شکننده است»، «تلختر از گیاه حنظل» و ... یاد کردهاند (ن ک: نهج البلاغه خطبه 3 و خطبه 26 و ...). شاید روا نباشد این مدارای تلختر از زهر را اینگونه وصف کنید: «آن حضرت ... در مواردی با خلیفه اول و دوم همکاری داشت و طرف مشورت آنها بود». درست است که خلفا بناچار از برخی مشاورههای حضرت استفاده کردند ولی نباید بیانمان به گونهای باشد که به مخاطب القا کند حضرت از حکومت خلفا راضی بودهاند و از سر تمایل و رضایت با آنان همکاری میفرمودهاند. هرچند حفظ حرمت خلفا (بویژه در شرایط کنونی جهان اسلام) ضرورتی انکارناپذیر است اما باید مواظب پیامدهای معرفتی برخی تعابیرمان باشیم. /917/ 202/ص