بستر رشد مدیریت جهادی، فرهنگ جهادی است
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از مهر، علی رضائیان، رئیس دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی پیرامون موضوع مدیریت جهادی یادداشتی نگاشته است که در ادامه میآید:
مدیریت جهادی عبارت از کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت است. هنگامیکه هدف مدیریت خدمت به مردم بهویژه محرومان و مستضعفان باشد و از سوی دیگر تعهد و اخلاص نسبت اسلام و انقلاب اسلامی داشته باشد، این هدفهای مقدس روح ایثار، عشق و فداکاری در راه خدا را در وی پرورش میدهد. بنابراین همچون چشمه زلالی که همواره جوشان است، روحیه ایثار و عشق و فداکاری در راه خدا را در وی شعلهور نگه میدارد.
بستر رشد مدیریت جهادی، فرهنگ جهادی است. فرهنگ الگویی از پیشفرضهای اساسی گروه معینی است که ضمن برخورد با مسائل ناشی از انطباق با محیط و تلفیق عوامل درونسازمانی، ابداع، کشف یا ایجادشده و آنقدر خوب عمل کرده که معتبر شناختهشده است.
در یک چارچوب ارزشی که برمبنای فرهنگ هر ملتی استوار است میتوان رابطه میان پیشفرضها، ادراکات و عواطف و رفتار را در هر فرهنگ مورد مداقه قرارداد و با تعمیم مدلی که به دست میآید موقعیتهای فرهنگی گوناگون و روابط متقابل آنها را شناخت.
پیشفرضها زیربنای همه مشاهدات، اندیشهها یا تجربیات به شمار میآیند و در کارکردهای روزانه از اهمیت فوقالعادهای برخوردارند. درصورتیکه آدمی پیشفرضهای بیشماری درباره جهان نمیداشت، با توجه به نیازمندیهای بسیار او در پیمایش محیط و به دست آوردن هر آنچه در هر تعالی به کار میآید ازکارافتاده و ناتوان میشد.
بههرحال رمز استفاده بهینه از پیشفرضها در صحت آنها نهفته است. بیشتر پیشفرضهایی که افراد دارند برای برقراری ارتباط و روابط اثربخش آنان با دیگران کافی است ولی سخن در این است که درواقع کدامیک از این پیشفرضها به موفقیت و تعالی میانجامد؟
یک عامل اساسی در رابطه با نقش مؤثر پیشفرضها در روابط اثربخش، عام بودن آنهاست. هرچه اشتراک نظرهای بیشتری موجود باشد احتمال اینکه تبادل مؤثرتری صورت پذیرد بیشتر خواهد بود. ازاینرو گاهی ممکن است پیشفرضها بهجای تسهیل کردن روابط، مانع برقراری روابط مؤثر باشد.
این واقعیت روانشناختی که: «آدمی آنچه را میخواهد میبیند یا میشنود»، تنها بیانگر این موضوع نیست که نیاز بر ادراک آدمی اثر میگذارد؛ بلکه نمایانگر این نکته نیز میتواند باشد که پیشفرضهای آدمی بر ادراکات او نیز اثر میگذارد. درصورتیکه ادراکات ما با پیشفرضهایمان سازگار باشد مشکلات کمتری خواهیم داشت و در غیر این صورت مشکلات بسیاری پدید خواهد آمد که بهطورمعمول در عواطف و رفتارهایمان تجلی کرده و نمود مییابد…
این واقعیت روانشناختی که: «آدمی آنچه را میخواهد میبیند یا میشنود»، تنها بیانگر این موضوع نیست که نیاز بر ادراک آدمی اثر میگذارد؛ بلکه نمایانگر این نکته نیز میتواند باشد که پیشفرضهای آدمی بر ادراکات او نیز اثر میگذارد. درصورتیکه ادراکات ما با پیشفرضهایمان سازگار باشد مشکلات کمتری خواهیم داشت و در غیر این صورت مشکلات بسیاری پدید خواهد آمد که بهطورمعمول در عواطف و رفتارهایمان تجلی کرده و نمود مییابد.
پیشفرضهای اساسی که بدون در نظر گرفتن آنها نمیتوان به مدیریت جهادی رسید عبارتاند از:
واقعیتی ورای وجود انسان موجود است،این واقعیتها قابل شناخت یقینی است.
خدا وجود مطلق، خالق موجودات و پروردگار عالم وجود است. عالم وجود شامل عالم مشهود و عالم غیب است.
رویکرد اساسی و سرنوشتساز اسلام، رویکرد الهی حق (ملازم باصداقت عدالت، امانت، وفای به عهد و مانند آن) و مقابله با باطل است؛ درحالیکه در فرهنگ سکولار ارزشها بر اساس منافع ملی، گروهی و مانند آن تعیین میشوند.
نظام عالم وجود (جهان، انسان و مانند آن) و همه تغییرات و تحولات آن، مبتنی بر قوانین ثابت الهی (سنتهای الهی) است؛ این قوانین برخی مطلق (سنتهای قبل از عملکرد انسان مانند سنت هدایت و سنت وسوسه) و برخی مشروط (سنتهای مشروط به عملکرد انسان مانند سنت استدراج و سنت ازدیاد ایمان) است.
کتاب تکوین (جهان، انسان و مانند آن) و کتاب تشریع (کتاب خدا و سنت انبیاء و معصومین (ع)) منابع شناخت مدیریت اسلامی است و روشهای پژوهش اجتهاد جامع روشهای نقلی وحیانی، عقلی، تجربی و شهودی است.
قرآن کریم، تنها کتاب الهی است که از تبدیل و تحریف لفظی، مصون مانده است؛ ازاینرو تنها کتاب الهی معصوم در جهان است که محور سنجش درستی و نادرستی بینشها، گرایشها و عملکرد فرد، خانواده، سازمانها، نهادهای مسلمان و نظام اسلامی است.
عقل هم ابزار است و هم منبع؛ ازاینرو هم صلاحیت استنباط حقایق کتاب تکوین (نظام خلقت) و استنباط حقایق کتاب تشریع (کتاب و سنت) را دارد؛ و هم مبنای نظریهپردازی قرار میگیرد.
دین اسلام، از فرهنگ جامع و کامل الهی قدرتمند و مخصوصی به خود برخوردار است و در تمام ساحتهای زندگی انسان (فردی، اجتماعی، مادی – معنوی و دنیوی- اخروی) رهنمود دارد.
علوم انسانی متأثر از ارزشهای فرهنگی حاکم بر ذهن و روح پژوهشگران و متخصصان و متأثر از محیط حاکم است.
دانش مدیریت همچون علوم انسانی دیگر، علمی متأثر از فرهنگ (عقاید، بایدونبایدها و…) حاکم بر پژوهشگر دانش مدیریت و مانند آن است.
اسلام، نظام مدیریتی خاص خود را دارد و این نگرش در حوزه توصیفات و تجویزات مدیریتی حاکم است.
برخی از دستاوردهای رایج علم مدیریت در پژوهشهای مدیریت اسلامی مورداستفاده قرار میگیرد.
رویکرد به مدیریت اسلامی (بهعنوان مصداقی از علم دینی)، از حیث نقش تمامعیار مبانی مدیریت اسلامی در مسائل مدیریت اسلامی (فرد، خانواده، گروه، سازمان، جامعه، نظام حاکم و مانند آن) رویکردی حداکثری است.
نسبت دستاوردهای سایر مدیریتها (همچون مدیریت ژاپنی و مدیریت آمریکایی و مانند آن) به دستاوردهای مدیریت اسلامی، نسبت عموم و خصوصی من وجه است که یک حوزه مشترک و دو حوزه متمایز دارند.
علم مدیریت صرفاً ناظر به واقعیتها و عینیتها نیست و مسائل نظیر توصیفی-تجویزی هم دارد که با یکدیگر رابطه رفت و برگشتی دارند. دین خدا همیشه نخست در قالب یک موجود و عینیت بیرونی که همان مقام عصمت است جلوهگر میشود. توصیفات و تجویزات دین از طریق قول و فعل و تقریر این موجود عینی به جامعه بشری عرضه میشود. بنابراین بشر با دو جلوه نظری و عملی دین که ملازم یکدیگرند مواجه میشود. (از حضرت آدم (ع)تا آخرین خلیفه خدا امام زمان (ع)) این الگوی عملی و مباحث توصیفی-تجویزی دین محک و معیار اندیشهها و عملکردها است.
ناگفته نماند این پیشفرضها فیالجمله با پارادایمهای اثباتگرایی، تفسیری نمادین، انتقادی و مانند آن دارای اشتراکات و اختلافاتی است: ازجمله آنکه این پارادایمها به قلمرو عالم مادی محدودشده و قلمرو عالم معنوی را نادیده میانگارند.
کتاب مدیریت جهادی مبتنی برآموزه های نهجالبلاغه، سیره حضرت امام خمینی رحمتالله، رهبر معظم انقلاب مدظله، سیره مکتوب فرماندهان شهید انقلاب، دولت و دفاع مقدس که به اهتمام مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق(ع) با همکاری دانشگاه جامع امام حسین (ع)تهیهشده باید به آتش نقد آبدیده شود و در بوتههای آزمون چنان بگدازد که از آن اندیشههای ناب و پخته حاصل آید./۱۳۲۵//۱۰۲/خ