غفلت عامل بسیاری از مشکلات
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله مصباح یزدی در یکی از درس های اخلاق خود، غفلت را عامل بسیاری از مشکلات و انجام گناه می داند.
آنچه که می خوانید بخشی از سخنان این استاد اخلاق است:
شخص مؤمن بايد هميشه احساس كند كه در معرض خطر است؛ چرا كه زير پاى او جهنم و درّهاى است كه هر لحظه ممكن است در آن سقوط كند او در فضايى معلّق است كه يك طرفش ملكوت و رحمت الهى و طرف ديگر آن سقوط در عذاب ابدى است و هيچ ضمانتى براى سقوط نكردن وجود ندارد.
پس آدمى در لبه پرتگاه چنين درّهاى است؛ درّهاى كه تا ابد براى انسان عذاب را به دنبال مىآورد اگر واقعيت چنين بود كه با مردن همه چيز تمام مىشد، خيلى مشكل نداشتيم امّا واقعيت اين است كه آدمى با يك لغزش اندك به يك شكنجه ابدى كه هرگز تمام شدنى نيست، مبتلا مىشود.
براى بسيارى از مردم وقتى گرفتارى و يا دشوارى پيش مىآيد، آرزوى مرگ مىكنند و مىگويند كاش مىمرديم و اين گرفتارى را نمىديديم! صرفنظر از اينكه او هرگز به بعد از مرگ فكر نمىكند كه چه پيش مىآيد؟ و چه خبر است؟ و چه بر سر او خواهد آمد؟ امّا همين كه اين دردهاى شديد را احساس مىكند، آرزوى مرگ مىنمايد.
حتى آنهايى كه معتقد به خدا هستند مىگويند خدايا مرگ ما را برسان كه ديگر نمىتوانيم تحمّل كنيم! چون نمىتوانند اين دردهاى سخت را به جان بخرند و به قضاى الهى راضى باشند از آنجا كه تحمّل اين درد و قبول اين صبر خيلى سخت است، مرگ را آرزو مىكنند چون استقامت خود را در مقابل دردها و گرفتارىهاى اين دنيا از دست دادهاند و توان صبر بر قضاى الهى را از كف دادهاند، مرگ را آسانتر مىپندارند و آرزومند آن مىشوند و يا حداقل اينگونه تخيّل كنند كه تحمّل مرگ و حوادث بعد از مرگ از اين درد آسانتر و راحتتر است.
امام خمينى(ره) در كلمات خود بعضى از واژهها را زياد به كار مىبردند؛ از آن جمله همين كلمه «توجه» است اگر در كلمات و مواعظ امام خمينى(ره) دقت كرده باشيد، مىبينيد كه ايشان مكرر مىگويند: «آقايان توجه داشته باشيد و عنايت بفرماييد». پس اگر از واژه «توجه» زياد استفاده مىكنند، سرّى دارد؛ چرا كه بسيارى از مشكلات، از رهگذر بىتوجهى و غفلت رخ مىدهد.
اگر توجه داشته باشيم كه هر لحظه امكان دارد در دريايى از آتشِ ابدى سقوط كنيم ديگر آرامش از ما سلب مىشود و نمىتوانيم با آرامش در اين دنيا زندگى نماييم اگر آدمى مقدارى دقيقتر فكر كند و اين حالت را براى خود مجسّم نمايد، روحيّهاى براى او پيدا مىشود كه بسيار كارساز خواهد بود.
آن گريههاى اولياى خدا، آن دعاى ابوحمزه و ساير مناجاتها، از كسى بر مىآيد كه آن توجهات را پيدا كرده باشد اگر ذرّهاى توجه پيدا شود، آن نالهها هم پيدا مىشود بنابراين اگر ما احساس درد نمىكنيم، از اين روست كه توجّه نداريم كه با چه خطرهايى مواجه هستيم.
اگر آدمى توجّه نمايد و پى ببرد كه زندگى دنيا براى انسان، مثل معلّق شدن در فضايى است كه هميشه دريايى از آتش زير پاى او شعله ور است و اين درياى آتش از شهوات خود آدمى شعله مىگيرد، اوّل چيزى كه به فكر او خطور مىكند و از درون، قلب وى را بىقرار مىسازد اين است كه دل را به جايى گره زند و به جايى دست بياويزد و چارهاى بينديشد تا در اين درّه سقوط نكند.
اين مهمترين چيزى است كه بعد از توجه، براى انسان پيش مىآيد. اگر اين حالت را درست تصور كنيم، ضرورىترين كارى كه انسان بايد انجام دهد، همان « اعتصام بحبل الله» است. قرآن و اهلبيت(ع) به صورتهاى مختلف اين حالت دردآلود و غمانگيز را بيان كردهاند و داروى آن را نيز معين فرمودهاند؛ همانند تعبير اعتصام بحبلالله و يا تعبيراتى مانند فَقَدِ اسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى(بقره/ 256) و يا و مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ اِلىاللّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى( لقمان/ 22)./1324/ت۳۰۳/ی