«صنعت آرامش» در احاطه سودجویان
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، در غوغای زندگی روزمره، که اطراف ما را پر از هیاهوی مادی کرده است گمشده اصلی انسانها آرامش است؛ انسان به هر دری میزند تا بتواند لحظهای آرامش را در زندگی تجربه کند و چهبسا به دام بلاهایی میافتد که از آن به خانمانسوز تعبیر میکنند.
آرامش در دورهای نه چندان دور چیزی دست نیافتنی محسوب نمیشد و به وفور در زندگیهای ساده پدرها و مادرهای روستاییمان قابل مشاهده بود ولی امروزه کار به جایی رسیده است که بشر به دنبال ساخت آرامش است و این تلاش بشر برای ساخت آرامش این گوهر گرانبها را به دو بخش حقیقی و مصنوعی تقسیم کرده است.
آرامش حقیقی همان آرامش پایدار و ماندگاری است که انسان آن را از منشأ اصلی آن که خدا است میگیرد و به محض اتصال با منشأ هستی و تکیه بر او آرامشی عمیق وجود انسان را فرامیگیرد که نمونه آن را در وجود علمای اسلام و مردان بزرگ خدا مشاهده میکنیم و بارها از زبان همراهان امام خمینی(ره) در سفر ایشان از پاریس به تهران آن آرامش مثال زدنی را شنیدهایم.
مفهومی به نام «صنعت آرامش» و احاطه سودجویان بر آن
اما کسانی که خود را از دستیابی به آرامش حقیقی و دائمی محروم کردهاند به دام آرامشهای خودساختهای افتادهاند که مدتی کوتاه انسان را به آرامشی غیرواقعی و مصنوعی میرساند و خطرات و مضراتی فراوانی را برای او به دنبال دارد؛ استفاده از مواد روانگردان و مواد مخدر و حتی گوش دادن به موسیقی انواعی از آرامشهای لحظهای هستند که متأسفانه در جامه در حال گسترش است و مانند مسکِّنی بر روان پریشان انسانها برای لحظهای اندک او را آرام میکنند.
به گفته کارشناسان، هیپنوتیزم، تله پاتی، مدیتیشن و یا ورزشهایی از قبیل یوگا که به تازگی در کشور ما هم طرفداران زیادی پیدا کرده است از انواع آرامش دهندههای مصنوعی هستند که نوعی آرامش موقتی را برای انسان به ارمغان میآورند ولی این نوع آرامش با آرامش حقیقی بسیار متفاوت است زیرا آرامش مصنوعی موقتی و مضر است ولی آرامش حقیقی دائمی و بدون ضرر و سبب تعالی روح و جسم انسان میشود.
امروزه آرامش به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان تبدیل به مستمسکی برای سودجویانی شده است که از آن برای کسب درآمد استفاده میکنند و این مصنوعات فیزیکی و متافیزیکی بشر برای رسیدن به آرامش را میتوان تحت عنوان «صنعت آرامش» نامگذاری کرد و خطرات قابل توجهی برای انسان به همراه دارد.
آرامش صادق و کاذب در آیات و روایات
قرآن کریم و روایات معصومان(ع) هم در تقسیم آرامش به آرامش صادق و کاذب اشاره کردهاند که آرامش صادق همان نوع حقیقی آرامش است که با ذکر خدا و اطمینان به خدا عجین شده است و آرامش کاذب در اعتماد به دنیا و استفاده از روشهای مادی برای رسیدن به آرامش است.
خداوند در آیه 28 سوره رعد« أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» مستقیماً آرامش حقیقی را معرفی میکند و به انسانها راهکار عملی رسیدن به آرامش واقعی را نشان میدهد؛ ذکر به معنی ورد و لقلقه زبانی نیست بلکه به معنی یادآوری خدا در زندگی و توکل به او در تمام لحظات زندگی است؛ چنانچه انسان حتی در زندگی مادی خود پشتیبانی قوی داشته باشد بسیاری از ترسها و اضطرابهای او از بین میرود و اگر انسان خدا را باور داشته باشد و خود را بنده او بداند و هیچکس را جز او در امور دنیایی مؤثر نداند، در زندگی به آرامش میرسد و این آرامشی است که اسلام به آن توصیه میکند و بزرگان دینی ما از آن بهرهمند بوده و هستند.
در مقابل خداوند در آیه 7 سوره یونس« إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ» اطمینان به امور مادی و آرامش غیر الهی را نهی کرده است؛ زیرا آرامشی که از منشأ فناپذیر گرفته شود مانند مبدأ و منشأ خود فناپذیر خواهد بود و این نوع از آرامش نه تنها انسان را آرام نمیکند بلکه دغدغه فنا و کسب آن انسان را با اضطرابی همیشگی مواجه میکند.
معصومان(ع) هم در روایات زیادی آرامش صادق و کاذب را تفسیر کردهاند که برای نمونه در حدیثی قدسی از امام رضا(ع) نقل شده است که ایشان آرامش واقعی و اطمینان قلبی را در حسن ظن داشتن نسبت به خدا معرفی کردهاند(فقه الامام الرضا(ع) ص 361) زیرا در حقیقت در اسلام این خدا است که فعال مایشاء است و مسلمان باید به توحید فاعلی خدا ایمان داشته باشد و این که ما به وعدههای خدا حسن ظن داشته باشیم و باور داشته باشیم سبب آرامش روحی واقعی در انسان میشود.
آرامشی که از ارتباط با خدای نامحدود ایجاد شود نامحدود است
در روایات به آرامش کاذب هم اشاره شده است و اعتماد به دنیا را سبب آرامش کاذب و موقتی دانستهاند؛ امام حسین(ع) در روایتی فرمودند «در تعجبم از کسی که دنیا را آزموده است ولی باز هم به آن اعتماد میکند»؛ باید توجه داشت که اعتماد لازمه آرامش است و اگر انسان به کسی یا چیزی اعتماد کرد به خاطر آرامشی است که از آن میگیرد بنابراین کسی که به خدای نامحدود اعتماد کند آرامش نامحدود میگیرد و کسی که به دنیا و مادیات اعتماد کند آرامش و دلگرمی او هم فانی و گذرا خواهد بود.
در جامعهای که پر از اضطرابها، استرسها و تنشهای مختلف است و از صبح تا شب درگیریهای مختلفی را برای انسان ایجاد کرده است دیگر کمتر کسی به معنویت و ارتباط با خدا فکر میکند و کسی که از خدا فاصله بگیرد آرامش را هم در غیر خدا جستجو میکند و به جای این که در مسجد و دستورات خدا به دنبال آرامش باشد به آرامشهای تصنعی رو میآورد و در این میان نقش رسانهها هم نمیتواند بیتأثیر باشد.
آرامش عجین با هدایت الهی است
باید به این نکته توجه داشت که یکی از ثمرات مهم دینداری ایجاد آرامش روانی در جامعه است و شاید بتوان بنابر فحوای آیات و روایات یکی از مهمترین آثار اصول و فروع دین و واجبات و مستحبات الهی رسیدن انسان به آرامش دانست؛ ایمان، ذکر، توکل، تقوا، توبه، انس با قران، امید، دلداری و تسلی دادن، نماز، روزه، ذکات، استعاذه، صبر، دعا، حجاب، عفت، محبت و بسیاری از واجبات و مستحبات اسلام سبب رسیدن به آرامش معرفی شدهاند.
شاید بتوان گفت رساندن انسان به آرامش حقیقی از اهداف اصلی ارسال رسل و انزال دین است زیرا آرامش مقارن با هدایت است و این دو مفهوم از نگاه دینی از هم جدا نیست و آرامش حقیقی را کسی میتواند تجربه کند که ایمان داشته باشد و هدایت یافته باشد./843/ی۷۰۲/س
حسین حسنی، دانشآموخته سطح 3 حوزه علمیه قم