آثار سوء برنامههای ماهوارهای بر جامعه
اشاره: یکی از آسیب های نوپدید اجتماعی که تبدیل به یک چالش بزرگ در مسیر انس و الفت بین اعضای خانواده و استحکام بنیان خانواده شده است تاثیر سوء آسیب های ماهواره بر خانواده است. بدیهی است که این چالش عظیم برای کارکرد درست و اصولی خانواده مختص ما ایرانی ها نمی باشد و در سایر کشورهای جهان نیز جامعه شناسان و کارشناسان علوم اجتماعی و روانشناسی زیادی نگران آینده اصلی ترین رکن جامعه یعنی خانواده هستند.
با توجه به اینکه امروزه شیوه های ضربه زدن به فرهنگ و هویت ملی یک کشور تغییر یافته و دشمنان سعی می کنند از طریق جنگ نرم افزاری به فروپاشی بنیان خانواده و آرا و عقاید جوانان آن مرز و بوم نایل آیند، شبکه های ماهواره ای با حضور در خانه ایرانیان به خصوصی ترین حوزه های زندگی آنان دسترسی پیدا کرده و با نمایش مناسبات و روابط ناسازگار با زندگی ایرانی الگوهای مختلف زندگی خانوادگی را معرفی می کنند.
این در حالی است که محتویات چنین روابط و ارتباطاتی بر اساس واقعیات زندگی ایرانی بنا شده و با عناصر دینی و آیین اسلامی فاصله دارد.
این دغدغه ها سبب شد تا خبرنگار خبرگزاری رسا برای بررسی آثار سوء فیلمهای ماهواره ای به عنوان یکی از مهم ترین رسانه های دیداری در متحول ساختن روابط خانوادگی و ایجاد تغییر در کارکردهای آن با حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا صفایی بوشهری استاد اخلاق حوزه علمیه قم گفتوگو کند تا به این سؤال پاسخ دهد که ماهواره چگونه روابط خانوادگی را دستخوش تغییر و تحول ساخته و منجر به تضعیف بنیان خانواده می شود.
این کارشناس و مشاور حوزوی معتقد است یکی از آسیب های برنامه های ماهواره ای در زمینه گسترش آسیب های اجتماعی، ازدواجهای غیر اصولی، غیر عقلایی، احساسی و شهوانی است که سبب گسترش طلاق و کم شدن ازدواجهای اصولی و الهی می شود؛ همچنین ازدیاد بچههای طلاق با آینده مبهم که باز خودش سبب بسیاری از بزهکاری ها می شود، از دیگر آسیب های اجتماعی ماهواره است.
متن کامل این گفتوگو در زیر تقدیم خوانندگان محترم می شود.
رسا ـ نقش برنامه های ماهواره در گسترش آسیبهای اجتماعی از نظر شما چیست؟
آسیب های بسیاری با ورود ماهواره به خانه متوجه اهل آن خانه می شود که از آن میان به 29 مورد جدی اشاره خواهم کرد؛ اول این است که ما باید یک مسألهای را در نظر بگیریم که خود ماهواره فی نفسه درست یا نادرست، مطلوب یا نامطلوب است؛ فی نفسه اشکالی ندارد؛ اگر اشکال است در مسائلی است که خدمت شما عرض میکنم، یک وقت امکان دارد که بگویند شما با ماهواره هم دشمن هستید؟ نه خیر ما با ماهواره دشمن نیستیم.
رسا ـ چطور می شود ماهواره به آسیب های اجتماعی دامن نزند؟
اگر ماهواره در راستای ارزشها به کار برود چیز خیلی خوبی است، اما وقتی ماهواره در نظام جهانبینی غیر الهی قرار میگیرد، از همینجا شبیخون فرهنگی شروع میشود، چون وقتی در نظام جهانبینی غیر الهی قرار گرفت، تبعات از اینجا شروع میشود، یعنی ابزاری که فی نفسه ارزش بوده است مبدل به ضد ارزش میشود؛ اصلش چیز خوبی است؛ پس بستگی به جهانبینی افرادی دارد که از این ابزار استفاده میکنند، این جهانبینی باید تغییر پیدا کند، متحول شود و روی آن کار شود.
رسا ـ آیا می توان ماهواره را مصداق بارز شبیخون فرهنگی دانست؟
آری، اما وقتی ماهواره به شکل شبیخون فرهنگی در آمد این ضد بشر میشود و یکی از حربههای مهم شبیخون و تهاجم فرهنگی بر علیه کشورهایی که در مقابل استکبار میایستند ماهواره است؛ البته ماهواره یک مصداق است؛ اینها غرائزی که باید معتدل باشند و در نظام انسانیت اعتدال داشته باشند را تغییر میدهند، کاربردش را تغییر میدهند، چیز دیگری میآورند، خشم را حیوانی میکنند، شهوت جنسی را حیوانی میکنند؛ از اینها در راستای خواستههای خودشان استفاده میکنند.
رسا ـ دشمن چگونه از ماهواره در زمینه ضربه زدن به جامعه استفاده می کند؟
اینها از همین ماهوارهای که در نظام غیر الهی قرار گرفته است، در بعد جامعهشناسی، جامعه سالم را به جامعه ناسالم تغییر میدهند، و در بعد روانشناسی، روان سالم را ناسالم میکنند؛ یعنی اینها با انجام این کارشان که با هوشیاری است یک جامعهای درست میکنند که در مسیر خواستههای خود قرار دهند، این جامعه به یک جامعه بی هویت، خود باخته و منفعل تبدیل میشود.
اینها همینطور تا تغییر یک نظام بدون جنگ و تلفات برای خودشان ادامه میدهند ؛ تلفات میگیرند اما تلفات نمیدهند؛ وقتی افراد تابع ماهواره ای شدند که محتوایش مبتذل و غیر الهی است، این انسان را بیهویت میکند.
رسا ـ فرمودید 29 مورد آسیب سراغ دارید، اولین آسیب اجتماعی ماهواره از نظر شما چیست؟
اولین، آسیب تغییر هویت انسان است؛ استقلال انسان بودن را از انسان میگیرند، آن استقلالی که برخاسته از یک نظام الهی است، چون تمام اینها یک غرض دارند که این نظام الهی انسان را وارونه جلوه دهند، شیطانی کنند، و چون افراد اجتماع را میسازند به طبع اجتماع هم خودش دچار لطمه خواهد شد.
وقتی اینطور شد، وقتی هویت را تغییر دادند خودشان یک هویت کاذب وارداتی جایگزین میکنند؛ چون این واردات برای خودشان است، دیگر خطها و تغذیه این شخصیت در دست خودشان است، چون خودش نیست، مانند یک انسان معتاد است، فرد به خواستههای آنها اعتیاد پیدا میکند، تا به او میدهند یک آرامشی ولو کاذب دارد، اگر به او ندهند آرامش خود را از دست میدهد.
رسا- سایر آسیب ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
دوم، حذف همراهی و تعامل خانواده در بعد عاطفی با یکدیگر است؛ یک طوری میشود که در فضای خانواده قلبها از همدیگر جدا میشود، یک فرار عاطفی نسبت به یکدیگر دارند، دشمنان با حساب و کتاب کار میکنند، اینطور نیست که همینطور بگویند. مگر بیکار هستند!
سوم، از هم پاشیدگی خانواده به صورت طلاق، فرار فرزندان از خانواده، خیانت والدین به همدیگر، خیانت فرزندان به یکدیگر، در آن فضای ماهوارهای که غیر الهی است؛ چون اگر الهی باشد که این کارها را انجام نمیدهد؛ طلاق عاطفی زوجین هم از این قبیل است.
چهارم، نبود برکتهای معنوی در خانواده؛ خیلی عجیب است؛ لذا در روایت هم داریم که گناه کارش این است که برکت را از خانه بیرون میبرد، این به مسائل معنوی و معنایی بر میگردد، کار گناه این است.
پنجم، حرمت شکنیها و گستاخی نسبت به یکدیگر است؛ وقتی از ماهواره استفاده میکنند، دیگر حرمتی نیست، تمام اینها خواستههای آن کسانی است که این برنامهها را ترتیب دادهاند، وقتی نسبت به یکدیگر حرمتی نداشتند، بالطبع یک خانواده پاشیده از هم میشود.
ششم، حذف نظام تربیتی والدین نسبت به فرزندان است؛ دیگر تربیتی در کار نیست، چه کسی تربیت کند؟ بی تربیت که نمیتواند کس دیگری را تربیت کند، چون هر کسی تربیت خود را از ماهواره گرفته و استفاده کرده است؛ البته باز میگویم که ماهوارهای که درست باشد که الهی خواهد بود، منظور شبکههای ماهوارهای است که از نظام غیر الهی دستور میگیرند.
مانند تعبیر امیرمؤمنان علی (ع) فرمود که «بدنها با یکدیگر است و قلوب متفرق است» حتی ارتباطهای فیزیکی، نزدیکیهای نسبت به یکدیگر هم نیست که با هم حرف بزنند و صحبت کنند، هر کسی کار خود را انجام میدهد، با نگاه کردن همین برنامهها.
هفتم، ورود شیاطین جن و انس و مبتلا شدن به انواع امراض روحی، مانند دلمردگیها، افسردگیها، روانپریشیها و سوء ظنها نسبت به یکدیگر.
هشتم، اتلاف وقت و عمر است؛ اینها تا بفهمند که چه چیزی را از دست دادهاند عمرشان تمام شده است.
آسیب های اجتماعی
نهم، رکود استعدادها در زمینه کارهای مفید؛ کسی که شب و روز به وسایل ماهوارهای یا همین تلفنهای پیشرفته و فضای مجازی عادت کرده است، دیگر آن ابزار غیر الهی بچههایی درست کرده است که این ها به این برنامههای غیر اخلاقی عادت میکنند ، لذا امام عسکری(ع) میفرمایند «ترک العادت کالمعجز» ترک عادت مانند معجزه است؛ اینها یکی از کارهایشان عادت دادن انسانها به ماهواره در شکلهای متفاوت است.
رسا ـ می توان گفت که گوشی های همراه به عنوان یک ماهواره همراه است؟
بله، ما عنوان ماهوارهای که میگوییم نه ماهوارهای که مانند سابق باشد، یک مصداقش آن است؛ اینها ماهوارهای را در جان انسان درست میکنند، یعنی این روند طوری است که یک ماهواره در جان انسان درست میشود و بعد هم به صورت شکلهای گوناگون در جیبش میگذارد.
رسا ـ ابتلای به ماهواره چه تأثیری بر فرد دارد؟
وقتی کسی به ماهواره مبتلا شد دیگر به استعداد خود توجه نمیکند، باید بتواند تحصیل کند، استعداد شناسی کند، استعداد خود را رشد دهد.
ازدواج های غیر اصولی نتیجه فرهنگ ماهواره ای
دهمین مورد از آسیب های برنامه های ماهواره ای در زمینه گسترش آسیب های اجتماعی، ازدواجهای غیر اصولی و غیر عقلایی، احساسی و شهوانی است که حتماً منجر به طلاق میشود.
یازدهم، گسترش طلاق و کم شدن ازدواجهای اصولی و الهی و دوازدهم به وجود آمدن بزهکاریها به صورت گوناگون، فحشاء و منکرات اجتماعی، همه این ها تبعات همان ماهواره است.
خدشهدار شدن هنرهای اصیل و ابزاری شدن آنها در دست تهاجم فرهنگی
سیزدهم، خدشهدار شدن هنرهای اصیل؛ اینها یکی از کارهایشان این است که هنر را از اصالت بیرون بیاورند؛ شکل ماهوارهای به آن میدهند، چون هنر روح تعهد در انسانها میدمد، اینها این تعهد را از هنر میگیرند، هنر را غربی میکنند.
چهاردم، ازدیاد بچههای طلاق با آینده مبهم، اینها با هم چت میکنند و همینطور ازدواج میکنند و مدتی دیگر هم طلاق میگیرند و بچههای طلاق با آیندهای مبهم به وجود میآیند.
رسا ـ با توجه به اینکه بیشترین آمار جرم و جنایت را بچههای طلاق دارند، به نظرتان چه میشود که بچههای طلاق به اینجا میرسند؟
بچههای طلاق پناه عاطفی، پناه تربیتی و پناه علمی ندارند. اینها عقدهمند هستند، حالا که عقدهمند شدند میخواهند خود را نشان دهند، خودشان را با این کارهایی نشان میدهند که بزه هست و نمود اجتماعی دارد. مثلاً همینقدر که اینها شناخته شوند که فلان کس فلان کار را کرده است؛ ولو به صورت بزه.
تغییر فرهنگی اسلامی ایرانی به فرهنگ غربی و استحاله کردن فرهنگ
پانزدهم، رکود اقتصادی، تبدیل شدن سیاست عقلایی به شیطانی؛ دشمنان روی سه چیز خیلی کار میکنند؛ اقتصاد، فرهنگ و سیاست؛ که اینها را از اعتدال خودش بیرون بکشند، سیاست را به شیطنت مبدل میکنند، اقتصاد را به فقر هدایت میکنند و فرهنگ را هم استحاله میکنند. البته وقتی فقر اقتصادی و فقر فرهنگی را به وجود بیاورند به تبع آن سیاست هم تغییر میکند.
شانزدهم، بلوغهای زود رس با تبعات منفی خود؛ وقتی مسائل مطرح در ماهواره غربی را نگاه کنند دچار بلوغ زودرس میشوند، بلوغ زودرس هم تبعات خاص خود را دارد، مانند انحراف در مسائل جنسی حتی با محارم؛ اطلاعات زود هنگام جنسی پیدا کردن؛ وقتی بلوغ زودرس و غیر طبیعی پیدا شد و به مسائل جنسی رو آوردند، خطرات زیادی نصیب جسم و روحشان میشود؛ چون خود انحراف مسائل جنسی انواعی دارد.
بعضی خانوادهها برای بازی بچه تبلت میخرد، روی تبلت باید بازی باشد، حالا چه بازی روی تبلت بارگذاری میشود؟ الان بچه پنج ساله درباره مسائل جنسی اطلاعاتی دارد؛ اینها را از کجا به دست آورده است؟
هفدهم، پیمودن مسیر سقوطی و در آینده مبدل شدن به افراد مصرف گرا و خود باخته بی هویت؛ ولو اینکه شصت سال داشته باشد؛ یک انسانی که در چهل سالگی اشتباه بزرگ و متعدد میکند، اجتماعی را به هم میریزد، الان که آدم بدی نشده است؛ باید فرآیند را به عقب ببرند، کودکی که ماهوارهای بوده است؛ نوجوانی که ماهوارهای بوده است؛ از کودکی که ماهوارهای باشد در نوجوانی هم ماهوارهای میشود؛ نوجوانی ماهوارهای به جوانی ماهوارهای مبدل میشود، از میانسالی دیگر شخصیتی با یک ماهواره مجسم است.
رسا- چه می شود که یک شخص به فرد بزهکار تبدیل می شود؟
اگر سیر زندگی این فرد را داشته باشید، تخریب از بی احتیاطی که خانواده در راستای ماهواره انجام دادند، شروع شده است. دیدند و استفاده کردند، خودشان لازم دانستند که تابع این مسائل باشند و عادت کردند.
یک بار دیگر عرض میکنم که دشمنان با برنامه کار میکنند، ما باید خیلی هوشیار باشیم، با شعار دادن و برگزاری همایش مطلب حل نمیشود، باید آسیبشناسی کنند- که انشاءالله کارهای خوبی انجام خواهد شد- که وقتی از کودکی و مهد کودک برای بچه آهنگ میزنند تا برقصد کار ماهواره است.
این برخاسته از تفکر ماهوارهای است، معنی ندارد؛ مگر دین اسلام دین غم و غصه است؟ گناه دل مردگی میآورد، اجتماع دل مرده چه اجتماعی است؟ اجتماعی که روانپریش هستند چه اجتماعی است؟ اجتماعی که ضعف اعصاب دارند، اضطراب خاطر دارند چه اجتماعی هستند؟ اجتماعی است که به دین توجه ندارد؛ حالا به این میرسیم که یکی از کارهای ماهواره دین زدایی است.
هجدهم، تقلیدهای کور کورانه؛ رواج بی حجابی و بد حجابی؛ البته باز هم میگوییم وقتی صحبت از ماهواره میشود یعنی نفس ماهواره را میگوییم؛ آن نفس غیر الهی.
نوزدهم، پاشیده شدن کانون خانواده توسط افرادی که از ابتدا ماهواره استفاده میکنند، چقدر کانونهای خانواده را ملغی میکند و از هم میپاشاند؛ یعنی وقتی یک جوانی، دختری، زنی از ماهواره استفاده میکند و تابع ماهواره میشود و در اجتماع با این وضعیت میآید بسیاری از خانوادهها را از هم میپاشاند، بسیاری از افراد را به مرضهای جنسی گرفتار میکند؛ خواسته یا ناخواسته فرقی ندارد.
بیستم، القای بی شخصیتی است. با توجه به اینکه ما پنجاه و دو عامل حداقل برای بد حجابی داریم؛ یکی از آنها کمبود شخصیت است؛ ماهواره میگوید که تو بی شخصیت هستی و من به تو شخصیت میدهم، تو تابع این شخصیت باش و برایش میشمارد که تو به این علتها بی شخصیت هستی، و دین تو را بی شخصیت کرده است؛ برای هزار و چهارصد سال قبل است.
آنها میدانند که دین زبان فطرت است، نیاز فطرت است، فطرت زمان و زمین نمیشناسد، مانند آب، حالا آب نخور، هزار و چهارصد سال قبل هم آب میخوردند؛ یک زبان فطری است که اگر آب نخوری میمیری؛ دین زبان فطرت است؛ انسان فطرتش الهی نباشد مرده است؛ بعضی گمان میکنند که اگر صد نفر الان میگردند و راه میروند، اینها زنده هستند، زنده بودن به این است که اینها نیاز فطریشان که دین است برآورده شده است یا نه؟ ماهواره زبان فطرت را میگیرد، نیاز فطرت را میگیرد.
کسی در کلاس دانشگاه نماز را مسخره کرده است، روزه را مسخره کرده است، ولایت فقیه را مسخره کرده است؛ اینها دشمنان نفوذی و یا دوستان نادان هستند؛ اینها همه از اثرات فرهنگ غلط غربی است که با ابزارهای آنها از قبیل ماهواره وارد کشور می شود.
بیست و یک، دین زدایی و دین ستیزی است؛ کار ماهواره در آسیبهای اجتماعی این است که دین زدایی و دین ستیزی میکند، خودش مدلهایی را میگذارد. اول دین را میزند، بعد میگوید که من میگویم که جای آن چه بگذار.
بی محتوایی مراکز آموزشی، راهبرد دشمن برای تربیت افراد ماهواره ای
بیست و دو، ایجاد شبهات در افکار اجتماع، در سطح مراکز آموزشی، رسانه ملی؛ تحریف محتوای دین که کار ماهواره است؛ حالا هزاران مرکز آموزشی هم داشته باشید، اینها را بی محتوا میکند، خیلی باید حواسمان باشد.
برای مثال اینها میگویند که دین غم و غصه میآورد و انسان باید خوش باشد، نشاط داشته باشد، حرف درست است که انسان باید با نشاط باشد اما کدام نشاط؟ با هزار کنسرت مردم نشاط پیدا میکنند؟ با رقاصی و تار و تنبک نشاط پیدا میکنند؟ اگر غنا و ابتذال شد از نظر روانشناسی و علم، امروز صد در صد خودشان نفی میکنند، اما به خورد دیگران میدهند.
هنر چیز بدی نیست، شادی چیز بدی نیست؛ اینها در صورتی که الهی و فطری شوند سازندگی دارند، تهاجم فرهنگی هنر اسلامی را به سوی واپس گرایی رهنمون می شود؛ نوجوان باید شاد باشد، این حرف درست است؛ کدام شادی؟ اگر دین اسلام «اکملت لکم دینکم» است در همه ابعاد حرف دارد؛ اگر گروهی زدند و خواندند و رقصیدند و با هم مخلوط بودند، این شادی میشود؟ مسؤولان باید در بکارگیری مفاهیم دقت کنند.
بیست و سه، جدا سازی دین از زندگی مردم است؛ به صورت از بین بردن سنتهای اصیل یا تبدیل آنها به سبک زندگی غربی و غرب زدگی. یکی از مصداقهای روشن از بین رفتن مسأله مهم صله رحم است؛ چون سرشان دائم در گوشی و ماهواره است دیگر کسی به صله رحم نمیرود، اگر این کار را انجام ندادند، گذشته از اینکه طبق روایت عمرها کم میشود، از حال همدیگر بی خبر هستند، مشکلات یکدیگر را نمیتوانند حل کنند، یکدیگر را نمیتوانند کمک کنند، صحبتهایی نسبت به یکدیگر ندارند، تعاملات مطلوب ندارند.
رسا ـ با توجه به اینکه دراساتید حوزه و دیگر کسانی که در زندگی خود از سیره اهل بیت استفاده میکنند یک نشاط معنوی خاصی وجود دارد، راهکار شما برای اینکه جامعه نیز از این نشاط معنوی بی بهره نماند چیست؟
مشکلات معنوی دینداران را به پای دین نگذارید
ما اگر دین را علماً و عملاً برای مردم تبیین کنیم از ابتدای کار از کودکستان، مهدکودک، ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه با افراد خبره با تقوای با اخلاص و عالم بیشتر موانع برطرف می شود؛ الان مردم دین را اینطور میبینند که مشاهده میکنند، مشاهده میکنند که این دین است؛ اینطور نیست؛ گاهی دین دار مشکل دارد و دین داری خیلی سطحی دارد. نباید اشکالات دینداران را به پای دین گذاشت؛ باید این تبیین اتفاق بیافتد.
مسأله بعد این است که مردم الگو ببینند، «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»؛ بنابراین اساتید حوزه، فضلا و سایر فعالان فرهنگی باید بدون اینکه حرفی بزنند با عمل خودشان تبلیغات کنند تا مردم از آنها الگو بگیرند.
ماهواره، کمال مسموم را به خورد جوانان جامعه می دهد
اصلاً خاصیت انسان این است که وقتی کمال ببیند مجذوب میشود، ماهواره چه کاری در مقابل دین انجام میدهد؟ کمالهایی میآورد، اما کمالهایی که مسموم است؛ آنها را به خورد نسل جوان میدهد، نسل جوان تشنه الگو پذیری است؛ جوان در زمان جوانی گذشته از زمان بلوغ دو خاصیت پیدا میکند: یکی الگو داشتن و یکی محبوبیت؛ آنها هر دو را به صورت کاذب به او میدهند. محبوبیت پیدا کن، خواننده شو، فلان و بهمان شو، الگو را هم که میگویند ما الگو داریم، به تو الگو میدهیم، چرا جوان ما بدون دلیل آن یکی سرش را آنطور اصلاح می کند، این یکی هم فلان کار را میکند؛ جوان باید الگو ببیند و باید مسائل را برای او تبیین شود.
ماهواره، مردم را در جهل نگه داشته و می پروراند
ما باید دین را خوب تبیین کنیم، یکی از کارهایی که ماهواره و تهاجم غربی انجام میدهد این است که مردم را در جهل نگه میدارد، لذا مردم را از روحانیت اصیل جدا میکنند.
با مطالعه به سراغ شبهات غربی ها برویم
متأسفانه مطالعه ما بسیار کم است، لذا نمیدانیم که کجا اشتباه میکنند، شبهه درست کرده است و شبهه هم ظاهرش فریبنده است، اما اگر یک آدم واردی باشد میفهمد که کجا مشکل دارد؛ وقتی ما از سوی دین اجتماع را تأمین نکنیم، علمیت ندهیم، وارداتی کار کنیم، جوانی که علم ندارد؛ حتماً میغلتد، بعد شادی را برای او تعریف میکنند؛ اصلاً دین یعنی نشاط آوری فطری؛ لذا وقتی آهنگهای غمگین هم بزنند اشکال دارد؛ اصلاً دین آمده است که روان انسان را سالم کند، دین نیامده است که روان انسان را مریض کند؛ نشاطی که در درون خودش غم داشته باشد و کاستی داشته باشد شادی نیست.
غنا، انسان را به قهقرا می برد
اینها شادی را میآورند و میدهند، حالا اگر ما آمدیم در یک کنسرتی و جایی گفتیم که خوش باشید، بزنید و بخوانید، یعنی شادی کنید، بعد از آن چه هست؟ شادی مطلوب طبق فطرت بازده و خروجی دارد، خروجی آن چیست؟ آیا در کنسرتهایی که ولو در خارج گذاشته میشود مشکلات روحی پیش نمیآید؟ پس چه کسی صحنه را به هم میزند و دیوانه میشود؟ اصلاً چرا میگویند غنا حرام است؟ گذشته از نظر علمی، از نظر انسانی هم به قهقرا میبرد.
از نظر علمی که ثابت شده است؛ هم از نظر علم پزشکی، بعد تشریح انسان، این غددی که در مغز است، آهنگها با آن چه میکنند؟ اینها حتماً باید تبیین شود؛ کجا اسلام با سینما، تئاتر، سریال و تلویزیون مخالف است؟ میگوید که محتوا الهی باشد؛ وقتی نویسنده، کارگردان، هنرپیشه هم غیر الهی باشد به نظر شما پیامدش چه خواهد بود؟ حالا به فرض اینکه خوش هستند، این سریال تمام شد، باید بازده داشته باشند یا نه؟ اگر بازده ابتذال، لغو گویی، طلاق و هرج و مرج جنسی شد چه عاقبتی دارد؟
رسا ـ نمونه هایی از آسیب های برخی سریال ها بر جامعه را بیان کنید؟
بعضی از فیلمها خودش خانواده را از هم میپاشد؛ فرزندان در مقابل پدر و مادر میایستند، زن در مقابل شوهر میایستد، یعنی یک رویکرد غربی، ما خودمان هم میگوییم که اینها یا نمیدانند و ایراد میگیرند یا می دانند و از قصد این سخنان را بر زبان جاری می کنند، بیایند مناظره کنند؛ آنکه میگوید که اسلام شادی ندارد، ما کنسرت بگذاریم که شادی درست کنیم، ما میگوییم اصلاً دین هیچ، این کنسرتی که شما میخواهی با آن شادی ایجاد کنی، از نظر علمی کار درستی هست یا نیست؟ کسی که موسیقیدان است، این شعر را میخواهم بخوانم و دختر و پسر هم در کنار هم هستند، ببینید که آنها چه میگویند، عاقلانشان هر چه گفتند ما هم قبول میکنیم.
شادی مطلوب را برای جامعه تبیین کنیم
یکی از بحثهایی که ضرورت دارد روی آن کار شود این است که شادی مطلوب انسانها چیست؟؛ فعالان فرهنگی از جامعهشناسان و روانشناسان خوب، که با تقوا هستند، درباره شادی مطلوب سؤال کنند؛ چقدر بر اثر این شادیهای ابتذالی که به وسیله ماهواره و امثال آن آمده است بچههای طلاق درست شده است؟ یا چقدر زن و شوهر در خانوادهها به همدیگر خیانت کردهاند؟ آیا این شادی است؟ این خوشی است؟
امام کاظم(ع) میفرماید که اوقات خود را چهار قسمت کنید، یک قسمت تفریح سالم داشته باشید، تفریح سالم یعنی چه کند؟ یعنی شادی بیاورد؛ غیر از این است؟ میگوید که تفریح سالم، یعنی فرح پیدا کنید، شادی پیدا کنید اما سالم باشد؛ مگر خودشان عمل نمیکردند؟ مگر خود امامان و رسول اکرم(ص) شوخی نمیکردند؟ آری شوخی و مزاح داشتند، اما شوخی درست و به جا میکردند؛ به بیان دیگر در چارچوب انسانیت شوخی میکردند.
بیست و چهارم، تحقیر و تضعیف رهبران دینی و بالطبع رها شدن مردم در حال خودشان و در جهالت ماندن و استفاده استکبار از این جهالت
بیست و پنجم، تخریب مراکز دینی و بی اعتبار کردن آنها؛ برای استکبار هزار مرکز دینی باشد ولی اعتباری نداشته باشد، بروند و بیایند و حرف مذهبی بزنند، اما بازده نداشته باشد، هیچ ضرری ندارد؛ این اشکال است؛ آنها بی محتوایی را میخواهند.
بیست و ششم، ایجاد تعصب قوم گرایی و ملیت پرستی در مقابل دین گرایی، یکی از کارهایشان این است که میآید تعصب ملیت و قومیت درست میکنند، کار بسیار زشتی است، این پیامک برای ترک درست میکند، ترک برای لر پیامک درست میکند و آن برای عرب درست میکند.
بیست و هفتم، ایجاد روح یأس و نا امیدی از دینداران جامعه، یک کاری میکنند که مردم از دینداران جامعه مأیوس شوند.
بیست و هشتم، ایجاد ترس و وحشت عمومی در امور فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی و در آخر مورد بیست و نهم، تحریف سبک زندگی و ایجاد انحراف در رفتار دینی و سبک زندگی، یعنی سبک زندگی را به هم میزنند و وقتی سبک زندگی مردم به هم بخورد، معضلات پایان ندارد.
رسا ـ در برابر اینهمه آسیب باید چه کاری انجام دهیم و شما چه راهکاری را برای برون رفت از آسیب های اجتماعی برنامه های ماهواره ای پیشنهاد می کنید؟
پنج راهکار برای برون رفت از آسیب های اجتماعی ماهواره
برای برون رفت از آسیب های اجتماعی برنامه های ماهواره ای و رهایی از سبک زندگی غربی پنج راهکار ارائه می شود:
نخستین راهکاری که می توان به آن اشاره کرد «الگوسازی در رفتار و کردار متولیان امر فرهنگ» است.
دوم، ضرورت تبیین شبیخون فرهنگی برای مردم به ویژه سطح دانش آموزی، حوزه و دانشگاه.
سوم، به دست آوردن عزت نفس با توجه به مؤلفههای اسلام عزیز؛ اسلام آمده است که عزت بدهد.
چهارم، مقابله با تهاجم فرهنگی در تمام ابعاد با تمسک به قرآن و سنن معصومین در تمام ابعاد
پنجم، تغییر بنیادین مظاهر غرب زدگی در سطوح مختلف اجتماع.
رسا ـ در سخنان خود به سبک زندگی اسلامی اشاره فرمودید، شاخصههای سبک زندگی را بیان کنید و اینکه چطور در جامعه نهادینه می شود.
ما اگر اسلام اصیل را با علم و عمل تبیین کنیم و از ابزارهایی که موجود است مانند رسانه ملی، حتی منابر درست استفاده کنیم، همه و همه می تواند برای نهادینه کردن سبک زندگی اسلامی در جامعه اثرگذار باشد.
رسا ـ با توجه به اینکه چندی پیش در برنامه «حالا خورشید» رسانه ملی بحث «هیپنوتیزم» و رسیدن به آرامش مطرح شد، آیا به نظر شما هیپنوتیزم راه رسیدن به آرامش است؟
خیر.
رسا ـ آرامش از دیدگاه اسلام را تبیین کنید؟
خداوند در قرآن کریم می فرماید «الا بذکر الله تطمئن القلوب»؛ ذکر الله به این نیست که تنها تسبیح بیاندازید، بلکه مراد از آن عمل به شریعت است؛ به بیان دیگر مراد از آن عمل به قرآن کریم و فرمایش معصومین (ع) است؛ این راه نجات بشر است، آنها با همین که آرامش میآورد میجنگند.
اگر فرضاً با هیپنوتیزم کردن آرامشی به او بدهد، این آرامش موقت است؛ ریشهای نیست، اصلاً آرامش نیست، اگر در این هیپنوتیزم کردن اطلاعاتی هم از او گرفت، این آرامش است؟ اصلاً از نظر علمی تا به حال ثابت شده است که واقعاً هیپنوتیزم آرامش مستمر میدهد؟ البته که نه.
رساـ با سپاس فراوان از این که وقت ارزشمندتان را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشته اید./۸۴۱/گ ۴۰۲/س
خبرنگار: حسین ثالث