۰۵ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۳
کد خبر: ۵۴۰۱۷۳

نقش علمای بلاد در تکوین، پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی

در طول صد سال تاريخ اخير ايران، روحانيت همواره منادي انديشه ديني و به دنبال تحقق حاکميت دين بوده است از جنبش تنباکو گرفته که در آن نقش ميرزاي بزرگ، بسيار با اهميت بود تا نهضت مشروطيت که شيخ شهيد فضل الله نوري در راستاي دفاع از اسلاميت و حاکميت قوانين شرع مقدس مبارزات و تلاش هاي فراواني کرد نقش روحانیت تعیین کننده بوده است.
اجلاسیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و علمای بلاد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در تبریز، «در هر نهضت و انقلاب الهى و مردمى علماء اسلام اولین کسانى بوده ‏اند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمى اسلامى را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیشکسوت شهادت نبوده‌اند و بر بالاى دار نرفته‌اند و اجساد مطهرشان بر سنگ فرش‌های حوادث خونین به شهادت نایستاده است.... خدا را سپاس مى‏گزاریم که از دیوارهاى فیضیه گرفته تا سلول‌های مخوف و انفرادى رژیم شاه و از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه‌ها و میادین مین خون پاک شهداى حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است ... در تمام مراحل روحانيت نقش اوّل داشت... در جنبش مشروطيت همين علما در رأس بودند و اصل مشروطيت اساسش از نجف به دست علما و در ايران به دست علما شروع شد و پيش رفت...آن كه ملت را بسيج كرد، آن روحانيون بودند...من هميشه به ملت ايران سفارش كردم كه اين دژ محكم را از دست ندهيد ...حوزه‌هاي علميه و علماي اعلام هميشه حافظ استقلال و تماميت ممالك اسلامي بوده‌اند... در نظر اجانب و عمال خائن آنها بايد اين سنگر شكسته شود تا با خيال راحت به تاخت و تاز و چپاول و عياشي به زندگاني ننگين خود ادامه دهند.» حضرت امام خمینی(ره)

«نظام مستظهر به حوزه‌های علمیه است، به خاطر این است که نظریه‌پردازی سیاسی و نظریه‌پردازی در همه‌ی جریانهای اداره‌ی یک ملت و یک کشور در نظام اسلامی به عهده‌ی علمای دین است. آن کسانی میتوانند در باب نظام اقتصادی، در باب مدیریت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربیتی و مسائل فراوان دیگر نظر اسلام را ارائه بدهند که متخصص دینی باشند و دین را بشناسند. اگر جای این نظریه‌پردازی پر نشد، اگر علمای دین این کار را نکردند، نظریه‌های غربی، نظریه‌های غیردینی، نظریه‌های مادی جای آنها را پر خواهد کرد. هیچ نظامی، هیچ مجموعه‌ای در خلأ نمیتواند مدیریت کند؛ یک نظام مدیریتی دیگری، یک نظام اقتصادی دیگری، یک نظام سیاسی دیگری که ساخته و پرداخته‌ی اذهان مادی است، می‌آید جایگزین میشود؛ همچنان که در آن مواردی که این خلأها محسوس شد و وجود داشت، این اتفاق افتاد... حوزه علمیه، باید در صفِ اولِ حرکتِ عظیمِ جامعه قرار داشته باشد. ... مراجع بزرگ ما مثل مرحوم آیةاللَّه‌العظمی گلپایگانی، مرحوم آیةاللَّه‌العظمی نجفی و امروز آیةاللَّه‌العظمی اراکی، حفظه‌اللَّه و ادام‌اللَّه‌بقائه‌الشریف‌ورحمهم‌اللَّه، چه در زمان امام رضوان اللَّه علیه و چه بعد از زمان امام تا امروز، در صف اوّل قرار داشتند. در هر حادثه مهمی که در جامعه اتّفاق می‌افتاد، اینها مقدّم بودند. روز رأی‌گیری، اوّل صبح، مرحوم آقای گلپایگانی و مرحوم آقای مرعشی، اوّلین کسانی بودند که رأی می‌دادند. کار اینها، یک کار رمزی و نمادین بود. خوب؛ رأی را عصر هم می‌شود داد. اما اوّلِ صبح رأی دادن، یک کار رمزی است. امام، رضوان‌اللَّه‌علیه را دیده بودید که چقدر مقیّد بودند! حالا وضع ایشان که معلوم است.
مراجع قم این‌طور بودند. در کارهای اساسی؛ جنگ، حضور در جبهه‌ها، تحریض بر حضور در جبهه‌ها، کارهای اقتصادی و غیره، همیشه در صفِ مقدّم بودند. حوزه، باید این‌طور باشد. کسی که در حوزه باشد و به نظام اسلامی و احکام قرآن - که در این نظام عملی می‌شود - و به حکومت اسلامی - که به برکت مجاهدت مردم سرِ پا شده است - با چشمِ غیرجدّی نگاه کند، یک عنصر بیگانه است؛ هر کس می‌خواهد باشد. در حوزه علمیه صحیحِ شیعی، همه بخصوص طلاّب جوان، باید خود را در صفوف اوّل بدانند، که بحمداللَّه همیشه همین‌طور بوده است. یعنی همیشه فضلای جوان، طلاّب جوان، بزرگان حوزه و مدرّسین محترم، در صفوف مقدّم جا داشته‌اند؛ باز هم باید در صفوف مقدّم جا داشته باشند.» حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی)

با نگاهی به تاریخ فرهنگ و تمدن ایران زمین این نکته روشن می شود که به واسطه مشروعیت الهی دین اسلام و سازگاری آن با فطرت انسانی و تلاش ها و زحمات طاقت فرسای عالمان دینی، پس از ورود اسلام جامعه ایرانی، لباس هویت اسلامی را بر تن کرده است و در طول بیش از هزار سال این هویت همچنان حفظ و پایدار بوده و هست. این پایداری هویت، بی شک نتیجه کوشش های عالمان دینی و روحانیت بیداری است که در طول تاریخ با درک مقتضیات زمان و مکان، به تولید علم دینی، تقویت هویت دینی، حفاظت از کیان اسلامی و پرورش ارزشهای فطری و انسانی پرداخته اند. عالمانی که با اجتهادات عمیق بر آمده از معارف ناب اسلامی، جامعه را از بحران ها و مشکلات رهانیده و به سلامت و امنیت دنیوی و اخروی رهنمون بوده است. 

در طول صد سال تاريخ اخير ايران، روحانيت همواره منادي انديشه ديني به دنبال تحقق حاکميت دين بوده است از جنبش تنباکو که در آن نقش ميرزاي بزرگ، بسيار با اهميت بود تا نهضت مشروطيت که شيخ شهيد فضل الله نوري در راستاي دفاع از اسلاميت و حاکميت قوانين شرع مقدس مبارزات و تلاش هاي فراواني کرد تا نهضت ملي ايران و نقش مرحوم کاشاني براي تحقق بعد اسلاميت نسبت به اساس انقلاب با پشتيباني مردم مسلمان، تا اين که نوبت رسيد به عصر حضرت امام (ره) که در آن همه ايده هاي روحانيون و علماي برجسته در تفکر ايشان، تجسم پيدا کرد و با رهبري ايشان سرانجام بعد از مبارزات خونين، پيروزي قاطع حاصل گرديد و رژيم طاغوت محو و اسلام حاکميت يافت.

اين نقش تعيين کننده روحانيت را کاملاً مي توان در تاريخ معاصر ايران مشاهده کرد پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، رهبري و هدايت گري حضرت امام (ره) به عنوان فقيه جامع الشرايط و ولي فقيه بسيار ويژه و تعيين کننده بود.

به طور کلي روحانيت در کنار حضرت امام (ره) تبلور بخش انديشه هاي والاي امام (ره) بودند عمده ترين چالش هايي که انقلاب اسلامي پس از پيروزي با آنها مواجه بود و نقشي که روحانيت در اين عرصه بر عهده داشتند بسيار برجسته بود.

در هر انقلابي پس از پيروزي متناسب با عمق و گستره آن تهديدات بنيادي پيش مي آيد در اين ميان انقلاب اسلامي ايران نيز به خاطر حساسيت آن و اضطرابي که بر پيکره استکبار انداخته بود با توطئه هاي فزاينده و فراواني روبرو گرديد؛ اولين آنها جريان‌ها و چالش هاي فکري بود. جريان غير ديني و التقاطي در طول اين سه دهه در دانشگاه‌ها، مراکز علمي، رسانه ها، مطبوعات و به طور کلي سطح جامعه در کانون اساسي توجه ها بود و اينجا بود که روحانيت به مقابله برخاست و فعاليت هاي بسيار موثري را در خنثي سازي تبليغات مربوط به جريان هاي مذکور انجام داد.

در گذشتة نه چندان دور و قبل از پيروزي انقلاب اسلامي انديشه هاي مادي گراي ليبراليستي و ملي گرايي به اين جامعه سرازير شد جهت مقابله با انديشه ها بود که بزرگاني از علما همچون علامه طباطبايي به تدوين اصول فلسفه و شهيد مطهري به تفسير آن اصول پرداختند. آري آثار و نوشته هاي شهيد مطهري همواره در جهت مقابله با انديشه هاي انحرافي و التقاطي بود.

دومين چالشي که انقلاب اسلامي با آن مواجه شد جنگ بود؛ تهاجم همه جانبه همه اجانب کفر و الحاد به پيشتازي صدام و پشتيباني دو ابر قدرت غرب و شرق با هدف از پا در آوردن انقلاب اسلامي.
انقلاب اسلامی، حرکتی است بنیادی و ژرف، به سوی ارزشهای اسلامی و حاکمیت دین. در این انقلاب مبارزه هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای رسیدن به تحقق و عینیّت بخشیدن ارزشهای دینی در میدان عمل و اجرا.

شعار مردم که از شعور آنان بر می خاست نیز این بود: (استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی). در واقع مردم در راهپیماییهای باشکوه و تظاهرات سراسری، به طور طبیعی، به اسلام و حکومت اسلامی رأی داده بودند و احتیاجی به برگزاری رفراندم نبود. اما برای اثبات این حقیقت از لحاظ حقوقی و سیاسی در سطح جهان، امام خمینی به دولت موقت مأموریت داد که زمینه برگزاری رفراندم را فراهم سازد تا مردم شِکل نظام اسلامی را برگزینند. و آنان نیز برگزیدند: (جمهوری اسلامی) نه یک کلمه کم نه کلمه زیاد.

بی شک مهمترین ویژگی روحانیت شیعه که ذهن غربیان را به خود مشغول داشته است، مسئله هویت سازی روحانیت و نفوذ این قشر در میان مردم است. حضور سیاسی و اجتماعی روحانیت در زندگی مردم و تکاپوی این نهاد در عرصه های دنیوی، خصوصا در عصر مدرنیته که طبل سکولاریسم می کوبند نکته بسیار جالبی است که برای آنان حل نشده است.
با توجه به سیر تحول و تطورر روحانیت شیعی، این نکته روشن می شود که همواره روحانیت در برابر استبداد داخلی، جهالت عمومی و استعمار خارجی ایشتاده است و در برابر تندبادهایی که هویت اصیل دینی و ملی را نشانه رفته بود ایستاده اند. 

در مجموع، روحانیت با حضور خود در مراکز فرهنگی، اجرایی، مقابله با جبهه ضد انقلاب، مستکبرین، ناهنجاری ها اجتماعی، تصویب قوانین و اصول عزت آفرین، توجه دادن مردم به فرهنگ خودی و خویشتن باوری، مبارزه با سرمایه داران و ثروت اندوزان، دفاع قهرمانانه از مرزها جغرافیایی کشور، مقابله با تجزیه طلبان، شرکت فعال و قهرمانه در هشت سال دفاع مقدس، حضور قوی در مجامع بین المللی تبیین و تشریح اسلام و برنامه های جمهوری اسلامی و... در تثبیت انقلاب اسلامی و استقلال و عزتمندی کشور ایران و اعتلای کلمه حق، نقش محوری و غیر قابل انکاری داشته که کندوکاو در هر بخشی، مجالی فراختر می طلبد. 
برای هر انقلابی، پنج مرحله کلی می توان ترسیم کرد: 

1-(تکوین) و پیش زمینه ها و پیدایش انگیزه های تحول در ساختار نظام موجود.
2 -(تخریب) و تلاش برای سرنگونی نظام پیشین و پیدایش نظام مطلوب.
3- (تأسیس) و بنیاد.
4- (تثبیت) و قانونمند ساختن نهادها و تشکیلات جدید براساس اهداف انقلاب و تحکیم مواضع. 
5- (تداوم) و نگهبانی از دستآوردهای انقلاب و مبارزه با آفات، تحریف ها و کارشکنی ها.
6-(صدور)وتاثیرگذاری درجهان واسوه گری.

به امداد و الطاف حضرت حق جلّ جلاله  انقلاب شکوهمنداسلامی ایران که منبعث ازعاشورای حضرت سیدالشهداءعلیه آلاف التحیه والثناءاست ، به رهبری امامین انقلاب ، تمام مراحل فوق را پشت سر نهاده و اینک، علاوه بر تداوم و نگهبانی از دستاوردها به مرحله صدوررسیده است.وصدالبته اوج صدورانقلاب اسلامی دردفاع مقدس وجنگ نابرابر8ساله دربرابرنظام سلطه وبامزدوری صدام ملعون ملموس ومسلّم است.که دراین مجال به اختصار،به نقش روحانیت می پردازیم.

مهم ترين مصاديق نقش آفرينی روحانيت در دفاع از ارزش های انقلاب و کيان کشور در دوران دفاع مقدس، تبيين شرايط سياسی و اجتماعی برای مردم و ايجاد انگيزه در مردم برای حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل بود.

همراهی با رزمندگان اسلام، پشتيبانی های مردمی از جبهه های جنگ، تبليغ و معنويت افزايی در سنگرها و ميادين نبرد، مديريت و فرماندهی برخي گردان ها و تشکیل تيپ و لشکرهای مختلف نیزجزء برخی از فعالیت های روحانیون در دوران جنگ محسوب می شود که بسیار حائز اهمیت است.

علمای بلاد وقتی اساس اسلام و انقلاب را در خطر ديدند دست از درس و بحث کشيده و مشتاقانه به جبهه هاي نبرد شتافتند. حضور روحانیون در جبهه های نبرد را می توان به سه شکل تقسیم کرد، عده ای(تبلیغی ها) برای تبلیغ به جبهه ها اعزام می شدند و آنها سنگرهای خط مقدم را به مسجد و کلاس درس و احکام تبدیل می کردند و برخی(رزمی ها) از روحانیون و طلاب در قالب بسیج در جبهه ها حضور داشتند و به منظور رزم وارد جبهه ها می شدند و به صورت بسیجی و بدون لباس روحانیت در جبهه ها فعالیت می‌کردند.

شکل سوم حضور روحانیان(رزمی تبلیغی ها) در مناطق جنگی، تلفیقی از دو صورت قبلی و به گونه رزمی، تبلیغی بود که هم در زمینه نبرد و رزم موفق بودند و هم با حفظ لباس مقدس روحانیت تبلیغ می کردند و آنها در خط مقدم جبهه، همچون دیگر رزمندگان سلاح در دست با دشمن می جنگیدند.
رزمی تبلیغیون معمولاً لباس رزم سپاه یا ارتش یا بسیج را بر تن داشتند و تنها عمامه ای بر سر می گذاشتند و در مواقع مناسبی نیز به وعظ و ارشاد و تبلیغ و اقامه نماز جماعت می پرداختند.

طبق آمار موثّق بيش از 12000 روحاني در دوران دفاع مقدس در عرصه هاي نبرد و جهاد حاضر و در کنار ساير رزمندگان رشيد اسلام به صيانت از انقلاب اسلامي و آرمان هاي الهي آن پرداختند و بيش از 3700نفر از طلاب و روحانيون به فيض عظيم شهادت نايل شدندکه این آمار طبق اعلام نماینده محترم ولی فقیه دربنیاد شهید بیش از 12 برابر سایر اقشار می باشد، یعنی به صورت میانگین از هر 1000 نفر روحانی رزمنده 48 نفر به شهادت رسیده اند درحالی درسایر اقشار این آمار حدود 4 نفر است و اين ملاک پيشتازي اين قشر در عرصه هاي مختلف انقلاب اسلامي است./۹۳۵/د۱۰۳/ب۲
گردآوری: اباصلت فیضی زاده

ارسال نظرات