آمریکا و چالش استیضاح بین المللی
منطقه خاور میانه و کشورهای واقع شده در آن طی سال های گذشته همواره مورد سوء قصد کشورهای استعماری به خصوص آمریکا و کشورهای متجاوز غربی بوده است که تلاش کرده اند با ایجاد حکومت های دست نشانده و ایجاد تفرقه های مذهبی، قومی و قبیله ای راه برای دست اندازی به منابع سرشار این سرزمین ها باز شده و منافعشان را تامین کنند.
البته در طول سال های گذشته این محور مقاومت بوده است که به مدد بیداری ملت های مسلمان توفیق روافزون کسب کرده و به واسطه همراهی نیروهای مردمی هر روز موفقیت بیشتری به دست آورده است؛ به گونه ای که گروهک تکفیری صهیونیستی داعش که به شکلی بسیار سریع رشد کرده و بر مناطق گسترده ای از سوریه و عراق مسلط شده و با امکانات و لجستیک سنگینی که نشان از تحت الحمایگی داعش از سوی قدرت های بزرگ بود توانست عراق و سوریه را درگیر چالش کرده و با ایجاد خسارت های سنگین، مردم را از شهر و دیار خود بیرون رانده، امنیت و آسایش را از بین برده و زیر ساخت های اقتصادی این مناطق را نابود کند. گروهکی که به تعبیر برخی، حتی عنان اختیارش از دست حامیان آمریکایی و عربی خودشان هم خارج شده بود. داعش به ابر گروهکی تروریستی تبدیل شده بود که حتی مسؤولان آمریکایی، برآورد بیست ساله برای نابودی آن پیش بینی کرده بودند اما به مدد نیروهای حشد الشعبی و به برکت وحدت نیروهای جان بر کف از کشورهای مختلف و با نثار خون هزاران شهید، بار دیگر دستاورد مقاومت ظاهر شده و سازمان سیاسی داعش با اضمحلال مواجه شد و پرچم فتح و نصرت بر فراز شهرهای متصرف شده درآمد.
پیروزی که بدون شک دیگر بار قدرت فتوای مرجعیت شیعه را در کنار فتوای تنباکو و فتواهای جهادی علمای شیعه در تاریخ ماندگار کرد.
اما دسیسه اندیشی و فریب کاری دول استکباری تمامی ندارد و بار دیگر دست صهیونیست از آستین حاکمان محلی اقلیم کردستان عراق بیرون زده و همه پرسی استقلال این اقلیم از عراق به راه افتاد که با خشم حکومت عراق و محکومیت کشورهای همسایه یعنی ایران و ترکیه و عدم همراهی مجامع بین المللی مواجه شد و بار دیگر فتوای مرجعیت اعلای عراق حضرت آیت الله سیستانی، مدد نیروهای حشد الشعبی و نیروهای نظامی عراق این طرح اسرائیلی را با چالش جدی مواجه کرده و با سخت تر شدن اوضاع اقتصادی و امنیتی، طرح با تعلیق مواجه می شود.
در این میانه اما قراردادهای سنگین تسلیحاتی نظام سعودی و آتش بستن به روی مردم بیگناه یمن، کشتار غیر نظامیان، ایجاد محاصره اقتصادی، شیوع بیماری های واگیردار و بحران غذا و بهداشت بار دیگر بحران های منطقه ای را افزایش می دهد که بار دیگر مقاومت، تاثیر گذاری خود را نشان داده و با هلاکت عبدالله صالح و شلیک موشک های دوربرد به مناطق استراتژیک عربستان، امید به تحول وضع موجود و ایجاد تغییر در موازنه جنگ عربستان علیه یمن بالا می گیرد.
عربستان که خود در باتلاق جنگ با یمن گرفتار شده است اما در مقام نیابت از آمریکا و اسرائیل در پی برهم زدن معادلات منطقه ای است، سعد حریری نخست وزیر لبنان را که تابعیت دوگانه دارد فرا می خواند و او به صورت ناگهانی که تا به حال هم دلیلش به صورت واضح بیان نشده است استعفا می دهد؛ اما بر خلاف انتظار مقامات عربستانی هیچ زلزله سیاسی ای در منطقه ایجاد نشده و شوک روانی با موضع گیری قاطع مقامات لبنانی و حزب الله لبنان با شکست مفتضحانه روبرو شده و این سناریوی نیمه پنهان با اعلام انصراف از استعفای سعد حریری به اتمام می رسد.
رویدادهای سلسله وار سیاسی منطقه تا اینجا نشان از شکست سیاست های دیکته شده محور آمریکایی –صهیونیستی با محوریت برخی کشورها و حکومت های دست نشانده منطقه ای است که به یکباره اعلام انتقال پایتخت رژیم جعلی صهیونیستی به قدس از سوی ترامپ رییس جمهور ایالات متحده، خشم مسلمانان و آزادی خواهان جهان را به دنبال دارد و سیل محکومیت ها از سوی افراد و نهادها و دستگاه های دیپلماسی سرازیر می شود و در گوشه گوشه جهان راهپیمایی های ضد صهیونیستی و ضد امپریالیستی به راه می افتد.
فارغ از اینکه انتقال پایتخت اسرائیل به اورشلیم (شهر اشغالی قدس) یکی از وعده های انتخاباتی ترامپ بوده است، بررسی دلایل زمانی و چرایی این اعلام حائز اهمیت است؟ چه شده است که یکباره بعد از رویدادهای منطقه ای که به صورت مستقیم در کشورهای اسلامی آتش می افروزد و به صورت غیر مستقیم منافع رژیم اشغالگر قدس را تامین می کند این بار خیلی روشن و آشکارا اسرائیل نوک پیکان قرار می گیرد؟ آیا آمریکا یا این شوی تبلیغاتی در صدد پوشاندن شکست های خود در جنگ های نیابتی در مقابل حامیان صهیونیستی و کارتل های اقتصادی یهودی پشتیبان اوست؟
بدون شک اعلام قدس بعنوان پایتخت اسرائیل توسط آمریکا، نه تنها هم پیمانان او در تل آویو را راضی می کند بلکه موجب رضایت راست گرایان آمریکایی و گروههای صهیونیستی در نقاط مختلف ایالات متحده می شود و هر دو می توانند تکیه گاه مهمی برای ترامپ باشند.
این در شرایط است که ترامپ وارد جنگی برای باقی ماندن در منصبش به هر قیمتی شده است. به هر صورت، برای ترامپ اهمیتی ندارد که قدس شهری مقدس است یا غیر مقدس، حق فلسطینی هاست یا اسرائیلیها، آنچه برای وی اهمیت دارد، آن است که قدس، بهایی قانع کننده برای رسیدن به خواسته اش است.
اما سوال اینجاست که این قمار تجاری سیاسی ترامپ بر اساس کدام اصول و قواعد سیاسی یا حقوقی بین المللی است و آیا اندک وجاهت و مشروعیت را می تواند با خود به همراه داشته باشد؟ آیا اساسا بر مبنای غلبه و زور یک کشور ثالث می تواند برای واگذاری خاک یک ملت به رژیمی غاصب به صورت یک طرفه اقدام کند؟آیا قدس ملک شخصی ترامپ است که به اسرائیل اعطا کند؟
انتقال سفارت آمریکا به قدس به معنای به رسمیت شناختن رسمی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی است. اعلامیه ترامپ شباهت زیادی به اعلام بالفور دارد و در هر دو مورد، مسأله مربوط به اعطای سرزمین از سوی غیر مالکان آن به کسانی است که حقی در آن ندارند، فلسطین ملک انگلیسی ها نبود که آن را از آباء و اجداد خود به ارث برده باشند و اعلام کنند که فلسطین متعلق به یهودیان است همچنان که قدس نیز ارثیه آمریکایی ها و ملک شخصی ترامپ نیست که تصمیم بگیرد سفارت کشورش را در آن احداث کند. با وجود تحت اشغال بودن، این سرزمین همچنان به صاحبان اصلی آن تعلق دارد و نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری در جهان نمی تواند تاریخ قدس و مسجدالاقصی را تغییر دهد.
ترامپ علی رغم همه عهدنامه های بین المللی چنین کاری را انجام داده است، آن هم در شرایطی که قرار بود به عنوان کشوری بی طرف باشد. حتی در بیانیه اسلو نیز قرار بود سرنوشت فلسطین با توافق دو طرف فلسطینی و اسرائیلی تعیین شود نه با دخالت کشوری دیگر.
هر چه هست واقعیت های میدانی صحنه بین الملل و منطقه، دیگر بار نوید بخش پیام پیروزی محور مقاومت است. دیوانگی سیاست خارجه ایالات متحده باعث شده تا ترامپ استیضاح بین المللی شود، به گونه ای که همه اعضای شورای امنیت سازمان ملل باتفاق اقدام ایالات متحده در مورد قدس را محکوم کردند.
موج محکومیت اقدام اخیر ترامپ به گونه ای است که حتی رسانه های غربی که در صدد ایجاد جنگ روانی بر ذهن مردم هستند نتوانستند خشم مردم کشورهای عربی را از این اقدام ترامپ سانسور کنند. گزارش شبکه cnn تاکید می کند که مردم کشورهای عربی از حاکمان خویش که با صدای بلند اعلام می کنند قدس برای فلسطین است اما در عمل هیچ کاری نمی کنند و از خیانت سعودی ها به اسلام عصبانی و خشمگین هستند.
موضع اخیر ترامپ موجب واکنش تمامی گروه های داخلی فلسطینی هم شد و بیش از پیش جایگاه سیاسی آمریکا را در پیش مقامات فلسطینی مخدوش کرد؛ به گزارش خبرگزاری رسمی فلسطین؛ محمودعباس، اعلام کرده است که دیگر آمریکا شایسته نظارت بر روند صلح خاورمیانه نیست، سفیر فلسطین در روسیه هم اعلام کرده است که تا لغو تصمیم ترامپ درباره قدس، فلسطین با آمریکا مذاکره نمیکند.
واکنش های جهانی در محکومیت اقدام ترامپ به گونه ای بود که خود او عقب نشینی را آغاز کرد وانتقال سفارت آمریکا به قدس را برای ۶ ماه دیگر تعلیق کرد. موج اعتراض مردم آزادی خواه و خشم مسلمانان در سرتاسر جهان، در روزهای اخیر نشان داد که یک حرکت اشتباه از سوی سردمداران آمریکایی می تواند دودمان رژیم اسرائیل را به به باد دهد و البته دور نخواهد بود که حماقت های دشمنان بشریت و عدالت، حرکتی انتحاری برای از بین رفتن همیشگی اسرائیل شود./909/ی۷۰۲/ق
علیرضا استادیان پژوهشگر و محقق حوزوی