نباید هر اتفاق مبهمی را به آغاز طلیعه عصر مهدوی نسبت دهیم
به گزارش خبرگزاری رسا، تبیین مختصات مواجهه با شبهات و تفرقه افکنی های معاندین و معارضین اصول مهدوی و تشریح بایسته های تحقق جامعه آرمانی مهدوی و نیز تحلیل و بررسی ادله و مستندات مدعیان دروغین در مباحث مرتبط با عصر ظهور، مقولاتی بودند که ما را بر آن داشتند تا گفت و گوی مبسوطی با حجت الاسلام خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ترتیب دهیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان می گذرد؛
*در باب نشانه های ظهور و ادله تحقق دولت کریمه مهدوی، مسائل و گفته های فراوانی وجود دارند و بعضاً اشخاص و افرادی در زمانهای گوناگون، عوامل و یا اتفاقاتی را به مقؤلات تحقق عصر مهدوی، نسبت می دهند؛ نظر شما در این باره چیست؟
اساساً می بایست بیان کرد که موضوع و بحث موعود باوری در آیات و روایات اسلامی و همچنین منابع و کُتب سایر ادیان الهی منعکس شده است، بنابراین در آیین اسلام، جز گروهی معدود، در باب ماهیت بحث مهدویت در آخرالزمان، شبهه و تردیدی ندارند. در باب ماهیت عصر مهدوی، دو گروه مباحث عمومی و کارشناسی مطرح است که جای دارد در این مقام، در باب ماهیت آنها بحث و کنکاش نمود.
متأسفانه امروزه بنا به دلایلی، موضوعات مهدوی با یکدیگر درهم آمیخته شده اند و سوگمندانه افرادی با هر سطح آگاهی و اشرافی در باب موضوع حاکمیت آخرالزمان، بحث و مناقشه می نمایند. جای تعجب است که گاهی پیش پا افتاده ترین موضوعات را، به موضوع حاکمیت موعود، پیوند می زنیم و اصول و ارزش های سفارش شده دینی را نادیده می گیریم.
متأسفانه امروزه افراد، با شنیدن گفته ها و یا تحلیل های متفاوت و بدون تأیید اهل فن، در بوق و کرنا می دمند که نشانه های ظهور و آغاز حاکمیت حضرت ولی عصر(عج) معلوم و مشخص شده است و مردم و جامعه را دستخوش احوال نامطلوب می نمایند.
در بحث نشانه های ظهور، قطعاً مباحث دقیقی وجود دارد که آگاهی نسبت به این مباحث، نیازمند حضور و ارائه مطلب توسط اهالی فن و کارشناسان حقیقی است.
درگذر زمان و در باب نشانه های ظهور، سخنان و روایات ناصحیحی وارد شده است و این انباشت باورهای ناصحیح، گرفتاری هایی را برای محققین به وجود آورده اند. این که هر کسی و در هر لحظه ای، رفتار و یا حضور فردی را از نشانه های ظهور تبیین نماید، در حقیقت، بحثی غیر قابل قبول خواهد بود.
همگی ما، می توانیم انتظار داشته باشیم که در نزدیک ترین زمان به دوران ظهور حضرت ولی عصر(عج) قرار گرفته باشیم، اما، این موضوع که هر اتفاق نامعلوم و مبهمی را به آغاز طلیعه عصر مهدوی نسبت دهیم، غیر قابل پذیرش است.
امروزه اتفاقات گوناگونی در اقصی نقاط جهان همانند؛ اتفاقات دردناک خاورمیانه و یا به قدرت رسیدن اشخاص عجیب در نقاط دیگر دنیا، در حال وقوع است؛ این که، همگی این موضوعات را، به بحث دوران موعود متصل نماییم، قطعاً مورد تأیید و تصدیق اهل فن نخواهد بود.
ما در روایات توصیه شده ایم که «اِذا اشْتَدَّت الحاجَةُ و الفاقَةُ و اَنکَرَ الناسُ بعضُهم بعضاً فَعِندَ ذلکَ تَوقَّعُوا هذا الاَمرَ صَباحاً و مَساءً»، یعنی؛ صبحگاهان و شبانگاهان منتظر رؤیت خورشید عالم گیر مهدوی باشید،اگر ما آماده و مأمور به رسیدن به دوران مهدوی باشیم، چندان لزومی ندارد که سرکشی و یا تجسس نماییم که چه مواردی در باب عصر مهدوی تبیین شده است و چه مقدار از آنها محقق شده، بله؛ قطعاً در باب عصر ظهور، نشانه های قطعی و مسجلی وجود دارد که هنوز تا این زمان، کسی نمی تواند بیان نماید که این نشانه ها، همگی به منصه ظهور و بروز رسیده اند.
می بایست توجه داشت که در راه رسیدن به عصر ظهور، مهمترین مقؤله در دلسردی و سرخوردگی افراد، همین دادن اطلاعات غلط و نادرست در باب رسیدن به دوران موعود است. بیراه رفتن و گفتارهای کذب، پیامدهای ناگواری را متوجه جامعه اسلامی خواهد کرد. در مبحث نشانه های ظهور، توصیه اکید این است که علاقه مندان، حتماً می بایست اخبار و احوالات مربوطه را از اهل فن و منابع متقن دریافت نمایند و از توجه به جار و جنجال های افراد معلوم الحال، اجتناب نمایند.
این که فردی ادعا نماید که در باب عصرموعود، ما دو هزار نشانه داریم وشخص دیگر بگوید ما هزار و دویست و یا اندکی کمتر یا بیشتر نشانه داریم، این مطالب، همگی ساخته و پرداخته اذهان پریشان است و نمی توان به راحتی آنها را تأیید کرد. اصولاً فرد آگاه و عاقل، چرا می بایست بیاناتی داشته باشد که اگر خدای ناکرده محقق نگردد، باعث خسران و پریشانی جامعه شود؟ آیا ایجاد وهم و اغتشاش ذهنی، مورد تأیید دین است؟
اصل اساسی بحث مهدویت در این نکته است که ما می بایست در لحظه لحظه زندگی، منتظر و آرزومند طلوع طلیعه عصر مهدوی باشیم.
ماهمانگونه که قرآن کریم می فرماید می بایست در نهایت قدرت و پذیرش عصر غایی اسلامی باشیم. قرآن کریم می فرماید: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا»، این معنا که به واقع زمانی است که مردم و جهانیان دسته دسته و گروه گروه وارد آیین و مسلک شریف توحیدی و تحت لوای خلیفه خداوندی(عج) خواهند شد، مبحثی است که قطعاً به وقوع خواهد پیوست و ما می بایست بی صبرانه آرزومند این عصر متعالی باشیم.
*چگونه می توان در مسیر تبیین نشانه ها و ادله عصر مهدوی، گرفتار خناسان و مدعیان دروغین نشد و به عبارتی دیگر، چگونه می توان سره را از ناسره تشخیص داد؟
در حوادث گذشته کم سابقه وجود ندارد که افرادی با اصرار و اِبرام سعی داشته اند که موارد و یا اتفاقاتی را، به نشانه های ظهور نسبت دهند و متأسفانه بعد از گذشت آن اتفاقات، دیده شده که، هیچ تحققی بابت طلوع عصر مهدوی انجام نگرفته و این موضوع باعث تشکیک و پریشانی جامعه و مردم شده است.
مسئله انتظار، به قدری در روایات مطرح است که در برخی از آنها، حتی تأکید شده است که وقوع ظهور حضرت حجت(عج) را می توان در روزی به غیر از روز جمعه، که متعلق به ایشان است، انتظار داشت. این که منِ منتظر، می بایست پیوسته چشم به راه آمدن ولی خدا(عج) باشم، منافات ندارد با این بحث که، نشانه های ظهور را نیز بررسی و تحقیق نمایم، نکته مهم این است که در این مسیر، منِ منتظر، دستخوش وسوسه خناسان و گمراهان واقع نگردم و بنا به گفته های آنها، راه حق و حقیقت و کمال را فراموش نکنم.
پاره ای اوقات دیده می شود که افراد از منابع غیر اسلامی و سفارش شده، مانند؛ اسرائیلیات و غیره، در باب موضوع مهدویت، نقل قول می نمایند، می بایست بجِد گفت که این منابع غیرعلمی، مورد تأیید و تصدیق نخواهند بود.
مهمترین منابع و سفارشات اسلامی در باب اصول مهدوی، همان فرمایشات و سفارشات قرآن کریم و ائمه معصوم(ع) هستند و محققین می بایست فقط به این منابع رجوع نمایند.
به اجمال می توان بیان داشت که علاقه مندان به موضوعات مهدوی، می بایست با دید آگاهانه بنگرند که چه موضوعاتی معتبری را در اختیار دارند و سپس اینکه، این سخنان معتبر، تا چه اندازه قابلیت پیگیری و همسان سازی با اتفاقات و کنش های صورت گرفته در پیرامون ما را دارند. اصرار بر این موضوع که حتماً حوادث به وقوع پیوسته در اکناف ما، دقیقاً همان نشانه های وارده در باب عصر موعود هستند، همان مسئله ای است که بجِد می بایست از آن اعراض کرد.
نشانه های ظهور یکی از موارد سفارش شده در مقوله موعود باوری و موعود طلبی است و اگر خدای ناکرده، افراد ناباب در این عرصه، عرض اندام نمایند، جامعه و باور آن را، نسبت به امام معصوم(عج) بدگمان و منحرف خواهند کرد.
ممکن است در بررسی برخی روایات و یا در تحلیل برخی منابع دینی، بین اشخاص و متفکرین مباحث فکری و ارزشی، شباهت ها و یا تطبیق هایی وجود داشته باشد، ولی به طور قطع می بایست بیان کرد که وجود این شباهت ها، نمی بایست ما را به قطعی بیان کردن تحقق نشانه های ظهور، وادار نماید.
در بحث نشانه ها؛ می بایست بیان کرد که این مختصات، در پازلی قرار می گیرد که در پایان آن، تصویر حقیقی و واقعی دولت کریمه مهدوی محقق خواهد شد. کسی که مدعی نشانه های ظهور است حتماً می بایست به این معانی توجه داشته باشد که بسیاری از سفارشات بیان شده، با یکدیگر هم پوشانی دارند و می باید این تأکیدات با یکدیگر پیوند داشته باشند. این که نشانه ای امروز به وقوع بپیوندد و بیان کنند که در یکصد سال آینده، حتماً آغاز دولت کریمه مهدوی صورت خواهد گرفت، اساساً جایی، در بین محققین و اندیشمندان عرصه مهدوی ندارد.
*نشانه ها و سفارشات دینی و ائمه معصوم(ع) در باب مواجهه با این شبهه افکنی ها و عداوت ها چگونه تبیین شده اند؟ عناصر مهم و اساسی در تشخیص خواص آگاه از خواص ناآگاه، چه چیزهایی هستند؟
ببینید؛ ما در این باره یک بحث کاملاً علمی و کارشناسی داریم که موضوع نشانه ها را در گستره های مختلفی تبیین می نماید. ما در مجموعه نشانه ها، دلایلی را برای عرصه آخرالزمانی داریم، در همین موارد، نشانه هایی در باب قیامت و اتفاقات و رُخدادهای مختلف انسانی وجود دارند؛ سوگمندانه، عده ای با درهم آمیختن این حوادث و شخصیت ها، که مجموعه های مستقلی در روایات هستند، سعی دارند همگی این موضوعات را در باب تلألو عصر مهدوی استفاده نمایند.
می بایست بیان کرد که نشانه های آخرالزمانی، لزوماً نشانه های عصر ظهور نخواهد بود و این نشانه ها، مقولاتی هستند که وجود مقدس حضرت رسول(ص) وائمه معصوم(ع) در مورد آنها، پیشگویی هایی نموده اند.
بنده گمان می نمایم که بخش عظیمی از این مباحث، به علت خلط مبحث و عدم دقت در بررسی صحیح موضوعات است، وگرنه چه دلیلی دارد موضوعاتی را که با هم هیچ سنخیتی ندارند، تجمیع کرد و نتیجه گرفت!
این که هر شخصی و با هر سطح سواد و آگاهی ای در باب موضوعات اساسی دینی نظر و عقیده ارائه نماید، به حق جای بررسی و مکاشفه دارد. در هر زمینه و موضوعی، دلالت مؤکد بر این است که می بایست به کارشناس و خِبرگان آن موضوع مراجعه کرد، ورود افراد ناآگاه و بی اطلاع، به جز خُسران و تباهی، چه نتیجه ای به دنبال خواهد داشت؟
درطول تاریخ کم افراد معاند و سود جویی وجود نداشته اند که، می خواستند از بی اطلاعی و کم آگاهی مردم استفاده نمایند و از این طریق به منافع شومشان برسند. کم افرادی در طول زمان وجود نداشته اند که برای خدشه وارد کردن به چهره نورانی و متعالی حضرت بقیّة الله (ارواحنا له الفداء)، سعی در تشویش و اغتشاش اذهان عمومی داشته اند؛ بنابراین اگر شخصی ادعا نماید که حادثه و یا اتفاقی به مثابه نشانه ظهور است، حتماً می بایست آن را مستند به یک روایت و یا دلیل متقن دینی ارائه نماید.
امکان دارد در بررسی برخی از روایات، مستنداتی وجود داشته باشد که این مستندات را هم تراز با نشانه های بحث ظهور، معرفی نماید، اما مسئله مهم این است که آیا امکان دارد در آینده، اتفاقات و رویدادهایی مهمتر و نزدیکتری به نشانه های ظهور، متبلور گردد یا خیر؟
مابا صدای رسا بیان می داریم که ملتمسانه از درگاه اَحدیت، مسئلت می نماییم که همین ایام آتی، ایام ظهور دولت کریمه حضرت حجت(عج) باشد، اما این نکته باعث نمی شود که به طور حتم، تمامی اتفاقات را بر پایه نشانه های ظهور قرار دهیم. نکته مورد بحث بنده این است که با تمام اهتمام و توجهی که به بحث موعود باوری وجود دارد، نباید به طور قطع در باب نشانه های ظهور، حجت ارائه داد، که این مطلب اگر با راستی و وفای به عهد همراه نگردد، به طور یقین، اثرات سوئی را متوجه باور و اعتقاد جامعه خواهد کرد.
قرآن کریم می فرماید:« وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم»، یعنی بحث آمادگی و داشتن شرایط مواجهه با دشمنان دین و شریعت، پیوسته می بایست در بین مردم و جامعه اسلامی مداومت و پیگیری شود، حضرت حجت(عج) خواهند آمد تا بی عدالتی ها و نابرابری ها را از روی زمین ریشه کن نمایند و یک حاکمیت گسترده جهانی را شکل دهند، بنابراین مسئولیت اساسی ما در این برهه حساس و مهم تاریخی جهان اسلام، این است که، از تمام توان خود در جهت آمادگی و فراهم آوردن شرایط حاکمیت آن بزرگوار(عج)، استفاده نماییم.
نکته مهم این است که هر شخص منتظر از خود سؤال نماید که در وجود خود، چه آمادگی هایی را برای پذیرش دوران موعود، فراهم آورده است. شخصی که پیوسته به دنبال نشانه های ظهور است و مداوم در پی یافتن ادله ای برای اقامه عصر مهدوی است، می بایست پیوسته در مسیر تکامل و خودسازی باشد. شخص منتظر می بایست اصل عدالت، که مهمترین شاخصه عصر ظهور است را سرلوحه تمامی امور خود گرداند.
بی عدالتی و تبعیض، خاصّه بخشی و مخصوص خواهی، تجمل گرایی و دنیا دوستی، اهمال و کم کاری و بهره مندی های خارج از ضابطه و قانون، قطعاً نمی تواند از نشانه های جامعه منتظر و شخص آرزومند نظام الهی در آخرالزمان باشد.
شخصی که آرزومند دولت کریمه مهدوی است می بایست در صراط توحیدی و یکتاپرستی گام بردارد و از انحراف و تبعیت از طواغیت دوری نماید.
از معصوم(ع) روایت است که فرموده: اگر فردی در دوران غیبت حضرت ولی عصر(عج) تمام مسئولیت های خود را انجام داده و پیوسته در صراط توحیدی و اعتلای آمادگی، جهت حضور در دولت کریمه ایشان باشد، این شخص، هیچ تفاوتی با فردی که در خیمه حضرت حجت(عج) قرار می گیرد و در رکاب ایشان مجاهدت می نماید، نخواهد داشت.
در روایات وارد است که اگر محبین اهل بیت(ع)، به ولایت این بزرگواران(ع) ایمان داشته باشند و به مسئولیت های خود عمل نمایند، اگر چه ظهور حضرت بقیّة الله(عج) را نیز درک ننمایند، همانند افراد و یاران آن بزرگوار(عج) خواهند بود./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: مهر