پایان دلواپسیها !
به گزارش خبرگزاری رسا، خروج آمریكا از برجام ، دولت آقای دكتر روحانی را وارد مرحله سیاسی جدیدی كرده و ظاهرا به برخی شبهات این دولت پاسخ داده و آنها را مرتفع ساخته است كه نخستین و مهمترین آنها ، شبهه امكان و بلكه ضرورت مذاكره و تعامل با آمریكا می باشد. اگر چه رهنمودهای مكرر امام خمینی(ره) در توصیف شیطان بزرگ و تجربه چهل سال گذشته ملت ایران صریحا در تضاد با این خوشبینی بود و مقام معظم رهبری نیز از همان ابتدا بیاعتمادی خود و ملت ایران به آمریكا را صریحا و بارها اعلام فرمودند اما از آنجا كه رئیس دولت و بعضی همكاران ایشان میپنداشتند مشكلات گذشته به دلیل ناآشنایی با زبان دیپلماسی جهانی بوده است و از طریق مذاكره با زبان دیپلماتیك می توانند با آمریكا وارد گفتگو و تفاهم و تعامل شوند، رهبر معظم انقلاب به منظور حفظ وحدت كشور و انسجام ملی ، مانع ورود آنان به این گفتگوها نشدند تا آنان خود در مقام عمل ، بدعهدی آمریكا را تجربه كنند و نهایتا در طول این سالها دیپلماتهای ایران بارها اعتراف كردند كه آمریكا روح و جسم برجام را نقض كرده است تا آنكه سرانجام رئیس جمهور آمریكا به همه خوشبینیها پایان داد و رسما پیمان خود را زیر پا گذاشت.
یكی از شبهاتی كه طرفداران مذاكره با آمریكا را به این وادی كشانید این باور بود كه مخالفت آمریكا با دستیابی ایران به سلاح هستهای است و تصور میكردند كه با انعطاف ایران در مقوله هستهای ، سوءتفاهمها مرتفع خواهد شد. اما اینك و پس از پایبندی كامل و فراتر از حقوق بین الملل ایران به تعهدات خویش ، از طرفی و طرح مسائل جدید نظیر حقوق بشر و صنایع موشكی و حضور ایران در منطقه و مانند آنها از طرف دیگر ظاهرا برای طرفداران اولیه مذاكره نیز اتمام حجت شده است كه «آمریكا دشمن ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران است». همان واقعیتی كه ملت ایران طی دهها سال گذشته بارها آن را آزموده است.
اما پس از خروج آمریكا و شكست نظریه برجام برخی از مدافعان و دستاندركاران مذاكره ، تلاش میكنند نتیجه این اقدامات و مذاكرات را یك پیروزی و موفقیت در صحنه سیاسی برای ایران جلوه دهند.و از تجلیل افكار عمومی جهانیان از جمهوری اسلامی ایران و رسوایی و بیآبرویی آمریكا سخن بگویند اگر چه این سخن حقی است كه اعتبار سیاسی آمریكا با این اقدام زیر سوال رفته است اما نكته اینجاست كه هدف ما از مذاكرات برجام چه بود؟ مقام معظم رهبری در پاسخ به این شبهه فرمودند كه آیا ما مذاكره را شروع كردیم برای اینكه آمریكا بیآبرو شود؟! و تاكید فرمودند كه ما مذاكره را شروع كردیم برای اینكه تحریمها برداشته شود.
شبهه دیگری كه به عنوان دستاورد تجربه برجام مطرح می شود به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی هستهای ایران است حال آنكه منشأ به رسمیت شناخته شدن حق غنیسازی ایران ، دستیابی ما به غنیسازی 20 درصدی است وگرنه : «چنانچه بنا بود مذاكره كنیم و این را با مذاكره به دست بیاوریم تا امروز هرگز به دست نمیآمد.»
در هر حال همچنانكه دكتر روحانی نیز اظهار داشته است دستاورد خروج آمریكا از برجام «همصداتر شدن و متحدتر شدن ملت بزرگ ایران و اتحاد مدافعان و دلواپسان می باشد.البته در بعضی كشورها اگر سیاستهای كلان دولتی پس از سالها به نتیجه نرسد، آن دولت استعفا میدهد یا با رویكردی تحولآفرین و انقلابی ترمیمی در كابینه صورت میگیرد، اما هنوز در كشور ما نه تنها این شیوهها مرسوم نیست بلكه در نقطه مقابل ، دولتها همواره سعی میكنند به هنگام شكست سیاستهایشان، زیر لوای رهبری پناه بگیرند و چنین وانمود كنند كه تمامی تصمیمات با تایید معظم له اتخاذ شده و رویكرد پدرانه رهبری نیز با این پناهجوییها همواره كریمانه بوده است تا مبادا در وحدت جامعه شكافی پدید آید یا دولت تضعیف گردد، و نتواند از مشكلات كشور گرهگشایی نماید.
البته از طرف دیگر هم دولتها ، هرگاه در پی اجرای برنامهای بودهاند كه باسیاستهای كلان نظام و منویات رهبری در تعارض بوده است ، غالبا در تبیین و بزرگنمایی این تعارض و مظلومنمایی خود ، كم نگذاشته اند.
در مجموع باید چنین استنباط كرد كه خروج آمریكا از برجام ، دیدگاههای دولت آقای روحانی درباره آمریكا را به سیاستهای نظام و آرمانهای ملت ، نزدیك ساخته است . اما مسئله مهم و سرنوشتساز برای كشور، اقدامات بعدی دولت در ارتباط با لاشه بیجان برجام است و با توجه به سخنان شفاف و قاطع مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مسئولان كشور ، انتظار میرود دولت آقای روحانی به منظور جبران سالهای از دست رفته وخسارت محض، دقیقا این سیاستها را نصب العین اقدامات خود قرار دهد و علاوه بر موضعگیریهای انقلابی در مصاحبهها كه كاركرد داخلی دارند سر میزهای مذاكره نیز بر اساس همان مطالبات روشن نظام گفتگو نمایند.
روشن است كه با توجه به تاوان سنگینی كه ملت ایران طی چهارسال انتظار گذشته ، برای كسب تجربه برجام پرداخته است تكرار همان روش در مذاكره با اروپا را نظام اسلامی و ملت انقلابی ایران تحمل نخواهد كرد و تاریخ نیز با تعبیری تندتر از «اشتباه» از آن یاد خواهد كرد.
در پایان به فرازهایی از سیاستهای مورد تاكید رهبر حكیم و انقلابی نظام اسلامی ، در دیدار اخیر با مسئولان كشور اشاره می كنیم:
1- محال بودن امكان تعامل نظام اسلامی با آمریكا به دلیل تجربه 40 ساله و سیاست براندازانه آن كشور.
2- نتیجه معكوس دادن رویكرد انعطاف در برابر آمریكا و اروپا.
3- كارایی سیاست انقلابیگری در برابر نظام استكبار جهانی.
4- گره نزدن مسائل و مشكلات داخلی به سیاست خارجی به خصوص به برجام و در مقابل تكیه كردن بر توانمندی ملت ایران.
5- ناامیدسازی و رسیدن كشور به بن بست ، سیاست قطعی دشمن است.
6- پرهیز از دلخوش كردن به احتمالات ، از جمله احتمال پیدایش اختلاف بین آمریكا و اروپا یا نگاه خوشبینانه داشتن به اروپا با توجه به پیشینه خائنانه و بیصداقتی آنها و در مجموع واقعیتها را درست فهمیدن، از جمله نامطلوب بودن وضعیت اقتصاد كشور و مشكلات را صادقانه با مردم در میان گذاشتن.
7- پرهیز از دودستگی و دوقطبی بر اساس برجام./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: رسالت