نگاهی به زندگی زاهدانه آیت الله مروجی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خرم آباد، بیرون و ظاهر، هر چه باشد، ای بسا بتوان آن را به بند توصیف کشاند؛ ولی درون و باطن، به ویژه آن گاه که سخن از روحی بزرگ و ایمانی سترگ در میان است، به وصف نمی آید و در زبان نمی گنجد.
قلم بارها نشان داده است که در معرفی مردان بی ادعای خدا توانامند نیست و در راه توصیف ارتباط ژرف و معنوی ایشان با حضرت حق و تشریح مراتب عشق فروزان عرفانی و رازگونه شان با مقام ربوبیت از پای می افتد.
مشکل آن جا است که واژگان در دسترس برای راه بردن به این وادی کم طاقت هستند و اصطلاحات در گردش میان ما در مسیر فهم و انتقال این مفاهیم نحیف و ناتوان است.
چگونه می توان شورانگیزی جذبه های معنوی و دل انگیزی عطر و ریحان ارواح عرفانی را با دیگران سهیم شد؟
مگر می توان سرور حاصل از مناجاتی را باز گفت که، به رغم ناتوانی ذهن خاک آلود فرش نشینان از استماع آن، در کنگره ارتباطی عاشقانه با خداوند پیچیده است و پژواکی بلند و رسا را در گوش جان زاهدی بی ادعا و عالمی فارغ از دنیا و ما فیها سبب شده است؟
آری سخن گفتن از شخصیت هایی که درونی گسترده و روحی ژرف نگر دارند سخت است؛ هرچند، از رهگذر توصیف برخی نشانهها و ویژگی های بیرونی ایشان، که گاه در زندگی روزمره و روابط فردی یا اجتماعی شان بروز و ظهوری می یابد، می توان راهی یافت به بخشی از روح پر رمز و راز و جان مطمئن شان.
آیت الله حاج شیخ ماشاءالله مروجی از جمله این شخصیت ها بود؛ نفسی «مطمئن» به دریای لطف خداوندگار خویش و جانی نشسته در ساحل «زهد» و کرانه «ایمان».
مرحوم آیتالله مروجی نمونه یک انسان کامل و بافضیلت بود که در گمنامی و دوری از هیاهوی ظاهری دنیا و دلرباییهای دنیوی، به حیات واقعی خود دست یافت و جاودانه شد و از آن دسته نبود که نان دین می خورند و کار دنیا میکنند.
حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری و فرزند آیت الله مروجی، در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری رسا در خرم آباد، به بیان بخشی از ویژگی های زندگی پدرش می پردازد.
اکنون، که هشت سال از عروج ایشان به دیار دلدار می گذرد، بر خود لازم و فرض می دانم تا به برخی از ویژگی ها و آثار ظهور یافته در نمای بیرونی زندگی ایشان بپردازم؛ بلکه این تلاش راهی باشد به درون آن پوینده راه عرفان و عاشق وادی ایمان.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی بیان کرد: از خداوند بزرگ می خواهم تا این بنده را در انجام این وظیفه خطیر یاری رساند و آن چه بیان می کنم به ویژه برای جوانان خوش فکر و پر شور مفید واقع گردد که هرچند فرصت ملاقات با آیت الله مروجی را نداشته اند ولی، آن گونه که طی این سال ها بارها دیده و شنیده ام، ذهن پرسشگر و ضمیر جستجوگرشان ایشان را مشتاق شناختن هر چه بیش تر آن زاهد الهی و پیر وادی محبت به مردم و جوانان نموده است.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی در مورد پدرش می گوید: برای تسبیح خدا آن چنان اهمیتی قائل بود که بارها می گفت:«حتی یک بار گفتن سبحان الله را به هیچ روی حاضر نیستم با همه جهان معاوضه و معامله کنم»، او این سخن را چنان با عزم و جزم بیان می کرد که برای مخاطب تردیدی نسبت به ایمان قلبی و مستحکم خود نسبت به مفاد آن باقی نمی گذارد.
آدمی میل به تعارف و بزرگنمایی دارد؛ اما گاه طنین واژگان و استواری سخن به گونه ای است که هیچ طعم و بویی از تردید، تعارف یا بزرگنمایی از آن به مشام نمی رسد. این جمله آیت الله مروجی این گونه بود و تکرار این جمله در زبان روزمره و احوال مختلف وی خبر از ایمانی راسخ به مضمون این جمله می داد.
نماینده مردم لرستان در مجلس خبرگان رهبری ادامه می دهد: آیت الله مروجی نسبت به تجملات و زرق و برق بی اعتنا بود و این امور را بر اساس کوچک و حقیر می شمرد؛ تا آن جا که اگر کسی را می دید که به زرق و برق دنیایی توجه می کند زبان به نصیحت وی می گشود و او را با جملاتی خیرخواهانه و نرم، نسبت به عواقب اخروی دنیاگرایی هشدار میداد، در یک کلام دنیا را در حد امرار معاش و رفع حاجات طبیعی و واقعی مهم می شمرد و مازاد بر آن را خطرناک میدانست.
آیت الله مروجی با همه وجود خود، به فرصت های زمانی«متعلق به خدا» می اندیشید و این فرصت ها را مهم و حیاتی می شمرد، از دغدغه های همیشگی وی سخن گفتن از شب های جمعه و شب های قدر بود.
ماه های رجب و شعبان و رمضان بخش های مهم و سرنوشت ساز سال بودند و برای رسیدن این ماه ها لحظه شماری می کرد، با دیدن ماه رجب شوقی وصف ناپذیر در جانش پدیدار می شد؛ تا آن جا که همه اطرافیان تحت تاثیر قرار می گرفتند، از این که ماه رمضان آمده است بسی لذت می برد و برای رجب، شعبان و رمضان تدارک ویژه ای می دید.
شاید برای بسیاری از ما که در گیر و دار زندگی گرفتار آمده ایم عجیب به نظر برسد ولی برای وی روزگار با ایام خدایی معنا می یافت روز و شب، که ساعات آن بر اساس مناجات و ادعیه معنا می یافت، ایام هفته، که مهم ترین بخش آن شب های جمعه بود، و ماه های خاص، که اوج آن رجب و شعبان و رمضان بود، زندگی وی را معنا و بعدی متفاوت، و برای اکثر ما ناشناخته، بخشیده بود. رنگ و بوی این ایام در زندگی آیت الله مروجی حلول کرده بود و طعمی خدایی به کارها و رفتار وی در طول سال بخشیده بود.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی ادامه داد: یادم نمی رود هنگامی که ماه رجب میآمد اطرافیان را گرد خود جمع می کرد؛ سپس از یکی از آنها می خواست که یکی از احادیث یا مطالب ارزشمند وارد گردیده در باب ماه رجب را با صدای بلند قرائت کند.
وی خود آن مطلب را پیشتر، ای بسا بارها و بارها، خوانده بود؛ اما از این که دیگران هم آن را بدانند و بخواند، و او شاهد این خواندن و دانستن باشد، بسی خشنود می گردید، شوقی فراوان داشت نه تنها برای گام زدن در راه خدا بلکه برای دعوت دیگران به این راه.
فرزند آیت الله مروجی از دیگر ویژگی های پدر را توجه به نیازمندان عنوان کرد و گفت: به افراد گرفتارآمده و نیازمند توجهی ویژه و کم نظیر داشت؛ تا آن جا که اگر کسی را گرفتار می یافت با همان امکانات اندک و بسیار محدود خود از وی دلجویی میکرد؛ به عنوان نمونه اگر با يتيمي رها شده در کوی و برزن مواجه می شد او را به خانه محقر خود میآورد و گاه چندین ماه وی را نگاه می داشت. مرحوم آیت الله مروجی می کوشید تا احساس تنهایی، رهایی و بی سرپناهی رنجش ندهد، به رغم آن که خانه اش بسیار کوچک بود و حتی، به دلیل تنگی و کمبود جا کفاف اهل خانه را نیز نمی نمود؛ ولی در انجام کارهای خیری از این دست اساسأ هیچ گاه تردیدی به خود راه نمی داد و نکته آن جا بود که او با نگاه وسیع خود آن خانه تنگ و محقر را آن چنان وسعت و فراخنایی بخشیده بود که هم اهل خانه و هم یتیم میهمان در آن، احساس صفا و رضایتمندی می کردند و به وضوح در می یافتیم که با قلب بزرگ خود برکت الهی را به سوی امکانات اندک زندگی اش جلب می کرد.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی ادامه داد: آیت الله مروجی به حیوانات توجه ای ویژه داشت تا آن جا که شخصأ به حیوانات در منزل یا اطراف منزل و کوچه منتهی به منزل غذا می رساند، به کمک حیواناتی که در کوچه و بیرون به هر دليل گرفتار آمده بود می شتافت و در این زمینه ملاحظه شأن و تشریفات را نمی کرد.
ابدا برایش مهم نبود که نگاه دیگران به این مسأله چگونه است و این که چه می گویند یا چه ممکن است بگویند، در این زمینه داستان های بسیاری از او نقل شده است که شنیدنی است؛ این داستان ها نه تنها برانگیزاننده عواطف و به لحاظ روحی نسبت به رابطه انسان و حیوانات بسی آموزنده و تأمل برانگیز است.
آیت الله حاج شیخ ماشاءالله مروجی برای دعا بسیار ارزش قائل بود، نه فقط از آن جهت که حاجات از این رهگذر برآورده می شوند؛ بلکه هم چنان که بارها تکرار می کرد، دعا را بندگی در پیشگاه خداوند می دانست، جملات یا اشعار یا مناجاتی را که گویای خشوع بنده در پیشگاه خدا بود بسیار دوست می داشت.
مضامینی این گونه را با گریه و بغضی در گلو و حالتی خاص زمزمه می کرد، هنگام این زمزمه ها چشم های خود را می بست و در عالمی دیگر سیر می کرد و نمی توانستی این لحظات را ببینی و به یاد خدا نیفتی.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی، نماینده مردم لرستان در مجلس خبرگان افزود: صفات و ویژگی هایی از این دست در زندگی روزمره آیت الله مروجی به فراوانی وجود داشت و در اعمال و رفتار وی هر لحظه به چشم می آمد؛ تا آن جا که حضور در محضر ایشان همیشه رنگ و بویی متفاوت داشت و هنگامی که در کنار او قرار می گرفتیم خود را در فضایی تازه و روح انگیز احساس می کردیم.
این فضا حاصل توجه به خداوند بود، توجه به خداوند در محضر آیت الله مروجی مسأله ای شعاری نبود؛ بلکه به چشم می آمد و به شیوه ای ملموس آدمی را تحت تأثیر قرار می داد، پررنگی توجه به حضور خدا هنگامی که کنار وی بودیم بعدی تازه، و کم یاب، به محضر ایشان بخشیده بود؛ تا آن جا که هر کس در کنار او قرار می گرفت احساس می کرد به دنیای دیگری پا نهاده است.
هنگامی که در محضر او قرار می گرفتیم به یکباره خود را در فضایی متفاوت، صفایی متفاوت، سخنی متفاوت، نگاهی متفاوت، آرامشی متفاوت و منطقی متفاوت می دیدیم در آن فضا همه چیز از خدا بود و به خدا بازمی گشت.
روحش شاد.
گقتنی است، مراسم هشتمین سالگرد ارتحال عالم ربانی آیتالله حاج شیخ ماشاءالله مروجی(ره)، روز پنجشنبه 21 تیرماه 97 و با سخنرانی آیتالله غیاثالدین طه محمدی، نماینده ولیفقیه و امامجمعه همدان و با حضور مردم، مسؤولان استانی و شهرستانی پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در مسجد جامع شهرستان کوهدشت برگزار میشود./9451//۲۰۰/خ