۲۱ تير ۱۳۹۷ - ۰۶:۰۰
کد خبر: ۵۷۱۱۲۴
یادداشت؛

رازی درباره برجام و اهداف این توافق آشکار شد

یک قانونگذار آمریکایی که از طرفداران پروپاقرص برجام است اخیراً نامه‌ای نوشته که نوع نگاه حامیان این توافق در آمریکا را بیش از پیش آشکار می‌کند.
نانسی پلوسی نماینده دموکرات آمریکا

به گزارش خبرگزاری رسا، برخی جریان‌های تجدیدنظرطلب در ایران هنگام جاری بودن مذاکرات هسته‌ای و گروه 1+5 و بعد از نهایی شدن برجام تمایل داشتند گرایش‌های سیاسی موجود میان هیئت حاکمه آمریکا در قبال ایران را به دو دسته «میانه‌رو» و «تندرو» تقسیم‌بندی کنند.     

این دیدگاه ــ که البته بعد از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای قاعدتاً باید از حامیانش کاسته شده باشد ــ معتقد است دشمنی‌ها در آمریکا با ایران نه یک سیاست همه‌گیر و دامنه‌دار بلکه یک ذائقه گروهی و گفتمان رو به پایان است که با تنش‌زدایی و تعدیل سیاست‌های ایران در حوزه‌هایی مانند برنامه هسته‌ای، برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای می‌توان به دفن شدن هرچه سریع‌تر آن در گورستان تاریخ کمک کرد.

قائلان به این نظریه، اقدامات مختلفی را که «دونالد ترامپ» از زمان ورود به کاخ سفید به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا علیه ایران انجام داده به استثنا بودن او و منحرف بودنش از فضای سیاست ربط می‌دهند و دیدگاه‌های «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا را نماینده سیر طبیعی حرکت سیاست خارجی کلان آمریکا می‌دانند که در صورت همکاری ایران برای کاهش تنش‌ها می‌توان تداوم آن را شاهد بود.

از این منظر، «برجام» ثمره عینی مجال به این «سیر طبیعی» است که از یک سو مرز میان جریان‌های «میانه‌رو» و جریان‌های «تندرو» را مشخص می‌کند و از سوی دیگر الگویی است که با تکرار آن در زمینه‌های موشکی و منطقه‌ای می‌توان تندروهای حامی خصومت با ایران در آمریکا را هرچه بیشتر به حاشیه راند و زودتر از صحنه حذف کرد.

دوگانه خیالی یا واقعی؟

اما آیا قرار دادن برجام به‌عنوان ملاکی برای طبقه‌بندی جریان‌های سیاسی در آمریکا  به دو گروه «میانه‌رو ــ تندرو» در قبال ایران به یک تقسیم‌بندی واقعی و صحیح منجر می‌شود؟  

ناگفته پیداست پاسخ به سؤال بالا پیش از هر چیز در گروی تعریف دقیق دو مفهوم «میانه‌روی» و «تندروی» است. بدون مشخص شدن اینکه چه مصادیق، رفتارها یا مضامین انتزاعی مفهوم «میانه‌روی» یا «تندروی» را تشکیل می‌دهند، نمی‌توان خط ملاکی ترسیم کرد که فصل ممیز این دو مفهوم باشد.

نکته واضح دیگر این است که «حمایت از برجام» صرفاً و به‌خودی خود چنین خط ملاکی نیست و اینکه سیاستمداری حامی برجام است یا مخالف آن، اطلاعاتی فراتر از خود همین گزاره در اختیار قرار نمی‌دهد. اگر نسبتی میان رد و تأیید «برجام» با حدود و ثغور «میانه‌روی» و «تندروی» بتوان در نظر گرفت در هدفی است که فراتر از این موضع‌گیری دنبال می‌شود.

گواه این استدلال را می‌توان در حمایت ضدایرانی‌ترین سیاستمداران آمریکایی از «برجام» و یا در نظر گرفتن ایران‌ستیزترین اهداف از سوی آنها به‌عنوان اهداف نهایی این توافق جست‌وجو کرد. در کنگره آمریکا کم نیستند نمایندگانی مانند «ریچارد بلومنتال» و «کریس مورفی» که در رأی‌گیری سال 2015 به برجام رأی مثبت دادند و یک سال بعدتر با نقض تعهدات آمریکا ذیل همین توافق به تمدید «قانون تحریم‌های ایران» رأی موافق دادند. یادآوری اینکه این قانون تحریمی با 99 رأی مثبت و بدون رأی منفی در مجلس سنا و با 419 رأی موافق در برابر تنها 1 رأی مخالف در مجلس نمایندگان به‌تصویب رسید، احتمالاً به گویاترین زبان واقعیت‌ها را در این راستا بازگو می‌کند.

مضاف بر این، معماران اصلی برجام یعنی «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور آمریکا و «وندی شرمن»، سرپرست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای این کشور نه‌تنها تلاشی برای پنهان کردن این نکرده‌اند که «برجام» را دریچه‌ای برای  تغییر نرم معادلات قدرت در سیاست داخلی ایران و استحاله شخصیت نظام جمهوری اسلامی می‌بینند، همواره اعلام مفتخرانه این راهبرد را یکی از محورهای دفاع از برجام در برابر حملات مخالفان قرار داده‌اند (به‌عنوان مثال، اینجا را ببینید).

بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که منازعه میان حامیان و مخالفان «برجام»  در آمریکا از اختلاف بر سر اینکه سرمنزلِ مقصودِ توافق باید پیش گرفتن راه میانه با ایران باشد یا طریق افراط نشأت نمی‌گیرد؛ در واقع، دو طرف بر سر راهبردهای کلی مانند براندازی نظام ایران یا توسل به تحریم‌ها برای محدود کردن مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی توافق دارند و موضوع مناقشه میان آنها این است که از رهگذر برجام می‌توان این هدف را محقق کرد یا خیر.

اگر مفهوم «میانه‌روی» در قبال ایران در بر گیرنده عناصری آن‌چنان متنوع و گسترده باشد که ارائه تعریف دقیق از آن را دشوار می‌کند ناگفته پیداست که «میانه‌روی» با حمایت از سیاست‌هایی مانند اقدام به براندازی یا توسل به تحریم‌های یکجانبه علیه ملت یک کشور سر سازگاری ندارد؛ و همین یک اصل برای اثبات اینکه در آمریکا سیاستمدار میانه‌رو در قبال ایران وجود ندارد، کافی است.

 اقدامی که به‌تازگی یک قانونگذار آمریکایی دموکرات و به‌شدت حامی «برجام» علیه ایران انجام داده، تازه‌ترین گواه بر این مدعاها است.

«نانسی پلوسی»، رهبر دموکرات‌های مجلس نمایندگان آمریکا که سپتامبر سال 2015 درباره برجام گفته بود «این توافق، تاریخی است، باشکوه است، الهام‌بخش است و خواستار صلح است» حدود 10 روز پیش برای نشست گروهک تروریستی منافقین که جزو منفورترین گروه‌ها میان ایرانی‌ها است پیام فرستاد و تعهدش به تغییر نظام ایران را یادآور شد.

«پلوسی» در این بیانیه «سلام گرم» به این گروهک تروریستی که ریختن خون ایرانی‌ها و سربازان آمریکایی را در کارنامه خود دارد، افتخار خودش دانسته و  نوشته است: «ما کنار آنها برای تحقق صلح و ثبات در دنیا و پایان دادن به حمایت حکومت ایران از تروریسم در جهان می‌ایستیم».

غیر از «پلوسی» شمار دیگری از قانونگذاران آمریکایی از هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات هم نامه‌های مشابهی به گروهک تروریستی منافقین نوشته‌اند و حمایت خود را از این گروه جانی اعلام کرده‌اند تا جای شکی درباره نوع نگاه آمریکایی‌ها به این توافق باقی نباشد./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: تسنیم

ارسال نظرات