شعبدهبازی ترامپ و برگشتناپذیری پیروزی مقاومت
به گزارش خبرگزاری رسا، شعبدهبازی مضحک ترامپ در تریبون مجمع عمومی سازمان ملل برای وارونه جلو دادن واقعیتهای منطقه و عوض کردن جای متهم با قربانی را فراموش کنید. واقعیت این است که در یک پیچ تاریخی قرار داریم و اگر آن را رد کنیم میتوانیم به حضور ایران در ضیافت بزرگان جهان مطمئن باشیم. دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود با جرئت گفت: شکست امریکا حداقل در بخش شمالی خاورمیانه حتمی و پیروزی مقاومت به مرحله برگشتناپذیر رسیده است.
هرچند امریکاییها اخیراً فعالیتها و مواضع خود را در سوریه تند کرده و ظاهراً تصمیم گرفتهاند روند احیای حاکمیت مرکزی بر سرتاسر سوریه را در ادلب متوقف یا به اصطلاح فریز کنند، اما منطق این جنگ پیچیده تاریخ پس از هفت سال به گونهای شکل گرفته که به جرئت میتوان گفت: شکست واشنگتن محتوم است و همه راهها به دمشق ختم میشود.
حدود سه سال قبل مقامات امریکایی، پس از اینکه فهمیدند نمیتوانند از طریق گروههای سلفی و تحت حمایت ترکیه، عربستان و قطر به اهداف بلندمدت خود در سوریه دست یابند، تصمیم گرفتند کردها را (یگانهای مدافع خلق/ نیروهای دموکراتیک سوریه) جایگزین گروههای سلفی وهابی کنند؛ سیاستی که خلاف جهت منافع و امنیت ملی آنکارا و سرآغاز اختلافات بین دو طرف بود. از آن زمان مقامات امریکایی همواره این سؤال را از خود پرسیدهاند که آیا استفاده از کارت کردی ارزش خشم ترکیه را دارد یا نه؟ آنها هرچقدر بیشتر از کردها حمایت میکنند، بیشتر ترکیه را به محور ایران - روسیه سوق میدهند و در نتیجه شکاف بال شرقی ناتو را تشدید میکنند. تردید در موفقیت این سیاست را میتوان به وضوح در سرگردانی سیاست خارجی امریکا در منطقه دید.
مخالفت ترکیه با تشکیل هرگونه موجودیت کردی جدید در امتداد مرزهای جنوبی خود در واقع مهمترین مانع امریکا برای پیشبرد اهدافش از طریق سوءاستفاده از جاهطلبی کردها است. علاوه بر این، مختصات دموگرافیک مناطق شمال شرقی اجازه نمیدهد تا کردها بتوانند به راحتی به تثبیت کنترل خود بر این مناطق بپردازند. اکثریت عربزبان رقه و دیرالزور علاقهای به حاکمیت کردها ندارند و از طرف دیگر دولت سوریه روابط بسیار خوبی با بعضی قبایل و شخصیتها در این مناطق دارد که به طرق مختلف در مقابل اشغالگری امریکا مقاومت خواهند کرد. مهمتر اینکه مواضع متناقض و متفاوت ترامپ درباره حضور نیروهای امریکایی در سوریه باعث شده کردها نیز سرانجام به وفای عهد امریکایی با تردید نگاه کنند و هم اکنون مذاکراتی را با دمشق آغاز کردهاند. البته کردها یک بار طعم بیتفاوتی امریکا نسبت به سرنوشت آنها را در عفرین چشیدهاند، اما به نظر میرسد هنوز نمیخواهند باور کنند امریکاییها قابل اعتماد نیستند.
در نهایت، مهمترین مسیر کمک رسانی به نیروهای دموکراتیک سوریه از طریق گذرگاهی در شمال غربی عراق به نام فیشخابور میگذرد. روند تحولات سیاسی و امنیتی عراق به گونهای است که امریکاییها نمیتوانند هیچ چشمانداز پایداری از وضعیت امنیتی و سیاسی فیشخابور داشته باشند. دولت بعدی اگر بخواهد فقط با دولت مرکزی سوریه همکاری کند و «نیروهای دموکراتیک سوریه» را مشروع نداد، امریکا با چالش جدی برای کمکرسانی به این نیروها از مرز عراق مواجه خواهد شد، بهویژه اینکه حشدالشعبی فاصله زیادی با گذرگاه فیشخابور ندارد. شکست امریکاییها تنها به سوریه ختم نمیشود، آنها طی چند روز گذشته بهویژه پس از تحولات بصره ضربات سنگینی را در عرصه سیاسی در عراق متحمل شدهاند.
حیدر العبادی گزینه مطلوب امریکاییها با مخالف مراجع نجف و جریانهای سیاسی عراق از نامزدی نخستوزیری کنار رفت و گفته میشود رئیس مجلس جدید که اخیراً انتخاب شد روابط خوبی با رهبران مقاومت عراقی دارد. اگر این اجماع در میان جامعه سیاسی عراق شکل بگیرد که امریکاییها باید نیروهای خود را خارج کنند، واشنگتن برای ادامه حضور در مناطق شمالی خاورمیانه با چالش جدی روبهرو میشود. در کنار تحولات عراق و سوریه باید به لبنان اشاره کرد. مقاومت اسلامی در این کشور علاوه بر پیروزی در میادین در انتخابات نیز پیروز بیرون آمد و جریانهای تحت حمایت امریکا و عربستان شکستهای سختی خوردند. یمن که نیز به نماد شکست غرب و مظلومیت مقاومت تبدیل شده است.
همه این تحولات باعث میشود با اطمینان از شکست امریکا در منطقه حرف زد و تنها مسئله باقی مانده این است که چه زمانی دولتمردان امریکایی واقعیت شکست خود را بپذیرند و به قواعد اقتصاد و سیاسی فاتحان دستکم در بخشهایی از غرب آسیا تن دهند./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: روزنامه جوان