وضعیت دیپلماسی اقتصادی با کشورهای همسایه اصلا مناسب نیست
به گزارش خبرگزاری رسا، در راستای پیگیری های مستمری که در خصوص پیشبرد سیاست های اقتصادی مقاومتی در بُعد برون نگر بودن آن توسط وزارت امور خارجه که در قالب دیپلماسی اقتصادی از آن یاد می شود و به همین منظور هم معاونتی تحت عنوان دیپلماسی اقتصادی در ساختار جدید وزارت امور خارجه تاسیس شده است، این بار به سراغ ابراهیم رحیم پور معاون سابق وزیر امور خارجه رفتیم تا ابعاد مختلف این مساله را بیشتر مورد واکاوی و بررسی تحلیلی قرار دهیم.
رحیم پور در ابتدای گفتگو با بیان اینکه وقتی شما انتظاراتی را از یک دستگاه متوقع می شوید، باید سازو کارها و امکاناتی را هم متناسب با آن توقعات به دستگاه مربوطه بدهید، اما متاسفانه چنین چیزی امروز برای وزارت خارجه مهیا نیست و صرفا توقعات بالا رفته است، گفت: در این موضوع آقای ظریف خواسته ای را قبول کردند اما وسایل و ابزار آن را نگرفتند، به اعتقاد من یکی از ابزارهای آن کادر سازی است که باید در وزارت خارجه باشد. وضعیت تعدیل نیروها، دوره های بازنشستگی و حتی آموزش نیروهای ما شرایط مناسبی را ندارند و اینها صرفا بخشی از موارد و مشکلاتی است که ما در وزارت امور خارجه با آن مواجه هستیم.
معاون سابق وزیر امور خارجه با اشاره به اینکه باید ستاد هماهنگی اقتصادی خارجی که در معاونت دیپلماسی اقتصادی وجود دارد تقویت و مصوبات آن قانونی و لازم الاجرا تلقی شود، تصریح کرد: یعنی اینطور نباشد که صرفا دستگاه ها و نهادهای مختلف در نشست های این ستاد بخواهند توصیه ها و نکته های آن را بشنوند ولی در عرصه عمل آن را اجرایی نکنند.
رحیم پور با اشاره به اینکه مشکل دیگر در زمینه دیپلماسی اقتصادی این است که برخی نهادهای اقتصادی نگاه راهبردی ندارند، تصریح کرد: مثلا وزارت خارجه ممکن است به آنها بگوید گوشت را از برزیل نخرید و یا بهتر است از پاکستان و قزاقستان بخرید. خُب ما همسایگان را برای تعارفات که نمی خواهیم، یعنی باید اینطور باشد که اگر می توانیم کالایی را از پاکستان بخریم از برزیل یا نیوزلند نخریم، خُب این باید عملیاتی شود و وزارت خارجه هم توصیه های خود را دارد.
وی گفت: ببینید این توصیه های تخصصی وزارت امور خارجه به دستگاه های مرتبط اقتصادی کشور است، چرا که تعاملات اقتصادی امنیت آفرین است و خوب است که این تعاملات بیشتر با همسایگان باشد، ما با عراق، افغانستان، پاکستان و دیگر کشورهای همسایه امنیت مشترک داریم.
معاون سابق وزیر امور خارجه در خصوص ضرورت افزایش تعاملات با همسایگان تاکید کرد: ۳۰ تا ۴۰ درصد تعاملات اقتصادی ایران با ۱۵ کشور همسایه است که قطعا مناسب نیست و درصد پایینی است. همه دنیا این روند را که تعاملات اقتصادی خود را با همسایگان افزایش دهند، دارند زیرا نفع متقابل باعث پیوندهایی می شود که کسی نتواند آن را تخریب کند.
رحیم پور ادامه داد: بنابراین توجه بیشتر به همسایگان می تواند سهم آنها را در تجارت خارجی ایران افزایش دهد که قطعا وزارت خارجه می تواند در این خصوص نقش به سزایی داشته باشد که البته نیاز به همکاری بیشتر دیگر دستگاه ها با وزارت خارجه دارد.
وی با بیان اینکه وزارت امور خارجه و سفارت خانه ها همگی در مساله اقتصادی مهم هستند و در رأس این سفارت خانه ها باید افراد لایقی قرار بگیرند، تصریح کرد: این مهم امروز در سفارت خانه ها صورت گرفته، سفیر در هر کشوری می تواند مثمر ثمر باشد و در راستای تامین منافع کشور گام بردارد.
معاون سابق وزیر امور خارجه در ادامه گفتگو در خصوص ویژگی های یک سفیر بیان کرد: ما نیاز داریم به سفرایی که آشنایی خوبی از کشور محل ماموریت خود دارند، زبان بدانند، اقتصاد بدانند، روابط عمومی بالایی داشته باشند و این قبیل خصوصیات که به واقع لازمه کار یک سفیر است و در این شرایط ما نیاز داریم به افرادی که مصداق یک مرد جنگی به از صد هزار باشند.
رحیم پور در پایان این گفتگو با تاکید بر این نکته که یک سفیر باید مجموعه ای از مهارت ها را داشته باشد، خاطرنشان کرد: یعنی کسی که می خواهد سفیر کشوری شود باید سه یا چهار ماه قبل از آن در کشور محل ماموریت حضور داشته باشد تا با فضای واقعی محل ماموریتش آشنا شود یا اینکه در خصوص کشور ماموریت خود مطالعات خوب و گسترده ای داشته باشد یا اینکه در رزومه کاری خود سابقه ای در حوزه تخصصی آن کشور در وزارت خانه داشته باشد و در کل اینکه از ویژگی هایی از این دست که جهت تصدی پُست سفیری ایران در کشورهای مختلف لازم است، برخوردار باشد.
متن کامل گفتگوی با رحیم پور به شرح زیر است:
* به نظر شما در مقطع کنونی کشور با توجه به مسائل اقتصادی و معیشتی مردم، نقش وزارت خارجه به عنوان تسهیل گر روابط ایران با کشورها در زمینه اقتصادی باید چگونه باشد؟
اگر شما شعارهایی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ توسط اشخاص تاثیرگذار و مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده اند را ببینید به وضوح مشخص است که این شعار ها از جنس عمومی، اجتماعی، انقلابی، فرهنگی، مذهبی و جنگی بودند و این رفته رفته با تغییر شرایط به اینجا می رسد که در چندین سال اخیر شعارهای مد نظر ما به سمت مسائل اقتصادی می رود و اقتضائات شرایط و زمان است که تعیین می کند اولویت های ما چه مسائلی خواهند بود.
در ابتدای انقلاب اگر کسی شعارهایی از جنس اقتصادی مطرح می کرد به آن فرد و حرفش اهمیت نمی دادند چون قابل قبول نبود و خُب این را هم اقتضا زمان و شرایط ایجاب می کرد، اما امروز برای مردم مساله مهم این است که قیمت مسکن، دلار، طلا و امثال اینها چه می شود و چرا سیر صعودی دارند و قیمت ها کی به ثبات می رسند و این دست موارد.
یک نکته ای که در اینجا باید به آن اشاره کرد اینکه وزارت امور خارجه محوریت کارش اقتصادی نیست، شرح وظیفه ای مشخص دارد که این مهم برای وزارت خارجه های همه دنیا یکسان است و البته تفاوت هایی هم در ساختار وزارت خارجه های کشورهای مختلف وجود دارد که این طبیعی است، بنابراین کار اقتصادی برای دستگاه های اقتصادی است که در کشور هستند و دستگاه دیپلماسی هم به وظیفه ذاتی خود عمل می کند.
کار وزارت خارجه پیگیری امور مختلف کشور در خارج از مرزهای ایران است که در قالب سیاست خارجی مطرح می شود و البته اقتصاد هم در این قالب می گنجد، ولی باید به این نکته دقت کرد که در زمان های مختلف اولویت های دستگاه دیپلماسی هم متفاوت می شود، در زمانی که کشور در تحریم، جنگ و یا دوره عادی به سر می برد در هر یک از این شرایط، وظایف، اولویت بندی و هدف گذاری های خاصی دارد که اینها مشخص است و دوستان ما در وزارت خارجه این موارد را انجام می دهند.
* خب! با این تفاسیری که شما گفتید نظرتان در خصوص معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه چیست؟
ساختار وزارت امور خارجه در این چهل سال که از انقلاب می گذرد تغییراتی را به خود دیده و در دوره های مختلفی هر یک از وزیران به اقتضا شرایط و زمان خود تغییراتی را در ساختار وزارت خانه اعمال کرده اند، در این دوره هم آقای ظریف بنا به صلاح دیدی که داشتند ساختار وزارت خانه را تغییر دادند.
به هر حال با توجه به وضعیتی که کشور در آن قرار داشت به واسطه موضوع برجام و خروج آمریکا از آن، نیاز بود دستگاه دیپلماسی با عنایت به همه شرایط کشور از جمله مطالبه مردم و مشکلات معیشتی آنها وارد کار شود و در بُعد خارجی کمک کننده پیشرفت امور اقتصادی کشور باشد. البته رسیدگی به مسائلی چون اشتغال، مسکن و دیگر مواردی که امروز مطالبه عمومی مردم است، باید توسط همه دستگاه های حکومتی صورت بگیرد که وزارت خارجه هم یکی از آن دستگاه ها است.
اینکه برخی توقعات را از دستگاه دیپلماسی به قدری افزایش دهند که گویی متولی اصلی اقتصاد در کشور است این درست نیست، باید ابتدا پرسید آیا وزارت خارجه متناسب با توقعاتی که از آن می رود امکانات لازم را دارد یا خیر؟ به نظر من که امکانات و شرایط لازم برای انجام این مهم را ندارد.
در موضوع دیپلماسی اقتصادی آقای ظریف خواسته ای را قبول کردند اما وسایل و ابزار آن را نگرفتند، به اعتقاد من یکی از ابزارهای آن کادر سازی است که باید در وزارت خارجه باشد
وقتی شما انتظاراتی را از یک دستگاه متوقع می شوید، باید سازو کارها و امکاناتی را هم متناسب با آن توقعات به دستگاه مربوطه بدهید، اما متاسفانه چنین چیزی امروز برای وزارت خارجه مهیا نیست و صرفا توقعات بالا رفته است.
در این موضوع آقای ظریف خواسته ای را قبول کردند اما وسایل و ابزار آن را نگرفتند، به اعتقاد من یکی از ابزارهای آن کادر سازی است که باید در وزارت خارجه باشد. وضعیت تعدیل نیروها، دوره های بازنشستگی و حتی آموزش نیروهای ما شرایط مناسبی را ندارند و اینها صرفا بخشی از موارد و مشکلاتی است که ما در وزارت امور خارجه با آن مواجه هستیم.
از طرفی هم هر کدام از دستگاه های کشور در موضوع کمک به اقتصاد کشور سیاست های خاص خود را دارند و به تعبیری هر کس ساز خود را می زند، اما اگر می خواهیم نتیجه ای روشن و دلخواه در این حوزه داشته باشیم باید همه دستگاه ها در یک ارکستر هماهنگ با هم سازی را بنوازند تا بتوانیم بهترین عملکرد را برای کشور به همراه آوریم.
این سازو کار را وقتی با کشوری مثل ترکیه مقایسه می کنم آنها را بسیار موفق و خودمان را ناموفق می بینم، یعنی اگر کشور ما می خواهد در این شرایط که در آن قرار داریم وضعیت اقتصاد بدون درآمد نفتی را تمرین کند با این سازو کارهای حاکم، مشکل بتوانیم کاری از پیش بریم. وزارت خارجه هم جزئی از این کل است که با این وضعیت نخواهد نتوانست کار خود را به خوبی انجام دهد.
لذا باید کلی به موضوع نگاه کرد، من مشکلات موجود را فراتر از دستگاه دیپلماسی می دانم که نشات گرفته از ساختار ضعیف اقتصادی و تولیدی است که در کشور داریم، به طور مثال تجارت خارجی ما ساماندهی مناسبی ندارد و خُب وزارت خارجه نمی تواند به اینطور حوزه ها ورود پیدا کند و دستگاه های متولی دیگری هستند که باید اقدامی در جهت اصلاح آن انجام دهند، اما در نهایت وزارت خارجه می تواند به کشور و رونق اقتصاد خارجی کمک هایی داشته باشد.
* چالش های پیش روی دستگاه دیپلماسی در ابعاد داخلی و خارجی برای اجرای بهتر وظایفش در تامین منافع ملی را چه مواردی می دانید؟
به نظر من اولین چالش این است که سیاست خارجی باید در وزارت امور خارجه متمرکز شود، امروز اقدامات موازی با دستگاه دیپلماسی از سوی افراد و نهادهای داخلی و خارجی صورت می گیرد که این مناسب نیست. بهتر است اختیارات وزارت خارجه و شخص وزیر در این حوزه کمی افزایش پیدا کند. این اختیارات در موضوع برجام و مذاکرات هسته ای خوب بود و شخص وزیر اختیارات بالایی را داشت، یعنی کاری که در دوره قبل شورای عالی امنیت ملی انجام می داد به وزارت امور خارجه ارجاع داده شد، بنابراین در وهله اول باید تا حد امکان جلوی موازی کاری ها گرفته شود که به نفع مملکت نیست.
دوم آنکه بودجه وزارت امور خارجه باید متناسب با توقعاتی که از آن دستگاه می رود افزایش پیدا کند، دستگاهی با آن همه پرسنل و نیروی فعال در سراسر جهان بودجه ای قابل توجه می خواهد. افزایش بودجه می تواند به تسریع و بهبود هر چه بهتر وظایف جدید وزارت امور خارجه و سفرایی که در کشورهای مختلف باید پیگیر رتق و فتق امور اقتصادی ما با خارج از کشور باشند کمک می کند و همینطور می تواند منجر به افزایش تولید و صادرات کشور شود.
ستاد هماهنگی اقتصادی خارجی که در معاونت دیپلماسی اقتصادی وجود دارد تقویت و مصوبات آن قانونی و لازم الاجرا تلقی شود، اینطور نباشد که صرفا دستگاه ها و نهادهای مختلف در نشست های این ستاد بخواهند توصیه ها و نکته های آن را بشنوند ولی در عرصه عمل آن را اجرایی نکنند
نکته دیگر آموزش دادن نیروهای وزارت امور خارجه برای موضوعات اقتصادی است که این هم باید در دستور کار قرار گیرد و البته در کنار این موضوع می توان از بیرون از وزارت خارجه هم نیروهایی وارد دستگاه دیپلماسی شوند تا در کنار کادر اصلی این وزارت خانه به امور مرتبط بپردازند.
مورد دیگری که به ذهنم می آید این است که، ستاد هماهنگی اقتصادی خارجی که در معاونت دیپلماسی اقتصادی وجود دارد تقویت و مصوبات آن قانونی و لازم الاجرا تلقی شود، یعنی اینطور نباشد که صرفا دستگاه ها و نهادهای مختلف در نشست های این ستاد بخواهند توصیه ها و نکته های آن را بشنوند ولی در عرصه عمل آن را اجرایی نکنند.
مشکل دیگر اینکه برخی نهادهای اقتصادی نگاه راهبردی ندارند، مثلا وزارت خارجه ممکن است به آنها بگوید گوشت را از برزیل نخرید و یا بهتر است از پاکستان و قزاقستان بخرید. خُب ما همسایگان را برای تعارفات که نمی خواهیم، یعنی باید اینطور باشد که اگر می توانیم کالایی را از پاکستان بخریم از برزیل یا نیوزلند نخریم، خُب این باید عملیاتی شود و وزارت خارجه هم توصیه های خود را دارد.
ببینید این توصیه های تخصصی وزارت امور خارجه به دستگاه های مرتبط اقتصادی کشور است، چرا که تعاملات اقتصادی امنیت آفرین است و خوب است که این تعاملات بیشتر با همسایگان باشد، ما با عراق، افغانستان، پاکستان و دیگر کشورهای همسایه امنیت مشترک داریم.
تا جایی که می دانم ۳۰ تا ۴۰ درصد تعاملات اقتصادی ایران با ۱۵ کشور همسایه است که قطعا مناسب نیست و درصد پایینی است. همه دنیا این روند را که تعاملات اقتصادی خود را با همسایگان افزایش دهند، دارند زیرا نفع متقابل باعث پیوندهایی می شود که کسی نتواند آن را تخریب کند.
بنابراین توجه بیشتر به همسایگان می تواند سهم آنها را در تجارت خارجی ایران افزایش دهد که قطعا وزارت خارجه می تواند در این خصوص نقش به سزایی داشته باشد که البته نیاز به همکاری بیشتر دیگر دستگاه ها با وزارت خارجه دارد.
۳۰ تا ۴۰ درصد تعاملات اقتصادی ایران با ۱۵ کشور همسایه است که قطعا مناسب نیست و درصد پایینی است. همه دنیا این روند را که تعاملات اقتصادی خود را با همسایگان افزایش دهند، دارند زیرا نفع متقابل باعث پیوندهایی می شود که کسی نتواند آن را تخریب کند
به طور مثال ما در مورد مسائل نفتی و گازی این مشکل را داریم، ما اعتقاد داریم که باید میان همسایگان خود از خط لوله های نفتی و گازی استفاده کنیم که این مهم در دستور کار وزارت نفت قرار ندارد، یعنی تفاوت هایی در این خصوص وجود دارد.
یا در جایی دیگر، ما با وزارت راه در خصوص مسائل ترانزیتی نظرات یکسانی نداریم، ما اعتقاد داریم که بایستی مسیر چابهار به شمال (آذربایجان) اولویت یک ما باشد چرا که رقبای منطقه ای در حال جلو زدن از ما هستند و آنها نظر دیگری دارند.
اگر وزارت خارجه بخواهد موثر باشد، نهادها باید توصیه های کارشناسی وزارت خارجه را قبول کنند، برخی می گویند چرا دستگاه دیپلماسی به ما می گوید که فلان کالا را از فلان کشور بخریم یا نخریم و اینکه اساساً چه ارتباطی به وزارت خارجه دارد؟
خُب این دیدگاه اشتباهی است، معلوم است چرا وزارت خارجه این حرف را می زند، ما دیده بان کشور هستیم و گرا می دهیم که مثلا ذرت را از فلان کشور بخرید برای ما بهتر است، بالاخره دستگاه های کشور باید بپذیرند که در مسائل بین المللی وزارت خارجه صاحب نظر است و می تواند نظرات کارشناسی ارائه دهد.
به طور مثال زمانی که کشوری درگیر مسائل امنیتی می شود ما به شرکت ها و موسسات اقتصادی می گوییم که تعاملات خود را با آن کشور کم کنید، اگر رعایت نشود کل مملکت از این مساله ضربه می خورد.
موضوع آخری که در اینجا می توانم به عنوان چالش از آن یاد کنم، قاچاق کالا است که فساد زیادی را در اقتصاد کشور بوجود آورده و برای حل آن تمام ارگان ها باید با یکدیگر همکاری داشته باشند تا این مساله کمتر شود و یا کاملا از میان برود.
* روسای نمایندگی های ایران در خارج از کشور، در شرایط فعلی چگونه می توانند کمک کننده سیاست خارجی باشند؟
وزارت خارجه و سفارت خانه ها همگی در مساله اقتصادی مهم هستند و در رأس این سفارت خانه ها باید افراد لایقی قرار بگیرند که این مهم صورت گرفته است. سفیر در هر کشوری می تواند مثمر ثمر باشد و در راستای تامین منافع کشور گام بردارد.
ما نیاز داریم به سفرایی که آشنایی خوبی از کشورها محل ماموریت خود دارند، زبان بدانند، اقتصاد بدانند، روابط عمومی بالایی داشته باشند و این قبیل خصوصیات که به واقع لازمه کار یک سفیر است و در این شرایط ما نیاز داریم به افرادی که مصداق یک مرد جنگی به از صد هزار باشند.
وزارت خارجه و سفارت خانه ها همگی در مساله اقتصادی مهم هستند و در رأس این سفارت خانه ها باید افراد لایقی قرار بگیرند ما به سفرایی نیاز داریم که آشنایی خوبی با مسائل اقتصادی داشته باشند
یک سفیر باید مجموعه ای از مهارت ها را داشته باشد، یعنی کسی که می خواهد سفیر کشوری شود باید سه یا چهار ماه قبل از آن در کشور محل ماموریت حضور داشته باشد تا با فضای واقعی محل ماموریتش آشنا شود یا اینکه در خصوص کشور ماموریت خود مطالعات خوب و گسترده ای داشته باشد یا اینکه در رزومه کاری خود سابقه ای در حوزه تخصصی آن کشور در وزارت خانه داشته باشد و در کل اینکه از ویژگی هایی از این دست که جهت تصدی پُست سفیری ایران در کشورهای مختلف لازم است، برخوردار باشد.
ببینید، ما یک سوم تجارت خارجی خود را با چین داریم و برای تصدی این سفارت خانه آقای همتی را انتخاب کردیم، او را فرستادیم و بعد نیمه راه برگرداندیم که به بانک مرکزی برود، خب این نشان می دهد که ما برای آینده برنامه نداریم و صرفا مسائل را کوتاه مدت می بینیم، اینطور عملکردهای ما مناسب نیست.
اینکه کسی را با سابقه کار در بانک مرکزی به چین بفرستیم و بعد از دو هفته که آنجا می ماند وی را مجدد به بانک مرکزی مامور کنند، این درست نیست و من به این رویه انتقاد دارم، آقای همتی فرد لایقی است ولی چین که فقط کار اقتصادی صرف نیست.
بعضی اوقات ما در انتخاب سفرا مشکل داریم، دستگاه های نظارتی روی انتخاب سفرا خیلی سخت گیر هستند و به نظرم برخی اوقات دیگر بیش از حد سخت گیری دارند که بهتر است این نگاه امنیتی را تا حدی کم کنیم که بتوانیم از حضور آدم های لایق و توانایی که در داخل و خارج از کشور داریم بیشتر استفاده کنیم./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: مهر