۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۹
کد خبر: ۵۹۰۲۸۸
گزارشی از یک نشست علمی با ارائه استاد علیدوست؛

وجود نظام در شریعت و فقه در کشاکش اثبات و نفی

وجود نظام در شریعت و فقه در کشاکش اثبات و نفی
استاد درس خارج حوزه علمیه قم گفت: معتقدم فقیه باید به کشف نظام در فقه پرداخته و فرایند آن را هم باید توضیح دهد. همچنین معتقدم فقیه برای رسیدن به فرایند باید مقاصد را مد نظر قرار دهد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، هماره تاکید بر برگزاری کرسی های نظریه پردازی در واقع شاهراهی است به سمت و سوی رسیدن به مرحله تعالی علم و کاملترین مرحله دانش پژوهی که همانا نوآوری علمی و خلاقیت های فکری است. رهتوشه ای که گاه دیگران سالها با آن قله های علوم را فتح کرده و اینک بر ماست که در حوزه های علوم انسانی نیز این چنین باشیم.امری که در کشور ما مغفول نمانده و باعث شده تا کتب و آثار علمی فراوانی  در علوم مختلف بر منصه ظهور بنشیند.

در نشستی که بر این اساس مورخ بیست و دوم آذرماه نود و هفت در مدرسه عالی خاتم الاوصیاء(عج) برگزار شد، آیت الله علیدوست به ارائه دیدگاه های خود در این زمینه پرداخت با این توضیح که آیا اصولا بر فقه و شریعت پدیده ای با عنوان کلی «نظام» حاکم است یا نه.امری که بسیاری را به عرصه منازعه و میدان کشاکش اثبات و نفی آن کشانده است.به گونه ای که برخی با ادله خاص خود معتقدند تفکر و متد سلولی و جزیره ای بر کل مباحث شریعت و فقه حکومت می کند و نظامی خاص که از آن بتوان به روح کلی و شاکله جهت ده به اجزا نام برد،خبری نیست و بر این باورند که در سایه سار نظام نمی توان به استدلال و استنباط صحیح رسید. نقطه مقابل کسانی اند که معتقدند فقیه چه در شریعت چه در فقه باید به نظام برسد .

در ابتدای این جلسه استاد علیدوست ضمن ایراد و انتقاد از برخی موارد مطرح شده در برخی حیطه های فقهی به بیان آسیب هایی پرداخت که هیمنه آن ها هم اکنون بر فضاهای فکری و علمی سایه انداخته است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان آسیب اول به ورود ناویژه دانان به عرصه های علمی اشاره کرد و در ادامه به عنوان دیگر آسیب ها، سیاسی انگاری مباحث علمی،گم شدن مطالب مفید در بین مطالب بیهوده ، بد اخلاقیهای اجتماعی و مشخص نبودن محل نزاع را معرفی و مطرح کرد. در این خصوص افزود: آنچه اشکال اساسی در مطلع هر بحثی است عدم مفهوم شناسی و خلط مباحث و قرار دادن مطالب در شکم همدیگر است به گونه ای که باعث می شود باحث به تسری بی جای نتایج از این به آن و از آن به این بپردازد امری که با روش و متد علمی در واکاوی و بررسی عالمانه ناسازگار است.

استاد علیدوست در ادامه به جداسازی دو مفهوم «فقه » از «شریعت» و وجوه تمایز و تفارق آن ها پرداخت و در این باره اظهار داشت:شریعت را در صورتی که بالمعنی الاعم در نظر بگیریم در حقیقت کل دین را شامل می شود در حالی که شریعت بالمعنی الاخص شامل احکام تکلیفیه و وضعیه است. وی تصریح کرد: شریعت و احکام آن کاملا الهی و کامل است و مصون از خطاست و طبعا اختلافی هم در آن نیست؛ اما فقه فرآورده فکری بشری است که مصون از خطا نبوده و هماره رو به تکامل است و از جهتی فقه کاشف است و شریعت مکشوف آن کاشف.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ واندیشه با تعریف علمی از واژه نظام ،گفت: نظام یا همان system یعنی این که پدیده ای ورای اجزای محض است که در یک مجموعه می خواهد اجزا را به هم ربط دهد، و در یک کلام آنچه پشت تمام گزاره هاست.

وی در ادامه با اشاره به کلمات امثال نیچه و آناتول فرانس وجود و ضرورت نظام را در علوم مورد اختلاف دانست و این بحث را بحثی برخوردار از موافق و مخالف حتی در حوزه های غیر اسلامی قلمداد نمود.

آیت الله علیدوست با تبیین اهمیت موضوع و تمرکز بر دایره و دامنه بحث، صحن و سرای وسیعی را در ایوان اندیشه ها برای این موضوع قائل شد و تاکید کرد: اهمیت برخی مباحث محلی و منطقه ای است در حالی که برخی مطالب جهانی است و اندیشه های اندیشمندان از سایر ملل و نحل را درگیر خود کرده است که این مبحث نیز از آن جمله است.

وی در ادامه به نظر اشاعره به عنوان جبهه فکری قوی در طول تاریخ اسلام اشاره کرد و گفت: اشاعره در این خصوص معتقدند که ما نظامی در شریعت نداریم و بر این اساس فعل خداوند هیچ ضابطه ندارد و اصولا هدف و حکمتی برای فعل خداوند وجود ندارد .وی در این جبهه از کسانی همچون فخر رازی ،اسکندری،  و ابن حزم نام برد که هماره پرچمداران اندیشه اشعری بودند.وی در این گروه به دید و ایده طیف دیگر اشاره کرد که مدعی اند: خداوند می تواند در کارهایش هدف داشته باشد، اما ما الزامی نداریم که به آن قائل باشیم.و در نهایت گروه سومی هم که معتقدند شریعت هدف و نظام دارد.

آیت الله علیدوست در ادامه بحث، با ورود به حیطه وجود نظام در فقه، باز به جناح اشاعره اشاره کرد و گفت: اصولا گروهی معتقدند فقیه در فقه دنبال نظام نیست وعقیده دارند که فقیه باید به صورت سلولی و اتمیک و به عبارتی جزیره ای بتواند مطالعه واستنباط کند. و دائم به این شکل دنبال استنباط و اسناد باشد.بر این اساس قیاس که به نوعی راهی است به خرده نظام باز از نظر اینان منفور و مطرود است.

وی به گروه دیگر اشاره کرد که نص بسند هستند و با نام بردن از شیخ انصاری در این رده، گفت: فضای حاکم بر مکاسب فضای نص بسندی است و با این که جزء اشاعره نیست، اما در استنباطات مدل نظام وار را ندارد و مقاصد محور نیست. وی ادامه داد: این گروه در تایید نظر خود معتقدند اصولا وجود نظام در استنباطات احکام قابل فهم نیست و مقاصد دخالتی در استنباط ندارد؛ زیرا این اشکال جانبی را دارد که چنانچه ده فقیه به ده نظام رسیدند دراین حالت چه باید کرد؟

آیت الله علیدوست به گروه سوم اشاره کرد که در آثار گوناگون خود معتقدند که فقیه در سیر مطالعاتی و تحقیقاتی و استنباطات خود در هر حال باید به نظام برسد.

وی در تبیین و تایید نظر و  دیدگاه این گروه و بیان دیدگاه خود گفت: معتقدم فقیه باید به کشف نظام در فقه پرداخته و فرایند آن را هم باید توضیح دهد. وی افزود: همچنین معتقدم فقیه برای رسیدن به فرایند باید مقاصد را مد نظر قرار دهد. استاد علیدوست در مقام مثال به نظریات حوزه سوسیالیسم در عرصه اقتصادی پرداخت که چگونه توانست اردوگاهی را با این متد و شیوه  در برابر کاپیتالیسم ایجاد کند یعنی تفکر و نگرش نظام وار و ارتباط دادن خرده گزاره ها به هم که چگونه در طول تاریخ با این اسلوب توانستند اندیشه هایی را خلق کنند.

استاد دروس خارج فقه و اصول به نقد نظر آیت الله صدر پرداخت و افزود امثال آیت الله صدر بر این اعتقادند که اولا فقیه باید به نظام برسد و فرایند آن هم باید به این گونه باشدکه اول استنباط اتمیک داشته باشد و بعد در فرایند دوم به استنباط نظام وار بپردازد. حتی اگر در این مرحله مجبور باشد از فتاوای دیگران بهره برد. وی این شیوه را مورد نقد قرارداد و اظهار داشت این شیوه به این پارادوکس ختم می شود که مثلا در موضوع احتکار با دید اتمیک به کراهت احتکار می رسد و با دید نظام وار در استنباطات به حرمت آن می رسد. که این امر قابل قبول نبوده و اگر خروجی استنباط در نظام مطابقت با خروج استنباط سلولی نداشت باید در استنباطات اتمیک تجدید نظر کرد.

وی در انتها به نگرش نظام وار اسلام در برخی مسائل اشاره کرد و گفت : اصولا در واکاوی نظرات و دیدگاه های اسلام در خصوص مبحث مهم نظام طبقاتی می توان به این برداشت رسید که اسلام نه همچون نظام سوسیالیسم تک طبقاتی است و نه همچون کاپیتالیسم نظام طبقاتی با فاصله طبقاتی فاحش از یکدیگر است بلکه با قراردادن گزاره هایی به نفی آن نظام پرداخته  و عملا شاهدیم که با گزاره هایی همچون زکات ،خمس ،مالیات ، و تاکید بر اخذ درآمد از راه های حلال و دور شدن از فضا ی ریسک عملا نظامی را ورای این گزاره ها ترسیم می کند که مبین دیدگاه این دین الهی در خصوص این مبحث مهم اجتماعی واقتصادی است.

وی پایانی ترین نکته سخنرانی خود را حول محور ترسیم و تعیین گزاره های هر نظام اندیشه ای چه فقهی و چه غیر فقهی قرارداد و ابراز داشت:به نظرم باید دو رساله نوشته شود. توضیح المسائلی ویژه مردم و توضیح المسائلی ویژه حاکمیت که باید در هر پارادایمی،خرده گزاره های آن را معلوم کرده تا ان شاءلله حرکت کج دار و مریض تصویب و اجرای قوانین که شرح حال روزگاری فعلی نحوه قانونگذاری درکشور ماست به حرکتی قوی و پویا و آگاهانه بر اساس نگرش نظام وار تبدیل شود./۹۲۴/ج

ارسال نظرات