یادداشت؛
سر کیسه را شل کنید!
روزنامه حمایت در یادداشتی به موضوع حقوق بشر پرداخته است که در ادامه خواهیم خواند.
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه حمایت در یادداشتی با اشاره به موضوع حقوق بشر آورده است:
۱. قطعنامههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی که هر از گاهی در سازمان ملل و نهادهای کذایی صادر میشود، آنقدر تکراری و ملالآور شده که کمتر کسی در مغرضانه بودن و استفاده ابزاری از آنها تردید دارد. دوشنبهشب، یکی از همین قطعنامههای بیخاصیت علیه ایران دوباره به تصویب رسید و پرده دیگری از سناریوهای غرب روی صحنه رفت. نکته اینجاست که کشورهایی داعیه دار نقض حقوق بشر در ایران اسلامی هستند که از پایه و اساس، اعتقادی به رعایت حقوق انسانها ندارند و گفتار و کردار آنها نشان میدهد که از این واژه مثبت، برای نیل به اهداف خود سوءاستفاده میکنند.
۲. دعوای حقوق بشری غرب با جمهوری اسلامی برخلاف آنچه تبلیغ میشود، ربطی به برخی نمادهای ظاهری ندارد بلکه مبانی و ریشههای اسلام سیاسی از این طریق هدف قرار گرفته است. حقوق بشری که اسلام ارائه میدهد، بر پایه اصول و برهان وحیانی است، در حالی که حقوق بشر آمریکایی از منظر تئوری دارای مشکلات اساسی و غیرقابل حل است. اعتقاد ما این است که حقوق انسانها ریشه در اطاعت از خداوند دارد، در صورتی که در نظام فکری غرب، تعریف مشخصی از حق و ظلم وجود ندارد و این مفاهیم به اعتبار منافع آمریکا و متحدانش عینیت پیدا میکنند. به همین دلیل است که گفته میشود میان دیدگاه حقوق بشری غرب و اسلام شکاف عمیق و بزرگی وجود دارد.
۳. اگر بناست کسی به نقض حقوق بشر متهم شود، این آمریکا، غرب، رژیم صهیونیستی و مرتجعین منطقه هستند که حتی با شاقول ارزشهای غربی، متهم درجهیک به شمار میآیند و باید در دادگاه جنایتهای جنگی محاکمه شوند. آمریکا طی حدود ۱۰۰ سال اخیر بیش از ۱۵۰ جنایت ضد بشری را در کارنامه سیاه خود ثبت کرده است. بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، حمله به ویتنام و قتلعام مردم، حمله به عراق و افغانستان به بهانه ۱۱ سپتامبر تا تأسیس خشنترین گروههای تروریستی در منطقه و دهها جنایت پیدا و پنهان دیگر، تنها بخشی از موارد نقض حقوق بشر در خارج از مرزهای آمریکا به شمار میآید.
در داخل این کشور وضعیت، اما اسفبارتر است. مردم آمریکا بهویژه رنگینپوستان و اقلیتها همواره مورد تعرض و نقض حقوق بشر از نوع آمریکایی قرار داشتهاند؛ بهگونهای که تعداد زندانیان سیاهپوست این کشور بهمراتب بیش از سیاهانی است که در سال ۱۸۵۰ و پیش از جنگ داخلی زیر یوغ بردگی رفتند! از طرفی نظام سیاسی آمریکا، فردی را در رأس امور قرار داده است که با الفبای اخلاق بیگانه است و آشکارا به اقلیتها و مسلمانان توهین میکند. روزنامه واشنگتنپست در صدمین روز تشکیل دولت ترامپ نوشت: «ترامپ در این ۱۰۰ روز ۴۸۸ دروغ گفته است» که اگر سیاهه دروغهای کلیددار کاخ سفید اینک بهروزرسانی شود باید صدها مورد دیگر را به
آن افزود.
۴. این در حالی است که دیگر بر کسی پوشیده نیست که حقوق بشر از نظر آمریکاییها و غرب، یک بام و دو هوا دارد. نزدیکترین نمونه به این معیار یانکیها را میتوان در مورد پدرجد تروریستها یعنی عربستان در ماجرای قتل جمال خاشقجی و ادامه سفاکی آنها در یمن مشاهده کرد. قبیله سعودی، یک خبرنگار را به صرف انتقاد و افشاگری در یک مکان دیپلماتیک با وحشیانهترین شکل ممکن شقه شقه میکند و زمانی که در مقابل انتقادات گسترده جهان قرار میگیرد، در اقدامی نهچندان کمسابقه، چتر حمایتی آمریکا را بالای سر خود میبیند. افزون بر این، اگر نگوییم کسی که جنگ زرگری کنگره و کاخ سفید در مورد بن سلمان را باور کرده سادهلوح است، قطعاً باید گفت که از نگاهی سطحی برخوردار است.
آمریکا اساساً نمیتواند عربستان را در هیچ جنایتی چه قتل خاشقجی و چه کشتار و قتل هزاران یمنی محکوم و پشتش را خالی کند، چراکه منافعش به دلارهای نفتی سعودیها گره خورده است. کنگره در حال حاضر نقش پلیس بد را بازی میکند، تهدید عربستان به تحریم را عهدهدار شده و در مقابل، کاخ سفید برای دوشیدن بیشتر سعودیها، نقش پلیس خوب را پذیرفته و علنی و پنهانی به آنها پیام میدهد که ما در مقابل فشار کنگره ایستادهایم و اجازه نمیدهیم شما به نقض حقوق بشر متهم شوید به شرط آنکه سر کیسه را شل کنید!
۵. مردم عربستان از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروماند، اندک اعتراض و تجمع آنها با برخورد سخت و قهرآمیز مواجه میشود، اما آمریکا هیچ مشکلی در زمینه حقوق بشر با آنها ندارد. در فرانسه، معترضین جلیقه زرد برای احقاق حق و بهبود معیشت خود به خیابانها آمدهاند و با سیاست مشت آهنین مواجه میشوند، ولی چون رئیسجمهورشان ژن خوب دارد و اروپایی است، پس آنجا هم هیچ حقی از کسی ضایع نمیشود و این یک اعتراض مدنی عادی به شمار میآید!
جالبتر اینکه رسانهها از آمادگی قریبالوقوع پلیس فرانسه برای استفاده از سلاح شیمیایی علیه جلیقه زردها خبر میدهد، اما هیچکس نگران معترضین نمیشود؟! در مقابل، جمهوری اسلامی که مظهر مردمسالاری دینی در غرب آسیا به شمار میآید، حق اعتراض در آن محترم شمرده شده و اقلیتها و بانوان ایرانی به پشتوانه احکام اسلامی از حقوق فراوانی برخوردارند، به نادیده گرفتن حقوق بشر متهم میشود!
۶. و بالاخره اینکه پروژه براندازی در فاز سیاسی و نظامی بهکلی شکست خورده و امید نظام سلطه اکنون به موضوعات اقتصادی و حقوق بشری است. توصیه پایگاه اینترنتی «ماه آلاباما» به مسئولین آمریکایی در مورد نحوه برخورد با ایران در انتها خواندنی است؛ توصیهای که گویای پوچ و واهی بودن استانداردهای غربی بوده و پرده از چهره واقعی آنها بر میدارد: «آمریکا باید از حقوق بشر بهعنوان یک چماق علیه دشمنانی مانند ایران، چین و کره شمالی استفاده کند و در عین حال، چشم خود را به روی اقدامات متحدان سرکوبگر خود مانند فیلیپین، مصر و عربستان ببندد»! /۹۶۹//102/خ
۱. قطعنامههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی که هر از گاهی در سازمان ملل و نهادهای کذایی صادر میشود، آنقدر تکراری و ملالآور شده که کمتر کسی در مغرضانه بودن و استفاده ابزاری از آنها تردید دارد. دوشنبهشب، یکی از همین قطعنامههای بیخاصیت علیه ایران دوباره به تصویب رسید و پرده دیگری از سناریوهای غرب روی صحنه رفت. نکته اینجاست که کشورهایی داعیه دار نقض حقوق بشر در ایران اسلامی هستند که از پایه و اساس، اعتقادی به رعایت حقوق انسانها ندارند و گفتار و کردار آنها نشان میدهد که از این واژه مثبت، برای نیل به اهداف خود سوءاستفاده میکنند.
۲. دعوای حقوق بشری غرب با جمهوری اسلامی برخلاف آنچه تبلیغ میشود، ربطی به برخی نمادهای ظاهری ندارد بلکه مبانی و ریشههای اسلام سیاسی از این طریق هدف قرار گرفته است. حقوق بشری که اسلام ارائه میدهد، بر پایه اصول و برهان وحیانی است، در حالی که حقوق بشر آمریکایی از منظر تئوری دارای مشکلات اساسی و غیرقابل حل است. اعتقاد ما این است که حقوق انسانها ریشه در اطاعت از خداوند دارد، در صورتی که در نظام فکری غرب، تعریف مشخصی از حق و ظلم وجود ندارد و این مفاهیم به اعتبار منافع آمریکا و متحدانش عینیت پیدا میکنند. به همین دلیل است که گفته میشود میان دیدگاه حقوق بشری غرب و اسلام شکاف عمیق و بزرگی وجود دارد.
۳. اگر بناست کسی به نقض حقوق بشر متهم شود، این آمریکا، غرب، رژیم صهیونیستی و مرتجعین منطقه هستند که حتی با شاقول ارزشهای غربی، متهم درجهیک به شمار میآیند و باید در دادگاه جنایتهای جنگی محاکمه شوند. آمریکا طی حدود ۱۰۰ سال اخیر بیش از ۱۵۰ جنایت ضد بشری را در کارنامه سیاه خود ثبت کرده است. بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، حمله به ویتنام و قتلعام مردم، حمله به عراق و افغانستان به بهانه ۱۱ سپتامبر تا تأسیس خشنترین گروههای تروریستی در منطقه و دهها جنایت پیدا و پنهان دیگر، تنها بخشی از موارد نقض حقوق بشر در خارج از مرزهای آمریکا به شمار میآید.
در داخل این کشور وضعیت، اما اسفبارتر است. مردم آمریکا بهویژه رنگینپوستان و اقلیتها همواره مورد تعرض و نقض حقوق بشر از نوع آمریکایی قرار داشتهاند؛ بهگونهای که تعداد زندانیان سیاهپوست این کشور بهمراتب بیش از سیاهانی است که در سال ۱۸۵۰ و پیش از جنگ داخلی زیر یوغ بردگی رفتند! از طرفی نظام سیاسی آمریکا، فردی را در رأس امور قرار داده است که با الفبای اخلاق بیگانه است و آشکارا به اقلیتها و مسلمانان توهین میکند. روزنامه واشنگتنپست در صدمین روز تشکیل دولت ترامپ نوشت: «ترامپ در این ۱۰۰ روز ۴۸۸ دروغ گفته است» که اگر سیاهه دروغهای کلیددار کاخ سفید اینک بهروزرسانی شود باید صدها مورد دیگر را به
آن افزود.
۴. این در حالی است که دیگر بر کسی پوشیده نیست که حقوق بشر از نظر آمریکاییها و غرب، یک بام و دو هوا دارد. نزدیکترین نمونه به این معیار یانکیها را میتوان در مورد پدرجد تروریستها یعنی عربستان در ماجرای قتل جمال خاشقجی و ادامه سفاکی آنها در یمن مشاهده کرد. قبیله سعودی، یک خبرنگار را به صرف انتقاد و افشاگری در یک مکان دیپلماتیک با وحشیانهترین شکل ممکن شقه شقه میکند و زمانی که در مقابل انتقادات گسترده جهان قرار میگیرد، در اقدامی نهچندان کمسابقه، چتر حمایتی آمریکا را بالای سر خود میبیند. افزون بر این، اگر نگوییم کسی که جنگ زرگری کنگره و کاخ سفید در مورد بن سلمان را باور کرده سادهلوح است، قطعاً باید گفت که از نگاهی سطحی برخوردار است.
آمریکا اساساً نمیتواند عربستان را در هیچ جنایتی چه قتل خاشقجی و چه کشتار و قتل هزاران یمنی محکوم و پشتش را خالی کند، چراکه منافعش به دلارهای نفتی سعودیها گره خورده است. کنگره در حال حاضر نقش پلیس بد را بازی میکند، تهدید عربستان به تحریم را عهدهدار شده و در مقابل، کاخ سفید برای دوشیدن بیشتر سعودیها، نقش پلیس خوب را پذیرفته و علنی و پنهانی به آنها پیام میدهد که ما در مقابل فشار کنگره ایستادهایم و اجازه نمیدهیم شما به نقض حقوق بشر متهم شوید به شرط آنکه سر کیسه را شل کنید!
۵. مردم عربستان از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروماند، اندک اعتراض و تجمع آنها با برخورد سخت و قهرآمیز مواجه میشود، اما آمریکا هیچ مشکلی در زمینه حقوق بشر با آنها ندارد. در فرانسه، معترضین جلیقه زرد برای احقاق حق و بهبود معیشت خود به خیابانها آمدهاند و با سیاست مشت آهنین مواجه میشوند، ولی چون رئیسجمهورشان ژن خوب دارد و اروپایی است، پس آنجا هم هیچ حقی از کسی ضایع نمیشود و این یک اعتراض مدنی عادی به شمار میآید!
جالبتر اینکه رسانهها از آمادگی قریبالوقوع پلیس فرانسه برای استفاده از سلاح شیمیایی علیه جلیقه زردها خبر میدهد، اما هیچکس نگران معترضین نمیشود؟! در مقابل، جمهوری اسلامی که مظهر مردمسالاری دینی در غرب آسیا به شمار میآید، حق اعتراض در آن محترم شمرده شده و اقلیتها و بانوان ایرانی به پشتوانه احکام اسلامی از حقوق فراوانی برخوردارند، به نادیده گرفتن حقوق بشر متهم میشود!
۶. و بالاخره اینکه پروژه براندازی در فاز سیاسی و نظامی بهکلی شکست خورده و امید نظام سلطه اکنون به موضوعات اقتصادی و حقوق بشری است. توصیه پایگاه اینترنتی «ماه آلاباما» به مسئولین آمریکایی در مورد نحوه برخورد با ایران در انتها خواندنی است؛ توصیهای که گویای پوچ و واهی بودن استانداردهای غربی بوده و پرده از چهره واقعی آنها بر میدارد: «آمریکا باید از حقوق بشر بهعنوان یک چماق علیه دشمنانی مانند ایران، چین و کره شمالی استفاده کند و در عین حال، چشم خود را به روی اقدامات متحدان سرکوبگر خود مانند فیلیپین، مصر و عربستان ببندد»! /۹۶۹//102/خ
منبع: حمایت
ارسال نظرات