تعمیق و تکثیر "عقلانی اندیشی دینی" راه مبارزه موثر با تکفیرگرایی است
به گزارش خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی در نشست تخصصی پدیده تکفیر از منظر ادیان خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم با زمینه های تکفیر، فضاهای تکفیر و گروه های تکفیری به صورت اساسی مبارزه اجتماعی بکنیم، بهترین راه، ترویج، تعمیق و تکثیر "عقلانی اندیشی دینی" در جامعه است.
تعریف عقلانی اندیشی
وی ادامه داد: عقلانی اندیشی به معنای پذیرش یک شیء برای شیء در صورت وجود تناسب عقلی میان آن دو، و انکار یک شی برای یک شی در صورت عدم تناسب عقلی میان آن دو است.
اهمیت و کارکرد عقلانی اندیشی در شناخت دین
وی با اشاره به کارکرد عقلانیت اندیشی در شناخت دین یادآورشد: عقلانی اندیشی دینی یک عنصر ضروری و غیر قابل اغماض در جهت دستیابی به فهم دینی است و بدون آن نمی توان به فهم درست از دین دست یافت، بنابراین، عقلانی اندیشی به مثابه یک شیوه میتواند در شناخت دین در همه زوایا و ابعاد آن مورد استفاده قرار گیرد.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی خاطرنشان کرد: راه فهم دینی از توحید گرفته تا درک سایر مباحث اعتقادی، شناخت فرهنگ و آموزه های اجتماعی دینی تا تشکیل سبک زندگی همه از رهگذر عقلانی اندیشی می گذرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه تقویت قدرت تناسب سنجی دینی در انسان به تقویت عقلانی اندیشی کلان ديني در او می انجامد، گفت: تناسب سنجی به مثابه یک ابزار در جهت ایجاد و تقویت فهم دینی تا آنجا اهمیت و امتداد پیدا می کند که این ابزار حتی می تواند در "عمل استنباط فقهی" به عنوان یک رویکرد اجتهادی احیاناً مورد بهره برداری قرار بگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی به عنوان نمونه گفت: یکی از فقیهان هنگامی که می خواهد دیدگاه قائل به حرمت مطلق به کارگیری صوت حسن از نظر شرع را نقد کند، می گوید این تشریع خداوند که مطلق استفاده از صوت حسن را تحریم کند با تکوین خداوند که صوت حسن را در انسان ایجاد کرده است تناسب ندارد.
ضرورت داشتن قاعده مناسبات حکم با دین
وی اظهار داشت: افزون بر قاعده مناسبات حکم و موضوع که در استنباط مطرح است می توان برای ساحت استنباط، قاعده مناسبات حکم و دین را مطرح کرد که البته این باید در علم اصول با تعریفی دقیق و علمی بررسی شود.
وی ادامه داد: برای آن که نقش عقلانی اندیشی در فهم دین آشکار گردد، دو مثال ارائه می کنم که یکی مربوط به رسیدن به "خدا پرستی از رهگذر عقلانی اندیشی" و دیگری ساحت "سبک زندگی اسلامی از رهگذر عقلانی اندیشی" است.
وی افزود: البته این دو، صرفاً مثال است تا اهمیت عقلانی اندیشی به مثابه یک ابزار جهت فهم دین به دست آید و گر نه می توان مثال ها و نمونه های بسیار از رابطه عقلانی اندیشی با آموزه های دینی را ارائه و تبیین کرد.
مثال رابطه خدا پرستی و عقلانی اندیشی
وی ادامه داد: حضرت ابراهیم (ع) کوشید تا با تمرکز بر عدم تناسب عمل "استنطاق از بت" با "واقعیت بت" که یک جماد بی درک است ( فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ ) مردم را به واقعیت نقش نداشتن بت در هرگونه نفع یا ضرر (لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ) رهنمون گردد.
مثال مربوط به سبك زندگی
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی اظهار داشت: حضرت امام علی (ع) هنگامی که شنید فردی به بهانه زهد، زندگی و زن و بچه خود را در تنگنا و سختی قرار داده است تا بی رغبتی به دنیا نشان دهد و زهد پیشه کند فرمود: (أترى الله أحل لك الطيبات وهو يكره أن تأخذها؟ أنت أهون على الله من ذلك).
وی ادامه داد: این گزاره كه "خداوند طيبات را برای انسان حلال کرده" با این گزاره که "خداوند -در همان حال- استفاده از طیبات را برای انسان کراهت داشته است و آن را نپسندیده است"، غیر متناسب و غیر سازگار است.
وی بیان داشت: همانطور که روشن است امام از طریق توجه دادن به عدم تناسب این دو گزاره با یکدیگر می خواهد بر زهد کاذب دینی، خط بطلان بکشد و زهد صادق دینی را تعریف کند.
وی گفت: در اصل، قرآن به این ناسازگاری اشاره کرده و امام علی بن ابیطالب علیه السلام آن را از قرآن برگرفته است آنجا که خداوند سبحان از "ناسازگاری اخراج زینت برای بندگان" و "حرام کردن استفاده از آن بر بندگان" در همان حال، سخن به میان آورده و می فرماید: "قل من حرم زينه الله التي اخرج لعباده".
تكفير زاييده "ناعقلانی اندیشی" است
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس با بیان اینکه عقلانیت دینی با تکفیر و خشونت گرایی دینی سازگار نیست، گفت: کسانی که به تکفیر و یا خشونت دینی دست میزنند فاقد عقلانیت دینی هستند
وی با اشاره به بیتی از دیوان شمس "چو تو از عقل برگردی چه دارد عقل عقلانی /شود یوسف یکی گرگی، شود موسی چو فرعونی"گفت: بدون عقلانیت، یوسف گرگ، موسی فرعون، دینِ رحم و رحمت بی رحم، وحدت دینی تفرقه دینی و امت واحده امت متفرقه می گردد.
حجت الاسلام والمسلمین مبلغی خاطرنشان کرد: از دیدگاه قرآن کریم، اندیشیدن به صورت عقلانی تا آنجا مهم، اساسی و پایه ای است که نبود آن مصداق "ظلم به نفس" به حساب می آید و از آنجا که ظلم به نفس، خاستگاه ظلم به جامعه محسوب می شود، غیر عقلانی اندیشی به ظلم در قبال جامعه منتهی می شود. /924/د103/ج