بیماریهای اجتماعی و روشهای درمانی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، وقتی حرف از اصلاح جامعه میشود، جامعهشناسها دو گروه میشوند:
یک گروه جامعه را مجموعهای از ساختارها میدانند و اصلاح جامعه را در گروه اصلاح ساختارها. این گروه را «ساختارگرا» نامیدهاند.
گروه دیگر «کنشگرا» هستند. آنها معتقدند که جامعه مجموعهای از کنشهای انسانی است، کنشهای متعالی، جامعهای متعالی خلق میکند و کنشهای پست، جامعه را به انحطاط میبرد.
کنش انسانی رفتاری آگاهانه است که بر سلسلهای از ارزشها و اخلاقیات مبتنی شده. کنشگراها بر این باورند که اگر جامعه بیمار بود، تغییر نهادهای قدرت و سازمانها چندان کمکی نمیکند. در عوض، باید گفتمان و آگاهی جمعی در آحاد جامعه ایجاد شود تا جامعه به بلوغ رسیده، به صلاح آید.
حوزه علمیه قم در قیاس با حوزه نجف، کنشگراتر است. شاهد این مطلب شیوه حرکت امام خمینی(ره) در سیر شکلگیری انقلاب اسلامی و بیانات و رویکردهای مقام معظم رهبری است. حضرت آیت الله خامنهای مسئولین و مدیران کشور را از تأسیس بیرویه نهادهای حکومتی نهی کرده، اصلاح ساختارهای موجود را در اولویت میداند.
رسول اکرم(ص) شناختهای انسانی را به سه دسته تقسیم کردند: «انما العلم ثلاثه آیه محکمه فریضه عادله سنة قائمه.» پدیدههای اجتماعی هم قابل انقسام به این سه قِسم هستند: عقاید و بینشها، ارزشها و هنجارها، رفتارها و کنشها. به همین ترتیب، امراض اجتماعی نیز سه شاخه میشوند: عقاید باطله، اخلاق رذیله، افعال قبیحه.
فارابی، خواجهنصیر، مرحوم شاهآبادی و اسپنسر بریتانیایی در آثارشان جامعه را به بدن انسان تشبیه کردهاند. جامعه نظیر بدن انسان سلامت و مرض دارد و اگر مریضی عارض شود، میتوان علتش را شناخت و درمانش کرد.
دانش جامعهشناسی به سه روش با بیماریهای اجتماعی برخورد میکند:
۱. روش توصیفی؛ یعنی معرفی درد بدون هیچ اقدام دیگری.
۲. روش تبیینی؛ توصیف بیماری به همراه علت آن.
۳. روش توصیهای؛ یعنی معرفی مریضی و علتش، به اضافه راه درمان آن. غربیها بیشتر طرفدار این روش هستند.
روش دین هم توصیه است. به همین خاطر است که بخش عمده آن را بایدها و نبایدها تشکیل میدهد و فقه بزرگترین دانش اسلامی میشود. البته در گذشته تبیین، یعنی شناخت آسیبها و علت آن، بر عهده حکمت عملی بود، اما امروزه خلأ حکمت عملی ما را به سمت جامعهشناسی غربی کشیده است.
غرب در جامعهشناسی رشد چشمگیری یافته است. هنگامی که آنها تصمیم میگیرند مردم سرزمینی را زیر سلطه خود درآورند، پیش از اقدام، جامعهشناسان خود را برای مطالعه و پژوهش به آن منطقه گسیل میکنند تا از نقاط ضعف و قدرت آن مردم نقشهبرداری کنند. اتفاقی که امروز برای اقتصاد ایران افتاده، نتیجه همین اقدامات است.
از دانشمندان افغان نقل کردهاند که پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر، چند جامعهشناس بزرگ آمریکایی به افغانستان سفر کردند و هرکدام در شهرهای مختلف مستقر شدند. آن زمان کسی علت این موضوع را نمیدانست. اما ۶ ماه بعد، زمانی که آمریکا به افغانستان تهاجم کرد، نیروهای آمریکایی به خوبی میدانستند که کجا باید پایگاه بزنند و چه کسانی را با خود همراه کنند.
انگلیسیها هم با بختیاریهای ایران چنین کردهاند. قضایا و خاطرات حضور عوامل بریتانیایی در میان عشایر و لرها، در کتابخانهها موجود است./918/ی703/س
مهدی خدائی ـ مجید زنجیران