جایگاه علوم انسانی در بیانیه گام دوم انقلاب
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، ما برای فهم بیانیه گام دوم نیازمند یک چارچوب هستیم. مخصوصاً اینکه درباره این بیانیه خیلی هم مطلب نوشته شده و سخن گفته شده است. چارچوبی که به فهم و تحلیل بیانیه کمک میکند «چارچوب ارکان حرکت» است. چون صحبت از «گام» و رفتن و حرکت است، پس چارچوب ما چارچوب حرکت خواهد بود.
حرکت شش رکن داخلی دارد: مبدأ، مقصد، محرک، متحرک، زمان، مکان. هر حرکتی که در عالم ماده وجود دارد، این شش رکن را دارد. حالا این حرکت، وقتی در یک زمان و مکان و توسط افرادی و با انگیزه هایی از نقطه موجود به سمت نقطه مطلوب رخ میدهد، ممکن است که عوامل بیرونی روی آن تأثیر بگذارند و مثلاً برف و باران و بوران و طوفان، حرکت را کند. یا برعکس شرایط جوی و وضعیت هموار جاده، به سرعت حرکت کمک کند. پس ممکن است عناصر تسهیل و تسریعکننده یا عناصر کندکننده در سرعت و میزان حرکت تأثیر بگذارد. این چارچوب کلی فهم بیانیه گام دوم است. یعنی مردم مسلمان(متحرک) ایران(مکان) در بازه زمانی چهلساله،(مبدأ و مکان) بخشی از مسیر را با رهبری امام خمینی و مقام معظم رهبری طی کرده، در برخی جاها بر اساس تعالیم اسلام حرکت کرده (محرک)و در برخی جاها هم حرکت نکرده(مانع)، و در بخش بیشتر مسیر هم با موانعی مثل جنگ داخلی، جنگ صدام با ائتلاف جهانی شیطانی علیه ایران اسلامی، تحریم، شرایط غیر ایدهآل اقتصادی، تصمیمهای خطا، ترور نخبگان و مردم و ... روبرو بوده و الان به وضعیت فعلی رسیده و لازم است که در پیمودن گام دوم با استفاده از تجربیات گذشته بهتر عمل کند تا به تعالی برسد(مقصد).
حالا علم و تولید علوم انسانی متعالی که مبتنی بر تعالیم دینی و نیازهای بومی ماست، کجای حرکت قرار دارد؟ علم و دین یا سیاست و اخلاق یا علم و نگاه آزادمنشانه و مستقل و غیرتقلیدی به علم، هم محرک افراد جامعه است و هم تسریع و تسهیل کننده حرکت ملت مسلمان و انقلابی ایران برای پیمودن گام دوم و گامهای بعدی انقلاب هست.
پس علم حداقل دو کارکرد دارد: کارکرد اولش این است که مثل چراغ عمل میکند و فضا را برای حرکت روشن میکند. و کارکرد دوم که مهتر از کارکرد اول است این است که علم، عامل سکون و حرکت است و نقش بنزین را ایفا میکند، یعنی اگر علم نداشتید، نمیتوانید حرکت کنید و دیگران باید شما را به اصطلاح بوکسل کنند و از اینجاست که استقلال یک کشور با توقف علمی به خطر میافتد. به همین جهت در بیانیه گام دوم از علم، چه علم تجربی و چه علم انسانی بهعنوان آشکارترین وسیلهی عزّت و قدرت کشور و چهره دیگر توانایی تعبیر شده است. حالا اگر علم تقلیدی باشد، مبتنی بر نیازهای ما نباشد، مبتنی بر مبانی الهی و دینی و ظرفیت انقلاب اسلامی نباشد، بهعنوان مانع حرکت عمل میکند و باعث کندی حرکت جامعه میشود و حتی ممکن است که جهت حرکت را هم تغییر بدهد و باعث انحراف مسیر شود.
در همین زمینه اقدامی که اندیشمندان رشتههای مختلف علوم بهویژه علوم انسانی میتوانند درراستای بهبود و پیشرفت کشور در مسیر تعالی علمی انجام دهند این است که باید توجه داشته باشند که کسی با ترجمه آثار متفکران خارجی مشکلی ندارد، اما بحث اینجاست که چرا این کتاب ترجمه میشود، و کدام مسئله و نیاز ما را حل میکند، باید به این پرسشها پاسخ داد. نکته بعد این است که باید کتابهایی که ترجمه میشوند، نقد و بررسی شوند و بهصورت تقلیدی پذیرفته نشوند.
در واقع سخن این است که تقلید حرکت ما را کند میکند. فهم عمیق و دقیق از اندوختههای مثبت دیگران با تقلید تفاوت دارد. باید اندوختههای دیگران را به اندوختههای خود اضافه کنیم، نه اینکه از یک طرف استقلال علمی خودمان را کنار بگذاریم، و از طرف دیگر معارف اصیل و علمی خودمان را هم سانسور کنیم و صرفاً سخن دیگران را تکرار کنیم.
بیانیه دوم در واقع این نگاه را مردود میداند. بنابراین اینطور بهنظر میرسد که تلاش برای کسب و تقویت استقلال علمی با مناقشه و سؤال در متون ترجمه ای اولین قدمی است که هر اندیشمند و دانشجویی باید به سمت آن حرکت کند. پس سنجش نقاط قوت و منفی این متون قدم اول است و در گام دوم باید بر اساس قرآن علوم را تولید و بازتولید کرد و تلاش کرد تا چراغ قرآن بالای سر علوم قرار بگیرد و آنها را روشن کند./918/ت303/س
رضا لک زایی