مسأله ما و دختران اینستاگرامی
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | نظر وارده
به نظرم باید به طور جدی نسبت خود را با بسیاری از مفاهیم امروزی مشخص کنیم. مایل نیستم که بخشی از نزاع لایتناهی سنت _ تجدد باشم اما عقیده ام بر آن است که مظاهر تجدد، بیش از آموزههای دینی در انسان مسلمان ایرانی جلوهگر است.
کمتر از یکماه قبل برنامه اینستاگرام را نصب کردم و به طور ناشناس، دختران مذهبی که با عناوین گوناگون، فالورهای بسیار بالایی را داشتند، دنبال کردم.
در تمام دختران مذهبی عضو اینستاگرام یک چیز به وضوح مشهود بود: «تضاد میان بایستههای اینستاگرام با هنجارهای درونی شده مذهبی» توضیح آنکه:
شبکه اینستاگرام بر پایه یک «محرک _ پاسخ» برنامهریزی شده است بدین معنا که شما با دریافت لایکهای بیشتر (محرک)، کنشی (پاسخ) مبتنی بر خواستههای مورد نظر مخاطبان خود انجام میدهید. هرچند ممکن است که در وهله نخست تایید یا رد و یا تعداد لایکها برای شما اهمیتی نداشته باشد اما رفتهرفته با شرطیشدن ذهن از سوی مخاطبان، حس تاییدطلبی در فرد برانگیخته میشود به گونهای که تعداد مخاطبان و میزان لایکها دارای اهمیت میشود.
ماجرای دختران مذهبی اینستاگرام برایم جالب است. دخترانی که با عناوینی نظیر مدافع چادر مادرم زهرا، عاشق کربلا، فدایی چادر، و نظایر آن، تعداد قابل توجهی از مخاطبان را به سوی صفحه خود جذب میکنند. سوال آنجاست که «اشکال این امر کجاست؟»
دختران مذهبی، با یک تعارض میان خودنمایی، تبرّج، تایید و دریافت تمجید مخاطبان و میان آموزههایی که با آن بزرگ شدهاند دست و پنجه نرم میکنند؛ از سویی متمایلند که مانند دیگر دختران غیرمذهبی، زیباییهای خود را در ویترین بگذارند و از سوی دیگر، به دلیل آنکه این رفتار با هنجارهای پذیرفته شدهی آنان در تنافی است، دچار عذاب وجدان میشوند. بنابراین دختران مذهبی با گذاشتن تصاویری از خود که صورتشان پوشیده است (به صورت نیمرخ، تصویر از پشتسر، گرفتن گل به روی صورت و مانند آن) به همراه کپشن مذهبی، عملا خود را از زیر بار فشار روانی برخاسته از تعارض رهایی میدهند. هم حس خودنمایی را در خود ارضا کردند و هم با عذاب وجدان کنار آمدهاند. به زبان فرویدی:
"اید" خواستار ارضای تمام و کمال نیازهای خود است و این نیازها را به ایگو تحمیل میکند. سوپرایگو نیز که مسول بخش هنجارهای روانی است، در برابر خواستههای اید، قد علم کرده و ایگو را به شدت تحت فشار قرار میدهد. ایگو در یک تعارض قرار میگیرد: هم از سوی اید و هم از سوی سوپرایگو و طبیعی است که استمرار این وضعیت اضطراب، تشویش و پریشانی را به همراه دارد، ایگو برای حل این تضاد روانی، با تغییر شکل درخواستهای اید، آنها را با اصول و قواعد سوپرایگو سازگار میسازد و به کاهش تنش و اضطراب روانی کمک میکند.
با آنکه در تحلیل یک پدیده قضاوت را باید به جانبی نهاد؛ لکن من به شخصه حضور اینستاگرامی دختران مذهبی را خطرناک تر از دختران غیر مذهبی می دانم. عیب دختران مذهبی آن است که خود را در پشت نقابها پنهان ساخته و با دیده ملامت به دختران غیرمذهبی مینگرند با آنکه گناه آنها به مراتب بیش از دختران غیرمذهبی است. دختران مذهبی اینستاگرامی شاید دستخوش یک دورویی شدهاند و حاضر نیستند که از این امر چشم پوشی کنند.
اگر تنها پوشش کسی را تغییر دادیم و چادر بر سرش انداختیم بدون آنکه بینش و نگرشش را تغییر دهیم، باید منتظر تغییر رویهاش در محیطهای مختلف باشیم، مانند آهن تفتیدهای که در محیط کوره گرم میشود و در محیطی دیگر سرد.
به گفته استاد عین.صاد:
«حجاب؛ يعنى...دقّت در برخورد، كه آلوده نشوى و آلوده نسازى؛ كه اسير نشوى و اسير ننمايى. حجاب، فقط اين نيست كه زن خود را بپوشاند؛ كه زن و مرد، هر دو بايد در اين دنيايى كه راه است و ميدان حركت است و كلاس و كوره است؛ سنگ راه نباشند و ديگران را در خود اسير نسازند و چشمها و دلها را نگه ندارند و در دنيا نمانند ...»/918/ی703/س
موضوع و چالشی به این اهمیت و فراگیری را با یک یاداشت کوتاه و فشرده و به عبارتی ساندویچی نمی توان تبیین و بررسی کرد ای کاش یا ورود نمی کردید و یا حداقل دقیق تر و کامل بررسی می کردید
استفاده ابزاری از حجاب در اینستاگرام
. هم برای کسی که جلوی دوربین مینشیند و کاکتوس میخورد جا هست و هم برای آن کسانی که میخواهند احوال زندگی روزمرۀ خود را با دوستانشان به اشتراک بگذارند