۰۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۷
کد خبر: ۶۱۴۵۴۹
یادداشت؛

تعارض مظاهر دینداری و ناهنجاری‌ها

تعارض مظاهر دینداری و ناهنجاری‌ها
آیا کسانی که به خاطر وجود برخی مفاسد اقتصادی، برخورد با بدحجابی را غیر موجه می‌دانند قبول می‌کنند از این پس در مقابل سارقان خودرو، املاک و سارقان جزء، اقدامی صورت نگیرد؟

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از مسائلی که پس از ورود تفکرات اومانیستی، لیبرالیستی و پست مدرن در جوامع دین مدار بروز و ظهور پیدا کرد تعارض بین مظاهر دینداری با ناهنجاری‌های اجتماعی است. در ساحت اجتماعی این تعارض‌ها بیشتر ظهور پیدا کرد و مفاهیمی همچون پوشش، روابط آزاد و... مورد تعارض قرار گرفت.

در کشور ما ایران نیز از دهه هشتاد و با بروز تفکرات غیر دینی و سکولار مآبانه، حضور دین در حوزه فردی خلاصه شد و دینداری هر کس به خود او واگذار شد. ضرب المثل‌های اشتباه در زبان برخی مردمان رواج پیدا کرد که اگر دو دست داری کلاه خود نگه دار! و برخی روشنفکرنمایان مظاهر اجتماعی دینداری را ریا کاری، دخالت در حریم خصوصی افراد و مخالف آزادی افراد دانستند. متاسفانه درهمین راستا و با برداشت ناصواب از دین، مقایسه بین عدم رعایت حجاب، دروغ نگفتن، غیبت نکردن و دیگر مفاهیم اخلاقی انجام پذیرفت و چنین وانمود شد که رعایت مفاهیم اخلاقی از رعایت حجاب مهمتر است و بار‌ها گفته شد که درست است فلان شخص حجاب ندارد، ولی دروغ نمی‌گوید، غیبت نمی‌کند و...

به عبارت دیگر دو گانه‌ای موهوم ساخته شد که کسانی که حجاب دارند یا مردانی که محاسن دارند مبتلا به دروغ و غیبت و... هستند، ولی کسانی که به حجاب اهمیت نمی‌دهند و مردانی که محاسن ندراند قدیسان اخلاق‎مدار هستند. البته در این که برخی با حجابان و صاحبان محاسن مرتکب دروغ، غیبت و سایر رذایل اخلاقی می‌شوند تردیدی نیست لکن مغالطه سخن فوق در این است که عدم رعایت حجاب عامل رعایت اخلاقیات قلمداد شده است همچنین همه کسانی که به رعایت حجاب پایبند نیستند عاری از هرگونه عیب و نقص و گناه معرفی شده‌اند!

در همین راستا کم کم تعارضات بین دین‌مداران و کسانی که به مظاهر دینداری چندان اهمیتی نمی‌دادند در صحنه اجتماع بروز پیدا کرد و بیشتر و بیشتر شد. در دهه‌های هشتاد بهانه این بود که به آمربه معروف و ناهی از منکر گفته می‌شد: به شما ارتباطی ندارد! مساله شخصی است! برو خودت را اصلاح کن.

اما پس از مدتی و با بروز برخی پرونده‌های مفاسد اقتصادی بهانه‌ای جدید به دست این گروه افتاد و در قبال آمران به معروف علاوه بر سخنان تکراری قدیمی، این بار گفته می‌شود بروید دزد‌ها را بگیرید! علاوه بر این جملات، برخورد‌های بسیار تند و خشونت‌آمیز و ضرب و جرح و قتل آمران به معروف و ناهیان از منکر نیز به وقوع پیوست.

در کنار این برخورد‌های عمومی، عقبه فکری این جریان نیز ازفعالیت بازننشسته و به تئوری پردازی در این باره مشغول شدند. ابتدا با طرح این موضوع که حجاب فقط چادر نیست، مانتو را نیز در زمره حجاب قلمداد کردند هرچند اصل مدعا درست است لکن ترویج مانتو برای مانتو نبود بلکه به این منظور بود که کم کم و قدم به قدم اصل حجاب مورد تشکیک قرار گیرد و سخنان این طیف در این سال‌ها فراوان است تا جایی که مصداق حجاب را به هر زمان وابسته دانسته و عرف هر زمان را در تعیین مصداق حجاب تعیین کننده نامیدند. برخی ناآشنایان به موازین اسلامی نیز وارد تشکیک به ظاهر علمی در اصل حجاب شدند تا جایی که یک بازنشسته نظامی دست به تالیف کتابی با عنوان حجاب در عصر پیامبر (ص) زد. (ر. ک: ترکاشوند، حجاب شرعی در عصر پیامبر)

در همین راستا یکی دیگر از سخنان مشهور شده بین مردم آن است که «قلبت پاک باشد! عمل مهم نیست». با این سخن بسیاری از منکرات بروز و ظهور پیدا کرد و تنها با همین سخن همه آن‌ها توجیه شد! این در حالی است که اگر تنها پاکی قلب ملاک باشد و عمل به دستورات شرعی اهمیتی نداشته باشد در اینصورت باید گفت پیامبر اکرم و اهل بیت (ع) که پاک‌ترین قلب‌ها را داشتند نباید به انجام اعمال و مناسک چندان اهمیتی قائل می‌شدند در حالی که بر عکس، بیشترین اهتمام به انجام اعمال و مناسک از سوی این بزرگواران صورت پذیرفته است.

به هر روی جمعی از باور‌های عامیانه و گفته‌های به ظاهر متخصصانه عامل آن شد تا شاهد تعارض بین دین‎مداران و کسانی که به مظاهر دینداری چندان اهمیتی نمی‌دادند باشیم و دین از منظر این گروه تنها در حد یک سلسله اعمال اخلاقی انسان دوستانه، محبت آمیز و... خلاصه می‌شود.

در سال‌های اخیر نیز به بهانه حس «حیوان دوستی» و «محبت به حیوانات»، نگهداری حیواناتی همچون سگ مورد تبلیغ و ترویج قرار گرفت و در نجاست آن تردید‌هایی وارد شده و نجاست آن دور از منطق و عقل و محبت جلوه داده شد. همچنین چنین شبهه شد که نجاست سگ در قرآن نیامده است و فقط در احادیث آمده است، پس قطعی نیست! این در حالی است که تنها منبع برای استنباط حکم شرعی، «قرآن» نیست بلکه روایات و احادیث که زیرمجموعه سنت قرار می‌گیرد از مهمترین منابع استنباط حکم شرعی است و در خصوص نجاست سگ روایات متواتر و فراوانی وجود دارد که نجس بودن آن را مورد اتفاق و اجماع فقیهان در طول تاریخ قرار داده است.

اما برای حل این تعارضات چه باید کرد؟ ابتدا باید ریشه این تعارضات را به خوبی مورد شناسایی قرار داد. ریشه برخی از این تعارضات همان سخنان عامیانه، همچنین سخنان  به ظاهر متخصصانه است که به برخی از آن‌ها اشاره شد و باید پاسخ‌های منطقی و دقیق به این سنخ سخنان بیان شود.

برخی از این تعارضات نیز از اظهارنظر‌های برخی روحانیون منسوب به جریانی خاص نشات می‌گیرد که «دین اخلاقی»، آزادی (با قرائت خاص) و نوعی تساهل و تسامح را ترویج و تبلیغ می‌نمایند و معتقدند نباید به ظواهر مردم کاری داشت و در مورد افعال اجتماعی آن‌ها نباید سخت‌گیری کرد.  

همچنین عملکرد نامناسب اقتصادی دولت‌ها در برخی مقاطع خاص و بروز برخی موارد فساد و... و عدم تفکیک بین «مسلمان» و «اسلام» سبب شده است این رفتار‌های ناصواب به نام دین تلقی شود و نسبت به دین و مناسک دینی بدبینی و سستی بروز نماید.

آخرین عامل نیز داده‌های ناصواب و اشتباهی است که به صورت روزانه با حجم بسیار بالا در شبکه‌های اجتماعی، ماهواره‌ای و... در حال توزیع و گسترش است.

در این راستا چند راهکار باید مد نظر قرار گیرد:

۱. تبیین مبانی عقلی و نقلی فریضه امربه معروف و نهی از منکر.

۲. تبیین ناروایی سخنان عامیانه و به ظاهر متخصصانه که تبدیل به باور‌های عمومی و خصوصی شده است.

۳. تبیین مبانی عقلی و نقلی اندیشه حضور حداکثری دین در ساحت‌های مختلف زندگی.

۴. تبیین تفکیک بین اعمال مسلمانان (اعم از مسئول و غیر مسئول) با اصل اسلام.

۵. تبیین مبانی عقلی و نقلی قانون مداری.

۶. تبیین مبانی عقلی و نقلی احکام دین مبین اسلام.

۷. تبیین آثار مخرب عدم رعایت مظاهر اجتماعی دینداری.

اما پس از همه این راهکارها، راهکار «قانونی» نیز نباید فراموش شود. به هر روی هر جامعه‌ای با عنایت به هنجار‌های پذیرفته شده خود اقدام به وضع قوانین می‌نماید. جامعه اسلامی ایران نیز که اکثریت قریب به اتفاق آن را مسلمانان تشکیل می‌دهند و بر اساس مواد مختلف قانون اساسی قوانین کشور باید با موازین اسلامی مطابقت داشته باشد از این رو باید هنجارشکنی در خصوص مظاهر دینداری جرم انگاری شود و با هنجارشکنان برخورد قانونی شود.

در پایان به این جمله که این روز‌ها بسیار شنیده می‌شود که: «به جای برخورد با بی‌حجابان، دزد‌ها را بگیرید» پاسخی کوتاه بیان می‌کنیم:

انجام یک تخلف نباید بهانه و توجیهی برای انجام تخلفی دیگر باشد. زیرا در اینصورت دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و هر مجرم خود را به خاطر ارتکاب جرم از سوی دیگر مجرمین تبرئه می‌کند. مضافا بر اینکه هم عدم رعایت حجاب از نظر اسلام و قوانین ایران گناه و جرم است و هم دزدی و سرقت در هر سطحی که باشد گناه و جرم است و بر خلاف تصور برخی افراد، عدم رعایت حجاب و بی‎بند و باری آثار مخرب فراوانی بر افراد و خانواده‌ها دارد و تنها جنبه فردی ندارد.

آیا کسانی که سخن فوق را بیان می‌کنند و به خاطر وجود برخی مفاسد اقتصادی، برخورد با بدحجابی را غیر موجه می‌دانند حاضر هستند که از این پس در مقابل سارقان خودرو، املاک و سارقان جزء، اقدامی صورت نگیرد و در مقابل آن‌ها گفته شود: «به جای برخورد با دزدان خودرو و... با دزدان دانه درشت برخورد شود!» هرگز این افراد چنین سخنی را نمی‌پذیرند، زیرا هم باید با دزدان خرده پا برخورد کرد و هم دزدان دانه درشت و نمی‌شود به بهانه برخورد با دانه درشتان، خرده پا‌ها را نادیده گرفت.

امید است با واقع بینی بیشتر و کنار گذاشتن توجیهات سست بنیان همگی به عمل به دستورات دینی  به صورت یک پکیچ کامل که شامل سه حوزه: احکام، اخلاق و اعتقادات روی آوریم و شخص بد حجاب اشتباه خود را بپذیرد و دروغ گو، غیبت کننده و... نیز اشتباه خود را بپذیرند و در صدد اصلاح برآیند./918/ی701/س

حسین عندلیب

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
محمد علی ساعدی
Iran, Islamic Republic of
۰۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۱
بسیار جالب و دقیق بود
1
0