کدام "هیأت" افسردگی می آورد؟
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، شیوه کهنهای در میان سیاستمداران رایج است که ابتدا حرفهایی را میزنند و زمانی که افکار عمومی به این سخنان واکنش منفی نشان داد و به نوعی شاخص محبوبیتشان به خطر افتاد با یک جمله "منظورم این نبود" ماجرا را ماست مالی کرده و قضیه را جمع میکنند و اگر ماجرا جمع نشد با یک عذرخواهی تلاش میکنند تا ورق را برگردانده به یک چهره مردمی و دغدغهمند تبدیل شوند و این تهدید را به فرصت تبدیل نمایند.
آخرین موردی که البته تا لحظه نگارش این یاداشت از این شیوه کهنه استفاده شده است اظهارات موهنی است که از طرف وزیر بهداشت در خصوص عزاداری و گریه بر اهلبیت(ع) و تاثیر آن بر نشاط اجتماعی مطرح شده است؛ وی در اظهار نظری گفته:
«بحث سلامت روان موضوعی بسیار مهم است که باید به طور جدی به آن بپردازیم. این موضوع مشارکت بین بخشی میطلبد. ما ۱۴ تولد در شیعه داریم با ۱۳ وفات، اما همیشه دلمان میخواهد گریه کنیم و ضجه بزنیم. باید این فضای غم انگیز را شکست و آن را تعدیل و تلطیف کرد. این افسردگی عامل خودکشی و بسیاری از خشونتهای اجتماعی است. باید روانهای پریشان را دریابیم.»
البته اینگونه اظهار نظرها از طرف شخصیتهای مطرح و غیر مطرح همه ساله در ایام نزدیک به محرم سابقه چندین ساله دارد و چیز تازهای نیست ولی باید با دقت و توجه به واقعیتهای بیرونی، این اظهار نظرها را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد.
انگیزه
اولین نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که انگیزه واقعی و پشت پرده این اظهار نظرها چیست؟ آیا امکان دارد شخصی در جایگاه وزارت، بدون دقت در مورد پیامد سخنان خود در موضوعی که از حساسیت اعتقادی بالایی برای جامعه ایران برخوردار است به اینگونه اظهار نظرها بپردازد؟!
انگیزه واقعی جناب وزیر از بیان اینگونه کلمات را خود ایشان باید در محکمه الهی بیان بفرمایند؛ اما تحلیلهایی که از کنار هم چیدن مشی دولت و واقعیتهای بیرونی به آن میرسیم گزینههای خطرناکی را در مقابل ما میگذارد که امیدواریم گزینههایی که مطرح میکنیم به هیچ وجه جزء انگیزههای آقای نمکی برای ایراد چنین سخنانی نباشد.
گزینه اول مشی جنجال محور دولت:
همانگونه که بر عموم ملت ایران عیان است دولت تدبیر و امید در طول عمر شش ساله خود در برهههای حساس، به ایجاد تنشهای پوششی برای سرپوش گذاشتن بر ناکارامدیها و نیز پیشبرد اهداف کدخداپسندانه خود کرده است؛ به عنوان مثال در اوایل دولت تدبیر و امید در جریان امضای قرارداد ژنو دولتی که کابینهاش سالها در راس امور بوده و به راحتی میتواند از روی تجربه تبعات اجتماعی هر حرکتی را بفهمد، اقدام به دادن سبد کالا به شیوهای کاملا نامتعارف نمود تا زمانی که دعوا بر سر سبد کالاست چوب حراج به دستاوردهای هستهای ایران بزند و این روش تا به امروز ادامه پیدا کرده؛ خدا کند که اینگونه نباشد ولی با توجه به مشی دولت تدبیر امید ایذائی بودن اظهار نظرهایی از این دست به ذهن متبادر است مخصوصا زمانی که حرف از گم شدن یک میلیارد یورو از دارائیهای کشور در میان است.
گزینه دوم خوش رقصی برای کنوانسیونهای جهانی
یکی دیگر از دلایلی که میتواند پایه بسیاری از این اظهار نظرها توسط مسئولین دولتی باشد این است که بر اساس گزارش جهانی شادی که هر ساله سازمان ملل آن را منتشر میکند، معیارهایی به عنوان مؤلفههای شادی جامعه مشخص شده است که با فرهنگ، آداب، رسوم و اعتقادات بومی ایران اسلامی همخوانی ندارد و همین امر باعث شده است تا در اینگونه گزارشات ایران به عنوان کشوری غمگین معرفی شود و از طرفی برخی از مسئولین با توجه به الگوگیری از غرب و نیز اهمیت بالای کنوانسیونها و گزارشات بینالمللی در نظر آنها، تلاش میکنند تا از کارناوال شادی با معیارهای جهانی عقب نمانند و به نوعی به یکسانسازی فرهنگ جهانی کمک کنند. البته در ایام انتخابات نیز شاهد اظهار نظرهای خاص در خصوص شادی توسط رئیس دولت تدبیر و امید بودیم که آن روزها حمل بر تلاش برای سنگینتر کردن سبد رای کردیم ولی واقعیت این است که جریان غربزده و یا به تعبیر رهبری همان تقی زادهها در صدد ایجاد تغیرات فرهنگی بنیادین در ایران هستند.
معیار سنجش
نکته دومی که باید در تحلیل اظهار نظر وزیر محترم مورد بررسی قرار بگیرد این است که ایشان با کدامین شاقول و تراز به این نتیجه رسیدهاند که گریه بر اهلبیت(ع) عامل افسردگی و خودکشی است و نتیجه کدام پایش، ایشان را به این نتیجه رسانده است. کافی بود به جای اظهار نظر فاقد معیار، سرچ سادهای در اینترنت میکردند تا به نتایج بهتری دست پیدا کنند.
جای سوال است که آیا به نظر ایشان کسانی مانند صادق هدایت نویسنده نهیلیست، رضا کمال نویسنده و مترجم، هما دارابی روانپزشک و از همکاران وزیر محترم، عباس نعلبندان نمایشنامه نویس، محمد ولی خان تنکابنی نخست وزیر سه دوره ایران، غزاله علیزاده رمان نویس و یا در آنور آبیها مرلین مونرو بازیگر، رابین ویلیامز بازیگر و برنده اسکار، کرت کوبین موسیقیدان امریکایی، الکساندر مککویین طراح مد و لباس، لوسی گوردون مدلینگ و هنرپیشه انگلیسی و دها و صدها نفر از همین دست افراد به خاطر گریه بر اهلبیت(ع) دست به خودکشی زدهاند؟!
از اینها که بگذریم جناب وزیر آیا میتوانند لیستی از وعاظ، مادحین، میاندارها و سینهزنهایی که به خاطر گریه بر اهلبیت(ع) افسرده شده و دست به خودکشی زدهاند به رسانهها ارائه بدهند تا مدل پایش و نتیجه رصد ایشان که منجر به بیان چنین سخنانی شده است بر همگان معلوم شود.
جناب وزیر کافی است سری به زندگی بزرگان دینی و پیرغلامهایی که عمری خود را ملزم به عزاداری میدیدند بزنند تا ببینند که آیا گردی از افسردگی در وجود آنها وجود دارد یا خیر! اگر پایش اینچنینی برای ایشان سخت است کافی است تا به خود زحمت داده و در ایام اربعین تا کربلا نه فقط تا مهران بیایند و معنی واقعی شور و نشاط را به چشمان خود ببینند. اینگونه نظر و آمار دادنها حاصل همان نظرسنجیهای از داخل ماشین با شیشههای دودی است.
عامل اصلی افسردگی
اکنون که تراز جناب وزیر برای فهم علت افسردگی نتیجههای خلاف واقع را به ایشان نشان میدهد بهتر است برای درک واقعیت ساعاتی را به میان مردم کوچه و بازار بیایند و فقط از آنها یک سوال را بپرسند؛ از مردم بپرسید عامل افسردگی و ناراحتیهای شما کدام هیأت است هیأت دولتی که توان اداره قیمت سیب زمینی و پیاز را ندارد و یا هیأت عزاداری امام حسین(ع) که به غیر از برکات معنوی و شادی افزایی در جامعه سالانه میلیونها پرس غذا را در میان فقرا توزیع میکند؟! پاسخ این نظرسنجی و پایش میتواند برای شما جالب و راهگشا باشد.
البته وزیر محترم اقدام به عذرخواهی کردهاند و این خود جای سپاس دارد؛ اما برای نگارنده قابل درک نیست که کسی در جایگاه وزارت چگونه میتواند اشتباه فاحشی در این سطح انجام دهد؟ والله عالم بحقایق الامور/918/ی701/س
عبدالصالح شمس اللهی