سیاهنمایی آغازی بر سیاهبازی جدید
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا؛ سیاهبازی عنوانی شناخته شده در ادبیات نمایشی ایران است. نوعی نمایش زنده که شاید نسل پیشین تئاتر در ایران هنوز با آن انس داشته باشند. این نمایش میدانی، پیش از پیدایش و گسترش سینما، تلویزیون و سالنهای مدرن تئاتر، از محبوبیت مناسبی برخوردار بوده و در کنار انتقال مفاهیم مختلف، اسباب سرگرمی مردم را فراهم میکرد.
بازیگران این نوع نمایش، تنها شخصیتی بودند که بر روی صحنه نقش بازی میکردند و در حافظه تاریخی ایران، نقش چندانی نداشتند. در دوران معاصر نیز بازیگران و هنرمندان رشتههای مختلف این مرزبندی را حفظ کرده و معمولاً شخصیتی غیر از تولیدات هنری آنها در ذهن مردم وجود نداشت.
فضای مجازی نقش سلبریتیها را پررنگ کرد
اما حضور پررنگ رسانه و فضای مجازی در جامعه کمی فضا را متفاوت نموده و برخی از این افراد که بهعنوان سلبریتی شناخته میشوند، افزون بر ایجاد فضای سرگرمی برای مردم، در صحنههای مهم و اثرگذار اجتماعی مانند انتخابات و حوادث اجتماعی نقشآفرینی میکنند.
نکته مهم این است که همه افراد یک جامعه میتوانند نظر شخصی هم داشته باشند، اما توجه به تخصص و رعایت الزامات زمانی و مکانی برای اظهار این نظرات، بسیار با اهمیت است. در دهه 90 این اظهارنظرها به اوج رسیده و سلبریتیها تقریباً در همه موضوعات مداخله کرده و در موارد متعدد، امنیت روانی جامعه را به خطر میانداختند.
ورود سلبریتیها به سیاست
اوج ورود سلبریتیها در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بود که با حضور پر شور و پررنگ خود، آرای خاکستری را به سمت یک کاندیدای خاص سوق دادند. صحت و یا عدم صحت انتخاب، به خود افراد ارتباط دارد و شاید برخی بر اساس شعارها و یا به امید گشایشهایی مانند ورود هواپیماهای جدید به کشور، آزادی تبادلات ارزی و ... به سمتی متمایل شده باشند.
در انتخابات، رأی و انتخاب هر شخصی باید محترم باشد و کسی نمیتواند افراد را، تنها به خاطر رأی مخالف، سرزنش کند. آنچه میتواند مورد سؤال باشد این است که برخی از این سلبریتیها با جسارت و شجاعت غیرقابل وصف، رأی خود را علنی کرده و با استفاده از بستر شهرت و محبوبیّت، مردم را به سمتی تشویق کردند. شاید هیچگاه تصور هم نمیکردند که اگر روزی، اشتباه آنان در این انتخاب، آشکار و هویدا شود، در پاسخ به رأیدهندگانی که از روی علاقه به آنها، انتخاب اشتباهی کردهاند، چه باید گفت؟
از زیر بار مسئولیت به درآمدند
پس از گذشت اندک زمانی، امیدها به خارج از کشور قطع شده و مشکلات اقتصادی جامعه را فراگرفته است. بخش عمدهای از این مشکلات، ناشی از بیتدبیری دولت منتخبی است که سلبریتیها به عیان از آن حمایت کردند. افزایش این فشارها بر مردم در دیماه 98 آنچنان شد که منجر به اعتراضات خیابانی در برخی نقاط کشور شد.
البته بازهم دشمنان و سوءاستفادهگران، نگذاشتند صدای مردم توسط دولت منتخبِ سلبریتیها شنیده شود و صحنه را از اعتراض مسالمتآمیز به میدان جنگ تبدیل و مشکلات مردم را دو چندان کردند.
پس از آرامش فضای کشور ناگهان، برخی سلبریتیها، خود را مرجع ضمیر کردند و با انتشار بیانیهای با عنوان «صدای آبان 98» توجه همگان را به خود جلب کردند. در این شلوغیهای اقتصادی و امنیتی، مردم فراموش کرده بودند که بخشی از تبلیغات انتخابات 96 و تکرار انتخاب سال 92 را، همین افراد بر دوش کشیده بودند.
سیاهنمایی در دستور کار سلبریتیها
در این بیانیه که با تصویری سیاه از نقشه ایران همراه بود، متنی سراسر سیاه بهعنوان صدای مردم در اعتراضات آبان ماه منتشر شد. بهجای ارائه هنر سیاهبازی و ایجاد فضای بانشاط برای جامعه، سیاه نمایی را در دستور کار قرار دادند. تلاش بینالمللی هم از این فرار به جلو، حمایت کرده تا جایی که در سایت «ویکی پدیا» صفحهای با این عنوان ایجاد شد.
فارغ از نکات متنی مانند استفاده از عنوان «بیتدبیری» و «ناکارآمدی» در این متن، سؤال اصلی این است که تا چه زمانی برخی از هنرمندان و بازیگران میخواهند با زندگی و سرنوشت مردم، هنرمندانه بازی کنند و همچنان در ذهن مردم محبوب بمانند و نقش آنان در برخی از مشکلات امروز جامعه، سانسور شود؟ /882/ 702/
محمد جواد حسنی