۱۰ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۴
کد خبر: ۶۳۲۷۶۵
افروغ:

بی‌اخلاقی از صاحبان قدرت به گفت‌وگوهای مردم رخنه می‌کند

بی‌اخلاقی از صاحبان قدرت به گفت‌وگوهای مردم رخنه می‌کند
عماد افروغ با تأکید بر اینکه فضا‌های حقیقی و مجازی از هم جدا نیستند، علت رواج بی‌اخلاقی‌ها را عدم پای‌بندی صاحبان قدرت به اصول اخلاقی دانست و گفت: دولتمردان ما به راحتی دروغ می‌گویند و متأسفانه، زمینه مستعدی برای دروغگویی‌شان فراهم است.

به گزارش خبرگزاري رسا، گاهی سرریز عصبانیت‌ها و هتاکی‌ها در دنیای واقعی ناشی از رخدادهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در فضای مجازی و در قالب ادبیات کامنتی بروز می‌کند. درباره علل و ریشه آن کارشناسان معتقدند، مخاطبان فضای مجازی چون دارای هویت ناشناخته هستند و خیالشان از این بابت راحت است، هر آنچه دلشان می‌خواهد به عنوان نظر ثبت می‌کنند.

برای پیگیری این موضوع با عماد افروغ استاد دانشگاه و نماینده ادوار مجلس گفت‌وگو کردیم. کسی که او را بیش‌تر به عنوان چهره سیاسی می‌شناسیم. افروغ در این مصاحبه از نقش ابزار قدرت برای ترویج و شیوع پرخاشگری‌ها و هتاکی‌ها در فضای حقیقی و مجازی سخن به میان آورده و به تحلیل «علت» و «دلیل» رواج عصبانیت‌ها به عنوان یک جامعه‌شناس پرداخته است.

عماد افروغ هر چند مدت کوتاهی در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم حضور داشت وحتی بر اساس دغدغه فرهنگی‌اش رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شد، اما می‌توان او را به عنوان جامعه‌شناس، پژوهشگر و کارشناسی دقیق در قاب انقلاب اسلامی گنجاند. او یکی از چالش‌های انقلاب اسلامی ایران را مواجهه روشنفکران سکولار و پیرو میشل فوکو و مارتین هایدگر با انقلاب می‌داند.

افروغ دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه تربیت مدرس در سال 1376 دریافت کرد و در سال 1373 به عنوان دانشجوی نمونه کشور در مقطع دکتری شناخته شد. کتاب‌هایی چون «فضا و نابرابری اجتماعی»، «ایجاد فضای نابرابری‌های اجتماعی»، «هویت ایرانی»، «فرهنگ‌شناسی و حقوق فرهنگی»، «چشم‌اندازی نظری به تحلیل طبقاتی و توسعه»، «چالش‌های کنونی ایرانی»، «اسلام و جهانی شدن» و غیره را به رشته تحریر در آورده است.

در سوابق اجرایی وی مسئولیت‌هایی چون مدیر گروه اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، مدیر کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس، مسئول گروه سیاست داخلی کمیسیون داخلی، دفاعی و امنیتی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیر گروه فرهنگ، هنر و تاریخ شبکه یک صداوسیما، تدریس در دانشگاه‌های مختلف، دبیر و مسئول کمیته علمی همایش‌های روشنفکری در ایران و موازین توسعه و ضد توسعه فرهنگی کلان شهر تهران دیده می‌شود.

مشروح این گفت‌وگو را بخوانید:

بی‌اخلاقی‌ها فقط مربوط به مردم نمی‌شود

چرا در فضای مجازی به خصوص در ادبیات کامنتی شاهد افول اخلاق هستیم؟ در این فضا استفاده از ادبیات نامتعارف و دور از شأن و تمسخر دیگران به وفور دیده می‌شود. برداشت شما به عنوان یک جامعه‌شناس چیست؟

متاسفانه این فقط مربوط به مردم نمی‌شود. ما اگر به تقسیم‌بندی نظری و عملی عادت کنیم و همه پدیده‌ها را منظومه‌ای و دیالکتیک ببینیم، نباید اینها را منفرد دید و یک راست سراغ مردم رفت که شما مثلاً فرهنگ ناموجه، عقب‌افتاده و غلط دارید. در این زمینه یک عده به اصطلاح نگاه فرهنگ‌گرا دارند. من مخالف نگاه فرهنگی نیستم؛ اما معتقدم حتی همین وزنی هم که شما دارید به فرهنگ می‌دهید، باید این را در یک رویکرد منظومه‌ای بگذارید.

ببینید چه عواملی روی فرهنگ اثر می‌گذارد؛ یعنی باز آن را هم به عنوان یک امر منزوی و ایزوله‌شده نباید بررسی کرد. این اشتباه است. معتقد هستم که به رغم اینکه فرهنگ می‌تواند حتی نقش علمی داشته باشد، اما بی‌ارتباط با ساختارهای سیاسی و اقتصادی نمی‌تواند نقش‌آفرینی کند. این رویکرد کاملاً جاافتاده‌ای است. حداقل از نظر بنده این‌طور است. حال، عده‌ای می‌گویند فرهنگ نقش علمی دارد و کاری هم به عواملی که می‌تواند روی فرهنگ اثر بگذارد، ندارند.

مردم ایران اعتمادشان را با قدرت دینی گره زده‌اند

در ارتباط با زمینه تاریخی ایران، معتقدم نمی‌توانیم از نقش قدرت سیاسی غافل شویم. اگر قدرتمندان، قدرت‌مردان و صاحبان قدرت ما اهل صدق و راستی و اخلاق باشند، این به مردم هم سرایت می‌‌‌کند. در واقع، اگر کسی این را با توجه به بافت جمهوری اسلامی و بافت ایدئولوژیک حکومت‌داری متوجه نشود، نمی‌تواند تحلیل خوبی به دست بیاورد. به هر حال مردم به نوعی اعتمادشان را با این قدرت دینی گره زدند. مگر اینکه شما ایدئولوژی دینی را حذف کنید و بگویید این انقلاب اصلاً انقلاب دینی نبوده! این انقلاب یک مدعیات اخلاقی و معنوی و دینی نداشت و مردم عقبه دینی نداشتند و مردم این انقلاب را نخواستند که این، خلاف واقع است.

دولتمردان ما به راحتی دروغ می‌گویند

در این شرایط جامعه، وقتی دولتمردان ما به راحتی دروغ می‌گویند و متأسفانه زمینه مستعدی برای دروغ‌گویی آن‌ها وجود دارد (چون خیلی راحت می‌توانند دروغ بگویند)، مردم هم به آن‌ها اعتماد دارند. تا بیایند متوجه شوند، کلی هزینه داده‌اند! البته از زمانی که دانشجوی جامعه‌شناسی بودم، با این رویکرد فرهنگی (توجه به مقوله فرهنگ، ذیل اثر موضوعات دیگر) آشنا بودم. اما هیچ‌گاه در تحلیل‌هایم با آن کنار نیامدم و همیشه منتقد آن بودم؛ یعنی از این بابت منتقد آن هستم که فرهنگ مهم است، عوامل فردی و اندیشه‌ای مهم هستند، اما نباید از عوامل دیگر غافل شویم؛ چرا که عوامل ساختاری خیلی موثر هستند.

اینکه نباید کسی به سران قوا چپ نگاه کند، اشتباه است

یعنی مطابق دیدگاه شما رواج بداخلاقی از سوی مسئولان عامل پرخاشگری‌ها و عصبانیت‌ها در فضای حقیقی و مجازی است؟

من معتقدم اگر زمانی شما شاهد این باشید که دولتمردان دروغ نمی‌گویند، بداخلاقی نمی‌کنند، آمار صحیح به مردم می‌دهند، قوه قضائیه هم به عنوان مدعی‌العموم اخلاقی وارد شود، با عنوان اینکه وظیفه‌ای دارد، این مدعی‌العموم اخلاقی هم منحصر به چند شخصیت و چند رئیس قوه نباشد، آنگاه باید توقع اصلاح داشت. به خاطر دارید قبلاً اعلام می‌کردند اگر ببینیم مثلاً نسبت به یکی از سران سه قوه بی‌حرمتی شده است، وارد می‌شویم! خب، این اشتباه است! شهروند، شهروند است دیگر! این اصلاً خودش یک امر کاملاً بداخلاقانه است. در حالی که همه حق اخلاقی دارند و به تبع آن، نظام یک وظیفه اخلاقی دارد.

راهکار ترقی اخلاق در ادبیات کامنتی

اگر دولتمردان ما دروغ نگویند، قوه قضائیه هم به عنوان مدعی‌العموم اخلاقی وارد شود، مطمئن باشید در نشر اخلاق موثر خواهد بود. دیگر فضای مجازی و حقیقی ندارد. در کنار آن، باید آموزش فردی هم بدهیم. این نکته خیلی حساس است. تحت هر شرایطی هر قدر هم فشار اقتصادی بالا باشد، هر قدر هم بداخلاقی دولتمردان ما وجود داشته باشد ـ اینها ممکن است علت بداخلاقی مردم باشد ـ اما دلیل نیستند.

البته ممکن است مردم تحت تأثیر دروغ‌پراکنی آن‌ها، به دروغ رو بیاورند و به اصطلاح پاتک بزنند، اما اینها دلیل نمی‌شود؛ یعنی همه عالم هم خراب شود، توجیه این نیست که شما هم خراب بشوید! شما هم باید روی عاملیت خودتان کار کنید، اینها توجیهی نیست که بتوانید مجوزی برای دروغ داشته باشید.

مگر قرار نیست من از آن‌ها الگو بگیرم؟

ما که در دنیای خیالی زندگی نمی‌کنیم. در دنیای واقعی زندگی می‌کنیم. می‌گوییم کلک زدند، سر من را شیره مالیدند، تدبیر به خرج می‌دهند، برای اینکه به منافع‌شان برسند! من احمق هستم؛ اگر تدبیر به خرج ندهم. این در ارتباط با منافع فردیشان. اما جریان دیگر می‌گوید وقتی آن‌ها خیلی راحت دروغ می‌گویند، من چرا دروغ نگویم؟! مگر قرار نیست من از آن‌ها الگو بگیرم. خب! من هم از آن‌ها الگو می‌گیرم!

باید عوامل علّی دروغ‌پراکنی و هتاکی را از بین برد

بالاخره همه صاحبان قدرت که دروغ‌گو نیستند! هستند؟

عرض کردم آدم‌های بزرگ که تک هستند. آن‌ها تحت هر شرایطی صادق هستند و اخلاق را پاس می‌دارند. اما چند درصد را می‌توانید به مردم بگویید که اینگونه هستند؟ خب! محدود هستند. بنابراین ابتدا باید عوامل علّی دروغ و دروغ‌پراکنی و هتاکی را از بین برد. من معتقدم آن عوامل علّی به قدرت برمی‌گردد. برای اینکه در این مملکت قدرت حرف اول و آخر، تقریباً حرف تعیین‌کننده‌ای را می‌زند.

در این شرایط که قدرتمندان و نخبگان ما خوب عمل نکردند و شاهد سرریز عصبانیت مردم در فضای مجازی هستیم، باز اعتقاد دارید که دروغ‌گویی عامل اصلی است؟

عرض کردم اینها دلیل نیست؛ علت است. این 2 کلمه را باید بفهمیم. ببینید «دلیل» یعنی انسان‌ها یک مجموعه ایده‌ها و یک مجموعه ارزش‌ها را پذیرفته‌اند و اخلاقی را در خودشان درونی کرده‌اند و به آن پایبند هستند و التزام دارند. اما «علت» به تأسی و تأثرات اجتماعی برمی‌گردد. انسان‌ها الزاماً تابع دلیل نیستند. تابع منافعشان و تحت تأثیر نفوذ و زور دیگران هستند. خیلی ساده است که ما فکر کنیم انسان‌ها، تابع آن ایده‌های صرف و تابع نظم منطقی هستند؛ نه اینطوری نیست. انسان‌ها به هر حال ممکن است منافعشان اقتضا کند، دست به هر کاری بزنند. حضرت امیر (ع) می‌فرماید: «الناس علی دین ملوکهم»؛ مردم بر دین ملوکشان هستند.

حضرت امیر (ع) به عنوان یک امر واقعی می‌گویند که مردم این چنین هستند. می‌گویند وقتی سلطان زمانه عوض می‌شود، فکر مردم تغییر پیدا می‌کند؛ یعنی می‌خواهند بگویند مردم عوض می‌شوند؛ آن هم به خاطر نقشی که قدرتمندان و صاحبان قدرت روی مردم می‌توانند بگذارند.

چهره‌های فرهنگی ناب کم داریم/ اصحاب فرهنگ سیاست‌زده و قدرت‌زده شده‌اند

بنابراین درست است آدم‌های خاص تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند و «الناس علی دین ملوکهم» برای عامه مردم است و برای خواص نیست. متأسفانه روز به روز خواص ما دارند کم می‌‌شوند و شاهد این هستیم که حتی اصحاب فرهنگ ما سیاست‌زده و قدرت‌زده شده‌اند و بیشتر تحت تأثیر علت قرار گرفته‌اند تا تحت نفوذ دلیل. آن چهره‌های فرهنگی ناب را کم‌تر داریم. ولی معتقد هستم این‌ها چون دایره نفوذشان بیشتر است، هر چه که ما این چهره‌ها را بیشتر داشته باشیم، مطمئن باشید جامعه اخلاقی‌تر می‌شود.

به دروغ گفتند: قیمت‌ها را کنترل می‌کنیم

نیاز به آموزش مردم داریم. باید اخلاقیات، بایدها و نبایدها را نشر دهیم. به صاحبان فرهنگ گوشزد کنیم که شما یک نقش خاص دارید. به صاحبان قدرت بگوییم به خاطر نقشی که در جامعه ما دارید، باید از دروغ و هتاکی بپرهیزید و هر حرفی که می‌گویید، باید با سند و مدرک باشد.

من متأسف هستم که بگویم غالب دولتمردان ما اهل دروغ هستند. خیلی راحت دروغ می‌گویند. شاهد مثال من همین واقعه اخیر است. اینکه گفتند ما قیمت‌ها را کنترل می‌کنیم و قیمت‌ها کنترل‌شدنی است! از همان ابتدا مشخص بود که دروغ است. نه در این دولت که در دولت قبلی هم دروغ زیاد داشتیم. یادم است در همان دولت گذشته از من سؤالی شد که اگر شما بخواهید روزی توصیه‌ای به صاحبان قدرت بکنید و قدرت داشته باشید که این را اجرا کنید، چه می‌کنید؟ گفتم: دروغ ممنوع! گفتند: اگر رئیس‌جمهور شوید چه می‌کنید؟ گفتم: به زیرمجموعه خودم می‌گویم: هیچ کس حق دروغ گفتن ندارد. اگر دروغ بگویید، اخراج می‌شوید. این خیلی مهم است. زیرا اگر شما اخلاقیات و معنویات را در جامعه اسلامی نادیده بگیرید، دیگر انقلاب را کنار گذاشته‌اید. برای اینکه وجه ممیزه انقلاب اسلامی از بین 3 شعار آزادی، عدالت و اخلاق (معنویت) است./1360//101/خ

منبع: فارس
ارسال نظرات