نظم جدید در غرب آسیا
به گزارش خبرگزاري رسا، حمله تروریستی آمریکا به سردار سپهبد حاج «قاسم سلیمانی» نقطه عطف بسیار مهمی بود که نظیر آن را در تحولات بینالمللی بهندرت میتوان آدرس داد. این حمله بر اساس اشتباه محاسباتی آمریکا در تحلیل اوضاع داخلی و خارجی شکل گرفت و نشان داد که قدرتهای بزرگ دارای چه خطاهای فاحشی در ارزیابیهای راهبردی هستند. بهزعم کاخ سفید، ایران پس از تحریمها دچار ضعف منطقهای شده و توان خود را برای اعمالنفوذ در نیروهای جبهه مقاومت از دست داده بود. همچنین این تصور وجود داشت که عدم واکنش جمهوری اسلامی به تعرضات دشمن، به دلیل عدم برخورداری از قدرت مناسب برای پاسخ قاطع و فوری است و دوراندیشی کشورمان بهغلط تفسیر شد. از سوی دیگر، اعتراضات داخلی در عراق و لبنان از نگاه راهبرد نویسان واشنگتن، موجب کاهش قدرت نرم ایران شد و ازاینرو فرصت را مناسب دیدند تا اولین ضربه بهاصطلاح کاری را وارد کنند.
آمریکا همچنین هژمونی خود به دلیل دست برتر ایران در برخورد با کشتیها و نفتکشهای غربی و انفعال در برابر ساقط شدن پرنده جاسوسی خود بر فراز خلیجفارس را در معرض خطر میدید. ماجرای حمله معترضان خشمگین به سفارت آمریکا در بغداد و اوج گرفتن احساسات ضدآمریکایی نیز باعث شد که یانکیها راهبرد فرار روبهجلو انتخاب کنند. این در حالی است که آمریکاییها همچون گذشته، برآیند جامعی از موضوعات داخلی ایران نداشته و در این توهم به سر میبرند که «فشار حداکثری» ایران را ضعیف کرده و پشتوانه انقلابی و مردمی نظام بر اثر آشوبهای آبان ماه افت قابل توجهی داشته است. مسائل داخلی برای آمریکاییها از چنان درجه اعتباری برخوردار بود که حتی حاضر شدند، اعتبار رسانهای رویترز را قربانی مطامع خود کنند و آماری جعلی را برای انتشار از قربانیان اغتشاشات چند ماه پیش به این خبرگزاری بدهند. رویترز هر چند سابقه چندان درخشانی نداشت اما به مسلخ بردن وجاهت نیمبند این رسانه در راستای جنگ نرم علیه ایران، ثابت میکند که سمپاشی روی افکار عمومی ایران تا چه میزان برای آمریکا اهمیت دارد.
مجموع این عوامل کاخ سفید را به این جمعبندی رساند که ترور حاج قاسم سلیمانی را در دستور کار قرار دهد تا در سطحی راهبردی و برتر، مناسبات غرب آسیا را به نفع خویش بازنویسی و بازآرایی نمایند. سریال محاسبات غلط کاخ سفید اما کار دست آنها داد و مرحله اول «انتقام سخت» با آرایش تهاجمی محور مقاومت و افزایش چشمگیر سرمایه اجتماعی انقلاب اسلامی در مراسم تشییع میلیونی فرمانده شهید سپاه قدس، کلید خورد. مرحله بعدی، حمله موشکی به دومین پایگاه بزرگ آمریکا در منطقه و بزرگترین پایگاه این کشور در عراق بود که از توان فوقالعاده ایران در بازدارندگی و اعتبار نظامی کشورمان نشان داشت. درحالیکه کشورها حتی با برخورد اخمآلود یک دیپلمات آمریکایی عقب مینشینند، جمهوری اسلامی با اقتدار به دشمن دیرینه خود وعده انتقام نظامی داد و علیرغم رفتوآمدهای دیپلماتیک برای منصرف کردن ایران، سیلی محکمی به حریف زد. مسئولین برخی کشورها و هیئتهای دیپلماتیک از قول واشنگتن، وعده پاسخ متقابل نظامی آمریکا را به ایران دادند اما خللی در اراده ایران وارد نکرد.
در نهایت، ایران با شلیک موشک های بالستیک نقطه زن، اهداف آمریکایی در عراق را شخم زد. واشنگتن می پنداشت که میتواند با افزایش سطح تنش و روبهرو کردن ایران با تهدید نظامی، کشورمان را بهزانو زدن و عقبنشینی وادار کند. پاسخ دندانشکنی که آمریکا در این حمله و در این سطح دریافت کرد، پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه بود و نشان داد که آخرین برگ برنده جنگ افروزان آمریکایی، تنها به درد روی میز میخورد و در میدان عمل، خسارات سنگینی برای واشنگتن به همراه دارد. از سوی دیگر، آمریکاییها را شیرفهم کرد که چیدمان مناسبات و تحولات منطقهای در بیش از یک سال و نیم گذشته، نهتنها منافع آنها را تأمین نکرده، بلکه هیمنه این کشور را در منطقه و جهان به زیر کشید و عملاً به گوشه رینگ برد.
افزون بر این، سهمگین بودن این ضربه از آنجا مشخص میشود که رئیسجمهور آمریکا از پذیرش تلفات و خسارات نیروهایش در پایگاه «عین الاسد» که دیگر باید آن را «عین الجسد» بخوانیم، استنکاف و آن را انکار کرد. از همه مهمتر، ترامپ وقتی فهمید که با یک ابر حریف در منطقه طرف است، از بلوف هدف قرار دادن 52 هدف در ایران عدول و به نسخه نخنما شده تحریمها بسنده کرد؛ تحریمهایی که ناکارآمدی آن را ترامپ و همپالکیهایش بیش از یک سال است دریافتهاند.
از طرفی، پاسخ کوبنده ایران صرفاً واکنشی تاکتیکی به طرح استراتژیک کاخ سفید به شمار میآید و فرایندی محسوب میشود که در صورت ادامه بازی آمریکا با آتش، قادر است عملاً همه منافع این کشور در غرب آسیا و جهان و همچنین منافع پیمانانش را در معرض تهدیدات بسیار جدی قرار دهد. نیروهای مقاومت در منطقه در حال ارزیابی و سبکسنگین کردن اوضاع برای گرفتن انتقام خون فرمانده شهید سپاه قدس هستند. سید مقاومت وعده وسعت یافتن بازی را داده و گردانهای حزبالله عراق و سوریه اعلام کردهاند که پس از حمله ایران، انتقام خود را خواهند گرفت. این حمله میتواند شامل شبکهای از اهداف آمریکایی نه در عراق، بلکه در سراسر منطقه باشد. حتی اگر واکنش نظامی از سوی آنها صورت نگیرد، سایه تهدید همواره بر سر نیروهای اشغالگر و تروریست مستدام خواهد بود و مقاومت دست برتر را در جنگ روانی علیه نیروهای آمریکایی خواهد داشت.
نکته پایانی اینکه پاسخ ایران، نظم جدیدی در منطقه ایجاد کرد و به متحدان منطقهای آمریکا این هشدار را داد که امنیت، خریدنی نیست و جز با همراهی و اجماع جمعی با مرکزیت جمهوری اسلامی به دست نمیآید. وقتی ایران وعده خود را محقق کرد، مرتجعین منطقه که میلیاردها دلار برای حراست از خود به آمریکا پرداخته بودند، ایبسا حاضر بودند که میلیاردها دلار دیگر به واشنگتن بپردازند تا پاسخ ایران را ندهد و دست از عصبانیتر کردن ایران بردارد. این ماجرا از این منظر، عبرت بزرگی برای دنبالهها و متحدان آمریکا بود که باردیگراقتدار ایران اسلامی را نظاره گر شدند./1360/