تحلیل و بررسی جریانات فکری ایران معاصر توسط استاد خسروپناه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه در سلسله نشست های تخصصی گفتمان علمی انقلاب اسلامی که در مدرس امام خمینی(ره) مدرسه فیضیه برگزار شد، با گرامی داشت ایام الله دهه فجر و چهلمین روز شهادت شهید قاسم سلیمانی و همراهانش، شرایط حوزه علمیه امروز با حوزه دیروز را متفاوت دانست و تصریح کرد: امروزه حوزه علمیه باید قدم های بلند متناسب با نیازهای روز بردارد زیرا امروزه به قدری شبهات فراوان است که اگر یک محقق تمام روز خود را برای پاسخ یه آنها صرف کند، بازهم زمان کم می آورد.
معاون علوم انسانی و فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی خاطرنشان کرد: جریان فکری ایران معاصر به سه دسته روشنفکر یا منور الفکر، سنت گرا و با حفظ اصل سنت به سؤالات روشنفکران پاسخ دادن، تقسیم می شود.
وی در ادامه به سؤالات اصلی مطرح شده از سوی جریان روشنفکر اشاره کرد و گفت: شخصیت هایی همانند آخوندازده، مستشارالدوله تا تقی زاده دو سوال جدی را مطرح می کنند؛ نخست این که علت انحطاط و عقب ماندگی ایران چیست؟ و دیگر این که نسبت میان اسلام و دنیای مدرن چیست؟ آیا می توان آن دو را با هم جمع کرد؟
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه ادامه داد: از سوی شخصیت هایی همانند اسدآبادی و امیر کبیر به سؤالات مطرح شده از سوی جریان روشنفکری پاسخ هایی داده شده اما در مقابل، اکثر روشنفکرانی که به این دو سؤال پاسخ داده اند یا غرب زده یعنی طرفدار سکولاریزم یا شرق زده یعنی طرفدار سوسیالیسم بوده اند؛ در نتیجه از نظر آنها اسلام قابل جمع با مدرنیته نیست و عامل عقب ماندگی نیز، اسلام است.
وی اضافه کرد: جریان روشنفکری دینی علت عقب ماندگی را اسلام نمی داند بلکه از نظر آنها اسلام دین تمدن است اما عوامل مختلفی برای عقب ماندگی مسلمانان بیان می کند؛ به عنوان مثال بازرگان علت عقب ماندگی را تنبلی مسلمانان و شریعتی و سروش نیز علت عقب ماندگی را بدفهمی ها از مفاهیم دینی می دانند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان این که جریان روشنفکری دینی برای جلوگیری از عقب ماندگی، در زمینه معرفی دین تمدن ساز تلاش های فراوانی انجام داده است، گفت: بازرگان به قرآن بسندگی روی آورده به گونه ای که می توان گفت روایات را به هیچ وجه قبول ندارد؛ بنابراین نهضت آزادی به صورت جدی در زمینه قرآن کار کرده و در مناظرات خود همیشه از آیات قرآن کریم استفاده می کند اما در تفسیر آیات، مباحث مدرن را پیش فرض گرفته و بر آیات قران بار می کند به عبارت دیگر گرفتار تفسیر به رأی شده است.
وی ادامه داد: علی شریعتی دغدغه انحطاط شناسی داشت اما از نظر علوم اجتماعی، و تفسیر رایج علوم اجتماعی در زمان وی مارکسیست است؛ شریعتی سوسیالیست با مکتب فرانکفورت را قبول داشت و این مکتب را به آموزه های دینی تطبیق می داد./1324/ج