هر مواجههای با شرور عالم را نمیتوان تحلیل آخرالزمانی کرد
به گزارش خبرگزاری رسا، چهارمین هماندیشی علمی فقه نظامساز با موضوع «کرونا و چالشهای الهیاتی، سیاسی و حقوقی» به همت مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام حیدر همتی به بررسی نسبت کرونا و آخرالزمان پرداخت و اظهار کرد: سؤالی که قرار است مطرح کنم این است که آیا هرگونه گرایش به معنویت، امر دینی است؟ آیا هرگونه گرایش به معنویت در آخرالزمان میتواند مقدمهای برای ظهور تلقی شود یا خیر؟ سومین مسئله اینکه ویژگیهای معنویت آخرالزمانی به چه صورت است؟ آیا هر نوع گرایش به معنویت و ماوراء طبیعیخواهی را میتوانیم با مسئله ظهور، مخصوصاً با تفسیری که اعتقادات شیعه بر آن مبتنی شده ارتباط دهیم؟ ضرورتی که اقتضاء میکند این بحث مطرح شود این است که ما در طول تاریخ، مخصوصاً تاریخ معاصر شاهد این هستیم که تا یک اتفاق ناگواری برای بشریت به وجود میآید بلافاصله این مسئله با مسئله ظهور پیوند داده شده است.
وی افزود: برای اینکه بخواهیم پاسخ به این مسئله را تبیین کنیم باید مقدمات مفصلی عرض کنیم که یکی از آنها بحث فلسفه تاریخ است؛ یعنی اینکه نگاه ما به بحث فلسفه تاریخ به چه صورت است. آیا روند حرکت تارخ یک روند تکاملی است یا یک روند رو به اضمحلال است؟ آیا آینده جهان رو به خیر حرکت میکند یا به سمت شرّ؟ در بحث فلسفه تاریخ اگر تاریخ به صورت تکاملی تفسیر شود به نوعی باید اتفاقات و پدیدهها را تکاملی و مثبت تحلیل کرد؛ اما اگر عالم بر اساس ماده و شرِّ محض تفسیر شود به نوعی روند حرکتی عالم به سوی شر خواهد بود و نتایج خاصی از آن گرفته خواهد شد.
مدرس حوزه علمیه تصریح کرد: دومین مسئلهای که اینجا قابل طرح و بررسی است و جزو مقدمات این بحث قرار میگیرد مسئلهای به نام منشأ دین و علت گرایش به دین در میان بشر است. یکی از بحثهای جدیای که در ارتباط با موضوع منشأ دین مطرح شده موضوعی است که هم از سوی هیوم و هم از سوی فروید طرح شده است. جمله معروفی که از هیوم وجود دارد که میگوید: «ترس مادر ادیان است یا به نوعی مادر خدایان است». فروید هم منشأ دینداری را ترس انسان از طبیعت مطرح میکند. همچنین در بعضی از گرایشهای الحادی به نوعی مسئله جهل را به عنوان منشا دین مطرح میکنند؛ یعنی وقتی انسان نسبت به فهم از اتفاقات طبیعی عالم دچار مشکل میشود سراغ دین میرود.
وی تصریح کرد: بر این اساس هرچقدر علم، مخصوصاً علم تجربی پیشرفت بکند و اتفاقات عالم را کشف کند به نوعی دین یک قدم عقبنشینی خواهد کرد. نکتهای که وجود دارد این است که ما دوباره دچار اینگونه تجربههای تاریخی نشویم؛ چون امروزه میبینیم یک موقعیتی برای مبلغین به وجود آمده است که از وضعیت کنونی برای ترویج الهیات و معنویتگرایی استفاده کنند. به همین خاطر لازم است تجربیات تاریخی انسان در مواجهه با مسائل و مشکلات طبیعت و مسئله شُرور را دوباره بازبینی کرد و با یک عمقاندیشی بهتری نسبت به این قضیه تحلیل داشت.
حجتالاسلام همتی تاکید کرد: به اعتقاد من، هر معنویت و هر گرایش به معنویت و هر گرایش به ما بَعدالطبیعه در مواجهه با شُرور عالم را نمیتوان تحلیل آخرالزمانی کرد و گرایش به معنویت در نظر گرفت؛ چراکه ما دو مدل دینداری داریم: یک مدل دینداری از سرِ اضطرار و اضطراب است و به نوعی یک نوع اجبار است، چه اجبار درونی و چه اجبار اجتماعی. یک مدل دینداری، دینداری مختارانه است که که همراه با معنویت و عقلانیت است. بر این اساس نمیشود هر نوع معنویت و ماوراءالطبیعهخواهی و هر نوع گرایش به معنا را نوعی امر مثبت تلقی کرد. شاید بشود این مسئله را در حد یک تنبیه یا یک نوع گوشزد کردن به بشریت تحلیل و تفسیر کرد ولی نمیتوان به عنوان یک نگاه آخرالزمانیای که هدف تمام انبیاء بوده تحلیل کرد.
وی ادامه داد: آیه شریفه «فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ» هم به نوعی یک مدل دینداری را بیان میکند. آیه میفرماید وقتی اینها سوار بر کشتی میشوند و کشتی آنها دچار بحران میشود، در این بحران خدا را صدا میزنند؛ یعنی یک نوع معنویتگرایی و خداخواهی در بحران داریم که شاید نشود اسمش را دینداری فرصتطلبانه گذاشت بلکه بیشتر از سرِ ترس است. وقتی انسان سوار کشتی شد و آن کشتی دچار بحران شد یک نوع معنویتخواهی و خداخواهی در بحران به وجود میآید. تجربه تاریخی نشان داده که خدای در بحران بعد از رفع بحران از بین خواهد رفت. این آیه هم به این مطلب اشاره میکندو میفرماید وقتی پای اینها به خشکی رسید به نوعی به شرک قبلی بازمیگردند.
پژوهشگر فقه نظام یادآور شد: گاهی اوقات میبینیم وقتی بعضی از دینداران فضای مالی ضعیفی دارند غرق در دین هستند ولی وقتی که از فضای مریضی یا فقر عبور میکنند دچار بیدینی میشوند؛ علت این قضیه اینست که این نوع دینداری، دینداری در بحران است. البته این مسئله عمومیت ندارد و گاهی اوقات هست که افرادی چه در فقر و ضعف باشند و چه در غنا باشند رابطهشان را با عالم معنا برقرار میکنند. حرف من ناظر به یک قشر و صنفی از دینداری است که منشأ گرایشش به دین منشأ بحران بوده، نه منشأ و مبدأ عقلانیت.
وی اضافه کرد: برداشت من این است که در نگاه شیعه، دین آخرالزمانی یک دین مختارانه است که اساس و بنیان آن را عقلانیت تشکیل میدهد. این مسئله در دعاهای ما هم تجلی پیدا کرده است. مثلاً عرضه میداریم «حتی تسکنه أرضک طوعا» یعنی اسکان و سکونت امام آخرالزمان که اوج تحقق تمدن نوین اسلامی است در این شرایط تحقق پیدا میکند؛ یعنی تحقق ظهور یک تحقق مختارانه است.
وی در پایان گفت: مؤید دیگر برای این بحث که با ماه رمضان و بحث شبهای قدر هم نسبت دارد این است که چرا در شبهای قدر و در ماه رمضان این همه بر مغفرت تاکید شده است؟ احادیث متعدد و متواتر نقل شده که اگر کسی یک آیه قرآن بخواند این قدر ثواب دارد، شب اول ماه رمضان این قدر انسان بخشیده میشود، شب قدر این قدر بخشیده میشود. همه اینها نشاندهنده این قضیه است که گفتوگوی اولیه در شبهای قدر برای ترس از عذاب جهنم نیست. اگر به طور خودمانی بخواهیم بگوییم خداوند میخواهد به ما بگوید بنده من، بعد از بخشش این گناهان دیگر با من چه کار داری؛ یعنی خودِ خداوند متعال در شبهای قدر با قول به بخشش بندگان، اضطرار و ترس را رفع میکند و یک نوع دینداری از سرِ اختیار را از انسان میطلبد. یکی از ابعاد تحلیلی این قضیه اینست که مواجهه با خداوند مواجهه از سرِ اضطرار و ترس نباشد، چون اگر مواجههای از سرِ ترس و اضطرار اتفاق بیفتد با رفع اضطرار و اضطراب هم خواهد رفت.