ایده حکومت اسلامی در لارستان
آیتالله لاری را میتوان اولین پرچمدار برپایی حکومت اسلامی در تاریخ معاصر دانست که با تأسیس حکومت اسلامی در لارستان، عملاً این نظام را به منصه ظهور رساند. او برقراری حکومت اسلامی را تنها راه نجات مسلمانان از چنگال استعمار، استبداد و استثمار میدانست و هر نوع حکومتی که مشروعیت دینی و ملی نداشت، از نظر ایشان حکومت ظالم تعریف میشد
به گزارش خبرگزاري رسا، روزهایی که بر ما میگذرد، تداعیگر سالروز رحلت عالم مجاهد زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالحسین لاری است. از این روی در مقالی که پیش رو دارید، به خوانشی از دیدگاههای آن بزرگ در باب ولایت مطلقه فقیه و نسبت آن با مشروطیت پرداختهایم. امید آنکه تاریخپژوهان معاصر و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
عالم مجاهد زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالحسین لاری، در زمره فقهای معتقد به ولایت مطلقه فقیه بود و اختیارات و قدرت تصرف فقیه بر جمیع جهات را بسیار وسیع میدانست. از نظر ایشان ولیفقیه عالیترین مقام حکومت اسلامی را دارد و میتواند حکومت اسلامی را تشکیل بدهد. این منظر آن بزرگ را، به ترتیب زیر مورد بررسی قرار میدهیم:
عالم مجاهد زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالحسین لاری، در زمره فقهای معتقد به ولایت مطلقه فقیه بود و اختیارات و قدرت تصرف فقیه بر جمیع جهات را بسیار وسیع میدانست. از نظر ایشان ولیفقیه عالیترین مقام حکومت اسلامی را دارد و میتواند حکومت اسلامی را تشکیل بدهد. این منظر آن بزرگ را، به ترتیب زیر مورد بررسی قرار میدهیم:
ایجاد یک حکومتِ تمام در منطقه لارستان
ایشان حکومت را از شئون قطعی و غیرقابل انکار فقیه عادل و جامعالشرایط میدانست و از اینکه عدهای از افراد فاسد و ناشایست بر مردم حکومت کنند رنج میبرد و به همین دلیل هم با حکومت قاجاریه به مبارزه پرداخت. ایشان در دوره استبداد صغیر، در لارستان و مناطق تحت تسلطش حکومت اسلامی را برقرار و برای نخستینبار به شکلی عملی نظریه ولایت فقیه را اجرا کرد. وی با وجود مخالفت دولت مرکزی، حکام منصوب قاجارها و خوانین محلی همچون حاکمی بلامنازع، حدود شرعی را در دستور کار خود قرار داد. ایشان نظامها و حاکمان ظالمی، چون قاجارها را قانونی نمیدانست و درصدد تشکیل حکومتی مبتنی بر قوانین الهی، قرآن و سنت بود و به همین منظور در منطقه وسیع لارستان حکومت اسلامی تشکیل داد و شخصاً رهبری این حکومت را به دست گرفت.
با اینکه در دوره قاجار انجام بعضی از امور، از جمله عقد و ازدواج، رسیدگی به دعاوی و حل و فصل امور، اجرای حدود و... را روحانیون شهرهای سراسر کشور به عهده داشتند، اما در هیچیک از شهرها غیر از لارستان حکومت مستقل اسلامی تشکیل نشد. تشویق پیروان به آموزش نظامی و تشکیل گروههای مسلح در لار که بعد به تفنگچیان سید لاری یا چریکهای فارس و سید لاری شهرت پیدا کردند، از جمله اقدامات مهم ایشان است. این گروهها در مبارزات آیتالله لاری در برابر خانها و فئودالهای منطقه و عوامل استبداد و استعمار در دوره استبداد صغیر، نقش بسیار مهمی را ایفا کردند. از جمله اقدامات سید پس از تأسیس حکومت اسلامی لارستان میتوان به اجرای حدود شرعی در منطقه تحتنفوذ ایشان، اخذ مالیاتهای شرعی از مردم، اعطای نشان و القاب به سرداران و سران نظامی و مذهبی نهضت، اعلام غیرشرعی بودن حکومت محمدعلی شاه قاجار، انتشار رساله «احکام قانون بلدیه» و اعلام نظر درباره کیفیت اداره امور شرعی و احداث کارخانه اسلحهسازی اشاره کرد. سید مردم مناطق تحت نفوذ خود را از پرداخت مالیات به حکومت مرکزی و کارگزاران آن برحذر داشت. وی پستخانه لار را ملی اعلام کرد و به نام حکومت خود تمبرهای پستیای را منتشر کرد که نام «پست ملت اسلام» و «پست ملت لار» روی آن چاپ شده بود. سید تمبرهای ملی را گسترش داد و بخشنامههایی را با امضای سردار مختار ملت و مهر عبده عبدالحسین لاری به مناطق مختلف تحتتسلط خود فرستاد و برای سران آنها وظایفی را تعیین کرد. او حتی تلاش کرد از هندوستان دستگاه ضرب سکه وارد کند، اما موفق نشد. آوازه حکومت اسلامی لارستان در همه جا پیچید و طرفداران او در سراسر کشور چندین برابر شدند، اما برخی هم اقدامات او را که با هدف تشکیل حکومت اسلامی و تحقق عملی نظریه ولایت فقیه صورت گرفته بود، شورش علیه دولت و تجزیهطلبی قلمداد کردند. ادوارد براون بعد از به توپ بسته شدن مجلس مینویسد، «در شیراز حاج سیدعبدالحسین لاری قیام کرد و پیروان بیشماری به دورش گرد آمدند. گویا سید هوای سلطنت نیز به سر داشته است.» از این سنخ اظهارنظرها در تاریخ فراوانند، درحالیکه در هیچیک از عملکردهای آیتالله لاری نهتنها نشانی از تجزیهطلبی وجود ندارد، بلکه ایشان در تمام اعلامیهها و رسالههای سیاسی خود همواره از کلیت ایران و اقتدار آن دفاع میکند و اقدامات او علیه دولت وقت و حکام محلی در واقع مبارزه علیه ظلم هیئت حاکمه است. اقدامات ایشان همواره از سوی علمای نجف مورد حمایت قرار میگرفت و همچون بسیاری از نهضتهای آزادیخواهانه، یکی از اصیلترین قیامهای ضدبیگانه و در جهت حفظ استقلال ایران بود. آیتالله لاری آرزویی جز این نداشت که روزی حکومت اسلامی در سراسر ایران حاکم شود و مردم مسلمان طبق قونین اسلام اداره شوند.
ایشان حکومت محمدعلی شاه قاجار را نامشروع و هر نوع همکاری با آن را حرام میدانست و امیدوار بود که با فروپاشی دستگاه استبداد، سرتاسر ایران همچون لارستان تحت حکومت اسلامی اداره شود. سید در پی تحقق این هدف در رمضان ۱۲۸۳ ه. ش در حمایت از مشروطهخواهان وارد شیراز شد و تلاش کرد تا حوزه حکومت دینی را در آنجا گسترش دهد، اما به دلیل شرایط نامساعد شیراز موفق نشد. بازگشت سید به لارستان مقارن بود با به توپ بسته شدن مجلس توسط محمدعلی شاه قاجار و آغاز دوره جدید استبداد صغیر که در آن تمام دستاوردهای مشروطه از بین رفت. خروج حاکم لارستان و پیوستن او به مستبدین، نوعی خلأ سیاسی را در این منطقه موجب گردید و در نتیجه، امور اداری منطقه مختل شد. آیتالله لاری برای حل این مشکل، ابتدا از بین داوطلبان محلی، نیروی نظامی و انتظامی تشکیل داد و لباس و آرم و نشان مخصوصی را برای آنها در نظر گرفت و روی پرچم منطقه آیه شریفه، «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ» (صف/۱۳) را نقش زد. همچنین در مناطق تحتنفوذ سید، از جمله داراب، بندرلنگه، بندرعباس، حاجیآباد و... انجمنهای محلی تشکیل شدند که نمایندگان آنها تحتعنوان «انجمن ملی ولایتی لارستان» در لار جمع شدند و هماهنگی نیروهای انقلابی را بر عهده گرفتند.
ولایت در امور حسبیه از منظر سیدِ لاری
آیتالله لاری منصب افتا را از مناصب قطعی و انکارناپذیر فقیه در عصر غیبت میدانست و میگفت که فقیه باید در سایر مسائل دینی که مکلفان غیرمجتهد به آن نیاز دارند، از جمله احکام و فروع شرعی و موضوعات استنباطی مرتبط با احکام دینی فتوا بدهد. همچنین امور حسبیه از دیدگاه آیتالله لاری علاوه بر اموری، چون تصرف در اموال بیصاحب و اوقاف مجهولالتولیه، ولایت بر صغار و امور از این قبیل، حکومت را هم دربرمیگیرد و فقیه برای جلوگیری از هرج و مرج و برای اداره جامعه باید دخالت کند. به نظر ایشان هر منصب و کاری که در زمان حضور امام معصوم (ع) متوقف بر اذن امام است، در زمان غیبت متوقف بر اذن فقیه است. آیتالله لاری معتقد بود که امکان دارد فقیه به دلایلی در امور حسبیه دخالت نکند، از جمله اینکه در انجام امور حسبیه عذر یا در کسب آنها مشکل داشته باشد یا تعطیل شدن امور حسبیه، موجب اختلال در نظام و فساد در جامعه نشود، اما اگر با تعطیل شدن امور حسبیه، در جامعه اغتشاش و هرج و مرج ایجاد شود، بر ولیفقیه واجب است که اینگونه امور را در دست گیرد. از نظر ایشان، حکومت یکی از امور حسبیه است و معتقد بود که با تعطیل شدن آن، نظام مختل میشود و در نتیجه مسائل امور حسبیه باید به فقیه واگذار شود. در کتاب شجره طیبه آمده است که «سید برای تعلیم و تربیت جاهلان و تنبیه غافلان و ارشاد گمراهان و تصدی در امور حسبیه و اصلاح امور مردمان، اشخاص با دیانت و تقوا را انتخاب میکرد و حقوق کافی برای آنها مقرر میفرمود تا مزاحم آنها نباشد.»
سیدِ لاری و اقامه حدود در عصر غیبت
از دیگر ملزومات حکومت اسلامی در عصر غیبت اقامه حدود است. سؤال این است که آیا حدود شرعی در زمان غیبت امام زمان (عج) باید اجرا شوند یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است، چه کسی باید آنها را اجرا کند؟ برخی معتقدند که اجرای حدود شرعی در عصر غیبت ضرورت ندارد و انجام این کار را مخصوص امام معصوم (ع) یا کسی که مستقیماً از سوی ایشان تعیین شده است، میدانند. آیتالله لاری با استناد به برخی از آیات قرآن و احادیث، اجرای حدود را در عصر غیبت ضروری میداند و آن را به زمان خاص امام معصوم (ع) محدود نمیکند. از نظر ایشان جلوگیری از فساد، امور حرام، هرج و مرج و حفظ جان و مال و ناموس مردم به زمان خاصی محدود نمیشود و مقابله با کسانی که به حقوق مردم تجاوز میکنند، امری لازم و غیرقابل اجتناب و در نتیجه اجرای حدود شرعی در هر زمانی ضروری و اجرای آن به عهده حاکمان عادل و نمایندگان آنهاست. از نظر سید، نماینده حکومتها در عصر غیبت، فقیه جامعالشرایط است.
آیتالله لاری معتقد بود مجتهد در زمان غیبت نباید تنها به موعظه و نصیحت اکتفا کند، بلکه وظیفه او جلوگیری از محرمات و اجرای حدود الهی برای جلوگیری از تعطیل شدن آنهاست، لذا خود ایشان هم با نظارت کامل و شدت عمل خاصی حدود را اجرا و متخلفان را به شدت مجازات میکرد و در این مورد کوچکترین اغماضی را در نظر نمیگرفت. ایشان همه مردم را در مقابل احکام اسلامی یکسان میدید و در اجرای حدود الهی و تعزیرات شرعی، کوچکترین تعطیلی و توقفی را روا نمیداشت. سید در انجام حدود و احکام الهی به قدری جدی بود که حتی دشمنانش هم به این موضوع اعتراف میکردند. یکی از دشمنان سرسخت او یکی از خوانین منطقه فارس بود و میگفت، «سید عبدالحسین همانطور که به قوامالملک میگوید ظلم نکن به صولتالدوله هم میگوید ظلم نکن، در حالی که در پناه صولتالدوله زندگی میکند.»
آیتالله لاری علاوه بر جنبههای عبادی، به نقش اجتماعی و سیاسی مسائل فقهی هم توجه داشت و به موازات اعتقاد به ولایت فقیه، احیای امر به معروف و نهی از منکر را نیز ضروری و واجب عینی میدانست و هرگز از انجام آن خودداری نمیکرد. او محو آثار شریعت اسلامی و ترک امر به معروف و نهی از منکر را در بین مردم، مهمترین دلایل ظلم و ستم و گستاخی پادشاهان و حکام میدانست.
منظر سیدِ لاری به امر به معروف و نهی از منکر
ایشان امر به معروف و نهی از منکر را یکی از راههای مهم جلوگیری از معاصی و منکرات به شمار میآورد و انجام ندادن آن را موجب گسترش فساد در جامعه و زوال دولت میدانست. به همین دلیل سید انجام امر به معروف و نهی از منکر را از وظایف مجلس و سایر انجمنها میدانست و آن را یقین به اثبات نبوت پیامبر (ص) به شمار میآورد. از دیدگاه آیتالله لاری امر قضا بهعنوان فصل خصومت میان طرفین دعوا و تعیین قضات از امتیازات فقیه جامعالشرایط در زمان غیبت است. از آنجا که قاضی توسط امام که رئیس حکومت است تعیین میشود، نصب قاضی هم باید توسط حکومت ولی امر صورت بگیرد و از آنجا که امام (ع) فقهای جامعالشرایط را برای همیشه نصب کرده است، به نصب جدیدی نیاز نیست. خود سید صاحب محکمه قضا بود و در کنار تدریس علوم دینی به حل و فصل خصومات، ثبت و تنسیق معاملات و اجرای حدود احکام شرع هم میپرداخت.
سیدِ لاری و اقامه نمازجمعه در عصر غیبت
از نظر برخی از فقها، اقامه نماز جمعه یکی از ملزومات اصلی و بنیادین امر حکومت در عصر غیبت است. آیتالله لاری هم اقامه نماز جمعه را واجب عینی میدانست و خود بهعنوان مرجع تقلید، مراسم عبادی سیاسی نماز جمعه را در لار برگزار کرد و حدود ۱۰ هزار نفر پشت سر ایشان نماز خواندند. ایشان اقامه نماز جمعه را از مهمترین شعائر اسلامی میدانستند و معتقد بودند که توسط آن میتوان از انحرافات بزرگ در جامعه جلوگیری و مردم را در برابر دشمنان بسیج کرد. سید تلاش میکرد علاوه بر شاگردان خود، با برگزاری نماز جمعه، عامه مردم را هم با اسلام و تشیع راستین آشنا و آنان را برای جهاد در راه خدا و مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی آماده کند. از آنجا که سید نمازجمعه را از مناصب بسیار مهم فقیه جامعالشرایط میدانست، ضمن ایراد خطبههای نمازجمعه و اقامه نماز با هدف بیداری توده مردم، عدهای از علمای دیگر را برای اقامه نمازجمعه در شهرستانهای منطقه و جنوب به امامت جمعه و جماعت منصوب کرد. او با نصب ائمه جمعه برای شهرها و روستاهای منطقه، نقش مهمی را در احیای نمازجمعه که مدتهای مدید مهجور مانده بود، ایفا کرد. هزاران تن از اقشار مختلف مردم از راههای دور و نزدیک میآمدند تا در مراسم نمازجمعه سید حضور پیدا کنند. سید در اقامه نمازجمعه بسیار جدی بود و ترک آن را جایز نمیشمرد و حتی در سفرهایی که میرفت، به اقامه نمازجمعه میپرداخت. او در سال ۱۲۷۶ ه. ش با عدهای از یارانش به مشهد رفت و در آنجا هم به اقامه نماز جمعه در صحن نو پرداخت. سید پس از ورود به جهرم در جنگ جهانی اول در این شهر به اقامه نمازجمعه پرداخت و در سال ۱۳۰۰ با وجود ضعف مفرط باز هم نمازجمعه را در این شهر برگزار کرد و مدت کوتاهی پس از آن از دنیا رفت، لذا او بیش از ۳۰ سال نمازجمعه را برگزار کرد و بدین وسیله تغییر بینشی دینی، سیاسی و فرهنگی زیادی را در مردم آن منطقه به وجود آورد.
سیدِ لاری و مبارزه با استعمار خارجی
از نظر آیتالله لاری، مبارزه با استعمار خارجی و جلوگیری از نفوذ آنها در جامعه اسلامی از بارزترین ملزومات حکومت اسلامی است. مبارزه با سیاستهای استعماری در کشورهای اسلامی، بهخصوص ایران در تمام زندگی آیتالله لاری دیده میشود. سید، انگلیسیها را بدترین شیاطین روزگار میدانست و در کنار آنها، تجاوزات و مظالم سایر کشورهای استعماری به سرزمینهای اسلامی را هم محکوم میکرد و از جمله در مورد نفوذ سیاست مکارانه روسها در حکومتهای اسلامی هشدار میداد و روسها را بدتر از مجوس میدانست.
سیدِ لاری و امر به جهاد علیه استعمارگران
جهاد با کفار و دفاع از اسلام همواره مورد توجه علمای مجاهد و فقهای برجسته اسلام بوده و در فقه اسلامی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. جهاداسلامی علیه استعمارگران و کفار یکی از وجوه اساسی فکری و مبارزاتی آیتالله سیدعبدالحسین لاری به شمار میآید. ایشان جهاد با کفار و دعوت آنها به اسلام و تعیین جزیه را از مناصب ولیفقیه میداند. سید همان حوزه اقتداری را که در دوره حضور امام معصوم (ع) برایشان در امر جهاد متصور است، در دوران غیبت هم برای فقیه جامعالشرایط معتبر میداند و به عبارت دیگر جهاد ابتدایی را هم در عصر غیبت از مناصب فقیه ولیامر برمیشمارد. مبارزه با استعمارگران یکی از برجستهترین ویژگیهای شخصیتی آیتالله لاری بود که تا آخرین روزهای حیات ایشان هم ادامه پیدا کرد. به همین دلیل ایشان فراگیری و آموزش نظامی مسلمانان مانند اسبدوانی، تیراندازی، آمادگی و کارآیی نیروی نظامی متحد و منسجم را برای دفاع از مرزها و سرزمینهای اسلامی در برابر اشرار ضروری میدانست و پرداخت هزینه این امور را از مصارف واجب و مصالح لازم شرعی بیتالمال به حساب میآورد و معتقد بود که ولیفقیه باید تهیه سلاح و اسباب و لوازم جنگی مناسب با زمان، مکان و حال مسلمانان برای دفاع از مرزهای سرزمینهای اسلامی را تدارک ببیند.
آیتالله لاری یکی از مهمترین فوائد قانون ملی را مسئله جهاد میدانست و معتقد بود که قانون ملی باید مردم را از پراکندگی دور نگه دارد و آنها را آماده جهاد کند و در این امر بین زن و مرد و پیر و جوان و شیعه و سنی تفاوتی نیست و جهاد واجب عینی است. اوج این اعتقاد ایشان در اعلام جهاد در برابر هجوم نیروهای انگلیسی به ایران و اشغال جنوب ایران جلوه کرد. در خلال جنگ جهانی اول، فتاوای علما و روحانیون مهمترین عامل تهییج و استقامت مردم در برابر نیروهای بیگانه بود. برخی از علما تنها به صدور فتوا و اعلام جهاد اکتفا نکردند و خود نیز به جبهه جنگ رفتند و به مبارزه پرداختند، از جمله آیتالله لاری که در جنوب و تصرف بوشهر شخصاً شرکت داشت و در حمایت از مبارزان نقش مهمی را ایفا کرد.
سیدِ لاری و بازپسگیری سرزمینهای تصرف شده اسلامی
آیتالله لاری همواره بر لزوم بازپسگیری سرزمینهای اسلامی تصرف شده توسط استعمارگران تأکید داشت و هر نوع قراردادی میان حکومتهای کشورهای اسلامی با دول بیگانه را که منجر به جدا شدن بخشی از مناطق اسلامی شده بود، غیرقانونی و مردود میدانست. ایشان ملتهای مسلمان را به اتحاد و اتفاق دعوت میکرد و از آنان میخواست با جهاد علیه بیگانگان، سرزمینهای غصبشده اسلامی را پس بگیرند و استقلال از دسترفته خود را احیا کنند.
سید ِلاری و توجه به خودکفایی اقتصادی
آیتالله لاری مصرف اجناس و خوراکیهای خارجی که منجر به خروج سرمایه از کشور میشود را تحریم کرد و خروج ارز از کشور را موجب وابستگی اقتصادی و سپس وابستگی سیاسی به بیگانگان و آن را حرام اعلام کرد. سید که تجارت با روس و انگلیس را به زیان کشور میدانست، همواره مسلمانان را از مصرف خوراک و پوشاک کشورهای خارجی نهی و به استفاده از اجناس داخلی تشویق میکرد. او روسها را مانند انگلیسیها محارب با مسلمین میدانست. لباس سید از پارچههایی بود که در داخل کشور تهیه میشدند و در تمام عمر هرگز از اجناس خارجی استفاده نکرد. آیتالله لاری از یکسو قطع وابستگی اقتصادی به استعمارگران را واجب شرعی میدانست و از سوی دیگر مسلمانان را مکلف به یادگیری حرفهها و صنایع لازم برای دستیابی به خودکفایی میکرد./1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات