مروری بر دستاوردهای دعا در بیانات رهبرانقلاب؛
دعا؛ نیاز حتمی انسان
ر اندیشه حضرت آیتالله خامنهای، دعا جایگاه تمدنی دارد. لذا جمهوری اسلامی در درون و در دل افراد خود باید درهایی به سوی دعا و تضرع باز کرده باشد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری رسا، رهبرانقلاب اسلامی در بیانات در ارتباط تصویری ستاد ملی مبارزه با کرونا (۱۳۹۹/۰۲/۲۱) مسئله دعا را نیاز حتمی و اساسی انسان خواندند و فرمودند: «مردم احتیاج دارند به اینکه بخصوص در مسائل مهم، در قضایا یا حوادث مهم بتوانند این توسّل و این توجّه و این ارتباط با خدا و خواستن از خدا را داشته باشند؛ یک فکری برای این بشود. من حتّی معتقدم که اگر قواعد سختگیرانهای هم در این زمینه گذاشته بشود، وضع بشود، مردم مؤمن و مسجدی ما بیشتر از دیگران به قواعد عمل می کنند.»
حضرت آیتالله خامنهای در تمام ایام عبادی و مناسبتهای عبادی، بهترین عبادت را «دعا» میدانند. در تمام ایام ماه مبارک رمضان، ماه رجب، ماه شعبان، شبهای قدر، لحظات سخت زندگی، هنگامه بروز مشکلات و به طور کلی در همه حالات زندگی اصلیترین توصیه ایشان دعا است.
ایشان آنگاه که درباره دعا بحث میکنند، عموماً آن را ذیل عنوان «دستاوردها، فوائد و برکات دعا» مطرح کردهاند. بر همین مبنا بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این یادداشت «دستاوردهای دعا» را براساس بیانات حضرت آیتالله خامنهای تبیین میکند.
گفتار اول: جایگاه و مفهوم دعا
الف. جایگاه فردی دعا
یکی از مفاهیم مهم در اسلام، دعا است. «در قرآن کریم، بارها در باب دعا و دعایی که بندگان صالح خدا کردهاند، سخن گفته شده است... انبیای الهی در مواقع سختی دعا میکردند و از خدای متعال کمک میخواستند: «فدعا ربه انّی مغلوب فانتصر»(۱) که از قول حضرت نوح علیهالسّلام نقل شده است. یا از قول حضرت موسی علیهالسّلام نقل شده است: «فدعا ربه ان هؤلاء قوم مجرمون»(۲) موسی به خدا شکایت کرد و به او پناه برد. خدای متعال در چند آیه از آیات قرآن وعده کرده است که دعا را مستجاب خواهد کرد. یکی از آیات، همین آیه مبارکه «و قال ربّکم ادعونی استجب لکم»(۳) است؛ یعنی پروردگار شما فرموده است که مرا دعا کنید، تا استجابت کنم.»
«دعا سخن گفتن با خدای متعال است.»(۴) انسان وقتی قرآن میخواند خدا با او حرف میزند و وقتی دعا میخواند او با خدا حرف میزند. با این توصیف، دعا همان قرآن است و «به تعبیر امام بزرگوارمان، دعا قرآن صاعد است.»(۵) قرآن، حقایقی است که از بالا بر ما نازل می شود و دعا همان حقایقی است که از پایین به بالا صاعد می شود. از طرفی ارتباط نداشتن با دعا و نبود حال دعا، یکی از علائم بد برای انسان است. «عبارت حکمتآمیزی است. میگوید: «انا من ان اسلب الدّعا اخوف من ان اسلب الاجابة»؛ «از اینکه دعا از من گرفته شود بیشتر میترسم تا اینکه اجابت از من گرفته شود.»(۶)
ب. جایگاه تمدن ساز دعا
در اندیشه حضرت آیتالله خامنهای، دعا جایگاه تمدنی دارد. لذا «جمهوری اسلامی... در درون و در دل افراد خود باید درهایی به سوی دعا و تضرع باز کرده باشد. بدون این، نمیشود. اگر میخواهید در مقابل دشمن، استوار باشید، باید باب دعا را به روی خودتان باز کنید... جامعهی اسلامی باید جامعهی دعا و تضرع و انابهی الی اللَّه باشد.»(۷)
ج. معنای دعا
دعا یعنی «با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است، یا تمجید و تحمید است، یا اظهار محبت و ارادت است؛ همهی اینها دعاست.»(۸)
گفتار دوم: دستاوردهای معرفتی دعا
اولین دستاورد دعا، این است که دعا، معرفت و بصیرت انسان را افزایش میدهد. البته «این مخصوص دعاهایی است که از معصوم به ما رسیده است.»(۹) زیرا «در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است.»(۱۰)و «حقایق و معارفی که در ادعیهی رسیدهی از معصومین (علیهمالسّلام) وجود دارد، یک دهم آن در همهی روایات و خطبِ رسیدهی از معصومین (علیهمالسّلام) وجود ندارد؛ جز آن روایات توحیدی و خطب توحیدی. این دعاها خیلی اهمیت دارد.»(۱۱)
در این میان صحیفه سجادیه از جایگاه ویژهای برخوردار است. زیرا یک «کتاب معجزنشانی است.»(۱۲)و «خلاصه و عصارهای از تفکرات اهل بیت (ع) در این کتاب گنجانده شده است.»(۱۳) حال سؤال این است که دعا، چگونه کارکرد معرفتی دارد؟ این سؤال را در ادامه پاسخ میدهیم.
الف. تعمیق معرفت
انس با ادعیه و صحیفه سجادیه و فهم معارف آنها، به انسان معرفت و بصیرت میدهد و مهمتر اینکه معرفت دینی را در انسان تعمیق میکند در نتیجه از انحرافات رفتاری حفظ میکند. «انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنین تدبر در ادعیهی مأثورهای که اعتبار دارد - مثل صحیفهی سجادیه و بسیاری از دعاها - در تعمیق معرفت دینی خیلی نقش دارد.»(۱۴)
ب. افزایش ایمان
کارکرد دیگر معرفت افزایی دعا «تقویت و استقرار ایمان در دل است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل پایدار و مستقر میکند. ایمانِ قابل زوال در مواجههی با حوادث عالم و سختیها، خوشیها، تنعمها و حالات گوناگون انسان، در خطر از بین رفتن است... خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت میکند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خدای متعال از بین میرود.»(۱۵)
ج. ارتقای خواستهها و نیازها
یکی از مهمترین کارکردهای معرفتافزایی دعا این است که «در دعاها به ما یاد میدهند که از خدا چه بخواهیم... معصومین علیهمالسّلام، یاد میدهند که چه باید از خدا بخواهیم. چیزهایی که باید از خدا خواست، همانهاست که آن بزرگواران در ادعیّه مطرح میکنند. بعضی در دنیا، به سراغ زیادیهای زندگی میروند.» (۱۶)
البته توجه به این نکته ضروری است که اینگونه نبوده که «ائمّه علیهم السّلام، آنچه راکه در دعا و در نیمه شب و در حال تضرّع و گریه میگفتهاند، فقط برای این بوده است که ما از آنها یاد بگیریم؛ بلکه ایشان قصد انشا میکردند و حقیقت را میگفتند.»(۱۷)
د. یادآوری نقطههای ضربهپذیر
کارکرد دیگر معرفتافزایی این است که ائمه (ع) «در خلال دعاهای مذکور، نقطههای ضربهپذیرِ معنوی را به یادِ ما میآورند و هشدار میدهند که «ممکن است از این نقاط ضربه بخورید و آسیب ببینید.» مثلاً «گناهانی وجود دارد که نعمتها را از انسان میگیرد. «اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء.»(۱۸) گناهانی هم وجود دارد که دعا را حبس میکند.»(۱۹)
گفتار سوم: دستاوردهای معنوی دعا
اصلیترین دستاورد دعا این است که «انسان با دعا و تضرع و عرض حاجت، خود را به خدای متعال نزدیک کند. نفس دعا کردن، تقرب الی اللَّه است. خود حرف زدن با پروردگار، خود تضرع کردن، با خدای متعال سخن گفتن، نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار کردن، برای انسان یکی از مقاصد و هدفهاست. این، بالاترین جنبههایی است که در دعا وجود دارد.»(۲۰) این دستاوردها نیز به صورتهای مختلفی ظهور میکنند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
الف. غفلت زدایی از یاد خدا
اولین کارکرد معنوی دعا «زنده نگهداشتن یاد خدا در دل، غفلت را - که مادر همهی انحرافها و کجیها و فسادهای انسان، غفلت از خداست - میزداید. دعا غفلت را از دل انسان میزداید؛ انسان را به یاد خدا میاندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه میدارد.»(۲۱)
ب. خشوع در مقابل پروردگار
کارکرد معنوی دیگر دعا، خشوع در مقابل پروردگار است. «اصلِ دعا، این است. اینکه میبینید از قول پیغمبر صلیاللَّه علیه وآله نقل شده است که فرمود: «الدّعاء مخ العبادة»(۲۲) مغز عبادت دعاست. به خاطر آن است که در دعا حالتی وجود دارد که عبارت است از وابستگىِ مطلق به پروردگار و خشوع در مقابل او. اصل عبادت هم این است... خدای متعال، گاهی برای من و شما مشکلاتی به وجود میآورد، تا وادار به تضرّع و توجّه و خشوعمان کند.»(۲۳)
ج. تقویت روح عبودیت
«دعا، مظهر بندگىِ در مقابل خداوند و برای تقویت روح عبودیت در انسان است، و این روح عبودیت و احساس بندگی در مقابل خداوند، همان چیزی است که انبیای الهی از اول تا آخر، تربیت و تلاششان متوجهِ این نقطه بوده است که روح عبودیت را در انسان زنده کنند.»(۲۴)
د. دمیدن روح اخلاص
دمیدن روح اخلاص در انسان، چهارمین کارکرد معنوی دعا است. «با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن، به انسان روح اخلاص میدهد. اخلاص یعنی کار را برای خدا انجام دادن. همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد... دعا روح اخلاص را در انسان میدمد.»(۲۵)
گفتار چهارم: دستاوردهای اخلاقی دعا
پیامبر اسلام هدف از بعثت خود را کامل کردن مکارم اخلاق برای انسانها دانست «إنَّما بُعِثْتُ لاُتمّم مَکارِمَ الأخْلاق».(۲۶) این هدف در دوران حکومت پیامبر اتفاق افتاد. اما پنجاه سال بعد، مسلمانان فرزند همان پیامبر را با بدترین وضع به شهادت رساندند. امام سجاد (ع) که بازمانده و پیام آور عاشورا بود، در دوران امامت خود، واقعه کربلا را تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که «بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود... اگر مردم پست و دارای رذائل اخلاقی نبودند، حکومتها (هرچند فاسد، ظالم و حتی بی دین) نمی توانستند چنین فاجعه بزرگی را رقم بزنند... یک ملت، وقتی منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود. این را امام سجاد (ع)، در چهره جامعه اسلامی تفحّص کرد، و کمر بست به اینکه این چهره را از این زشتی پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند.»(۲۷)
لذا امام سجاد (ع) دعا را شالودهی این درمان قرار داد و توانست فضایی معنوی در جامعهی اسلامی به وجود بیاورد و توانست به وسیله دعا به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی بپردازد.
امیر المومنین (ع) نیز همین نسخه را انجام داده بودند. «آن روزی که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در جامعهی اسلامىِ آن روز بر سر کار آمد، وضع امت مسلمان با آن روزی که پیغمبر اکرم از دنیا رفت، تفاوت زیادی کرده بود... یکی از کارهای مستمر امیرالمؤمنین پرداختن به تربیت اخلاقی آن مردم است. همهی انحرافهائی که در جامعه پیش میآید، برگشتش و ریشهاش در اخلاقیات ماست... این حقیقت، امیرالمؤمنین را به بیان یک حقیقت مهمتری وادار میکند و آن حقیقتِ بالاتر این است که اغلب این خصال باطل و مضر در انسانها، بر میگردد به دنیاطلبی... یاد خدا و توجه به ذکر و مناجات الهی، مهمترین علاجی است که امیرالمؤمنین برای این کار دارد... لذا شما دعاهای امیرالمؤمنین را نگاه کنید؛ پرشورترین دعاها همین دعاهای امیرالمؤمنین است. البته ادعیهی رسیدهی از معصومین (علیهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است.»(۲۸) این دستاورد نیز به صورتهای مختلفی میتواند کارکرد داشته باشد.
الف. خودسازی و رشد فضایل اخلاقی
اولین کارکرد اخلاقی دعا «خودسازی و رشد فضایل اخلاقی در انسان است. انسان با توجه به خدا و با حرف زدن با خدای متعال، فضایل اخلاقی را در خود تقویت میکند؛ این خاصیت قهری و طبیعی انس با پروردگار است؛ بنابراین دعا میشود پلکان عروج انسان به سمت کمالات. متقابلاً دعا رذایل اخلاقی را از انسان میزداید؛ حرص و کبر و خودپرستی و دشمنی با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بی صبری را از انسان دور میکند.»(۲۹)
ب. ایجاد محبت به خدای متعال
دومین کارکرد اخلاقی دعا «ایجاد محبت به خدای متعال است. دعا عشق به خدای متعال را در دل زنده میکند. مظهر همهی زیباییها و خوبیها ذات اقدس پروردگار است. دعا و انس و تکلم با خدای متعال، این محبت را در دل بهوجود میآورد.»(۳۰)
ج. امید به آینده
کارکرد دیگر دعا از حیث اخلاقی «دمیدن روح امید در انسان است. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالشهای زندگی را میدهد. هر کس در دوران زندگی خود با حوادثی مواجه میشود و چالشهایی پیدا میکند. دعا به انسان توانایی و قدرت میدهد و انسان را در مقابل حوادث مستحکم میکند؛ لذا در روایت از «دعا» تعبیر شده است به سلاح. از نبی مکرم نقل شده است که فرمود: «الا ادلّکم علی سلاح ینجیکم من اعدائکم» اسلحهیی را به شما معرفی کنم که مایهی نجات شماست؛ «تدعون ربّکم باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدعاء».(۳۱) در مواجههی با حوادث، توجه به خدای متعال، مثل سلاح برّندهیی در دست انسان مؤمن است.»(۳۲)
هـ . پاسخ به نیازهای فطری
کارکرد دیگر دعا از جهت اخلاقی این است که «اگر انسان اجازه نداشت زبان به دعا و مناجات باز کند، چه میکرد؟ چطور میتوانست روح تشنه و گرسنهی خود را اشباع کند؟ چه چیزی غیر از اُنس با خدا میتواند این روح تشنهی انسان را سیراب کند؟»(۳۳) «لذا دعا، یک نعمت است و فرصت دعا کردن، یک نعمت است.»(۳۴)
گفتار پنجم: دستاوردهای مادی دعا
انسان سر تا پا نیاز است. خداوند مجموعه ای از امکانات را به انسان داده است تا این نیازها را برطرف کند؛ اما گاهی این امکانات دچار کمبود میشود. در این صورت است که انسان به مشکل اساسی بر میخورد. انسان برای رفع این مشکلات و برطرف کردن نیازهای خود، نیازمند قدرتی برتر است. هرچند عده ای از انسانها دل به نقطه های خیالی دارند؛ اما قدرت مطلق و حقیقی کسی نیست غیر از خداوند. راز خواستن از خداوند این است که «باید درِ خانه خدا رفت، تا از تضرّع پیش دیگران، بی نیاز شد.»(۳۵)
بنابراین دعا «در حقیقت وسیلهای برای رسیدن به حوائج خودمان میجوییم و راهی به سوی این حوائج میپیماییم و از آن استفاده میکنیم. این، یک گونه دعا کردن است: دعا برای گرفتن مقصود. اینطور نیست که کسی گمان کند همهی مقاصد، به وسیلهی ابزارها یا وسایل مادی برای انسانها قابل دسترسی است. بلکه چیزهایی را انسان با دعا باید به دست آورد. البته نه دعای تنها و دعای بدون عمل.»(۳۶)
«وقتی خدای متعال به من و شما امر میکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خدای متعال تصمیم دارد که آنچه را میخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان اللَّه لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الاجابة واللَّه اکرم من ذلک»(۳۷) خدای متعال کریمتر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد.»(۳۸) در این بحث سه سؤال مهم وجود دارد که به آن میپردازیم.
الف. نقش علل و اسباب طبیعی
یکی از سؤالات مهم این است که «اگر دعا، چنین نقش معجزآسایی دارد، پس این وسایل دنیوی و این ابزارها و علم و صنعت و نظایر آن چیست؟ جواب این است که دعا رقیب ابزارهای مادّی نیست. این طور نیست که وقتی انسان میخواهد به مسافرت برود، یا با خودرو و قطار و هواپیما عازم شود و یا با دعا برود! همچنین این طور نیست که اگر انسان بخواهد وسیلهای به دست آورد، یا پول خرج کند و یا اگر پول نداشت به دعا متوسّل شود و آن وسیله را به دست آورد! معنای دعا این است که شما از خدا بخواهید تا او این وسایل را جور بیاورد. آن وقتْ علل مادّی، هر کدام در جای خودشان قرار میگیرند. دعای مستجاب این گونه است... بنابراین دعا رقیب آنها نیست، بلکه در طول آنهاست. دعا، جور آورنده آنهاست.» (۳۹) البته بحث معجزه مسئله دیگری است چون جزء استثنائات است.
بنابراین «لازم نیست دعا همیشه قوانین طبیعی را به هم بزند و برخلاف قوانین طبیعی عمل کند؛ نه. دعا درچارچوب قوانین طبیعی مستجاب میشود و خواسته شما برآورده میگردد. این قدرت خداست که قوانین را جور میآورد، کنار هم میگذارد و مقصود شما برآورده میشود.»(۴۰)
ب. دلیل مستجاب نشدن برخی دعاها
سوال مهم دیگر این است که چرا برخی دعاها مستجاب نمی شود؟ چرا خداوند فرموده است دعا کنید تا استجابت کنم، اما برخی دعاها مستجاب نمی شود؟ پاسخ این سؤال را از دو جهت باید بررسی کنیم. اول اینکه اساسا استجابت به چه معناست؟ دوم اینکه استجابت دعا چه شرایطی دارد؟/998/
۱) معنای استجابت:
بر اساس آنچه گفتیم «بزرگترین فایدهی دعا، فایدهی نقد دعاست که به خود شما دعاکننده میرسد؛ یعنی ایجاد رابطه با خدای متعال و احساس محبت و شوق به تقرب به پروردگار عالم. این، نقدترین دستاورد دعاست که متعلق به خود شما دعاکننده است؛ بحث استجابت، بحث دیگری است.» (۴۱)
لذا هر دعایی قطعاً ۳ دستاورد از ۴ دستاورد مذکور را دارد. یعنی هر دعایی قطعا دستاوردهای معنوی و تقرب به خداوند، دستاوردهای اخلاقی و اصلاح رذائل اخلاقی، دستاوردهای معرفتی و افزایش ایمان را به همراه دارد. و گاهی ممکن است دستاورد چهارم یعنی دستاوردهای مادی و برآورده شدن خواستهها و نیازها را نداشته باشد. با این نگاه، انسانی که با دعا انس دارد، قطعا همیشه به برکات فراوانی میرسد. معنای استجابت نیز همین است. زیرا با هر دعایی سه استجابت و دستاورد مهم برای انسان به ارمغان آورده میشود.
۲) شروط استجابت:
«در روایات آمده است که اگر شرایط دعا وجود نداشته باشد، دعا مستجاب نمیشود. لذا هر دعایی باید شرایطش به وجود بیاید. لذا دعا «بدان معنا نیست که هرچه شما خواستید و هر طور آن را با خدای متعال در میان گذاشتید، برآورده خواهد شد؛ نه. شرایطی دارد، آدابی دارد؛ مثل همهی اسباب عادی و مثل همهی خواستنها. اگر شما از دوستتان هم چیزی بخواهید، آداب و تشریفاتی دارد. ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت.»(۴۲)
دعا باید خوب خوانده شود. در اینصورت است که خداوند آن را می شنود. دعا باید «وَ اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک وَ اسمَع نِدائی اِذا نادَیتُک»(۴۳) باشد. «یک جور دعا خواندنی هست که خدا آن را نمیشنود.»(۴۴) و آن دعائی است که خود ائمه هم از آن پناه می برند. «اَعوذُ بِکَ... مِن دُعاءٍ لا یُسمَع».(۴۵) دعای خوب چند ویژگی و شروط مهم دارد که در فصل بعدی به این شروط میپردازیم.
۳) وجود مصالح بالاتر:
گاهی تمام شرایط نیز وجود دارد اما دعا مستجاب نمی شود. آن در «مواردی که در علم الهی، مصالحی وجود دارد که آن مصالح را ما نمیدانیم و خدای متعال، به خاطر دعای من و شما مصالح عمومی آفرینش، یا مصالح یک ملت را به هم نمیریزد. آنجا که سر راه خواستهی ما، مصلحت بزرگی مانع نباشد و آنجا که توجه لازم را در حال دعا داشته باشیم، دعا مستجاب خواهد شد؛ یا زود و یا دیر.»(۴۶)
۴) عدم اقتضای قوانین عالم:
«ممکن است استجابت به معنای برآورده شدنِ صددرصد آن خواسته هم نباشد. گاهی ممکن است قوانین خلقت، اقتضای این را نکند که خدا آن حاجت را حتماً برآورده کند. در مواردی قوانینی وجود دارد که آن خواسته برآورده شدنی نیست، یا بهزودی برآورده شدنی نیست. در غیر این موارد، قاعدتاً خدای متعال پاسخش این است که خواسته شما را برآورده میکند.»(۴۷)
بنابراین این انگاره ای که غالبا درباره مفهوم دعا وجود دارد که موضوع دعا باید مستجاب شود و اگر مستجاب نشود، نشانگر این است که خدا بنا ندارد دعاهای ما را مستجاب کند، درست نیست؛ بلکه باید به این نکات مذکور توجه کرد.
ج. تعارض تلاش و دعا
«معنای دعا این نیست که شما از خدا بخواهید و بنشینید و فکر نکنید؛ نه، از خدا بخواهید، تا وقتی حرکت میکنید، در حرکت، شما را کمک کند. از خدا بخواهید، تا وقتی انتخاب میکنید، در انتخابِ درست، شما را کمک کند. از خدا بخواهید، تا اگر صحنه، صحنهی دشواری است و قابل تشخیص نیست، در تشخیص به شما کمک کند.»(۴۸)
گفتار ششم: آداب و شرایط رسیدن به دستاوردهای دعا
«چه دعایی باید بکنیم که دنبال آن، اجابت باشد. گاهی انسان چیزی را از خدا میخواهد و به حسب ظاهر احساس میکند که این خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا این است که دعا به معنای حقیقی کلمه و با شرایط خود انجام بگیرد.»(۴۹)
الف. همراه با توجه و آمیخته شدن با دعا
«یکی از شرایط استجابت دعا این است که آن را با توجه مطرح کنیم. گاهی لقلقه زبان، جملاتی چون «خدایا ما را بیامرز.»، «خدایا به ما سعّه رزق بده» و «خدایا قرض ما را ادا کن» است. ده سال انسان این گونه دعا میکند، اصلاً مستجاب نمیشود. این فایدهای ندارد.»(۵۰) بنابراین «عمدهترین آداب، این است که انسان به خدای متعال توجه کند و با همهی دل، از خدا بخواهد. هنگامی که قلب انسان رقیق میگردد و توجهی پیدا میشود، وقت دعاست. آن وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده میشود.»(۵۱)
ب. با معرفت دعا کردن
«یکی دیگر از شرایط دعای مستجاب این است که انسان دعا را با معرفت انجام دهد.» (۵۲) با معرفت دعا کردن به چند گونه است:
اول: «بداند که این دعا و این درخواست از کسی است که قدرت دارد همهی آنچه را که انسان میخواهد، برای او انجام دهد؛ یعنی به اثر دعا باور داشته باشد.»(۵۳)
دوم: «دعا، خواندنِ خداست؛ حالا میتواند به زبان فارسی یا به زبان خودتان باشد؛ هرچه که میخواهید با خدا حرف بزنید؛ این، دعاست. هرچه میخواهید با او در میان بگذارید. گاهی هم حاجت خواستن نیست، فقط اُنس با خداست.»(۵۴)
سوم: «بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) و اهلبیت طاهرین او - که اوعیهی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - میتوان جست.»(۵۵) «دعاهایی که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست... انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.»(۵۶)
چهارم: «باید معنای این دعاها را بفهمیم. خوشبختانه الان ترجمههای خوب وجود دارد و مفاتیحالجنان و دعاهای گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمهها، دقت کنند و بخوانند.»(۵۷)
از نظر حضرت آیتالله خامنهای، بهترین دعاهای مأثوره، دعاهای صحیفه سجادیه (به ویژه دعاهای پنجم، هفتم، هشتم، شانزدهم، بیستم، سی و دوم)، کمیل، ابو حمزه ثمالی، مناجات شعبانیه و عرفه است.
ج. دوری و اجتناب از گناه
«یکی دیگر از شرایط دعا، اجتناب از گناه و توبه است... دربارهی دعا و استجابت دعا در روایت دارد که: «و لیخرج من مظالم الناس»(۵۸) انسان باید از مظلمهی مردم خارج شود تا دعایش قبول شود.»(۵۹) «گناهانی هم وجود دارد که دعا را حبس میکند. پناه بر خدا! ممکن است انسان مرتکب گناهی شود که هر چه دعا کند، آن دعا بیاثر و بیفایده گردد.»(۶۰)
د. حضور قلب و خضوع و خشوع
«یکی دیگر از شرایط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همانطور که عرض کردیم، معنای دعا این است که شما با خدا حرف بزنید؛ خدا را در مقابل خود احساس کنید و حاضر و ناظر بدانید. اینکه انسان همینطور طبق عادت چیزی را بر زبان بیاورد و مطالبهیی را ذکر کند - خدایا ما را بیامرز، خدایا پدر و مادر ما را بیامرز - بدون اینکه در دل خود حقیقتاً حالت طلبی را احساس کند، این دعا نیست؛ لقلقهی لسان است. «لا یقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه»(۶۱) دل غافل و بیتوجه و سربههوا اگر دعا کند، خدای متعال دعایش را قبول نمیکند.»(۶۲)
هـ . نخواستن کارهای نشدنی
«بزرگان دین فرمودهاند: کارهای نشدنی را از خدای متعال نخواهید... پس، اگر چیزی را از خدای متعال طلب کردیم که نشدنی و به خلاف سنّتهاىِ معمولىِ عالم است، برآورده نمیشود.(۶۳)
ز. بزرگ و زیاد ندانستن دعا و خواستهها
«در دعا همت بلند داشته باشید؛ درخواستهای بزرگ بکنید؛ سعادت دنیا و آخرت را بخواهید و نگویید اینها بزرگ است، اینها زیاد است؛ نه، برای خدای متعال اینها چیزی نیست.»(۶۴) «در روایات دارد، وقتی برای حاجاتی دعا میکنید، دعا و خواستهی خود را زیاد ندانید. یعنی هرچه مایل هستید و میخواهید، از خدا طلب کنید. نگویید «این زیاد است. کمتر بخواهم تا بشود.» ما از استکثار دعا منع شدهایم.»(۶۵)
و. کوچک نشمردن خواستهها
«از کوچک بودن خواسته هم ابا نداشته باشید. خواستههای کوچکِ کوچک را هم از خدا بخواهید. در روایت است که حتی بندِ کفش خود را - که چیز خیلی حقیری است - از خدا بخواهید. روایتی است از امام باقر علیهالصّلاة والسّلام که میفرماید: «لاتحَّقروا صغیراً من حوائجکم فانَّ احبّ المؤمنین الی اللَّه اسئلهم»(۶۶) حاجتهای کوچک را حقیر نشمارید و از خدا بخواهید. خوب؛ انسان به بند کفش احتیاج دارد؛ به درِ مغازه میرود و میخرد. این هم دعا لازم دارد؟! بله! تا احساس کردید که به بند کفش و یا هر چیز دیگرِ به این کوچکی نیاز دارید، دل را متوجّه خدا کنید و بگویید: «پروردگارا! این را هم به من برسان.» رساندنش به چه ترتیب است؟ به این ترتیب است که پول در جیبم بگذارم، سرِ کوچه بروم، از مغازه بخرم و بعد هم آن را مورد استفاده قرار دهم. به هر حال، باید از خدا بخواهید. اگر چه به درِ مغازه رفتید، پول دادید و بند کفش خریدید؛ اما باز هم آن را خدا به شما داد. از غیر طریق خدا که چیزی به دست انسان نمیرسد. هر چه به ما میرسد خدا به ما میدهد.»(۶۷)
ح. عجله نکردن در استجابت دعاها
«در روایات دارد:«النهی من الاستعجال فی الدعا.» یعنی در دعا عجله نکنید. اگر چیزی را خواستید و در زمانی که شما خواستید برآورده نشد، نگویید که خدای متعال دعای مرا مستجاب نکرد؛ نه. «الامور مرهونة باوقاتها.» در روایت دارد: بنی اسرائیل بعد از آنکه خدای متعال وعده داد آنان را نجات خواهد داد، چهل سال دعا کردند و بالاخره شد. کار بزرگی هم انجام شد. غرق فرعون و پیروزی موسی بر فرعون، امری نیست که چهل سال تلاش، برای آن زیاد باشد. عجله نکنید!»(۶۸)
پینوشت:
۱) قمر، ۱۰
۲) دخان، ۲۲
۳) غافر، ۶۰
۴) بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
۵) بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۸) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۹) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۱۰) (بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۸۹/۰۳/۱۴)
۱۱) (۱۳۹۰/۰۵/۱۶)
۱۲) (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیهالسلام)، ۱۳۸۷/۰۴/۲۶)
۱۳) (دیدار با مسلمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت:، ۲۸/۵/۱۳۸۶)
۱۴) ۱۳۸۸/۱۱/۱۳
۱۵) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۱۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۱۷) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه، ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
۱۸) فرازی از دعای کمیل
۱۹) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۲۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۲۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲۲) الدعوات (للراوندی) / سلوة الحزین، ص ۱۸
۲۳) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۲۴) بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۰۷/۲۱
۲۵) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲۶) بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج۱۶، ص۲۱۰
۲۷) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۷۲/۰۴/۲۳
۲۸) خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
۲۹) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۰) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۱) الکافی (چاپ اسلامیة)، ج۲، ص ۴۶۸
۳۲) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۳) بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکّلهای دانشجویی، ۱۳۷۵/۰۹/۱۵
۳۴) بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۰۷/۲۱
۳۵) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۳۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۳۷) کنزالعمال،متقی هندی ج ۲ ص ۶۸ ح ۳۱۵۵؛ میزان الحکمه،محمدی ری شهری ج۲ ص ۸۷۳
۳۸) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۹) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۴۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۷/۱۰/۰۴
۴۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۴۲) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۴۳) فرازی از مناجات شعبانیه
۴۴) بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
۴۵) من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۳۳۵
۴۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۴۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۷/۱۰/۰۴
۴۸) بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان همدان.۱۳۸۳/۰۴/۱۷
۴۹) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۵۱) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۵۲) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۳) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۴) بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۰۷/۲۱
۵۵) یادداشت حضرت آیتالله خامنهای درباره مناجات شعبانیه، ۱۳۶۹/۱۰/۰۱
۵۶) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۷) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۸) بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج۹۰، ص۳۲۱
۵۹) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۶۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۶۱) (لَا یَسْتَجِیبُ الدُّعَاءَ مِنْ قَلْبٍ لَاه) مصباح الشریعة، ص: ۱۳۳
۶۲) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۶۳) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۶۴) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۶۵) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۶۶) مکارم الأخلاق، طبرسی، ص ۳۱۷
۶۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۶۸) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷ش
الف. تعمیق معرفت
انس با ادعیه و صحیفه سجادیه و فهم معارف آنها، به انسان معرفت و بصیرت میدهد و مهمتر اینکه معرفت دینی را در انسان تعمیق میکند در نتیجه از انحرافات رفتاری حفظ میکند. «انس با قرآن و تدبر در قرآن، همچنین تدبر در ادعیهی مأثورهای که اعتبار دارد - مثل صحیفهی سجادیه و بسیاری از دعاها - در تعمیق معرفت دینی خیلی نقش دارد.»(۱۴)
ب. افزایش ایمان
کارکرد دیگر معرفت افزایی دعا «تقویت و استقرار ایمان در دل است. خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل پایدار و مستقر میکند. ایمانِ قابل زوال در مواجههی با حوادث عالم و سختیها، خوشیها، تنعمها و حالات گوناگون انسان، در خطر از بین رفتن است... خصوصیت دعا این است که ایمان را در دل انسان مستقر و ثابت میکند و خطر زوال ایمان با دعا و استمرار توجه به خدای متعال از بین میرود.»(۱۵)
ج. ارتقای خواستهها و نیازها
یکی از مهمترین کارکردهای معرفتافزایی دعا این است که «در دعاها به ما یاد میدهند که از خدا چه بخواهیم... معصومین علیهمالسّلام، یاد میدهند که چه باید از خدا بخواهیم. چیزهایی که باید از خدا خواست، همانهاست که آن بزرگواران در ادعیّه مطرح میکنند. بعضی در دنیا، به سراغ زیادیهای زندگی میروند.» (۱۶)
البته توجه به این نکته ضروری است که اینگونه نبوده که «ائمّه علیهم السّلام، آنچه راکه در دعا و در نیمه شب و در حال تضرّع و گریه میگفتهاند، فقط برای این بوده است که ما از آنها یاد بگیریم؛ بلکه ایشان قصد انشا میکردند و حقیقت را میگفتند.»(۱۷)
د. یادآوری نقطههای ضربهپذیر
کارکرد دیگر معرفتافزایی این است که ائمه (ع) «در خلال دعاهای مذکور، نقطههای ضربهپذیرِ معنوی را به یادِ ما میآورند و هشدار میدهند که «ممکن است از این نقاط ضربه بخورید و آسیب ببینید.» مثلاً «گناهانی وجود دارد که نعمتها را از انسان میگیرد. «اللّهم اغفرلی الذّنوب الّتی تحبس الدّعاء.»(۱۸) گناهانی هم وجود دارد که دعا را حبس میکند.»(۱۹)
گفتار سوم: دستاوردهای معنوی دعا
اصلیترین دستاورد دعا این است که «انسان با دعا و تضرع و عرض حاجت، خود را به خدای متعال نزدیک کند. نفس دعا کردن، تقرب الی اللَّه است. خود حرف زدن با پروردگار، خود تضرع کردن، با خدای متعال سخن گفتن، نزد خدای متعال عذرخواهی و توبه و استغفار کردن، برای انسان یکی از مقاصد و هدفهاست. این، بالاترین جنبههایی است که در دعا وجود دارد.»(۲۰) این دستاوردها نیز به صورتهای مختلفی ظهور میکنند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
الف. غفلت زدایی از یاد خدا
اولین کارکرد معنوی دعا «زنده نگهداشتن یاد خدا در دل، غفلت را - که مادر همهی انحرافها و کجیها و فسادهای انسان، غفلت از خداست - میزداید. دعا غفلت را از دل انسان میزداید؛ انسان را به یاد خدا میاندازد و یاد خدا را در دل زنده نگه میدارد.»(۲۱)
ب. خشوع در مقابل پروردگار
کارکرد معنوی دیگر دعا، خشوع در مقابل پروردگار است. «اصلِ دعا، این است. اینکه میبینید از قول پیغمبر صلیاللَّه علیه وآله نقل شده است که فرمود: «الدّعاء مخ العبادة»(۲۲) مغز عبادت دعاست. به خاطر آن است که در دعا حالتی وجود دارد که عبارت است از وابستگىِ مطلق به پروردگار و خشوع در مقابل او. اصل عبادت هم این است... خدای متعال، گاهی برای من و شما مشکلاتی به وجود میآورد، تا وادار به تضرّع و توجّه و خشوعمان کند.»(۲۳)
ج. تقویت روح عبودیت
«دعا، مظهر بندگىِ در مقابل خداوند و برای تقویت روح عبودیت در انسان است، و این روح عبودیت و احساس بندگی در مقابل خداوند، همان چیزی است که انبیای الهی از اول تا آخر، تربیت و تلاششان متوجهِ این نقطه بوده است که روح عبودیت را در انسان زنده کنند.»(۲۴)
د. دمیدن روح اخلاص
دمیدن روح اخلاص در انسان، چهارمین کارکرد معنوی دعا است. «با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن، به انسان روح اخلاص میدهد. اخلاص یعنی کار را برای خدا انجام دادن. همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد... دعا روح اخلاص را در انسان میدمد.»(۲۵)
گفتار چهارم: دستاوردهای اخلاقی دعا
پیامبر اسلام هدف از بعثت خود را کامل کردن مکارم اخلاق برای انسانها دانست «إنَّما بُعِثْتُ لاُتمّم مَکارِمَ الأخْلاق».(۲۶) این هدف در دوران حکومت پیامبر اتفاق افتاد. اما پنجاه سال بعد، مسلمانان فرزند همان پیامبر را با بدترین وضع به شهادت رساندند. امام سجاد (ع) که بازمانده و پیام آور عاشورا بود، در دوران امامت خود، واقعه کربلا را تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدند که «بخش مهمّی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود... اگر مردم پست و دارای رذائل اخلاقی نبودند، حکومتها (هرچند فاسد، ظالم و حتی بی دین) نمی توانستند چنین فاجعه بزرگی را رقم بزنند... یک ملت، وقتی منشأ همه مفاسد خواهد شد که اخلاق او خراب شود. این را امام سجاد (ع)، در چهره جامعه اسلامی تفحّص کرد، و کمر بست به اینکه این چهره را از این زشتی پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند.»(۲۷)
لذا امام سجاد (ع) دعا را شالودهی این درمان قرار داد و توانست فضایی معنوی در جامعهی اسلامی به وجود بیاورد و توانست به وسیله دعا به تعلیم و تغییر اخلاق در جامعه اسلامی بپردازد.
امیر المومنین (ع) نیز همین نسخه را انجام داده بودند. «آن روزی که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در جامعهی اسلامىِ آن روز بر سر کار آمد، وضع امت مسلمان با آن روزی که پیغمبر اکرم از دنیا رفت، تفاوت زیادی کرده بود... یکی از کارهای مستمر امیرالمؤمنین پرداختن به تربیت اخلاقی آن مردم است. همهی انحرافهائی که در جامعه پیش میآید، برگشتش و ریشهاش در اخلاقیات ماست... این حقیقت، امیرالمؤمنین را به بیان یک حقیقت مهمتری وادار میکند و آن حقیقتِ بالاتر این است که اغلب این خصال باطل و مضر در انسانها، بر میگردد به دنیاطلبی... یاد خدا و توجه به ذکر و مناجات الهی، مهمترین علاجی است که امیرالمؤمنین برای این کار دارد... لذا شما دعاهای امیرالمؤمنین را نگاه کنید؛ پرشورترین دعاها همین دعاهای امیرالمؤمنین است. البته ادعیهی رسیدهی از معصومین (علیهمالسّلام) همه پرمغز، پرمضمون از لحاظ سوز و گداز عاشقانه و عارفانه است و غالباً در حد عالی، منتها جزو بهترینها یا شاید بهترینها، این دعاهائی است که از امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) رسیده است.»(۲۸) این دستاورد نیز به صورتهای مختلفی میتواند کارکرد داشته باشد.
الف. خودسازی و رشد فضایل اخلاقی
اولین کارکرد اخلاقی دعا «خودسازی و رشد فضایل اخلاقی در انسان است. انسان با توجه به خدا و با حرف زدن با خدای متعال، فضایل اخلاقی را در خود تقویت میکند؛ این خاصیت قهری و طبیعی انس با پروردگار است؛ بنابراین دعا میشود پلکان عروج انسان به سمت کمالات. متقابلاً دعا رذایل اخلاقی را از انسان میزداید؛ حرص و کبر و خودپرستی و دشمنی با بندگان خدا و ضعف نفس و جبن و بی صبری را از انسان دور میکند.»(۲۹)
ب. ایجاد محبت به خدای متعال
دومین کارکرد اخلاقی دعا «ایجاد محبت به خدای متعال است. دعا عشق به خدای متعال را در دل زنده میکند. مظهر همهی زیباییها و خوبیها ذات اقدس پروردگار است. دعا و انس و تکلم با خدای متعال، این محبت را در دل بهوجود میآورد.»(۳۰)
ج. امید به آینده
کارکرد دیگر دعا از حیث اخلاقی «دمیدن روح امید در انسان است. دعا به انسان قدرت مقاومت در مقابل چالشهای زندگی را میدهد. هر کس در دوران زندگی خود با حوادثی مواجه میشود و چالشهایی پیدا میکند. دعا به انسان توانایی و قدرت میدهد و انسان را در مقابل حوادث مستحکم میکند؛ لذا در روایت از «دعا» تعبیر شده است به سلاح. از نبی مکرم نقل شده است که فرمود: «الا ادلّکم علی سلاح ینجیکم من اعدائکم» اسلحهیی را به شما معرفی کنم که مایهی نجات شماست؛ «تدعون ربّکم باللّیل و النّهار فانّ سلاح المؤمن الدعاء».(۳۱) در مواجههی با حوادث، توجه به خدای متعال، مثل سلاح برّندهیی در دست انسان مؤمن است.»(۳۲)
هـ . پاسخ به نیازهای فطری
کارکرد دیگر دعا از جهت اخلاقی این است که «اگر انسان اجازه نداشت زبان به دعا و مناجات باز کند، چه میکرد؟ چطور میتوانست روح تشنه و گرسنهی خود را اشباع کند؟ چه چیزی غیر از اُنس با خدا میتواند این روح تشنهی انسان را سیراب کند؟»(۳۳) «لذا دعا، یک نعمت است و فرصت دعا کردن، یک نعمت است.»(۳۴)
گفتار پنجم: دستاوردهای مادی دعا
انسان سر تا پا نیاز است. خداوند مجموعه ای از امکانات را به انسان داده است تا این نیازها را برطرف کند؛ اما گاهی این امکانات دچار کمبود میشود. در این صورت است که انسان به مشکل اساسی بر میخورد. انسان برای رفع این مشکلات و برطرف کردن نیازهای خود، نیازمند قدرتی برتر است. هرچند عده ای از انسانها دل به نقطه های خیالی دارند؛ اما قدرت مطلق و حقیقی کسی نیست غیر از خداوند. راز خواستن از خداوند این است که «باید درِ خانه خدا رفت، تا از تضرّع پیش دیگران، بی نیاز شد.»(۳۵)
بنابراین دعا «در حقیقت وسیلهای برای رسیدن به حوائج خودمان میجوییم و راهی به سوی این حوائج میپیماییم و از آن استفاده میکنیم. این، یک گونه دعا کردن است: دعا برای گرفتن مقصود. اینطور نیست که کسی گمان کند همهی مقاصد، به وسیلهی ابزارها یا وسایل مادی برای انسانها قابل دسترسی است. بلکه چیزهایی را انسان با دعا باید به دست آورد. البته نه دعای تنها و دعای بدون عمل.»(۳۶)
«وقتی خدای متعال به من و شما امر میکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خدای متعال تصمیم دارد که آنچه را میخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان اللَّه لیفتح لعبد الدّعاء فیغلق عنه باب الاجابة واللَّه اکرم من ذلک»(۳۷) خدای متعال کریمتر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد.»(۳۸) در این بحث سه سؤال مهم وجود دارد که به آن میپردازیم.
الف. نقش علل و اسباب طبیعی
یکی از سؤالات مهم این است که «اگر دعا، چنین نقش معجزآسایی دارد، پس این وسایل دنیوی و این ابزارها و علم و صنعت و نظایر آن چیست؟ جواب این است که دعا رقیب ابزارهای مادّی نیست. این طور نیست که وقتی انسان میخواهد به مسافرت برود، یا با خودرو و قطار و هواپیما عازم شود و یا با دعا برود! همچنین این طور نیست که اگر انسان بخواهد وسیلهای به دست آورد، یا پول خرج کند و یا اگر پول نداشت به دعا متوسّل شود و آن وسیله را به دست آورد! معنای دعا این است که شما از خدا بخواهید تا او این وسایل را جور بیاورد. آن وقتْ علل مادّی، هر کدام در جای خودشان قرار میگیرند. دعای مستجاب این گونه است... بنابراین دعا رقیب آنها نیست، بلکه در طول آنهاست. دعا، جور آورنده آنهاست.» (۳۹) البته بحث معجزه مسئله دیگری است چون جزء استثنائات است.
بنابراین «لازم نیست دعا همیشه قوانین طبیعی را به هم بزند و برخلاف قوانین طبیعی عمل کند؛ نه. دعا درچارچوب قوانین طبیعی مستجاب میشود و خواسته شما برآورده میگردد. این قدرت خداست که قوانین را جور میآورد، کنار هم میگذارد و مقصود شما برآورده میشود.»(۴۰)
ب. دلیل مستجاب نشدن برخی دعاها
سوال مهم دیگر این است که چرا برخی دعاها مستجاب نمی شود؟ چرا خداوند فرموده است دعا کنید تا استجابت کنم، اما برخی دعاها مستجاب نمی شود؟ پاسخ این سؤال را از دو جهت باید بررسی کنیم. اول اینکه اساسا استجابت به چه معناست؟ دوم اینکه استجابت دعا چه شرایطی دارد؟/998/
۱) معنای استجابت:
بر اساس آنچه گفتیم «بزرگترین فایدهی دعا، فایدهی نقد دعاست که به خود شما دعاکننده میرسد؛ یعنی ایجاد رابطه با خدای متعال و احساس محبت و شوق به تقرب به پروردگار عالم. این، نقدترین دستاورد دعاست که متعلق به خود شما دعاکننده است؛ بحث استجابت، بحث دیگری است.» (۴۱)
لذا هر دعایی قطعاً ۳ دستاورد از ۴ دستاورد مذکور را دارد. یعنی هر دعایی قطعا دستاوردهای معنوی و تقرب به خداوند، دستاوردهای اخلاقی و اصلاح رذائل اخلاقی، دستاوردهای معرفتی و افزایش ایمان را به همراه دارد. و گاهی ممکن است دستاورد چهارم یعنی دستاوردهای مادی و برآورده شدن خواستهها و نیازها را نداشته باشد. با این نگاه، انسانی که با دعا انس دارد، قطعا همیشه به برکات فراوانی میرسد. معنای استجابت نیز همین است. زیرا با هر دعایی سه استجابت و دستاورد مهم برای انسان به ارمغان آورده میشود.
۲) شروط استجابت:
«در روایات آمده است که اگر شرایط دعا وجود نداشته باشد، دعا مستجاب نمیشود. لذا هر دعایی باید شرایطش به وجود بیاید. لذا دعا «بدان معنا نیست که هرچه شما خواستید و هر طور آن را با خدای متعال در میان گذاشتید، برآورده خواهد شد؛ نه. شرایطی دارد، آدابی دارد؛ مثل همهی اسباب عادی و مثل همهی خواستنها. اگر شما از دوستتان هم چیزی بخواهید، آداب و تشریفاتی دارد. ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت.»(۴۲)
دعا باید خوب خوانده شود. در اینصورت است که خداوند آن را می شنود. دعا باید «وَ اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک وَ اسمَع نِدائی اِذا نادَیتُک»(۴۳) باشد. «یک جور دعا خواندنی هست که خدا آن را نمیشنود.»(۴۴) و آن دعائی است که خود ائمه هم از آن پناه می برند. «اَعوذُ بِکَ... مِن دُعاءٍ لا یُسمَع».(۴۵) دعای خوب چند ویژگی و شروط مهم دارد که در فصل بعدی به این شروط میپردازیم.
۳) وجود مصالح بالاتر:
گاهی تمام شرایط نیز وجود دارد اما دعا مستجاب نمی شود. آن در «مواردی که در علم الهی، مصالحی وجود دارد که آن مصالح را ما نمیدانیم و خدای متعال، به خاطر دعای من و شما مصالح عمومی آفرینش، یا مصالح یک ملت را به هم نمیریزد. آنجا که سر راه خواستهی ما، مصلحت بزرگی مانع نباشد و آنجا که توجه لازم را در حال دعا داشته باشیم، دعا مستجاب خواهد شد؛ یا زود و یا دیر.»(۴۶)
۴) عدم اقتضای قوانین عالم:
«ممکن است استجابت به معنای برآورده شدنِ صددرصد آن خواسته هم نباشد. گاهی ممکن است قوانین خلقت، اقتضای این را نکند که خدا آن حاجت را حتماً برآورده کند. در مواردی قوانینی وجود دارد که آن خواسته برآورده شدنی نیست، یا بهزودی برآورده شدنی نیست. در غیر این موارد، قاعدتاً خدای متعال پاسخش این است که خواسته شما را برآورده میکند.»(۴۷)
بنابراین این انگاره ای که غالبا درباره مفهوم دعا وجود دارد که موضوع دعا باید مستجاب شود و اگر مستجاب نشود، نشانگر این است که خدا بنا ندارد دعاهای ما را مستجاب کند، درست نیست؛ بلکه باید به این نکات مذکور توجه کرد.
ج. تعارض تلاش و دعا
«معنای دعا این نیست که شما از خدا بخواهید و بنشینید و فکر نکنید؛ نه، از خدا بخواهید، تا وقتی حرکت میکنید، در حرکت، شما را کمک کند. از خدا بخواهید، تا وقتی انتخاب میکنید، در انتخابِ درست، شما را کمک کند. از خدا بخواهید، تا اگر صحنه، صحنهی دشواری است و قابل تشخیص نیست، در تشخیص به شما کمک کند.»(۴۸)
گفتار ششم: آداب و شرایط رسیدن به دستاوردهای دعا
«چه دعایی باید بکنیم که دنبال آن، اجابت باشد. گاهی انسان چیزی را از خدا میخواهد و به حسب ظاهر احساس میکند که این خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا این است که دعا به معنای حقیقی کلمه و با شرایط خود انجام بگیرد.»(۴۹)
الف. همراه با توجه و آمیخته شدن با دعا
«یکی از شرایط استجابت دعا این است که آن را با توجه مطرح کنیم. گاهی لقلقه زبان، جملاتی چون «خدایا ما را بیامرز.»، «خدایا به ما سعّه رزق بده» و «خدایا قرض ما را ادا کن» است. ده سال انسان این گونه دعا میکند، اصلاً مستجاب نمیشود. این فایدهای ندارد.»(۵۰) بنابراین «عمدهترین آداب، این است که انسان به خدای متعال توجه کند و با همهی دل، از خدا بخواهد. هنگامی که قلب انسان رقیق میگردد و توجهی پیدا میشود، وقت دعاست. آن وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده میشود.»(۵۱)
ب. با معرفت دعا کردن
«یکی دیگر از شرایط دعای مستجاب این است که انسان دعا را با معرفت انجام دهد.» (۵۲) با معرفت دعا کردن به چند گونه است:
اول: «بداند که این دعا و این درخواست از کسی است که قدرت دارد همهی آنچه را که انسان میخواهد، برای او انجام دهد؛ یعنی به اثر دعا باور داشته باشد.»(۵۳)
دوم: «دعا، خواندنِ خداست؛ حالا میتواند به زبان فارسی یا به زبان خودتان باشد؛ هرچه که میخواهید با خدا حرف بزنید؛ این، دعاست. هرچه میخواهید با او در میان بگذارید. گاهی هم حاجت خواستن نیست، فقط اُنس با خداست.»(۵۴)
سوم: «بهترین دعا آن است که از سرمعرفتی عاشقانه به خدا و بصیرتی عارفانه به نیازهای انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) و اهلبیت طاهرین او - که اوعیهی علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - میتوان جست.»(۵۵) «دعاهایی که از ائمه رسیده است، بهترین دعاهاست... انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.»(۵۶)
چهارم: «باید معنای این دعاها را بفهمیم. خوشبختانه الان ترجمههای خوب وجود دارد و مفاتیحالجنان و دعاهای گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمهها، دقت کنند و بخوانند.»(۵۷)
از نظر حضرت آیتالله خامنهای، بهترین دعاهای مأثوره، دعاهای صحیفه سجادیه (به ویژه دعاهای پنجم، هفتم، هشتم، شانزدهم، بیستم، سی و دوم)، کمیل، ابو حمزه ثمالی، مناجات شعبانیه و عرفه است.
ج. دوری و اجتناب از گناه
«یکی دیگر از شرایط دعا، اجتناب از گناه و توبه است... دربارهی دعا و استجابت دعا در روایت دارد که: «و لیخرج من مظالم الناس»(۵۸) انسان باید از مظلمهی مردم خارج شود تا دعایش قبول شود.»(۵۹) «گناهانی هم وجود دارد که دعا را حبس میکند. پناه بر خدا! ممکن است انسان مرتکب گناهی شود که هر چه دعا کند، آن دعا بیاثر و بیفایده گردد.»(۶۰)
د. حضور قلب و خضوع و خشوع
«یکی دیگر از شرایط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. همانطور که عرض کردیم، معنای دعا این است که شما با خدا حرف بزنید؛ خدا را در مقابل خود احساس کنید و حاضر و ناظر بدانید. اینکه انسان همینطور طبق عادت چیزی را بر زبان بیاورد و مطالبهیی را ذکر کند - خدایا ما را بیامرز، خدایا پدر و مادر ما را بیامرز - بدون اینکه در دل خود حقیقتاً حالت طلبی را احساس کند، این دعا نیست؛ لقلقهی لسان است. «لا یقبل اللَّه عزّوجل دعاء قلب لاه»(۶۱) دل غافل و بیتوجه و سربههوا اگر دعا کند، خدای متعال دعایش را قبول نمیکند.»(۶۲)
هـ . نخواستن کارهای نشدنی
«بزرگان دین فرمودهاند: کارهای نشدنی را از خدای متعال نخواهید... پس، اگر چیزی را از خدای متعال طلب کردیم که نشدنی و به خلاف سنّتهاىِ معمولىِ عالم است، برآورده نمیشود.(۶۳)
ز. بزرگ و زیاد ندانستن دعا و خواستهها
«در دعا همت بلند داشته باشید؛ درخواستهای بزرگ بکنید؛ سعادت دنیا و آخرت را بخواهید و نگویید اینها بزرگ است، اینها زیاد است؛ نه، برای خدای متعال اینها چیزی نیست.»(۶۴) «در روایات دارد، وقتی برای حاجاتی دعا میکنید، دعا و خواستهی خود را زیاد ندانید. یعنی هرچه مایل هستید و میخواهید، از خدا طلب کنید. نگویید «این زیاد است. کمتر بخواهم تا بشود.» ما از استکثار دعا منع شدهایم.»(۶۵)
و. کوچک نشمردن خواستهها
«از کوچک بودن خواسته هم ابا نداشته باشید. خواستههای کوچکِ کوچک را هم از خدا بخواهید. در روایت است که حتی بندِ کفش خود را - که چیز خیلی حقیری است - از خدا بخواهید. روایتی است از امام باقر علیهالصّلاة والسّلام که میفرماید: «لاتحَّقروا صغیراً من حوائجکم فانَّ احبّ المؤمنین الی اللَّه اسئلهم»(۶۶) حاجتهای کوچک را حقیر نشمارید و از خدا بخواهید. خوب؛ انسان به بند کفش احتیاج دارد؛ به درِ مغازه میرود و میخرد. این هم دعا لازم دارد؟! بله! تا احساس کردید که به بند کفش و یا هر چیز دیگرِ به این کوچکی نیاز دارید، دل را متوجّه خدا کنید و بگویید: «پروردگارا! این را هم به من برسان.» رساندنش به چه ترتیب است؟ به این ترتیب است که پول در جیبم بگذارم، سرِ کوچه بروم، از مغازه بخرم و بعد هم آن را مورد استفاده قرار دهم. به هر حال، باید از خدا بخواهید. اگر چه به درِ مغازه رفتید، پول دادید و بند کفش خریدید؛ اما باز هم آن را خدا به شما داد. از غیر طریق خدا که چیزی به دست انسان نمیرسد. هر چه به ما میرسد خدا به ما میدهد.»(۶۷)
ح. عجله نکردن در استجابت دعاها
«در روایات دارد:«النهی من الاستعجال فی الدعا.» یعنی در دعا عجله نکنید. اگر چیزی را خواستید و در زمانی که شما خواستید برآورده نشد، نگویید که خدای متعال دعای مرا مستجاب نکرد؛ نه. «الامور مرهونة باوقاتها.» در روایت دارد: بنی اسرائیل بعد از آنکه خدای متعال وعده داد آنان را نجات خواهد داد، چهل سال دعا کردند و بالاخره شد. کار بزرگی هم انجام شد. غرق فرعون و پیروزی موسی بر فرعون، امری نیست که چهل سال تلاش، برای آن زیاد باشد. عجله نکنید!»(۶۸)
پینوشت:
۱) قمر، ۱۰
۲) دخان، ۲۲
۳) غافر، ۶۰
۴) بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
۵) بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۸) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۹) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۱۰) (بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)، ۱۳۸۹/۰۳/۱۴)
۱۱) (۱۳۹۰/۰۵/۱۶)
۱۲) (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در سالروز میلاد حضرت علی (علیهالسلام)، ۱۳۸۷/۰۴/۲۶)
۱۳) (دیدار با مسلمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت:، ۲۸/۵/۱۳۸۶)
۱۴) ۱۳۸۸/۱۱/۱۳
۱۵) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۱۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۱۷) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه، ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
۱۸) فرازی از دعای کمیل
۱۹) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۲۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۲۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲۲) الدعوات (للراوندی) / سلوة الحزین، ص ۱۸
۲۳) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۲۴) بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۰۷/۲۱
۲۵) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲۶) بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج۱۶، ص۲۱۰
۲۷) بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۳۷۲/۰۴/۲۳
۲۸) خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
۲۹) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۰) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۱) الکافی (چاپ اسلامیة)، ج۲، ص ۴۶۸
۳۲) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۳) بیانات در دیدار جمعی از اعضای تشکّلهای دانشجویی، ۱۳۷۵/۰۹/۱۵
۳۴) بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۰۷/۲۱
۳۵) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۳۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۳۷) کنزالعمال،متقی هندی ج ۲ ص ۶۸ ح ۳۱۵۵؛ میزان الحکمه،محمدی ری شهری ج۲ ص ۸۷۳
۳۸) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۳۹) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۴۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۷/۱۰/۰۴
۴۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۴۲) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۴۳) فرازی از مناجات شعبانیه
۴۴) بیانات در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم، ۱۳۹۵/۰۴/۰۵
۴۵) من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص: ۳۳۵
۴۶) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۴۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۷/۱۰/۰۴
۴۸) بیانات در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاههای استان همدان.۱۳۸۳/۰۴/۱۷
۴۹) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۵۱) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۵۲) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۳) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۴) بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۵/۰۷/۲۱
۵۵) یادداشت حضرت آیتالله خامنهای درباره مناجات شعبانیه، ۱۳۶۹/۱۰/۰۱
۵۶) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۷) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۵۸) بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج۹۰، ص۳۲۱
۵۹) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۶۰) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۶۱) (لَا یَسْتَجِیبُ الدُّعَاءَ مِنْ قَلْبٍ لَاه) مصباح الشریعة، ص: ۱۳۳
۶۲) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۶۳) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۶۴) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۶۵) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
۶۶) مکارم الأخلاق، طبرسی، ص ۳۱۷
۶۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۳/۱۱/۲۸
۶۸) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۷۱/۱۲/۰۷ش
ارسال نظرات