۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۶
کد خبر: ۶۶۲۸۷۱
رضایی در گفت‌وگو با رسا:

اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود

اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود
پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه آیت الله طالقانی به هیچ قیمتی حاضر نبود از مسیر امام راحل دست بردارد، گفت: اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم ایشان بود.

مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت‌وگو با خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با اشاره به ابعاد مختلف شخصیت مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی گفت: ایشان در وهله اول یک شخصیت روحانی و حوزوی دارای اطلاعات دینی بسیار بالا و یک مجتهد مسلم بودند.

وی با بیان اینکه مرحوم آیت الله طالقانی دیدگاهی روشن اندیشانه داشته، با مسائل روز به صورت کامل آشنا بود و نسبت به اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه حساسیت بسیاری داشت، ادامه داد: ایشان یکی از محصولات و دست پرورده های حوزه علمیه هستند که فعالیت های بسیاری را در جامعه دنبال کردند.

حساسیت آیت الله طالقانی برای پاسخگویی به شبهات جریان های ضد اسلامی

رضایی با اشاره به اینکه آیت الله طالقانی با توجه به این که جامعه ما در معرض افکار و ایده های غیر اسلامی و ضد اسلامی قرار گرفته بود، درصدد بود که برای پاسخگویی به اینگونه از شبهات و تفکرات اقدام کند، عنوان کرد: ما در میان روحانیون و شخصیتی های غیر روحانی، کسانی بوده اند که از لحاظ سواد در سطح خوبی قرار داشتند، اما از حساسیت لازم برای پاسخگویی به شبهات برخوردار نبودند، در حالی که آیت الله طالقانی از حساسیت بسیاری در این زمینه برخوردار بوده و آینده بینی می کرد، زیرا می دانست اگر شبهات رفع نشود تأثیرات ناگواری بر فضای فکری، سیاسی و فرهنگی جامعه خواهد گذاشت.

پ/اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود

این پژوهشگر تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: همین حساسیت ها و روشن بینی نسبت به آینده و همین نوع نگاه به اسلام و مفاهیم دینی بود که موجب شد آیت الله طالقانی به عرصه مبارزه کشیده شوند، زیرا متوجه بودند که یک رژیم وابسته و حاکم بر کشور می تواند چه مضرات و خساراتی را در حوزه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی برای جامعه داشته باشد، از همین جهت وارد مسیر مبارزه با رژیم پهلوی شدند و مجموعه این ویژگی ها سبب شد تا به شدت مورد توجه نیروهای فعال سیاسی و فرهنگی به ویژه جوانان قرار گیرند.

وی با بیان اینکه آیت الله طالقانی نگاه روشن اندیشانه، همراه با معارف و دانش گسترده حوزوی و منطبق با مسائل روز نسبت به اسلام داشت، گفت: علاوه بر این، ایشان از شخصیتی شجاع و دلیر و مقاوم در برابر ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی برخوردار بود نسبت به وابستگی کشور به بیگانگان موضع داشت، از همین جهت مورد توجه و استقبال جوانان دهه 40 و 50 قرار گرفته بود.

رضایی با تأکید بر اینکه مرحوم آیت الله طالقانی به اصول و مبانی اسلام کاملاً پایبند بود، ابراز داشت: البته بدیهی است که شخصیت های حوزوی و دانشگاهی اگر چه در یک مسیر قرار دارند، اما در یک سری مسائل حاشیه ای و جزئی با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند؛ آیت الله طالقانی نیز اینچنین بود، اما در نگاه کلی یک مجتهد مسلم و پایبند به اصول و مبانی اسلام به شمار می روند.

پ/اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود

تلاش آیت الله طالقانی برای حفظ جوانان سازمان مجاهدین خلق در مسیر اسلام راستین

پژوهشگر تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: آیت الله طالقانی تلاش می کردند جوانانی که عضو این سازمان بودند را در مسیر اسلام راستین نگه دارند، اما به هر حال این سازمان در مسیر خود دچار انحرافات فکری شد و به سوی مارکسیسم سوق پیدا کرد و ایشان به اعتقاد بنده یک صبر و مداومتی داشت تا بتواند این جوانان را مجددا به مسیر اسلام راستین برگرداند و تلاش در این عرصه را تکلیف شرعی خود می دانست.

وی اضافه کرد: با توجه به این که سازمان منافقین به ظاهر خودش را به آیت الله طالقانی نزدیک می دانست و نسبت به ایشان ابراز علاقه و وابستگی می کرد، آن مرحوم سعی داشت تا از این فضا بهره بگیرد تا آنها را در چارچوب قوانین اسلامی یا حداقل قوانین و قواعد موجود نگه دارد و تلاش کند تا رویاروی نظام نایستند.

پ/اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود

آیت الله طالقانی به هیچ قیمتی حاضر نبود از مسیر امام راحل دست بردارد

رضایی با بیان اینکه آیت الله طالقانی خود را کاملاً پیرو و همراه امام خمینی(ره) می دانست و به هیچ قیمتی حاضر نبود دست از این مسیر دست بردارد، عنوان کرد: برخی رفتار ملایم و ملاطفت آمیز آیت الله طالقانی با نیروهای سازمان مجاهدین خلق را اینگونه تعبیر می کردند که ایشان به نوعی با خط انقلاب و ولایت فاصله گرفته اند، در حالی که هیچگاه چنین اتهامی به ایشان وارد نبود، زیرا آن مرحوم سعی داشت این سازمانی که مرتب در حال انجام اقدامات ساختار شکنانه و غیر قانونی و حتی شبیه شورش بود را کنترل کرده و در یک چارچوب حفظ کند.

پژوهشگر تاریخ معاصر به قطع امید و اعلام برائت آیت الله طالقانی از سازمان مجاهدین خلق اشاره کرد و ادامه داد: آیت الله طالقانی تلاش بسیاری برای کنترل اعضای سازمان مجاهدین خلق کرد و حتی از آبروی خود در این راه مایه گذاشت، اما مسعود رجوی و این سازمان که یک رفتار کاملاً منافقانه و شورشگرانه را در پیش گرفته بود، قصد بازگشت به مسیر درست را نداشت و همین سبب شد تا این عالم فقیه در نهایت از آنها قطع امید کرده و در آخرین خطبه ای که ایراد داشتند، اعلام کنند که «من هر چه در توان داشتم به کار گرفتم که اینها(منافقین) به راه راست هدایت شوند و به انحراف نروند، اما نشد»؛ به بیان دیگر ملاطفت های آیت الله طالقانی با اعضای سازمان مجاهدین خلق نه تنها از باب همفکری و همراهی با این سازمان، بلکه از باب دلسوزی های پدرانه و مشفقانه ای بوده که ایشان داشتند و می خواستند آنها را از ورطه هلاکت دنیا و آخرت نجات دهند.

اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود

وی با بیان اینکه پیروی از امام(ره) و اعتقاد به ولایت فقیه جزء اصول فکری روشن و مسلم آیت الله طالقانی بود، تأکید کرد: ایشان تا آخرین روز عمرشان در خط ولایت فقیه بودند و هیچگونه مخالفتی با اصل ولایت فقیه و مصداق آن که مرحوم امام(ره) بودند در رفتار ایشان دیده نشد./841/ت301/ق

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
محمدرضا کیانفر
United States
۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۱
شهربانو امانی اصلاح‌طلب گفت: آیت‌الله طالقانی قصد تشکیل شوراها را داشت که دار فانی را وداع گفت.

خانم امانی،
آیت‌الله خمینی در پاریس پیش‌نویسی منتشر کرد که از روی قانون‌اساسی جمهوری‌پنجم فرانسه کپی شده بود به ایران که آمد رفراندوم جمهوری‌اسلامی آری/نه برگزار نمود که ملت گفت: آری.
بعد مجلس‌مؤسسان تأسیس نمود که پیش‌نویس را تصویب کند اواسط کار دستور داد نام مؤسسان به خبرگان تغییر یابد و اصل ولایت‌فقیه به قانون‌اساسی اضافه شود آیت‌الله طالقانی نماینده اول و مهدی بازرگان نخست‌وزیر مخالفت کردند.
آیت‌الله طالقانی مرده شد در بهشت‌زهرا دفن گردید چهار کامیون بتون سیمان رویش ریختند سپس به سفارت‌آمریکا حمله کردند تا برای بازرگان مدرک جاسوسی بیابند که خودش استعفا داد.
سرانجام هم نام مؤسسان خبرگان گردید و هم ولایت‌فقیه به قانون‌اساسی اضافه شد.
1
1
علی مع الحق
|
۲۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۹
آقای کیوانفر تاریخ را تحریف ننمایید.
قانون اساسی ایران متنی محکم و مبتنی بر تلاش جمع متفکران حوزوی و دانشگاهی بوده است. این متن محکم در کمیسیونها مطرح شده بوده و بعد در 67 جلسه عمومی علنی در معرض رسیدگی واقع شد.
نظر امام راحل این بود که هرچه زودتر کشور به حال عادی بازگردد و انقلاب مسیر اصلی خود را در جهت بازسازی بپیماید و قوانین آینده در چارچوب قانون اساسی تنظیم شوند؛ اما در برابر خط رهبری که خط همه‌گیر کشور بود، افکار دیگری هم وجود داشت. بعضی افراد از قوانین اساسی کشورهایی نام می‎بردند که شباهتی با وضع ایران نداشتند و حکومت آنها با جمهوری اسلامی نزدیک نبود.

وقتی متن نهایی را امام دیدند فرمودند این قسمت کوچکی از اختیارات فقیه است.
یک عامی
|
۲۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۰
تاریخ را نمی توان با فرضیه بافی روایت کرد، اولا تمام دغدغه امام از سال 42 تا پیروزی انقلاب ، راه اندازی حکومت اسلامی بود . خوب چطور می توان قبول کرد برای قانون اساسی ایران برود سراغ قوانین فرانسه !! بله احتمال دارد ملی مذهبی ها چنین تلاش هایی کرده باشند ولی آنچه مشخص است این است که امام به هیچ وجه اجازه نداد و پیش‌نویس اولیه ای که تنظیم شد کاملا روشن است که براساس مبانی اسلام تنظیم شده است .
در مورد بازرگان نیز این جمله امام برایش کفایت می کند : «والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما (بازرگان) مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. مورخ ۶/۱/۶۸