یک متن برای چند هنر
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، زندگی کردن ما در حال، فارغ شدن از آینده و فراموش کردن اینکه «حال» هم زمانی به تاریخ خواهد پیوست، ثبت کردن امروز را از یادمان میبرد. شاید همین زندگی کردن در حال و هوای معنوی دفاعمقدس بود که باعث میشد، بسیاری از رزمندگان و حتی فرماندهان جنگ، نوشتن خاطرات خود را مساله دارای اهمیتی تلقی نکنند.
اما حالا که بیش از 30 سال از دفاعمقدس میگذرد، اهمیت تکتک خاطرهها روشنتر میشود؛ قصههای فراوانی از دل این خاطرهها، خواندنی میشود و چهبسا فیلمنامههایی با الهام گرفتن از یک خط خاطره نوشته شود و بعد تبدیل به یک فیلم سینمایی یا سریال شود. رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران بهانهای برای یادآوری اهمیت تاریخنگاری و ثبت تاریخ شفاهی است؛ مسالهای که امسال در ارتباط تصویری رهبر انقلاب با پیشکسوتان دفاعمقدس به مناسبت آغاز هفته دفاعمقدس مورد اشاره قرار گرفت.
در اهمیت تولید متن
«تولید متن» گزارهای بود که رهبر انقلاب درباره آن تاکید کردند و حالا ثبت تاریخ شفاهی شخصیتی مانند حاجصادق آهنگران به عنوان یکی از چهرههای موثر در تبلیغات جنگ، میتواند به عنوان یک متن پایه مورد استفاده اهالی ادبیات قرار گیرد. رهبر انقلاب در دیدار 31 شهریور امسال درباره اهمیت «تولید متن» گفتند: «... دفاع مقدس یک سرچشمه است، انواع و اقسام ادبیات را میشود از آن انتزاع کرد و استفاده کرد و از آن میجوشد؛ مثل یک چشمه جوشنده است که انواع و اقسام ادبیات را میشود خلق کرد در آن؛ میشود متنهای عالی تاریخی، اجتماعی، سیاسی، عشقی، خانوادگی را از روی ادبیات دفاعمقدس و آنچه برای دفاعمقدس تولید میشود ایجاد کرد.
اما نکته مهم تولید متن است، ما احتیاج داریم به تولید متن. اگر متن خوب و فاخر تهیه شد، آن وقت نمایشنامه از روی آن درست میشود، فیلم سینمایی درست میشود، شعر درست میشود. مثلا فرض کنید که شنیدم از همین کتاب شهید خوشلفظ، یکی از شعرای متعهد کشور ما 10 غزل درست کرده؛ بسیار خب! اگر شعرای متعهد وارد بشوند، دهها دیوان از این کتابهای دفاعمقدس ممکن است شعر درست کنند؛ شعر هنر بزرگی است، همینطور فیلم، همینطور سینما، آثار سینمایی و مانند اینها».
یک متن مهم
کتاب تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران را میتوان به عنوان یکی از نمونههایی که میتواند توسط اهالی داستان و سینما مورد استفاده قرار گیرد، مدنظر قرار داد. سیر زندگی حاجصادق، حضورش در جبههها و مراسمهای تشییع پیکرهای شهدا در شهرهای مختلف، فضایی که در حوزه تبلیغی تجربه کرده، همه و همه با کمی تأمل میتواند دارای وجوهی دراماتیک، داستانی و سینمایی باشد.
این کتاب حالا با عنوان «با نوای کاروان» توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس منتشر و وارد بازار نشر شده است و مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس در چهلمین سالگرد دفاعمقدس، از کتاب «با نوای کاروان» رونمایی کرد. مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس علاوه بر فعالیتهای گذشته خود در حوزه دفاعمقدس، حالا با مکتوب کردن تاریخ شفاهی فرماندهان پا به میدان گذاشته تا با روایت دقیق و واقعی این اسوهها و چهرههای ماندگار دفاعمقدس بتواند در حفظ و انتقال ارزشهای دفاعمقدس و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت برای نسلهای آینده و بویژه به نسل جوان کشور وظیفه تاریخنگاری خود را بخوبی انجام دهد.
یکی از این اسوههای ماندگار حاجصادق آهنگران، نوحهخوان و مداح رزمندگان و شهدای دفاعمقدس است که با نوای دلنشین خود در دوران جنگ شور حسینی را در میان رزمندگان ایجاد میکرد و اکنون کتاب تاریخ شفاهی وی توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس منتشر شده است. این مراسم با توجه به وضعیت ناشی از شیوع ویروس کرونا بدون حضور رسانهها برگزار شد.
بخشهای اصلی کتاب «با نوای کاروان»
ابتدا علیرضا موحدعلوی، مدیر مطالعات تاریخ شفاهی مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس با اشاره به اینکه این مرکز در برنامهای 5 ساله در نظر دارد در کنار ثبت و ضبط تاریخ شفاهی فرماندهان عالی، قرارگاهها و لشکرها، تاریخ شفاهی رستههای تخصصی دفاعمقدس اعم از نظامی، پشتیبانی و خدمات رزم را که بالغ بر ۱۷ رسته است، در سطح قرارگاههای مرکزی خاتم، کربلا، نجف و حمزه ثبت کند، گفت: یکی از این رستهها موضوع تبلیغات جبهه و جنگ در سالهای دفاعمقدس است که مسؤولیت تأثیرگذاری بر افکار عمومی، ترغیب قشرهای گوناگون مردم برای حضور در جبههها، تقویت و ارتقای روحیه، معنویت، قدرت ایمان و ایستادگی در برابر دشمن، انعکاس اخبار، گزارش و دستاوردهای عملیاتها، موضوع عملیات و جنگ روانی علیه دشمن و همچنین مأموریتهای گسترده دیگری از جمله تشییع باشکوه پیکر شهدای دفاعمقدس در شهرها و استانها را بر عهده داشته است.
وی با اشاره به برگزاری جلسات گفتوگوی تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران در مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس عنوان کرد: روال جلسات گفتوگوی تاریخ شفاهی در این مرکز، متناسب با سوابق مسؤولیت راوی و سالهای حضور او در دفاعمقدس است که برای ایشان حدود ۲۰ جلسه طول کشید. حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی بهداروند که از همرزمان ایشان در منطقه خوزستان بودند، زحمت تهیه طرح و انجام گفتوگوها را برعهده داشتند.
وی با اظهار اینکه محتوای کتاب شامل شش بخش اصلی است، گفت: بخش اول از تولد تا آغاز جنگ تحمیلی، بخش دوم دوره رشد و بالندگی در بستر جنگ تحمیلی، بخش سوم گونهشناسی و مناسبتشناسی نوحهها، بخش چهارم از شخصیتهای تأثیرگذار در مسیر زندگی ایشان، بخش پنجم فعالیتهای فرهنگی برونمرزی و بخش ششم شخصیت و عملکرد حاج صادق آهنگران از منظر مسؤولان تبلیغات جبهه و جنگ آن دوره است. آلبوم تصاویر حضور ایشان در جبهه نیز به انتهای کتاب اضافه شده است.
صادق آهنگران در مراسم رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی خود گفت: همیشه تأسف میخوردم که چرا خاطرات خود را در زمان دفاعمقدس ننوشتم. از طرفی با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبر مبنی بر اینکه «مأموریت رزمنده وقتی به اتمام میرسد که خاطراتش را نوشته باشد»، با همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس و پیشنهاد برای ثبت خاطراتم، این فرصت فراهم شد که بتوانم روایت خود را از آن دوران بازگو کنم.
قدردانی آهنگران از حبیبالله معلمی
این مداح در ادامه به محتوای کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «با نوای کاروان» پرداخت و اظهار کرد: این کتاب، در کنار بخشهای خاستگاه اجتماعی، دوران مبارزات پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز حضور در جبهههای دفاعمقدس در کنار مدافعان خرمشهر و نبرد با دشمنان در جبهههای چزابه و بستان، به بخش مهمی از سبکشناسی و گونهشناسی نوحهها و بازتاب فرهنگ عاشورا در این اشعار و نوحهها پرداخته است که تهیه و تنظیم عمده آن را جناب آقای دکتر احمدی از کارشناسان ارشد مدیریت تاریخ شفاهی مرکز بر عهده داشتهاند.
وی ضمن قدردانی از مرحوم «حبیبالله معلمی»، شاعر نوحههای خود در دوران دفاعمقدس، بیان کرد: تقریبا همه شعرها و نوحههای خواندهشده من، مرهون ذوق و قریحه مرحوم حبیبالله معلمی است که بهمثابه معلمی بزرگوار، صاف و زلال و صادق بود، کار خودش را به مصداق جهاد فرهنگی و همپای رزمندگان میدانست. ایشان شاعر بیادعای دفاعمقدس بودند که در تمام آن سالها همراه من بود.
حاجصادق آهنگران در پایان اظهار کرد: این کتاب و آثار معنوی آن را به همه همرزمان شهیدم تقدیم میکنم که با نثار جان و خون خویش، درخت پربار انقلاب اسلامی را آبیاری کردند تا امروز در پناه تدابیر و رهنمودهای ولی امر مسلمین، رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای که در جهان در مقابل همه مستکبران عالم ایستاده، استمرار انفجار نور انقلاب اسلامی، زمینههای ظهور حضرت ولیعصر(عج) را فراهم کند.
موج اجتماعی یک صدا
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدمهدی بهداروند به عنوان مجری تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران، با اشاره به فعالیت مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس در حوزه تاریخ شفاهی فرماندهان، بیان کرد: با تغییر مدیریت در مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس و آمدن سردار دکتر نائینی، نگاه به مبحث تاریخ شفاهی از منظر کمی و کیفی تغییر کرد.
در این دوره با بسیاری از فرماندهان مصاحبه انجام و کتابهای برخی از آنها منتشر شده است و همچنان جریان تاریخ شفاهی نسبت به فرماندهان ارشد، فرماندهان قرارگاهها، فرماندهان یگانها و افراد متعدد ادامه دارد. وی درباره چرایی انجام تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران عنوان کرد: یکی از دلایلی که من کنار حاجصادق و مجری کتاب قرار گرفتم به لحاظ این بود که همواره در جنگ در کنار حاجصادق بودم و حتی مطالبی را هم که فراموش کرده بود به خاطر حضورم در آن صحنه یادآوری میکردم.
مجری تاریخ شفاهی حاجصادق آهنگران با اظهار به اینکه حاجصادق نقش محوری و راهبردی در فرهنگ دفاعمقدس و در تشویق و ترغیب مردم برای حضور در جبههها داشت، یادآور شد: صدای حاجصادق آهنگران یک موج اجتماعی ایجاد کرد و خیلیها در جنگ با این صدا آشنا هستند. بنابراین شناخت او، دلایلی که به نوحه رو آورد و کارکردهای نوحه مجهولاتی بود که باید برای مخاطبان و علاقهمندان به حاجصادق و حتی برای آیندگان گفته میشد.
وی با اظهار به اینکه علاوه بر ۲۰ جلسه رسمی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاعمقدس برگزار شده، جلسات غیررسمی نیز برای تکمیل کردن موضوعات مطرحشده برگزار شد، گفت: علاوه بر حاجصادق با بعضی افرادی که در آن موقعیت زمانی همراه وی بودند، درباره نکاتی که ناقص گفته شده بود یا نیاز به بررسی بیشتر بود، گفتوگو انجام دادم. مثلا از فرماندهانی مانند سردار غلامپور، سیدمحمد امامی و غیر فرماندهان مانند همسر و مادر حاجصادق و دوستانشان برای تکمیل مباحث سؤالاتی پرسیده شد.
در حسرت شهادت
بهداروند حسرت حاجصادق آهنگران درباره شهادت و جا ماندن از شهدا را از برجستگیهای این مداح اهلبیت و دوران دفاعمقدس برشمرد و گفت: به خاطر دارم در عملیات بدر، حاجصادق و یکی از مسؤولان تبلیغات جبهه و جنگ میخواستند همراه رزمندگان به عملیات بروند. تقریبا هم داشتند موفق میشدند اما یک دفعه فرمانده ما که شهید حمید صالحینژاد بود، متوجه شد و صدا زد که آنها از میان رزمندگان بیرون بیایند. وی افزود: حاجصادق هرچقدر التماس کرد، اجازه رفتن داده نشد.
آن حس واماندگی و آن حس جا ماندن برای من خیلی تکاندهنده بود، چون من موانع و مشکلات حاجصادق را نداشتم؛ ایشان شخصیتی بود که اصلا اجازه نداشت در عملیاتها شرکت کند. چون اگر شهید میشد خودش به فیض میرسید ولی یک دفاعمقدسی را از خودش محروم میکرد و لذا آن حس حاجصادق تا به امروز هم خیلی با دل بنده بازی میکند که چقدر این مرد سختی کشید و الان هم هر وقت که مینشینیم میگوید دعا کن من شهید شوم.