۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۷
کد خبر: ۶۷۰۳۶۶
تولیت آستان قدس رضوی در پیامی؛

صف آرایی مثلث تحجرگرایی، استکبار و صهیونیزم در برابر جنبش های بیداری اسلامی

صف آرایی مثلث تحجرگرایی، استکبار و صهیونیزم در برابر جنبش های بیداری اسلامی
خراسان رضوی - تولیت آستان قدس رضوی گفت: مثلث تحجرگرایی، استکبار و صهیونیزم در مقابل جنبش‌های اصیل اسلامی برخاسته است و دستان پلیدش به خون پیروان این جنبش‌ها آلوده است.

به گزارش خبرگزاری رسا در مشهد، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی با صدور پیامی به مناسبت پنجمین سالگرد شهدای مظلوم زاریا نیجریه، این جنایت را محکوم کرد که متن پیام بدین شرح است:

بسم‌الله رب الشهداء و الصدیقین
 قال الله الحکیم فی محکم کتابه:
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (عنکبوت / 69)
وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِی سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ (آل‌عمران / 169)
از کنار مضجع نورانی علی بن موسی‌الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) به روح پاک تمامی شهیدان، حق‌جویان و عدالت‌طلبان، به‌ویژه شهدای سربلند زاریا درود می‌فرستم، از خداوند منان علو درجات و غفران برای این ارواح طیبه خواستارم و برای سلامتی و رهائی روحانی عالی‌قدر، شیخ تقریبی مظلوم زاریا و رهبر شیعیان نیجریه – سید ابراهیم زکزاکی – دعا می‌کنم، دوام و پویایی این نهضت صلح‌جو، عدالت‌طلب و حماسه جاویدان این شهیدان را از خداوند بزرگ مسئلت دارم.
تکریم شهدای زاریا ازجمله مصادیق تعظیم شعائر اسلامی است چراکه شهید و شهادت را نزد خداوند منزلتی بس والاست و شهیدان، احیاگران فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی، ایستادگی و پرچم‌داران اعتلای توحید و عدالت در جامعه هستند و شهیدان هماره تاریخ، در نهاد انسان‌های پاک‌‌فطرت و سلیم‌العقل شایسته‌ی تحسین و تقدیر بوده و هستند.
در امتداد این مسیر خون پاک شهدای زاریا، نیجریه و جهان فروخفته در خواب و غفلت را به خود آورد و آوای جان‌نواز عدالت‌خواهی و خداجویی و حق‌طلبی را در گوش تاریخ به صدا درآورد. شهادت پاک‌سیرتان زاریا، صدای رسای حریت، فریاد فتوت، پژواک طنین ندای گوش‌نواز ابراهیم و آوای روح‌نواز رسول‌الله در دعوت به برادری و همدلی را در گوش و جان پیروان ادیان ابراهیمی و مذاهب اسلامی نیجریه طنین‌انداز کرد و شکوه عقلانیت، تفاهم مذهبی و وحدت ملی را در دیدگان جهانیان به تصویر کشید و این‌چنین بود که در پرتو روح بلند این شهیدان، زاریا به نگین آفریقا اعتلا یافت و شهادت ایشان نقطه عطفی در تاریخ معاصر نیجریه شد.
  سویه دیگر شهادت شهدای زاریا ترجمان تحجرگرایی و جمود فکری، خشونت‌طلبی، انحطاط اخلاق، ستیز با حقوق بشر کسانی‌است که دستشان به خون پاک این شهیدان آلوده است و تنها راه برخورد با خداجویان پاک‌سیرت را درتهدید، تخریب، ترور، غارت و استضعاف آنان می‌دانند، چنان‌که قرآن می‌فرماید: (وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ): بروج / 8.
لکن اینان بدانند اینک در هَزاره سوم از تاریخ و اندیشه بشری همگان فهمیده‌اند که ترور و کشتار، خشونت و طرد، نشانه‌های عجز و شاهدی استوار بر پیروی از جهل است و هیچ مایه فخر و مباهات نیست و بلکه لکه ننگی بر تاریخ سیاه این جریان است و صدالبته که پایه‌های این تفکر و رفتار، همانا سست و در تضاد باعقل سلیم و فطرت پاک انسانی است و دست انتقام خداوند مقتدر در دفاع از مظلومان از آستین برون و در کمین است که: إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ (فجر / 14).
  امید است دولت نیجریه از تاریخ درس عبرت بگیرد و دست از کشتار بی‌گناهان بردارد و با آزادی شیخ زکزاکی مظلوم، آرامش را به امت اسلام و جامعه اسلامی نیجریه برگرداند.
روح این جنبش، اسلام اعتدالی و پیراسته از افراط‌ وتفریط، زبان آن، گفتگو و تفاهم مذاهب اسلامی با یکدیگر و احتراز از خشونت و اقدام مسلحانه، رویکرد آن، وحدت و انسجام ملی و پرهیز از اختلاف و شکاف قومیتی، نژادی و مذهبی و خاستگاه آن، هزاره اسلام‌گرایی در نیجریه است که اسلام و دیانت آن، ریشه در قرن نخست هجری دارد.
تلاش این جنبش، بر حاکمیت اسلام و احترام به مسلمانان در قوانین نیجریه در کنار پیروان دیگر ادیان آسمانی، فقرزدایی از نیجریه و توسعه عدالت اجتماعی و اقتصادی، علی‌رغم سرمایه عظیم نیجریه در حوزه نفت و منابع طبیعی، جایگزینی تفاهم و گفتگو به‌جای ترور و تکفیر، کاربست عقلانیت اجتماعی و روحیه تسالم در تعامل با فرق اسلامی، آن را به نقطه عطفی در تاریخ اسلام‌گرایی نیجریه مبدل کرده است.
ازاین‌رو بر پایه عملکرد اجتماعی و بیانات شیخ ابراهیم زکزاکی، مهم‌ترین مؤلفه‌های این جنبش عبارت‌اند از:
1. خودآگاهی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در سطح ملی و فراملی.
2. عقلانیت وحیانی در نقد و نظر.
3. تعامل و تفاهم مذاهب اسلامی: تقریب مذاهب بر پایه محورهای مشترک معرفتی و اعتقادی و پرهیز از فرقه‌گرایی، تکفیر و خشونت.
4. قرآن محوری در اندیشه و راهبرد.
5. محبت اهل‌بیت (علیهم‌السلام).
6. ظلم‌ستیزی و حق‌گرایی.
7. هم‌گرایی اجتماعی و انسجام ملی.
8. پرهیز از اقدام مسلحانه.
9. توسعه دانش و معرفت دینی.
10. تعاون و همیاری اجتماعی،
 بر پایه این مؤلفه‌ها، جنبش اسلامی نیجریه جریانی کاملاً برآمده از درون ملت بزرگ و مسلمان نیجریه است. نسبت دادن آن به بیرون از مرزها نوعی فرافکنی و خلاف حکمت است.
این جنبش، از روح اسلام الهام گرفته و کپی شده هیچ جریان و انقلابی نیست؛ گرچه الهام گرفتن از انقلاب‌های بزرگ و عدالت‌خواهانه بشریت و به‌طور ویژه عاشورا عین حکمت و در این جنبش اسلامی مشهود است، اما این امر را باید راز اصلی طهارت و سلامت این جنبش و اخلاص و شفقت آن برای احیای اخلاق و عدالت و ظلم‌ستیزی جهانی به شمار آورد.
در درون جهان اسلام؛ یا بی‌تفاوتی و بی‌مبالاتی و همراهی با ظلم استکبار علیه جهان اسلام است و یا تقابل و برخورد. در دسته دوم؛ یا خشونت‌ورزی و تکفیر و افراطی‌گرایی مبنای تغییر و تحول‌خواهی است، مانند جریان‌های داعش و بوکوحرام و القاعده، که باروحی مکیاولیستی به نام اسلام، دست به هر جنایتی می‌زنند و دقیقاً در نقطه مقابل جنبش مردم شریف و صلح‌طلب اسلامی نیجریه قرار دارند و یا با رهیافتی از عدالت و اخلاق و پرهیز از هرگونه افراط و تکفیر و خشونت، به دنبال مبارزه سیاسی با اشغالگری و ستمگری می‌باشند؛ که این جنبش شیخ از بارزترین آن‌هاست.
بنا براین، جنبش اسلامی نیجریه به رهبری شیخ زاکزاکی، هیچ تهدیدی علیه منافع ملی و مصالح راهبردی ملت و دولت نیجریه نبوده ونیست. شنیده نشده این جریان کوچک‌ترین اقدام مسلحانه یا تروریستی علیه مخالفان خود کرده باشد. این به معنای این است که تمام خشونت‌ها علیه آن، ‌یک طرفه بوده است. تلفات انسانی همه منحصراً از فرزندان این جنبش است.
تخریب نمادها و کالبدهای جنبش اسلامی نیجریه، حسینیه بقیه‌الله و مراکز تجمع پیروان این جنبش، ترور و کشتار پیروان جنبش، حبس رهبری فکری جنبش، نقض قوانین ملی و بین‌المللی و اتهامات برساخته و بی‌اساس، همگی نشان از یک هراس و سرکوب برنامه‌ریزی‌شده این جنبش از سوی جریانی به‌ظاهر مرموز و درواقع آشکار برای اهل دقت دارد.
پرسش این است که؛ چرا این جریان به دنبال سرکوب جنبش اسلامی نیجریه است؟ پاسخ آن، ترس و وحشتی است که بر تاروپود عنکبوتی این جریان افتاده است. این جریان، مثلث تحجرگرایی، استکبار و صهیونیزم است که در سده اخیر، در مقابل جنبش‌های اصیل اسلامی برخاسته از متن ثقلین صف‌آرایی کرده و دستان پلیدش به خون و غارت و کشتار پیروان این جنبش‌ها آلوده است.
فاجعه زاریا، پیش‌تر از سوی این جریان در قانای لبنان، غزه فلسطین، یمن، سوریه تکرار شده است؛ ولی ره به‌جایی نبرده است. مهم‌ترین دلایل ترس از جنبش اسلامی نیجریه و سرکوب آن را می‌توان چنین برشمرد:
1. شکل‌گیری یک جامعه ایمانی و خود‌بنیاد برآمده از حرکت اصیل و مردمی بیداری اسلامی، در سراسر آفریقا متأثر از جنبش اسلامی نیجریه، خواب تحجرگرایان، استعمارگران که درپی استضعاف فکری و استثمار منابع طبیعی مسلمانان هستند را آشفته نموده و سخت آنان را نگران کرده است.
2. دعوت جنبش اسلامی به‌تقریب و تفاهم و پرهیز از خشونت و تکفیر، نقشه شوم جریان استکبار صهیونیزم و تحجرگرا را در تفرقه امت اسلامی برهم زده است.
3. گرایش فزاینده جوانان نیجریه و آفریقا به آرمان‌های این جنبش به‌عنوان پشتوانه‌های مردمی و اثرگذار آن، لرزه بر اندام مثلث تحجر، استکبار و صهیونیزم انداخته است.
4. نگرانی شدید این مثلث، از گسترش فرهنگ و آموزه‌های متعالی، ظلم‌ستیز و امیدبخش عاشورا و مهدویت در آفریقا و جهان اسلام.
5. ترس از گسترش اندیشه‌های حیات‌بخش، انقلابی و بی‌بدیل امام خمینی (ره) به‌عنوان تنها شخصیت مبارز و نستوه جهان اسلام در برابر تحجر، استکبار و صهیونیزم.
در پایان، به نظر می‌رسد؛ بهترین مسیر؛ گفت‌وگوی دولت نیجریه و این جنبش است. دولت باید به‌خوبی بفهمد که این جنبش تهدیدی علیه منافع ملی کشور نبوده ونیست و نه‌تنها وحدت ملی را نگسسته است؛ بلکه روح همگرایی و همبستگی با تمام اقشار ملت را مبنای کار خود قرار داده و باید در گفت‌وگو؛ این امر موردتفاهم قرار گیرد.
همچنین در گفت‌وگوی دولت و این جنبش میلیونی و بسیار گسترده و کاملاً داخلی، شناخت متقابلی از دو طرف و زمینه‌هایی برای تفاهم و حل این مشکلات پدید خواهد آمد.
دولت نیجریه باید توجه داشته باشد که این جنبش، به دنبال مبارزه با آن نیست. مطالبات جنبش، کاملاً انسانی وجهانی و مبارزه صرفاً سیاسی و فکری و اجتماعی با نظام سلطه جهانی است.
هم‌چنین دولت نیجریه، باید توجه داشته باشد در کشوری که بزرگ‌ترین جریان تروریستی آفریقا یعنی جریان بوکوحرام وهم پیمان رسمی داعش، یکه‌تازی می‌کند و خون ملت نیجریه را به‌ناحق و با رهیافت تکفیر و ترور می‌ریزد؛ برخورد با جریانی سیاسی و کاملاً مسالمت‌آمیز، رفتاری بخردانه نیست و بلکه اقدام علیه امنیت ملی و نوعی خودکشی تلقی می‌شود.
نیروی دولت و قوای امنیتی و نظامی نیجریه نباید بجای سرکوب تروریسم بر جریان‌های صلح‌آمیز و طرفدار منافع ملی مصرف شود.
خداوند همه مظلومان و زجرکشیده‌های تاریخ را نصرت عطا کرده و خواهد کرد که این سنت غیر قابل تغییر الهی است و جنبش اسلامی و صلح‌مدار نیجریه و رهبر مظلوم و رنچ‌کشیده آن نیز؛ مشمول این سنت خواهد بود، ان‌شاءالله./864/

جواد رستمی
ارسال نظرات