مرجعیتِ روحانیت در حرکت های مردمی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، با وجود اینکه هنوز روزنامه به قم نرسیده بود، ولی خبر آن در قم پخش شده بود. به همین خاطر عصر شنبه، 17 دی ماه که کامیون حامل روزنامه وارد شهر قم شد، عدهی کثیری از مردم بدان هجوم بردند و در لحظهای روزنامهها را به آتش کشیدند. ساواک در گزارشی وقایع این روز را چنین شرح داد:«در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض، حدود 100 عدد روزنامهی اطلاعات را پاره کردند. ضمناً به عنوان اعتراض نسبت به توهینی که در روزنامهی اطلاعات به خمینی شده بود، کلیهی دربهای حوزه تعطیل بود».
یادداشتی که باعث شد جرقه حرکت های گذشته علیه رژیم، شعله ور شده و دامن گیر سلطنتی شود که نگارنده اش، خود مستقیما به مصاف مرجعیت آمده است. یادداشتی با نامی مستعار؛ اما پر از حقد و کینه از مرجعیتی اثرگذار که در عرض یک سال طومارش برچیده شد.
اگر نگاهی به حرکت تاریخی 19 دی بیندازیم، نکاتی حائز اهمیت است که اگر امروزه همان روحیه و حرکت با مقتضای خود انجام شود می تواند منشا اثرات فراوانی در انقلاب اسلامی گردد. این نکات را با مروری از خاطرات آن روز مرور می کنیم:
شبانه علما و طلاب طی تماسهای تلفنی و ملاقاتهای خصوصی با استادان حوزه، تصمیم بر تعطیلی حوزه و جلسات درس گرفتند. روز 18 دی ماه، طلاب که کلاسهای درس را تعطیل کرده بودند با اجتماع در بیرون مدرسهی خان (مدرسهی آیتالله بروجردی) به طرف منزل مراجع و آیات عظام حرکت کردند و در طی مسیر با دادن شعارهایی به حمایت از امامخمینی پرداختند. «جمعیت با شعار «مرگ بر این حکومت یزیدی»، «درود بر خمینی» و «رهبر ما خمینی است» تا جلوی در مدرسه فیضیه در میدان آستانه آمدند و در آنجا عوامل شهربانی به قصد متفرق کردن جمعیت به آنها حمله کردند. ولی در همان زمان که جمعیت متفرق میشد این صحبت مطرح شد که به منزل آیتالله گلپایگانی» بروند.
پیشتازی روحانیت در تمامی سال های نهضت و همچنین نقش تاثیرگذار مرجعیت توانست در کنار مردم، حرکتی بزرگ را رقم بزند.حمایت از مرجعیت و همچنین مرجع بودن جایگاه روحانیون و مراجع معظم تقلید در تحولات سیاسی و اجتماعی در آن زمان نقطه عطفی بود تا انقلاب شکل بگیرد.
پس از پیروزی انقلاب و دفاع مقدس و با شروع روزهای سازندگی و جو حاکم بر آن دوره، متاسفانه شور انقلابی کاهش یافت تا جایی که حتی روحانیت و در برخی مواقع مرجعیت نیز در حالت انفعال قرار گرفتند. رهبرمعظم انقلاب در بیانات مختلف خود از عدم کاستن شور انقلابی توسط مردم ذکر کردند. شور انقلابی یعنی تلاش برای تغییر و اجرایی کردن تمامی مواضع انقلاب اسلامی و این موضوع جز با حضور تاثیرگذار روحانیت و جلوداری آنان میسر نخواهد شد.
وقتی نگاهی به حوادث روزهای منتهی به 19 دی 56 می اندازیم، چیزی جز جسارت و شجاعت طلاب حوزه قم و دانشجویان انقلابی نمی بینیم. حضور این دو قشر توانست خلق حرکت مردمی را تسریع بخشد. چه بسا اگر با بی تفاوتی علما و روحانیون و مراجع و یا حتی مطالبه گری ضعیف انجام می شد، راه هتاکی های بیشتر برای حکومت پهلوی ایجاد می شد.
حضرت اقا در فرمایشاتی پیرامون قیام عاشورا فرمودند: گاهی یک حرکت به جا تاریخ را نجات خواهد داد و گاهی یک حرکت نابه جا، تاریخ را به ورطه هلاکت خواهد کشاند.
امروزه انقلاب در دوران پس از بلوغ چهل سالگی خود، می بایست پیشگامی خود را در این عرصه حفظ و رشد دهد. این پیشگامی جز با حضور در صحنه دائمی طلاب و روحانیون خصوصا مرجعیت بزرگوار امکان پذیر نیست.
این حرکت تا جایی پیش رفت که در همان روزها، روحانیون دیگر مناطق کشور و همچنین به تبع آن مردم و حتی روحانیت خارج از کشور واکنش تندی به این موضوع نشان دادند. در لا به لای مستندات تاریخ اینگونه امده است:
«خبر حوادث قم به سرعت در سراسر کشور پخش و منجر به واکنشهای تندی از سوی گروههای مختلف شد. بازار اصفهان از چهارشنبه،21 دی ماه به مدت شش روز تعطیل بود. نجفآباد از روز شنبه، 24 دی تا دوشنبه، 26 دی به مدت سه روز یکپارچه تعطیل بود. در مشهد نیز همان روز یکشنبه، 18 دی ماه تظاهرات گستردهای در خیابان نادری صورت گرفت. علمای تهران اعلامیهای با امضای حدود 120 نفر صادر کردند و به نخستوزیری فرستادند که در قم نیز پخش شد، همچنین بازاریان و وعاظ تهران اعلامیههایی در تقبیح اعمال وحشیانهی دولت صادر کردند که همه در قم نیز پخش شد. همچنین در بهمن اعلامیهای از سوی روحانیون مبارز خارج از کشور دربارهی انعکاس خواستههای ملت ایران به دبیرکل سازمان ملل متحد فرستاده شد و همزمان در کشور نیز پخش شد. متن اعلامیه به حقوق پایمال شدهی ملت شریف ایران توسط دودمان ننگین پهلوی اشاره میکرد و در آن از سیاست حمایتی «کارتر» از شاه در مقابل ملت ایران انتقاد شده بود. این اعلامیه با زیر سؤال بردن عملکرد کمیسیون حقوق بشر که هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده بود، این کمیسیون را عملاً در اختیار قدرتهای بزرگ برای سرپوش گذاشتن به اعمال ننگین خود دانسته بود.»
انقلاب 42ساله ما حالا به نقطه ای رسیده است که راه پرقدرت خود را آغاز کرده است. به قول سردارشهید حاج قاسم سلیمانی، «چهل سالگی سن شروع است همان طور که پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله السلام نهضت خود را از چهل سالگی آغاز کرد.»
نتیجه اینکه هرجا روحانیت به جایگاه خود اعتماد کرده و خود را شناخته و با قدرت راه انبیا را پیموده، توانسته مردم را با شعور و شور رهبری کند و منشا حرکت های بزرگ تاریخی باشد و هرجا دچار دنیازدگی و بی تفاوتی شد عالمی را تحت الشعاع حرکت خود قرار داد.
البته مطالبه گری نیز به فراخور زمانه های مختلف، متفاوت است و روحانیت مانند گذشته باید همچنان پیشتاز این امر مهم باشد و بتواند پرچم مرجعیت سیاسی و اجتماعی خود را بین مردم حفظ کند و ان شاءالله شانه به شانه مردم مومن و انقلابی، این نهضت را به صاحب اصلی خود برساند ان شاءالله./729/
محمدمهدی مرادی