بی تفاوتی و عدم مسؤولیت پذیری در جامعه
انسان بواسطهی انسان بودنش فطرتأ خود را مسئول میداند؛ بدین جهت او گاهی نسبت به خود و گاهی نسبت به افراد جامعه احساس مسئولیت میکند. این حس مسئولیت در برابر خود، منجر میشود که آدمی هدف و توانایی خویش را به خوبی بشناسد و تا سر حد امکان به پرورش خود اقدام نماید؛ یا به تعبیر دیگر حق خویش را در مقابل پروردگارش أدا کند.
شاید بتوان گفت تقوا و ترس از خدا، بارزترین نمونه از مصادیق مسئولیت انسان در برابر خود است. تقوا، احساس مسئولیت درونی را افزایش داده و گو اینکه انسان همواره یک پلیس معنوی را در باطن خویش حاضر میبیند. به همین خاطر انسان مسئول در خلوت و تنهایی خویش همانند زمانی عمل میکند که در جمع دیگران باشد؛ یعنی در انجام تعهداتش کوتاهی نمیکند و در همه حال خدا را شاهد بر اعمال خویش میبیند.
همانطور که گفته شد انسان خود را نسبت به سایر افراد نیز مسئول میداند. حس مسؤلیت انسان در قبال دیگران بدین معناست، که انسان در برابر خانواده، همسایه و خویشاوندان مسؤلیتی دارد که نمیتواند نسبت به حقوق آنها بیتفاوت باشد.
در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیه وآله می خوانیم: "کُلُّکُم راعٍ و کُلُّکُم مَسئولٌ عَن رَعیَّتِهِ "همهی شما در برابر یکدیگر مسئول هستید و مورد سؤال قرار میگیرید.
از نگاه قرآن و آموزههای اسلام یکی از مهمترین مسئولیتهای انسان نسبت به مردم جامعه امر کردن به کارهای نیک و جلوگیری از انحرافات و منکرات است.
خداوند در قرآن میفرماید : «کُنتُم خَیرَ اُمّٓةٍ أُخرِجَت لِلناسِ تَأَمُروُنَ بِالمَعروفِ وَ تَنهُونَ عَنِ المُنکَرِ.....» (العمران، ۱۱۰)
شما بهترین أمت هستید، زیرا به وظیفهی بزرگ خود که امر به معروف و نهی از منکر است عمل کردید...
آری! خداوند در این آیه به صراحت به موضوع امر به معروف ونهی از منکر اشاره نموده، که این امر وظیفهی ما مسلمانان است تا دیگران را به نیکیها و مبارزه با فساد امر نماییم. اگر در جامعه این وظیفه اجرا نشود، ریشههای ایمان در دلها سست میگردد و پایههای آن فرو میریزد. حتی به فرمودهی خداوند، ضلالت و گمراهی به سراغتان میآید و نااهلان بر شما مسلط میشوند.
خداوند در قرآن در آیهی دیگر از زبان حضرت لقمان خطاب به فرزندش می فرماید: «یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَأمُر بِالمَعروُف وَأنهَ عَنِالمُنکَر.....» (۱۷لقمان( پسرم! نماز را برپا دار، امر به معروف و نهی از منکر کن.
این آیه به اهمیت و عظمت امر به معروف ونهی از منکر اشاره میکند، که خداوند آن را در کنار نماز آورده است؛ همانگونه که نماز روح ما انسانها را پاک و از زشتیها باز میدارد، امر به معروف و نهی از منکر هم روح یک جامعه را از آلودگیها، زشتیها واشتباهات پاک میکند.
همچنین خداوند در آیهی دیگر به مسؤلیت انسان در قبال خانواده اشاره میفرماید: «یا أیَّها الذینَ ءآمَنوُا قُوا أَنفُسَکُم وَ اَهلیکُم ناراْ وَقوُدُهَا الناسُ وَ الحِجارَه» (۶ تحریم(
ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان و سنگهاست نگهدارید.
از آیهی فوق استفاده میشود که انسان در مقابل همسر و فرزندان خویش مسئولیت سنگینتری دارد و موظف است تا آنجا که میتواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، ایشان را از گناه بازدارد و به نیکیها دعوت کند. در حدیثی می خوانیم هنگامی که آیه" قُوا أَنفُسَکُم وَ أَهلیکُم ناراْ"نازل شد، یکی از یاران پیامبر پرسید: «چگونه خانوادهی خود را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟» فرمود: «آنها را امر به معروف و نهی از منکر کن، اگر از تو پذیرا شوند آنها را از آتش دوزخ حفظ کردهاید، اگر نپذیرند وظیفهی خود را انجام دادهاید.
با توجه به آیات بیان شده، انسان نباید نسبت به امر ارشاد، راهنمایی و هدایت دیگران بیتفاوت باشد و سکوت کند، بلکه باید در برابر اشتباهات دیگران احساس مسؤلیت کرده و تاجایی که میتواند به مردم جامعه و خانوادهاش امدادرسانی کند.
علاوه بر آیات ذکر شده، قرآن یکی دیگر از مسئولیتهای انسان نسبت به مردم جامعه را اجرای عدالت و مبارزه با ستمکاران میداند.
خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَد اَرسَلَنا بِالبَیِّناتِ وَ أَنزَلنَا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ لٍیَقُومَ الناسُ بِالقِسطِ...» (حدید، ۲۵) ما رسولانی با دلائل روشن برای شما فرستادیم با آنها کتاب و میزان شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.» یعنی رسولان آمدند تا مردم را آگاه کنند وخودشان مجری قسط و عدل باشند!
آری مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجری عدالت گردند و این راه را با پای خویش بپویند. روح خودشان را با ارزشها و خلقیات فردی مثل صبر، حلم، گذشت و مفاهیم زندگیساز مثل آزادی، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی مزین کنند؛ ولی از آنجا که در یک جامعهی انسانی هر چه قدر هم که سطح اخلاق و اعتقاد و تقوا بالا باشد، باز افرادی پیدا میشوند که سر به طغیان و گردنکشی بردارند و مانع اجرای قسط و عدل شوند؛ بر پایهی چنین اصلی مسلمانان اجازه ندارند در برابر ظلم ستمگران سکوت کنند و با آنان همراه شوند.
برهمین اساس تکتک مسلمانان موظفند از بیگانگان دوری جسته و هرگز ستمگران را به عنوان دوست، حامی، یار و یاور نپذیرند، فریب سخنان به ظاهر صمیمانهی آنها را نخورند، زیرا از این ناحیه درطول تاریخ آسیبهای جبرانناپذیری بر افراد با ایمان وارد شده است. برای نمونه می توان به جریانی که بعد از رحلت رسولالله(ص) در جریان غصب خلافت وامامت حضرتعلی(ع) رخ داد اشاره کرد. گروهی از مهاجرین و انصار کنار خانه خدا جمع شدند، ولایت وخلافت حضرت علیعلیهالسلام، را غصب کردند و او را خانه نشین کردند و درب خانه حضرت زهرا(س) را به آتش کشیدند.
در آن زمان وظیفه مردم این بود، که قیام کنند و خلافت را به جایگاه اصلیاش برگردانند؛ اما به مسئولیت خود عمل نکردند. حضرتزهرا سلام اللهعلیها، وقتی دید مردم به راحتی لگدمال شدن دین خدا را پذیرفته، تمام زحمات پیامبر(ص) نادیده گرفته شده و به فراموشی سپرده میشود، به پا خواستند، احساس مسؤولیت کردند و بر علیه حکومت خلفاء قیام نمودند.
ایشان برای برگرداندن خلافت الهی، رسوا کردن چهرهی منافقان و ستمگران و روشن شدن حق از باطل دست به افشاگری زدند. وارد مسجد النبی(ص) شدند و آن خطبهی نورانی و عظیم را به بهانهی غصب فدک ایراد فرمودند؛ ولی در اصل، مبارزهی حضرتزهراسلاماللهعلیها بر علیه خلفاء و بیتفاوت بودن مردم آن زمان بود. این امر از مهمترین ویژگیهای رفتاری حضرتزهرا(س) محسوب میشود.
پس بر ماست این روش و سیرهی حضرت زهرا(س) را در جامعه تقویت کنیم، بدین معنی، که هر زمان جامعه در معرض خطر و هجوم دشمنان داخلی و خارجی و مشکلات قرار گرفت، برای اجرای عدالت در جامعه قیام کنیم و برای حفظ جامعهی اسلامی باجان، مال و علم و هر آنچه در توان داریم دریغ نکنیم؛ زیرا با تنبلی، خستگی و بیتوجهی احساس مسئولیت در جامعه میمیرد و مردم نسبت به همدیگر و اتفاقات اطراف خود بیتفاوت میشوند. بتول پناهی