مقبولیت مردمی و مشروعیت الهی انقلاب
به گزارش خبرگزاری رسا، حجتالاسلام سیدسجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه مشروعیت مهمترین و بنیادیترین دغدغه هر حکومتی است، گفت: مشروعیت در اصطلاح به معنای شرعیت نیست بلکه مراد، حکومتی است که مردم بر اساس منطق به آن حکومت تمکین و اوامر آن را رعایت کرده، مالیات دهند و پشت چراغ قرمز بایستند. این منطق که حکومتی توسط مردم پذیرفته شد سبب میشود تا حکومت بتواند منویات خود را پیاده کند.
وی با اشاره به معیارهای حقانیت برای حکومتها، افزود: در گذشته ملاک فرمانروایی، نژاد و ژن و پادشاهی بود یعنی چون فلانی شاه است پس باید فرزند او هم پادشاه باشد گویی این ژن فقط در برخی از خانوادهها وجود دارد و اگر پادشاه فرزندی نداشت معلوم نبود چه باید کرد.
حجت الاسلام ایزدهی تصریح کرد: چیزی که در سالیان اخیر فراگیر شده است خاستگاه مردمی برای حکومت است؛ در اینجا دو مسئله باید تفکیک شوند؛ اول اینکه مردم در حکومت نقش دارند یا خیر و دیگر اینکه چقدر نقش دارند؟؛ اصل این است که مردم بر اساس باورهای خود در برابر حکومتها تمکین کرده و آن را به رسمیت میشناسند مگر حکومتهای دیکتاتوری که بقای آنها ممکن است برای مدت محدودی باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: بنابراین اصل مشروعیت چون مبتنی بر باور و پذیرش مردم است محفوظ است ولی اینکه آیا مردم به صورت خودبنیاد از این حق برخوردار هستند یا خیر مسئله دیگری است یعنی اینکه آیا حاکمیت حق ذاتی مردم است و آنها باید نسبت به حکومت اظهار نظر کنند یا اینکه این حق گرچه برای مردم هست ولی خودبنیاد نیست؛ همه هستی برای خداست و او هست که حق حکومت را تفویض کرده است و این تفویض به این نیست که صرفا نظر مردم ملاک باشد.
وی افزود: دو تلقی عمده در این زمینه وجود دارد؛ یکی تلقی خودبنیادی انسان در اومانیزم و مکتب مادیگرایی؛ در این صورت مردم وسط میدان هستند و با تبلیغات و راهکارهای خودشان نظر مردم را برای حکومت جلب میکنند ولی در تلقی دیگر، عالم برای خداست و خدا باید این حق را تفویض کند.
حق مردم در انتخاب حکومت مطلق نیست
وی افزود: در نظریه شیعه حاکمیت از آن خداست و خداوند آن را به شایستگان واگذار میکند تا مردم را به سمت خداوند بکشانند و هدایت کنند، برخلاف نظامات غربی که بحث راهبری و هدایت مطرح نیست. نیابت و خلافت از منظر اسلام به صورت مطلق به مردم واگذار نشده است، بلکه چون حاکمیت خدا حاکمیت شایستگان است پس مردم باید افراد شایسته را انتخاب کنند لذا مصلحت مردم فائق بر اراده ایشان است.
حجت الاسلام ایزدهی بیان کرد: خود مردم بر اساس اراده خود باید مصلحتشان را تضمین کنند لذا خداوند فرموده است که پیامبر فرستاده خداست و تفویض خلافت به ایشان بر اساس مصلحت عموم مردم صورت گرفته و مردم هم باید از ایشان اطاعت کنند، در بحث امامت هم همین است زیرا آنها منتخب پیامبر و خدا هستند و در دوره غیبت هم شایستهترین افراد و نزدیکترین افراد به معصومان که نام آن را ولیفقیه میگذاریم حاکم میشود.
وی اضافه کرد: در تفکر شیعه، شایستگی همراه با مقبولیت مطرح است که همان نظریه مردمسالاری دینی تعبیر شده است؛ این شایستگی مراحلی دارد، مثلا کسی که میخواهد پزشک شود نمیشود علم لازم را نداشته باشد یعنی باید برای شایستگی، علم لازم را داشته باشد. اگر این پزشک شایسته باشد باید از سوی یک نهاد صاحب صلاحیت مجوز داشته باشد و اگر مجوز ندهد از صلاحیت برخوردار نیست و اگر حقانیت و قانونیت داشت مرحله آخر مقبولیت مردمی است بنابراین اقبال مردم مرحله آخر است.
مقبولیت مردمی و مشروعیت الهی انقلاب
حجت الاسلام ایزدهی بیان کرد: این سه عنصر در جمهوری اسلامی از آغاز برخلاف بسیاری از انقلابهای جهانی وجود داشت، زیرا انقلابهای دیگر تا مدتها کسی اجازه اظهارنظر نمیدهد و یا انتخاباتی برگزار نمیشود ولی جمهوری اسلامی از آغاز همین نام را برگزید و به فاصله دو یا سه ماه از پیروزی، نام نظام را به رای مردم گذاشت و تا امروز هم این محوریت مردم وجود دارد لذا در انتخاب اعضای شورای شهر، مجلس و ریاست جمهوری و ... این رای وجود دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: در هر سال تقریبا یک انتخابات در ایران وجود دارد و همین که مجرا و مسیر انقلاب بر پایه رای و نظر مردم بوده و هست در طول سالیان آنقدر بدیهی است که کسی نمیتواند منکر آن شود؛ به همین دلیل میبینیم کسانی که در سال ۸۸ اعتراض ناروا داشتند مجددا در سالهای بعد از طریق همین انتخابات به عرصه سیاسی وارد شدند یعنی به مردمی و انتخابات باور داشتند در حالی که اگر انتخابات معنا نداشته باشد و گفته شود حکومت هر کسی را بخواهد انتخاب می کند حضور این افراد در انتخابات معنا ندارد.
حجت الاسلام ایزدهی اضافه کرد: البته اینکه چه کسانی شایسته این هستند که خود را در معرض رای مردم قرار دهند و انتخاب بشوند و انتخاب کنند، بحث دیگری است؛ مسلما بسیاری از افراد شایسته کسب این پستها نیستند لذا حد نصابی برای کارگزاران مشخص شده و اخیرا هم مجلس قانونی مصوب کرد و باید این حداقلها لحاظ شود.
وی تاکید کرد: بنابراین حاکمیت شایستگان و کارگزاری شایستگان و تمکیل رای مردم، مردمسالاری دینی است که باعث استمرار و پایایی نظام شده و شاید اینکه انقلاب بعد از ۴ دهه انقلاب اسلامی، آلترناتیو و اپوزوسیون ندارد به این دلیل است که مردم همواره خودشان انتخاب کردهاند و پای خوب و بد انتخاب خود هم ایستادهاند.بحث مردمی بودن سبب شده تا نظام پویا باشد و هم پایا شود یعنی عملا با وجود همه مشکلات و محاصرهها و شبیخون فرهنگی میبینیم که اپوزوسیون درست و حسابی نداریم و تا زمانی که رای مردم وجود داشته باشد و آنها شایستگان را انتخاب کنند اپوزوسیون هم نخواهیم داشت و پایایی و پویایی نظام به صورت همزمان تامین خواهد شد.