نهضت خیابانی احیاگر سنت مبارزه با استعمار
به گزارش خبرگزاری رسا، نهضت ضداستبدادی و ضداستعماری «آزادیستان»، گرچه دولتش مستعجل بود و لکن تأثیری که بر جای گذاشت، از لحاظ کیفی عمیقتر از جنبشهای مشابهی بود که در سایر نقاط ایران جریان داشتند.
نهضت خیابانی، در مدت عمرِ کوتاه ششماههاش توانست سنت دیرین مبارزه با استعمار و ستم اجتماعی و راه و رسم سلحشوری را از نو احیا کند و پایههای قرارداد 1919 (معاملهی فروش ایران به انگلستان) را تکانی سخت بدهد، تا جایی که انگلستان را مجبور به عقبنشینی کند.
این کار در شرایط آن روز جهان، پیروزی بزرگی برای ملت ایران به حساب میآمد.
جنبش آزادیستان، بر حکومت استبدادی در آذربایجان نقطه پایان گذاشت و در راه تأمینِ منافعِ اکثریت مردم یعنی دهقانان، کارگران، تجار کوچک، روشنفکران، صنعتگران و افراد کمدرآمد شهری قدمهای بزرگی برداشت، از جمله:
ـ قیمت ارزاق عمومی و اجناس پرمصرف را پایین آورد و در حد ثابتی نگاه داشت.
ـ هیئتی از تبریز به دیگر شهرهای آذربایجان از جمله ارومیه، اهر، مرند، اردبیل، شبستر و.... اعزام گردید تا به مشکلات مردم از نزدیک رسیدگی کند و کارهای مأموران دولتی را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
ـ بنا به شکایت اهالی، به کار مسئول امور محال گونِی به نام اسکندرخان و متصدی امور مرند به نام نیساری خاتمه داده شد.
ـ انواع مالیاتهای کمرشکنی که حکومت شاه از روستاییان میگرفت، لغو و تنها «مالیات بر درآمد» به رسمیت شناخته شد.
ـ زمینهای خالصه به رایگان بین روستاییان تقسیم گردید، ولی دهقانان زمینهای فئودالی را میتوانستند تنها با پرداخت پول از ملاکان بخرند و فئودالها نیز املاکشان را جز به رعیتهای خود نمیتوانستند به کسان دیگری واگذار کنند.
ـ جنبش خیابانی برای پرداخت وام به روستاییانی که مایل به خرید املاک فئودالها بودند، بانکهای «فلاحت» و «ملی» را بنیان نهاد.
ـ قانون اصلاحات ارضی و تقسیم زمینهای خالصه بین روستاییان، اولین بار در محال ارونق و انزاب (= شبستر زادگاه خیابانی) و در چند روستای دهخوارقان (آذر شهر) اجرا گردید و بدینترتیب به سیستم کهنِ زمینداری فئودالی ضربهی سنگینی وارد آمد و انواع زورستانی و بیگاری و دیگر انقیاد فئودالی، به حداقل ممکن رسید.
ـ کلیه آبها، از جمله آبهای قنات، چشمهها، رودخانهها و... ملی اعلام شد و در اختیار عموم قرار گرفت.
خیابانی میگفت: آب برای آبادانی کشور و مشروبساختن باغها و مزارع لازم است. ما نمیتوانیم اجازه دهیم آب در دست کسانی باشد که ویرانی سرزمین ما را آرزو میکنند. آنان اگر فرصت یابند، آبها را روی ما خواهند بست و مردم را به مصیبت وحشتآور تشنگی و بیآبی دچار خواهند ساخت.
خیابانی، آرزوی مکانیزهکردن صنایع و کشاورزی ایران را در سر میپرورانید. همچنین وی از شرایط نامساعد کار و از استثمار کارگران رنج میبرد، بنابراین در فکر پیادهکردن مترقیترین «قانون کار» برای کارگران بود و آینده درخشانی را برای آنان پیشبینی میکرد.
ـ وی روز جهانی کارگر را به رسمیت شناخت و قرار بر این گذاشته شد که کارگران آذربایجان مانند دیگر کارگران جهان روزانه 8 ساعت و یا در هفته 48 ساعت کار انجام دهند و هفتهای لااقل 24 ساعت ـ در صورت امکان روزهای یکشنبه ـ استراحت داشته باشند.
ـ کار کردن بچهها موقوف و کار جوانان محدود شد، تا پرورش جسمانی و معنوی آنان ممکن گردد.
ـ برای یک مقدارِ هم عیار ِکار، مزدْ بدون ملاحظه تفاوتْ در بین ذکور و اناث برای همه مساوی اعلام شد.
ـ در مورد فرهنگ و باسواد کردن کودکان و نوجوانان گامهای بلندی برداشته شد. ابوالقاسم فیوضات به ریاست معارف آذربایجان انتخاب گردید. افتتاح مدارس ابتدایی و متوسطه و دانشگاه مورد نظر قرار گرفت. رهبر جنبش پیوسته بر این نکته تأکید داشت که: «ما وظیفه داریم مردم خود را از نعمت علم و دانش بهرهمند سازیم. چرا که یک ملت نمیتواند بدون معارف آزادی خود را محفوظ دارد». بنابراین، آموزش و پرورش کودکان اجباری اعلام شد.
شیخ محمد خیابانی در این باره چنین میگوید: «تعلیمات اجباری یکی از مواد اساسی مرامنامه ماست. ما این کار را تا حدودی به شکل رسمی و قانونی درآوردهایم».
به همین جهت، برای تربیت و باسواد کردن کودکان و نوجوانان تلاش و کوشش زیادی به عمل آمد.
خیابانی آموزش سالمندان را نیز مورد توجه قرار داد. اولین کلاسهای اکابر برای سوادآموزی بزرگسالان در عمارت تجدد دایر گردید. تحصیل در این کلاسها رایگان بود.
معلمان تبریز در این زمان اتحادیهای به نام «اتفاق معلمین مرکزی آذربایجان» تشکیل دادند. این اتحادیه بعدها الگو و اساس دیگر انجمنها و اتحادیههای صنفی شد. هدف از تشکیل این اتحادیه را، در روزنامه تجدد چنین میخوانیم: «معلمان از این راه میخواستند در پیشبرد اهداف خود با یکدیگر به تبادل افکار بپردازند و در تهذیب اخلاق و تربیت کودکان عزیز بیش از پیش بکوشند و اسهل و اقصر طُرُق را برای نیل به مقاصد حسنه پیدا کنند و معارف و معارفیان آذربایجان را به اوج آسمان شرف و افتخار ایران بسایند».
کارِ آموزش و پرورش کودکان در دیگر شهرها و بخشهای آذربایجان نیز مورد توجه نهضت قرار گرفت. در شهرهای اسکو، مراغه، سراب، شرفخانه، تسوج، شبستر، ساوجبلاغ و... مدارس ابتدایی به سبک جدید ایجاد شدند و صدها دانشآموز به تحصیل علوم جدید پرداختند. دروسی که در این مدارس تعلیم داده میشد، عبارت بودند از:
الف) دروس کتبی شامل: فارسی (دیکته و حُسنِ خط)، حساب، هندسه، انشای سیاق (نقدی، جنسی)، رسم و نقاشی.
ب) دروس شفاهی شامل: قرائت فارسی، تعلیمات مدنی، علمالاشیاء، تاریخ و جغرافیا، شرعیات، اخلاق، حساب.
در دبیرستانها، زبانهای روسی و فرانسه نیز تدریس میشد. به دختران خیاطی، بچهداری و خانهداری هم یاد میدادند.
از ماورای قفقاز و ترکیه از جمله از مدرسه ایرانیان مقیم باکو به نام مدرسه اتحاد ایرانیان، همچنین از مدرسهی ایرانیان ساکن تفلیس به نام مدرسهی اتفاق معلمانی برای تدریس در مدارس تبریز دعوت شدند.
جمعیت خیریه تئاتر در سال 1291ش به همت چند نفر افراد باذوق و هنرمند در تبریز بنیان گذاشته شده بود. این اشخاص عبارت بودند از: حاجیخان چلبی، شفیعزاده، ابوالفضل مؤیدزاده، اسماعیل وکیلی (پیران)، وهابزاده، عظیمزاده.
این هیئت را میتوان نخستین هیئت رسمی آکتورال تبریز دانست. نمایشنامههایی مرتباً از طرف جمعیت خیریه روی صحنه میآمد. این هیئت یا در سینما سولی که در سال 1900م توسط مبلغان مذهبی کاتولیک در تبریز ساخته شده بود و یا در سالن آرامیان یا صحنه تابستانی جمعیت خیریه واقع در کوچه ارک، نمایش میدادند.
نهضت آزادیستان روز جهانی کارگر ـ اول ماه می ـ را به رسمیت شناخت. در این روز (11 اردیبهشت) جمعیت خیریه گاردن پارتی باشکوهی را تدارک دید و از محلِ درآمد آن قبور شهدای مشروطیت در تبریز مرمت شد. هم چنین مراسمی برای گرامیداشت خاطرهی جانبازیهای شهدای راه آزادی برپا شد.
برای تأمینِ بهداشت و سلامت جامعه بیمارستانهایی در نقاط مختلف آذربایجان، از جمله بیمارستان دویست تختخوابی شیر و خورشید در تبریز احداث گردید. این بیمارستان اکنون بیمارستان سینا نامیده میشود که در خیابان آزادی، بین چهارراه حافظ و چهارراه مارالان قرار گرفته است.
خلاصه نهضت آزادیستان، ادارات معارف، مالیه، عدلیه، بهداشت و پست و تلگراف و راه را به طرز نوینی به کار انداخت. صنایع ملی و خانگی جان تازهای یافت. خط تلگراف بین سراب و تبریز مرمت شد و خط تلگراف جدیدی بین شبستر و تبریز دایر گردید.
احداث چندین کارخانه در تبریز از جمله تأسیس کارگاه قالیبافی در باغ بوداغیان واقع در کوی لیلاوا (لیلآباد)، کارخانهی قندریزی، بافندگی، دباغی پوست، از دیگر اقدامات مهم نهضت آزادیستان بود. در این کارگاهها صدها کارگر به کار اشتغال داشتند. همچنین رهبرانِ جنبش برای کشف و استخراج منابع زیرزمینی، هیئت ویژهای را مأمور این کار کردند.
نهضت آزادیستان به منظور خدمت به فقرای شهری و مردم کمدرآمد، همچنین برای مبارزه با رفتار ستمگرانه و نامردمی انبارداران و محتکران، سازمانهای عامالمنفعه زیر را فعالانه بهکار انداخت:
1ـ کمیسیون آذوقه: مأموران این نهاد گندم و جو را از دهات جمعآوری میکردند و به صورت آرد در اختیار نانواییها قرار میدادند و نان به بهای ارزان به کمچیزان فروخته میشد.
2ـ کمیسیون کویها: این سازمان برای آنکه ثروتمندان نتوانند از نانِ ارزانِ کمیسیون آزوقه خریداری کنند، همچنین به جهت آنکه کار کمیسیون آزوقه در مسیر درست جریان پیدا کند، فقیران همهی کویها را سرشماری و در هر کویی به تعداد تنگدستان سنگکپزی دایر میکردند و کوپنهای ماهانه چاپ و در میان خانوادههای فقیر توزیع مینمودند تا هرکس به تعداد افراد خانوادهاش نان مورد نیاز خود را به قیمت ارزان خریداری کند.
3ـ دارالعجزه: این نهاد وظیفه داشت از سالمندان بیکس همچنین از ناتوانان و معلولان جامعه نگهداری کند و در ضمن جلوی تکدی را بگیرد.
4ـ خانهی تربیت: کودکان یتیم و بیسرپرست در این سازمان نگهداری میشدند و به آنان صنعت و سواد میآموختند.
5ـ دارالمساکین: در مورد انگیزه بهوجودآمدن این نهاد در روزنامه تجدد چنین آمده است: «متأسفانه اوضاع جاریهی مملکت و ضیق ارزاق، اخیراً وضعیاتی را پیش آورده که جمع کثیری از اطراف و از خود شهر به عده فقرا اضافه شده و در داخل دارالعجزه که معمولاً 170 نفر از عجزه و مساکین پذیرفته میشدند، شماره آنان به 280 نفر رسید. بدیهی است این ازدحامِ غیرمنتظره از هر حیث بهخصوص از نقطهنظر حفظالصحه و ترتیبات داخلی، دارالعجزه را دچار محظورات مهمه نموده... بنابراین مقدمات تشکیل دارالمساکین تهیه شد و فقرا از مساکین جدا و در دارالمساکین جا داده شدند».
مخارج این نهاد، به وسیله شهرداری و افراد دارا و خیرّ شهر تأمین میشد.
6ـ کمیسیون اعانه: این سازمان موظف بود، برای تأمین بودجه همه نهادها و کمیسیونهایی که نام بردیم، مستقیماً از ثروتمندان ـ به فراخور حال آنان ـ پول بگیرد. کسروی مینویسد: «کمیسیون اعانه پولهای گزافی از ثروتمندان میگرفت که بسیاری بهدلخواه و برخی از ترس میدادند».
سازمانهای دیگری، مشابه سازمانهای عامالمنفعه تبریز در دیگر شهرهای آذربایجان به همت نهضت «آزادیستان» دایر گردید، از آن جمله میتوان: دارالعجزه سراب و دهخوارقان و مراغه، دارالمساکین آستارا و خامنه و اردبیل و کمیسیون ارزاق زنجان و خوی را نام برد.
یکی دیگر از اقدامات چشمگیر نهضت آزادیستان، انتشار چندین نشریهی وزین و مردمی است. روزنامه «تجدد» ارگان حزب دموکرات و ناشر اندیشههای سیاسی و اجتماعی خیابانی بود.
مجلهی آزادیستان نشریه ادبی و فرهنگی دیگری بود که به سردبیری تقی رفعت انتشار مییافت و ارگان جوانان حزب دموکرات آذربایجان به شمار میرفت.
هشت شماره از روزنامه پرآوازه ملانصرالدین را نیز جلیلمحمد قلیزاده در عصر نهضت آزادیستان در تبریز انتشار داده است. «ادب» مجله دیگری بود که توسط دانشآموزان دبیرستان متوسطه تبریز منتشر میگردید.
منبع: نهضت آزادیستان و شهید شیخ محمد خیابانی، سید هادی خسروشاهی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.