کدام آزادی کدام عدالت؟!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، «آزادی و عدالت» دو شعار بدیهی و فطری انسانی است. دو نیاز که انسان ها بصورت فردی و اجتماعی ضرورت آنرا احساس می کنند. و همیشه در طول تاریخ بدنبال آن بوده اند. البته بیش از صد سال است که شعار آزادی ، لقلقه زبان بسیاری از جریانات سیاسی و فرهنگی شده است. آمریکایی هایی که به تمام نقاط جهان لشگر کشیدند، میلیون ها انسان بی گناه را آواره و بی خانمان کردند شعار آزادی سر می دادند. کمونیست ها هم برای آزادی توده ها از چنگال طبقات مرفَّه شعار«آزادی و عدالت» سر دادند. حتی هیتلر و فاشیست های آلمان هم برای نجات و آزادی قوم برتر، بدنبال آزادی بودند.داعش هم با تکفیر بدنبال اجرای عدالت بود!
در کشور ما نیز جریانات سیاسی و فرهنگی مختلف، داعیه دار شعار «آزادی و عدالت» بودند. در صد سال پیش هم رضاخان با چکمه و تفنگ بدنبال تحقُّق«آزادی» بود. محمدرضا پهلوی هم با ترویج «بی بند و باری» و فساد» نوید بخش عدالت به توده ها و فرهنگ بود.توده ای ها ، مارکیست ها، مجاهدین خلق ، کموله ها و ... به نام همین «آزادی و عدالت» خون عزیز هم وطنان مان را ریختند! با کمال تاسف بسیاری از این جریانات برای توجیه اقدامات خود به اصول قرآنی و روایی استناد می کردند. و حتی خود را مصداق فرمایشات روایات می دانستند!
بعد از انقلاب هم ، این رویه ادامه داشت و برخی دولتمردان با شعار «آزادی و عدالت» به سراغ اصلاحات اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی رفتند. امَّا ثمره چه شد؟ آمار گسترده طلاق و کاهش شدید ازدواج ، آیا جز محصول سیاست های به ظاهر آزاد اندیشانه دولت اصلاحات است؟ تورم اقتصادی کالا و خدمات در دولت های سازندگی و تدبیر و امید آیا چیزی جز محصول اقتصاد لیبرالی بود؟
در اقتصاد و فرهنگ لیبرالی «آزادی» فریاد زده می شود ولی کدام آزادی؟ آزادی طبقه مرفَّه؟ آزادی طبقه رانت خوار؟
اینکه قرآن کریم و منابع روایی هم بر دو اصل «آزادی و عدالت» تاکید دارند ، بر همگان پوشیده نیست.امَّا کدام آزادی و عدالت؟ عدالت و آزادی که منجر به کرامت انسان شود یا منجر به افزایش گناه و بی بند باری؟ «آزادی و عدالتی» که محصولش «بندگی خدا» و خضوع در مقابل درگاه احدیَّت باشد یا محصول آن عصیان انسان در برابر کائنات؟
به همان اندازه که «عدالت و آزادی» زیبا و دلنشین هستند توجه نکردن به هویت اصیل و دینی «عدالت و آزادی» ،می تواند خطرناک و بحران آفرین باشد.
اینکه برخی بخواهند از دین برای «آزادی و عدالت» شاهد بیاورند کار مطلوبی است. ولی اینکه بخواهند از دین دم بزنند ولی مفاهیم لیبرالی و غیر دینی را به خورد جامعه بدهند نه تنها مطلوب نیست بلکه بسیار نارواست.
مگر حضرات دولتی به نام «آزادی» فضای مجازی را به قربانگاه جوانان و مردم دیندار تبدیل نکرده اند؟ مگر به نام همین آزادی امثال «ساسی مانکن» و «پلنگ ها » و «شاخ ها» در فضای مجازی جولان نمی دهند؟ آیا مراد دین از «آزادی» همین بی بند باری مطلوب حضرات است؟ منظور از «آزادی»، زن عریان و رها شده در غرب است؟ آیا مراد از «عدالت» رانت های ارزی است که به کام طبقه مرفَّه سیاسی می رود؟
کدام عالم دینی اصیل است که نداند، غرب با همین شعار «آزادی و عدالت» بشر را به فلاکت امروز رسانده؟ اخلاق، کرامت و حتی جان بشریت امروز قربانی همین شعار های به ظاهر زیبا و دلفریب شده اند.
بسیار جای تاسف دارد که دولتمردانی بعد از انقلاب به اسم «آزادی و عدالت» ، سیاست های غیر انسانی و دینی غرب را در کشور اجرا کردند. همگان می دانند، بحران هایی که امروز در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و فضای مجازی شاهد هستیم سوغات تبعیَّت کورکورانه از غرب است.
اوج درد و تاسف آنجا است که برخی از جریان های حوزوی، سعی داشتند مفاهیم غربی را با رنگ و لعاب دینی عرضه کنند و ساده انگارانه و بدون توجَّه به «گران بار بودن مفاهیم از نظریات»، از قرآن و روایات برای آنها شاهد بیاورند!
هر انسانی تشنه عدالت و آزادی است. امَّا عدالت و آزادی که منظور دین و خالق آسمان ها و زمین است نه تحریف غرب از «عدالت و آزادی»!/841/