مولود با برکت، جوان ترین امام شهید
حمیدرضا شاکر؛ جهان تشیع از سال 202 هجری قمری با چالش و سوالی اساسی رو به رو می شود که برای پاسخ دادن به این سوال علماء شیعه جلسات و محافل مختلفی را برپا داشته و کتابهای علمی، کلامی را به رشته تحریر درآوردند.
پس از آنکه امام رضا علیه السلام در سال 183 زعام امامت را به عهده گرفت، حضرت تا مدت ها فرزندار نمی شدند و همین امر موجب تألم خاطر برای محبین و شعیان امام و سوالی برای همگان بود که چه کسی امر امامت پس از علی بن موسی الرضا علیه السلام را عهده دار خواهد شد، بالاخره در سال 195 یعنی حدود 47 سالگی امام رضا علیه السلام خداوند انتظارها را با تولد محمد بن علی ملقب به جواد الائمه علیه السلام به پایان رسانید.
با تولد مولود با برکت به تعبیر امام رضا علیه السلا که فرمودند" هذَا الْمَوْلُودُ الَّذي لَمْ يولَدْ مُوْلُودٌ اَعْظَمُ بَرَکَةً عَلي شيعَتِنا مِنْهُ؛ اين مولودي است که با برکتتر از او براي شيعيان ما زاده نشده است" نقشه های دشمنان و مخالفین امام رضا علیه السلام و مذهب شیعه اصیل نیز از بین رفت چرا که، شخصیت های همچون حسین قیاما که واقفی مذهب بود مکرر در نامه های خود خطاب به امام رئوف می نوشت شما چگونه امامی می باشید که فرزند ندارید.
با تولد حضرت جواد الائمه تا حدود زیادی نگرانی دوستان و شیعیان اهل بیت از بین رفت اما هنوز برای عده ای اطمینان قلبی حاصل نشده بود و سوالاتی ذهن آن ها را درگیر کرده بود که چگونه یک کودک خردسال می تواند امر امامت را به عهده بگیرد به همین جهت امام رضا علیه السلام در محافل مختلف برای اینکه دوستداران و محبین اطمینان خاطر حاصل کنند، زمینه چینی و جواد الائمه را به عنوان امام بعد از خود معرفی کردند، البته این امر در گذشته و از زمان امام صادق علیه السلام برای شیعیان اتفاق افتاده بود چنانکه ابوبصیر نقل می کند" محضر امام صادق علیه السلام وارد شدم، با من کودکی پنج ساله بود که عصای مرا می کشید، امام صادق علیه السلام به من فرمود چگونه خواهید بود زمانی که بر شما حجت آورده شود به مثل سن این کودک"، این دست از روایات نشان از این دارد که در آینده ای نچندان دور از امام صادق علیه السلام سنت الهی بر این خواهد بود که از نسل این خاندان فرزندانی در سن کودکی به امامت برسند.
امام رضا علیه السلام نیز با معرفی فرزندشان به عنوان جانشین خود، توجه شیعیان را به این امر معطوف داشتند که برای خدایی که عیسی علیه السلام را در خردسالی به پیامبری برمی گزیند، امر مشکلی نخواهد بود که کودکانی از نسل پیامبر خاتم با علم لدنی به امامت برگزیند.
با نگاهی به کتب روایی مشخص می شود امام رضا علیه اسلام هرگاه فرصتی مهیا شده ( ادنی مناسبتی) امام بعد از خود را معرفی نمودند برای نمونه روایتی از صفوان را یادآور می گردم.
ازصفوان بن یحیى روایت شده که به حضرت رضا علیه السّلام عرض کردم پیش از اینکه خداوند حضرت أبى جعفر را به شما بدهد از شما در مورد امام پس از خود مى پرسیدیم و شما می فرمودید"خدا پسرى به من خواهد داد" و اکنون خدا این پسر را به شما داده است و دیدگان ما را به واسطه او روشن کرد و خدا روز مرگ تو را به ما ننمایاند و چنین روزى براى ما پیش نیاورد و اگر خداى ناکرده چنین پیش آمدى کرد به که باید پناه ببریم و امام ما کیست؟ با دست خود اشاره به ابى جعفر علیه السّلام کرد که در پیش روی امام رضا ایستاده بود، عرض کردم قربانت گردم این که کودکى خردسال است و فقط سه سال از عمرش گذشته است؟ فرمود "خردسالى او چه زیانى به امامت او می زند، همانا عیسى علیه السّلام کمتر از سه سال داشت که به پیامبرى و حجت الهى قیام کرد"، هـنـگـامـى کـه امـام رضـا(ع ) قـصد خروج از مدینه به مقصد مرو را نمود، امور مربوط به خـانـواده و شیعیان را به آن حضرت سپرد و فرمود در میان اهل بیت، ابو جعفر وصى و خلیفه من بعد ازمن خواهد بود.
آری خدایی که درباره حضرت یحیی(ع) می فرماید " و آتیناه الحکم صبیا" ما در کودکی به یحیی فرمان نبوت دادیم و در باره حضرت یوسف(ع) می فرماید "و لما بلغ اشده آتیناه حکما و علما" چون به سن رشد و بلوغ رسید به او حکم نبوت و علم دادیم و درباره حضرت موسی (ع) می فرماید "حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة" چون به بلوغ و چهل سالگی رسید نبوت دادیم، پس همان خدایی که در چهل سالگی علم و نبوت می دهد در خردسالی نیز می تواند علم و منصب امامت عنایت کند.
هرچند نهمین امام شیعیان از سن کمی برخوردار بود اما امام، امام است، هر چند هشت یا نه ساله اما کوهی از علم و معرفت می باشد و این مطلب برهیچ کس پوشیده نبود و نماند، چنانکه مأمون عباسی خطاب به علمای زمان خود در آن مجلس پر طمطراق علمی گفت " علت اینکه ابو جعفر با اینکه سن کمی دارد را برگزیدم برتری او بر همۀ اهل فضل و علم است، امید دارم آنچه را که هم اکنون من فهمیده ام در آینده بر همگان روشن شود" و این امر در مناظره با یحیی بن اکثم برهمگان واضح و مبرهن شد.
اگرچه امام جواد علیه السلام در بیست و پنج سالگی به شهادت رسیدند و جوانترین امام شهید می باشند اما با توجه به شرایط خفقان سیاسی دوران معتصم عباسی در حدود دویست و بیست حدیث پیرامون مسائل مختلف اسلامی برای شیعیان و مسلمانان به یادگار مانده است، قطعاً با توجه شرایط زمان زندگی امام مکتوبات بیشتری بوده که به دست ما نرسیده است، اما از همین مقدار مطالب باقی مانده با توجه به عمق و دقت پاسخ حضرت می توان به عظمت علمی، فقهی، کلامی و تفسیری حضرت پی برد.
در پایان این نوشتار به فرازی از بیانات گهربار این امام همام اشاره می شود که سیره و روشی برای زندگی سالم و به دور از گناه برای هر مسلمانی است خصوصاً جوانان و مسؤولین که هر کدام به نوعی در معرض معصیت قرار دارند.
امام جواد علیه السلام پرداختن به امور حلال و مجاز شرعی را موجب بی نیازی از مردم از انجام دادن حرام می دیدند، لذا ضمن خطبه ای که در مجلس عقد ام الفضل ایراد شد اشاره کردند " وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ "، و در جواب یکی از نمایندگانش در تصرف وجوه شرعی فرمودند برخی از افراد در اموال آل محمد و یتیمان و مساکین و فقرا و در راه ماندگان تصرف می کنند و پس از آن حلالیت می خواهند، آیا تصور می کنید من می گویم حلال نمی کنم؟ سوگند به خدا که در روز قیامت از اینان سوال سختی خواهد شد.
پیرو راستین امام جواد الائمه باور به قیامت و زندگی پس از دنیا دارد و بر این اساس و سبک و شیوه زندگانی ائمه راستین هیچگاه درمنصب و بیت المالی که در اختیار دارد، خیانت نخواهد کرد که اگر غیر از این باشد باید در شیعه و پیرو امام جواد علیه السلام بودن خود تجدید نظر کند.