قبای مرجعیت، دستاویز بقای سیاسی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چند روزی است که توهین به مرجعیت مسأله روز رسانهها شده و عده بسیاری در سنگر دفاع از مرجعیت به طرح مدعا پرداختند، اما در این میان مدعیان سؤال برانگیزی حضور دارند که این نوشته قصد پرداخت به این زاویه از یک اتفاق در فضای رسانهای کشور را دارد.
۱- در میان یک طیف فکری از نیروهای سیاسی ایرانی یک اصل مسلمی به نام آزادی مطبوعات وجود دارد و افراد مخالف با چنین اصلی را مستبد یا جادهصافکن استبداد میدانند؛ چندی پیش یکی از رجال اصلاحطلب خارج نشین به مناسبت درگذشت بنیصدر در صفحه مجازی خودش بخشی از نطق مخالفان رئیس جمهوری مخلوع و اعضای حزب جمهوری را منتشر کرد که در آن به آزادی رسانهها به عنوان یکی از تخلفات بنیصدر اشاره میکند و با این انگاره سعی دارد بفهماند که مخالفان بنیصدر مستبد و تمامیت خواه بودند؛ کسانی که به چنین اصلی معتقد هستند و با آن تاریخ را هم تحلیل میکنند چگونه به تاخت و تاز یک یادداشت پرداختند؛ وقتی از فریاد آزادی مطبوعات ارتزاق سیاسی میکنند و در مقابل هر برخوردی با روزنامه نگاران فریاد بر میآورند چگونه به تأیید ورود دادستان به این قضیه پرداختند.
۲- توهین به مرجعیت سابقهای دیرینه در دوران جمهوری اسلامی دارد و قطعا این مورد آخرین آن نخواهد بود؛ همزمان با شیوع مطالب طنز در خصوص سختگیریهای فقهی آیت الله مکارم و حرام کردن همه چیز، روزنامههای اصلاح طلب و مجلات فکری شان به جای بررسی توسعه فقهی در دیدگاه آیت الله مکارم سکوت کردند و روزنامه اعتماد خبری از ایشان را با چهرهای عبوس در کنار تیتر «اعدام کنید» کار کرد؛ پاکترین سابقه مطبوعات اصلاح طلب در نقد و توهین مراجع همین تیتر است.
هاشم آغاجری از مدعیان اصلاحات خرداد ۸۱ در یک سخنرانی گفت: «رابطه با مردم رابطه معلم و متعلم است نه رابطه مراد و مرید، نه رابطه مقلِّد و مقلَّد که تقلید بکنید. مگر مردم میمون هستند که تقلید بکنند؟!» پس از برخورد قضایی با آغاجری همه روزنامههای اصلاح طلب به حمایت از آن پرداختند.
کسانی که روزگاری مرجعیت را ضد انسانیت میدانستند (می دانند) چگونه از شأن مرجعیت دفاع میکنند.
۳- در همین صحبتهای آیت الله صافی که به یادداشت مهدی جمشیدی در سایت رجانیوز ختم شد اعتراض به گرانی کاملا هویدا است؛ گرانی را چه کسی به وجود آورد؟ دولت مطبوع چه کسی مسبب این گرانی بود؟ اصلا دلیل قرارگیری شما در جبهه دفاع از مرجعیت به خاطر کلید واژه «قهر با کشورهای دنیا» باشد، مگر هر سه دولت مطبوع شما تلاش زیادی برای برقراری رابطه با آمریکا نکردند؟ توفیقات آنها را نام ببرید؟
مگر مراجع همگی سالی چند بار در خصوص ربای بانکی تذکر نمیدهند؟ چرا رهنمودهای مراجع را دنبال نمیکنید؟ مگر سال ۹۱ در اعتراض به قابلیت تماس تصویری رایتل مراجع نظر خود را نگفتند؛ چرا همراهی نکردید؟ از روزمره زدگی فضای رسانهای کشور برای خود دستاویز بقا میسازید؟ حتی به قیمت پا گذاشتن بر روی آزادی مطبوعات؟ سال ۹۷ هم در غوغایی مشابه در میان نامه نگاری آیت الله شبیری زنجانی و مرحوم آیت الله یزدی زنجیره وار از کیان مرجعیت دفاع کردند و فریاد وا اسلاما سر دادند؛ یک سال قبل از آن که آیت الله مکارم شیرازی مخالفت خود را با حضور زنان در ورزشگاه اعلام کرده بود محمود صادقی نماینده اصلاح طلب در مجلس شورای اسلامی ضمن نسبت دادن دروغی به آیت الله مکارم گفته بود: «خوب است جناب ایشان درباره بدهیهای کلان معوق جناب مدلل به بانک سرمایه هم توضیح بدهند.»
تهمتی که ثابت نشد و هنوز هم در اذهان بسیاری از مردم نقش بسته که مرتبطین دفتر آیات عظام از مفسدین اقتصادی هستند، اما هیچگاه چنین موجی از روزنامههای زنجیرهای برنخاست.
۴- اگر برای طیف اصلاح طلب در جبهه حمایت از مرجعیت «فی زماننا هذا» نه آزادی بیان ملاک بوده، نه سابقه توهینی در کارنامه طیفی شان هست و نه دفاع از مرجعیت برایشان مهم است و فقط به خط شده اند که از توهین در فضای مطبوعاتی جلوگیری کنند باید پرسید آن دم که به امام خمینی توهین میشد کجا بودند؟ عکس امام را در دانشگاه و خیابان در یک قضیهای که دوست ندارند اسم فتنه رویش باشد پاره شد و آتش زده شد کجا بودند؟ اگر رهبری را قبول ندارید هنوز که خود را خط امامی میدانید؟ دستیار مجری متبوع و مطلوبتان را که یادتان هست؛ اگر حامیان علما و مراجع ندانند خود اصلاحطلبان خیلی بهتر میدانند که «اردوان رحیمی» کیست و چه صنمی با «رضا رشیدپور» دارد؛ وقتی همین رحیمی در توییترش به امام توهین کرد کجا بودید؟ آیا کسی پرسید چرا توهین کنندگان را به تلوزیون راه دادید؟
درپایان: هیچگاه موجهای روزمره زده بی خاصیت اصلاحطلبان را نباید جدی گرفت! این طیف سیاسی با کارنامه سیاه و آلوده به خون آبان، ۸ سال گذشته را، چون لکه ننگی بر پیشانی تن نحیف خود دارد و حیات سیاسی اش مشروط به فریاد زدن در حیاط دوقطبیها است؛ دو قطبیها را از یک یادداشت در یک سایت هم که شده ایجاد میکنند تا اظهار وجود کرده و بگویند «ما هم هستیم»؛ هر چه جلوتر برویم از این دست موج سواریها از این طیف بیشتر خواهیم دید، چون آنها به دنبال دستاویز بقا هستند.