مختصری از زندگینامه، مبارزات و فعالیت های آیتالله مجتهد شبستری
به گزارش خبرگزاری رسا، آیتالله محسن مجتهد شبستری دار فانی را وداع گفت. ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از پیشگامان مبارزه بود و بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز مسئولیت های مهمی بر عهده داشت که از آن جمله میتوان به عضویت در مجلس خبرگان رهبری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان شرقی و ... اشاره کرد.
ضمن تسلیت درگذشت ایشان، در ادامه مختصری از زندگینامه، مبارزات و فعالیت های ایشان بازخوانی میشود.
تولد و خانواده
ایشان در سال 1316 در شبستر واقع در استان آذربایجان شرقی در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش آیتالله میرزا کاظم به همراه پدرش «ملاعلیاشرف» از فقها و علمای بزرگ خطه آذربایجان به شمار میآمدند. به گفته آیتالله محسن مجتهد شبستري، تا جد پنجم ایشان از سلسله روحانيت بودهاند.
مرحوم مجتهد شبستری در معرفی پدرش میگوید: «پدرم مرحوم آیتالله میرزا کاظم شبستری در سال 1305 یا 1304 قمری در شبستر متولد شد. ایشان دروس طلبگی را در شبستر آغاز کرد و مقدمات را نزد آقامیرزا محمد شبستری آموخت. سپس به نجف اشرف رفت و پس از پایان دوره سطح در درس آیات میرزای نائینی، فیروزآبادی، سید کاظم یزدی و سایر بزرگان شرکت کرد و اجازه اجتهاد را از مرحوم نائینی و آیتالله فیروزآبادی گرفت و نیز به خدمت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم رسیده و از ایشان هم اجازه نامه گرفت. پدرم از علمای بزرگ آذربایجان بود و بعد از 18 سال اقامت در نجف، به شبستر بازگشت.»
آیتالله حاج میرزا کاظم شبستری
مرحوم میرزا کاظم شبستری در عرصه سیاسی نیز فعال بود. مرحوم مجتهد شبستری در این باره میگوید: «من در ده سالگی پدرم را از دست دادم و خاطرات زیادی از ایشان به یاد ندارم. اما میدانم چون اواخر عمر ایشان مصادف با آمدن تودهایها به تبریز بود، وی همواره با افکار و مرام کمونیستی و استعمار بیگانگان مبارزه میکرد و بر ضرورت تمامیت آب و خاک میهن ایران تلاش مینمود و نیز در سخنرانیهای خود، انحرافات و کجرویهای [احمد] کسروی را برای مردم تبیین و نوشتههای اهانت آمیز او به تشیع را نقد میکرد.»
مرحوم آیتالله میرزا کاظم شبستری منشاء آثار و برکات بسیاری در آن خطه بود و حوزه علمیهای نیز در شبستر تاسیس کرد. همچنین به همت ایشان مدرسه علمیهای در تبریز بنیان نهاده شد. ایشان در 18 آبان 1326 ش دار فانی را وداع گفت و پس از انتقال پیکر این عالم دین به قم، حضرت آیتالله بروجردی بر پیکر ایشان نماز خواند و سپس در قبرستان نو معروف به قبرستان شیخ به خاک سپرده شد.
آیتالله محسن مجتهد شبستری در سال 1339 با یک خانواده شبستری وصلت کرد. پدر همسر ایشان مرحوم سید زینالعابدین صفیزاده از بازاریان و معتمدین مردم بود. حاصل این ازدواج، سه پسر به نامهای جواد، مهدی و محمدهادی و یک دختر است.
تحصیلات و اساتید
آیتالله مجتهد شبستری تحصیلات ابتدایی را در همان زادگاه خود پشت سر گذاشت. در سن نُه سالگی و بعد از آنكه پدرش مدرسه علمیه را در تبریز بنیان نهاد، به آنجا رفت و به مدت دو سال در این مدرسه به تحصیل پرداخت. پس از درگذشت پدرش به شبستر بازگشت و دوره دبیرستان را در آنجا به پایان رساند. او به یاد میآورد: «در مدت حضور در مدرسه عملیه تبریز تا حدودی مقدمات عربي را آموخته بودم و در شبستر به موازات اينكه دبیرستان میرفتم نزد یکی از علما به نام حاج میرزا رسول که مقیم شبستر بود مقدمات عربی را تحصیل کردم. از محضر آیتالله شیخ نصرالله شبستري نیز استفاده نمودم و احکام و کتاب عروةالوثقی را پيش ايشان آموختم. آقا شیخ نصرالله مقدمات صرف و نحو عربی و عروةالوثقی را بطور خصوصی تدریس میکرد. وی از نجف برگشته بود و چند سالی در شبستر ساکن شد و اواخر عمر به تبریز رفت.»
سپس برای تحصیل علوم حوزوی، در سال 1332 عازم حوزه علمیه قم شد و تحصیلات علوم دینی را تا مدارج عالی طی کرد. وی در کلاس درس خارج فقه و اصول حضرات آیات: سید حسین بروجردی، میرزا هاشم آملی، امام خمینی(ره)، سیدمحمد محقق داماد و سید محمدرضا گلپایگانی، شرکت کرد. فلسفه و تفسیر را نزد علامه سید محمدحسین طباطبایی آموخت. همچنین در جلسههای درس اخلاق آیتالله حسین فاطمی قمی و آیتالله شیخ عباس تهرانی شرکت میکرد.
آیتالله محسن مجتهد شبستری در ایام جوانی
آیتالله مجتهد شبستری درباره کلاسهای درس آیتالله العظمی بروجردی میگوید: «موفق شدم يک سال در درس خارج آیتالله العظمی بروجردي شرکت کنم؛ سالهای آخر عمرشان بود که بحث قضا و شهادات را میگفتند. گوشهایشان یک مقدار سنگین شده بود و اگر کسی در کلاس به ایشان اشکال میکرد باید خیلی تکرار میکرد تا بشنوند؛ ولی مرتب به مسجد اعظم، همان مسجدی که ساخته بودند، تشریف می آوردند. ابتدا بالاسر حضرت معصومه(س) تدریس میکردند و بعد که مسجد اعظم ساخته شد به آنجا تشریف آوردند. حدود یک سال از محضر ایشان استفاده کردم تا اينكه به رحمت خدا رفتند.»
مرحوم مجتهد شبستری درباره کلاسهای درس امام خمینی نیز میگوید: «از آن زمانی که به درس ایشان میرفتم روز به روز ارتباط و ارادت من بیشتر میشد و تا مدتی که ایشان در قم بودند به درس خارج ایشان میرفتم. امام(ره) هم از نظر بیان و هم از نظر تحقیق، شجاعت، طرز فکر و انقلابی بودن، بینظیر بودند. جاذبه فوق العادهای داشتند و بیشتر طلاب و فضلایی که اهل تحقیق بودند در درس ایشان شرکت میکردند.»
از دیگر اساتید ایشان در قم میتوان به آیات: حاج سید جواد خطیبی، ستوده اراکی، مشکینی، مکارم شیرازی، میرزا محمد مجاهدی، شریعتمداری، سلطانی، شیخ جواد جبل عاملی و ... اشاره کرد. مرحوم آیتالله مجتهد شبستری با بهرهمندی از اساتید برجسته حوزه، به زودی توانست به درجه اجتهاد برسد. وی در زمان حضور در حوزه علمیه قم و پس از آن در تهران و تبریز به تدریس علوم مختلف حوزوی و پرورش شاگردان پرداخت.
آشنایی با امور سیاسی
آیتالله مجتهد شبستری که خاطره فعالیتهای سیاسی و مباراتی پدر را در تبریز به یاد داشت، از بدو ورود به قم، با حضور در منبرهای انقلابی شهید نواب صفوی، با سیاست بیشتر آشنا شد. او خود در این باره میگوید: «در اوایل ورودم به قم، با امور سیاسی تا حدی آشنا شدم. مرحوم نواب صفوی و مرحوم واحدی به قم میآمدند و من که طلبه نوجوانی بودم به این دو بزرگوار ارادتمند شدم. مرحوم نواب صفوی در مسجد امام سخنرانی میکرد. روی عرشه منبر میایستاد و سخنرانی آتشینی ایراد میکرد...».
همگام با نهضت امام
آیتالله شبستری که از دوران حضور در قم با امام خمینی آشنا شد، در جریان انقلاب اسلامی حضور فعالی داشت. وقتی امام عید نوروز سال 1342 را عزای عمومی اعلام کرد، وی نیز به تبعیت از ایشان با صدور اعلامیهای در شبستر اعلام کرد که «امسال عید نداریم.» او به یاد میآورد وقتی این اعلامیهها در شبستر خبرساز شد، «از طرف دستگاه و یاد آدم های ترسو میآمدند و میگفتند این اعلامیه از طرف شماست و ممکن است عوارضی داشته باشد؛ اما من گوش نمیکردم و راه خودم را میرفتم.» در همین هنگام که ایشان در شبستر مشغول روشنگری و فعالیتهای انقلابی بودند، به گفته خودشان «چند بار از طرف دولت و ژاندارمری» به سراغ ایشان رفتند و تذکر دادند.
آیتالله مجتهد شبستری که دائما بین تبریز و قم در سفر بود، یکی از استوانههای نهضت در شبستر محسوب میشد. آن مرحوم در سالهای نخستین نهضت اسلامی، در اغلب بزنگاههای تاریخی حضور داشت. مثلا در جریان سخنرانی امام خمینی علیه لایحه کاپیتولاسیون، او نیز پای منبر امام(ره) بود و به یاد میآورد: «حضرت امام در منزل خود در اتاق جلوی پنجره روبریو حیاط نشسته و بلندگو مقابلش بود. حیاط و کوچههای مجاور مملو از جمعیت بود. من در اتاقی که امام سخنرانی میکرد در ردیف دوم یا سوم نشسته بودم که ایشان آن سخنرانی معروف را ایراد کردند.»
فعالیتها و مبارزات آیتالله مجتهد شبستری، بعد از تبعید امام خمینی نیز ادامه داشت. او از سال 1348 به دعوت گروهی از تبریزیان مقیم تهران به پایتخت آمد و در مسجد علیابنابیطالب واقع در خیابان سهروردی اقامه نماز جماعت داشت. او پس از این دوباره به قم بازگشت و چندی بعد در سال 1353، بار دیگر عازم تهران شد و این بار در مسجد «طلاچیان» به تدریس علوم دینی و نیز ارشاد مردم پرداخت و ضمن تفسیر و توضیح نهجالبلاغه، مطالب سیاسی را نیز بیان میکرد.
مرحوم مجتهد شبستری درباره فعالیتهای خود در مسجد طلاچیان میگوید: «یکی از برنامههای من در مسجد طلاچیان این بود که هفتهای دو بار برای جوانان تفسیر قرآن و نهجالبلاغه میگفتم. ضمن تفسیر و توضیح خطبههای نهجالبلاغه مطالب سیاسی را نیز بیان میکردم و به پرسشهای مختلف پاسخ میگفتم.»
با حضور مرحوم مجتهد شبستری، مسجد «طلاچیان» به مرکزی برای انقلاب تبدیل شد به طوری که با اوج گیری انقلاب، راهپیماییهای منطقه شش از آنجا آغاز میشد. مرحوم شبستری با روشنگری به جوانان، تشکیلاتی برای مبارزه در آن منطقه ایجاد کرد که این تشکیلات در توزیع اعلامیههای امام و مراجع و نیز شکلدهی به تظاهرات و راهپیماییها فعال بودند. به گفته خود ایشان: «در دوران انقلاب، با مشارکت و یاری جوانانی که در این کلاسها حاضر میشدند اعلامیههای امام را در سراسر منطقه سهروردی و اطراف آن پخش میکردیم. لذا مسجد طلاچیان برای شروع راهپیماییها و توزیع بیانیههایی که تنظیم میشد، تقریبا تبدیل به مسجد مادر شده بود. در ماههای محرم و صفر نیز وعاظ انقلابی را دعوت میکردم تا در مسجد سخنرانی کنند.» این حرکتها موجب تقویت ارکان در آن نقطه از تهران مبارزه میشد.
در همان سالها به تدریج تشکُل روحانیت مبارز تهران نیز بنیان نهاده شد و جلسات آن تشکیل گردید. از همان هنگام آیتالله شبستری نیز در کنار آیات شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید باهنر، شهید مفتح، مرحوم آیتالله مهدوی کنی و سایر بزرگان در این تشکل فعالیت میکرد. جامعه روحانیت مبارز از سال 52 و 53 به طور غیرمنسجم تشکیل شده بود اما با پیشنهاد شهید مطهری، تشکلی تحت عنوان جامعه روحانیت مبارز تهران با جلسات مرتب از سال 1356 رسمیت یافت. به گفته مرحوم مجتهد شبستری: «در جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز که با حضور حضرات آقایان مطهری و بهشتی و سایر بزرگان تشکیل میشد، بیشتر بحثها مربوط به امور مهم سیاسی و انقلاب بود.» البته بحثهای علمی هم در این جلسات مطرح میشد.
آیتالله مجتهد شبستری که به گاه تحصیل در مدرسه حجتیه قم با آیتالله سید علی خامنهای آشنا شده بود، در جلسات جامعه روحانیت مبارز بیش از پیش با ایشان انس گرفت و به گفته خودش از این زمان «ارادت حقیر به معظم له و لطف ایشان به من افزون گشت.»
آیتالله شبستری به سبب فعالیتهای انقلابی در دوران مبارزه، بارها توسط مأموران ساواک احضار و بازداشت شد. مثلا در ماه رمضان سال 56، پس از جلسه مهم جامعه روحانیت مبارز در منزل شیخ علی اصغر مروارید، ساواک جمعی از اعضای این تشکل را بازداشت کرد که آیتالله مجتهد شبستری نیز در میان آنان بود. بالطبع در پی این دستگیری، نماز جماعت آقایان در تهران به تعطیلی کشید و همین موضوع نیز در سطح شهر خبرساز شد. حتی خبر دستگیری آقایان مجتهد شبستری، ایروانی و خسروشاهی به تبریز هم رسید و با اعتراض مردم و بازاریان همراه شد. همین موضوع باعث شد دولت عقب نشینی کرده و دستور آزادی آن افراد را صادر کند.
با اوج گیری انقلاب، فعالیتهای مبارزاتی آیتالله مجتهد شبستری نیز بیشتر شد. به هنگام تحصن علما در دانشگاه تهران در بهمن 57، او نیز در میان متحصنین حضور داشت. او میگوید: «جامعه روحانیت، تحصن در دانشگاه را راه اندازی کرد و البته شهید بهشتی پیشگام بود. در این تحصن من نیز حضور داشتم.» آن مرحوم به هنگام ورود امام(ره) به کشور، خود را به فرودگاه رساند و در مراسم استقبال از امام حاضر شد.
با ورود امام به کشور و استقرار ایشان در مدارس رفاه و علوی، آیتالله مجتهد شبستری نیز اغلب در آن مدارس حضور داشت و در امر مبارزه فعالیت میکرد. روز 21 بهمن 57، پس از دستور صریح امام مبنی بر شکستن حکومت نظامی، آیتالله مجتهد شبستری نیز خود را میان مردم رساند و آنان را به مبارزه و ایستادگی تشویق کرد. خود نیز دوشادوش مردم در تظاهرات حاضر بود.
فعالیتها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
آیتالله مجتهد شبستری پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدتی مسئولیت کمیته انقلاب را در منطقه شش تهران عهدهدار بود و سپس به نمایندگی از مردم تهران وارد مجلس شورای اسلامی شد. با شروع کار مجلس و آغاز فعالیت کمیسیونهای مختلف، به عضویت کمیسیون جهاد سازندگی درآمد. کمیسیون جهاد سازندگی پس از دو سال که به طور مستقل کار میکرد در کمیسیون دیگری به نام کمیسیون نهادهای انقلاب ادغام شد. وی در اواخر دوره مجلس اول به عضویت کمیسیون بازرگانی (اقتصاد) درآمد. آیتالله شبستری همچنین نمایندگی مردم تهران در ادوار دوم، چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی را نیز در کارنامه دارد. وی در این دوران سمت ریاست کمیسیون اقتصاد را برعهده داشت.
در دوران جنگ تحمیلی، افزون بر فعالیتهایی که وظیفه نمایندگی مجلس در حمایت از رزمندگان اقتضا میکرد، در بخش پشتیبانیهای مردمی و گردآوری کمکهای نقدی، غیرنقدی و فرستادن آنها به جبهه ها تا حد توان جدی و فعال بود. در همین دوره یک بار منافقین در پی ترور وی برآمدند که آن توطئه پیش از اجرا کشف شد و نقشه منافقین به هم ریخت.
آیتالله شبستری همچنین چندین دوره به نمایندگی از مردم آذربایجان شرقی به عضویت مجلس خبرگان رهبری درآمد و عضو کمیسیون تحقیق خبرگان رهبری شد. وی عضویت و ریاست شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت(ع) را نیز در کارنامه دارد. آیتالله شبستری در سال 1371 سرپرستی روحانیت جنوب غرب تهران را عهدهدار شد.
مقطع مهم فعالیت و نقش وی در آذربایجان شرقی در سال ۱۳۷۴ با صدور حکم تصدی امامت جمعه تبریز و نمایندگی ولایت فقیه در آذربایجان شرقی آغاز شد. آیتالله شبستری مدتی پس از حضور در تبریز، تدریس را آغاز کرد. وی در کنار تدریس، به انجام امور فرهنگی پرداخت و به دایر کردن چندین کتابخانه، ساخت مصلا، احیاء و ساخت حوزههای علمیه در تبریز و ایجاد مرکزِ رسیدگی به امور مساجد همت گماشت. در سال 1392 نشریه «آدینهی تبریز» را دایر کرد. آیتالله مجتهد شبستری در سراسر دوران حضور در تبریز به عنوان امام جمعه و نماینده ولیفقیه در استان، رسیدگی به امور مردم و پاسخ به مسائل شرعی را مدنظر داشت. این عالم دین سرانجام در 26 آبان 1400 دعوت حق را لبیک گفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.