۰۶ آذر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۷
کد خبر: ۶۹۶۴۱۰

سرگرمی برای داغ‌ کردن بازار

سرگرمی برای داغ‌ کردن بازار
از اول صبح شروع می‌‌شود؛ پیامک پشت پیامک؛ فرصت خرید بلک‌فرایدی را از دست ندهید ! از فروش تشک گرفته تا قابلمه و کتاب و حتی دوره‌های آنلاین آموزشی و...با خودت می‌گویی این بلک‌ فرایدی دیگر چه ربطی به من دارد؟ با کدام پول از حراج جمعه سیاه خرید کنم؟ اصلا مناسبتش چیست، وسط پاییز؛ نه عید است و نه عزا.

به گزارش خبرگزاری رسا، هر پیامکی که می‌رسد بیشتر اعصابت به هم می‌ریزد. با خودت می‌گویی ای بابا، لباس آنقدر گران است که در آستانه زمستان دارم با لباس‌های چند سال قبل سر می‌کنم و جرات ندارم دور و بر خرید لباس بروم. می‌گویند از حراج استفاده و خرید کن! اما ما که می‌دانیم فروشنده‌ها قیمت‌ها را چند برابر می‌کنند تا روز یا فصل حراج چند درصد ارزان‌تر بفروشند و به اصطلاح آف بزنند تا به قیمت خودشان جنس را بفروشند؛ کدام حراج، کدام بلک‌ فرایدی، کدام جمعه سیاه ! همه این کدام‌ها و چراها و حالا چرا بلک‌فرایدی که اصلش آمریکایی است و چه ربطی به ما دارد سبب شد به محمد دلاوری، مجری تلویزیون تلفن کنم درباره حراج جمعه سیاه با او هم‌صحبت شوم.

دلاوری اما فروتنانه در ابتدای جواب به هر سوال گفت: البته من کارشناس نیستم و تجربه و آنچه دیده‌ام را بازگو می‌کنم و می‌دانم اقتصاد و معیشت مردم این روزها آنقدر شکننده‌ است که نباید توصیه و حتی پیشنهادی داد.فقط می‌توان با احتیاط نظر داد...

سرگرمی برای داغ‌ کردن بازار

دلاوری درباره بلک‌ فرایدی و این که چه ربطی به کشور ما دارد، می‌گوید: به نظرم اتفاق عجیبی نیست و مثل بسیاری از پدیده‌ها و اتفاقات روز جامعه ما کپی‌برداری شده و نباید و نمی‌توان جلوی آن را گرفت. این حراج را شرکت‌های تجاری بزرگ آمریکا باب کردند تا در پایان سال آنچه ته انبار مانده را بفروشند و لازم نباشد هزینه انبارداری بدهند. قیمت‌ها را هم واقعا می‌شکنند و به معنای واقعی کلمه حراج می‌کنند. در ایران اصلا چنین کمپانی‌های بزرگ با آن حجم از تولید و عرضه وجود ندارد که حالا بخواهد در بلک‌ فرایدی انبارگردانی کند و ته انبار را با قیمت بسیار اندک بفروشد.بلک‌فرایدی در کشور ما دلیلی می‌شود تا کسب و کارها کمی تکان بخورد و برخی مردم ترغیب شوند برای خرید. هم مردم و هم فروشنده‌ها می‌دانند که بلک‌فرایدی در ایران اصلا شبیه آن حراج بزرگ نیست اما به چشم سرگرمی و کمی فروش بیشتر به آن نگاه می‌کنند. در شرایط کسادی بازار و قدرت خرید بسیار پایین این اتفاقات کمی بازار را گرم می‌کند و به نظرم بد نیست.اما حتی اتفاقی مانند بلک‌فرایدی و تبلیغات زیاد برای ترغیب مردم به خرید، بازار را تکان نمی‌دهد، قدرت خرید به شدت پایین است و برای رونق به مولفه‌های زیادی نیاز است که فعلا آن مولفه‌ها وجود ندارند.

بازماندن از مقدمات زندگی

به دلاوری می‌گویم اما برای مایی که قدرت خرید نداریم، از این پیامک‌‌های تبلیغاتی عصبانی‌ هم می‌شویم و گاهی با خودمان می‌گوییم، عده‌ای هستند که می‌توانند حتی در شرایط سخت اقتصادی از برندها و مارک‌های خارجی خرید کنند، می‌گوید: عدالت اجتماعی در هیچ‌ کجای دنیا آن‌طور که تصور ماست برقرار نشده.در آمریکا و اروپا هم عده‌ای در شرایط خوب و عالی اقتصادی زندگی می‌کنند و عده‌ای در شرایطی که خوب نیست.اما ما از حراج‌هایی مانند بلک‌فرایدی و خرید گروهی از مردم عصبانی می‌شویم چون شرایط در همه زمینه‌ها از جمله آموزش، مسکن، خورد و خوراک و بقیه نیازهای روزمره خوب نیست و آسیب‌پذیر شده‌ایم.

به نظرم ما نباید به اتفاقاتی مانند حراج‌ های بزرگ و بلک‌ فرایدی واکنش نشان دهیم. آنچه در این شرایط چالش‌برانگیز است شکاف طبقاتی است که آزاردهنده شده. تفاوت طبقاتی در همه جوامع وجود دارد، برخی شرایط اقتصادی خوبی دارند و برخی نه اما این شرایط زمانی آزاردهنده شده و عموم مردم و آنهایی که کف اجتماع هستند را عصبانی می‌کند که از مقدمات زندگی بازمی‌مانند.این گروه از فردای خود کاملا بی‌خبرند و نمی‌توانند برای آن برنامه‌ریزی کنند. همین نداشتن چشم‌انداز و امنیت اقتصادی و اجتماعی است که روان مردم را به هم می‌ریزد.چه کنم چه نکنم‌هاست که ما را عصبانی می‌کند نه حراج‌‌‌‌ها و پیامک‌‌ های تبلیغاتی. بلک‌ فرایدی اتفاقی جهانی است که شرایطی را برای فروش بیشتر فراهم می‌کند و کاسب و فروشنده حرفه‌ای از هر شرایطی برای داغ‌شدن بازار استفاده می‌کند و به نظر من ربطی به سبک زندگی و شرایط فرهنگی و اجتماعی ندارد. همان طور که گفتم الان شرایط اقتصادی و اجتماعی ما شکننده است و بلک‌فرایدی و کپی‌برداری از بقیه حراج‌‌های جهانی هم نمی‌تواند چندان در رونق بازار تاثیری داشته باشد.

خودمان به فکر خودمان باشیم

تاریخ نشان داده که ما در ایران معمولا دولت‌های قوی که کار جدی برای مردم انجام دهند، نداشته‌ایم.تجربه به من ثابت کرده که خودمان باید به فکر خودمان باشیم و تلاش کنیم شرایط‌مان را بهتر کنیم.این را نمی‌گویم که مردم دلخور یا عصبانی شوند. می‌‌دانم در شرایط سخت اقتصادی هر توصیه‌ای مردم را آزرده می‌کند اما تجربه ثابت کرده که یکی از راه‌های بهترشدن شرایط اقتصادی، مهارت‌آموزی است. اتفاق خوبی که سال‌هاست از آن غفلت شده.جوان از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شود، مدرکی به او می‌‌دهند که با آن هیچ‌کاری نمی‌تواند انجام دهد.برخی با پایان دوره ابتدایی ترک تحصیل می‌کنند و مثلا می‌روند نظافتچی می‌شوند که جای رشد ندارد و آنها تمام جوانی و میا‌سالی خود را در همان کار می‌مانند و سالمندی شرایط بدی را تجربه می‌‌کنند. به نظرم حتی نباید از دولت‌‌ها توقع داشت که مهارت‌آموزی را در مدارس یا دانشگاه‌ها پایه‌گذاری کنند چون باز هم تجربه ثابت کرده که نمی‌کنند بنابراین در چنین شرایطی ما خودمان باید بیشتر حواسمان به زندگی و شرایط‌مان باشد و فرزندان خود را تشویق کنیم در کنار تحصیل مهارتی به روز و رو به رشد را هم بیاموزند.حتی کسانی که تاکنون فنی را یاد نگرفته‌اند و با دستمزد ثابت و به اصطلاح آب‌باریکه ساخته‌اند به نظرم اگر مهارت و فنی را بیاموزند و از آن استفاده کنند، شرایط‌شان شاید خیلی ایده‌آل نشود اما از حالت آزاردهندگی خارج خواهد شد.

طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم

ارسال نظرات