نگاهی به شیوه مواجهه حضرت فاطمه زهرا با جریان فتنه
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، بعد از رحلت رسول خدا صلّی الله علیه و آله، دین اسلام از ریل اصلی خویش منحرف شد. مردم دوباره در غیبت پیامبر خویش، به دنبال گوساله سامری، دین خویش را به دنیای زودگذر فروختند. آری دنیاگرایی و مقامپرستی سبب شد مردم دوباره به دوران جاهلیت روی بیاوردند؛ ازاینرو جامعه اسلامی از خط ولایت منحرف شد. به جز تعداد اندکی از صحابه پیامبرگرامی، در کنار خیمه ولایت کسی باقی نماند. بله! خیمه علی تنها ماند. در این میان، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها برای بیداری مردم و احیای سنت رسولالله (صلیالله علیه واله) بر خود تکلیف میداند تا از حریم ولایت حمایت کند؛ گرچه میداند این مبارزه، به قیمت جان خویش تمام میشود.
فتنه و فتنه گران
فتنه به حوادث پیچیده ای می گویند که ظاهری فریبنده دارد و باطنی مملوّ از فساد که ماهیّت آن برای عدهای روشن نیست؛ جامعه انسانی را به بینظمی، تباهی، عداوت، دشمنی، جنگ و خونریزی و فساد اموال و آبروها میکشاند. غالباً در ابتدا چهره حقبهجانبی دارد و سادهاندیشان را به دنبال خود میکشاند و تا مردم از ماهیّت آن آگاه شوند، ضربات خود را بر همه چیز وارد ساخته است.
اساسیترین مبنای فریبكاری فتنهجویان و مؤثرترین عامل پیروزی آنان، «آمیختن حق و باطل» است؛ زیرا اگر آنان سخنان و كردار خود را یكسره بر مقدمات باطل استوار سازند، نمی توانند سبب گمراهی مردم شوند.[1] امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) اینگونه نسبت به فتنهها هشدار داده و میفرماید: «أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِیقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِیجَانَ الْمُفَاخَرَة؛[2] ای مردم، امواج فتنه را با كشتی نجات بشكنید و راه اختلاف و درگیری را سدّ كنید و تاج كبر و غرور را از سر برگیرید.»
آن حضرت در این روایت، فتنه ها را به امواج کوبنده و شکننده تشبیه می کند که به سوی انسان ها هجوم می آورند و همه جا و همه افراد را غرق می کنند؛ و برای مقابله با آن، به استفاده از کشتی های نجات، توصیه می کند و مراد از کشتی های نجات، کشتی های محکم و بزرگی است که توانایی شکافتن امواج و رساندن سرنشینان به ساحل نجات را دارند. این کشتی های نجات، همان رهبران الهی، به ویژه اهل بیت پیامبر (صلّی الله علیه وآله) هستند.
1-حمایت از جایگاه امامت
در نگاه حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) ثبات اجتماعی و برقراری نظم و شکلگیری وحدت و نیز جلوگیری از تفرقه، بهواسطه وجود امام قوام و شکل میگیرد. ایشان با اشاره به این کارکردهای مهم امامت در میان امت اسلامی میفرماید: «فَجَعَلَ اللَّهُ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ؛[3] خداوند اطاعت و پیروی از ما اهل بیت (علیهم السلام) را سبب برقراری نظم [اجتماعی] در امت[اسلامی] و امامت ما را عامل [وحدت ] در امان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.»
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه ی فدکیه دو جمله در باب امامت دارند که از این دو جمله به خوبی می توان دیدگاه حضرت در باب امامت را شناخت. جمله اول این است که فرمود: «طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ؛ خداوند اطاعت از ما اهل بیت را واجب قرارداد برای آن که سبب سامان یافتن ملت می شود.» جمله دوم این است که فرمود: «وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ؛ خداوند امامت ما اهل بیت را واجب کرد برای آن که از تفرقه جلوگیری کند.»
مضمون این دو جمله این است که نظام یافتن و سامان پیدا کردن امت اسلامی در سایه امامت امام حق و اطاعت از اوست. نکته قابل توجه این است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) تنها مسأله امامت را مطرح نمی کند بلکه اطاعت از امامت را هم مطرح می کند؛ چون امامی که اطاعت نشود، نقشی در بین مردم، نخواهد داشت.
2- مبارزه با خط انحراف
در عرصه سیاسى با آنكه حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) معیار حق و ملاک رضایت و خشم خداوند و صاحبنظر در مسائل سیاسى بود ولى هرگز در این عرصه خارج از خطمشی سیاسى امیرمؤمنان(علیهالسلام) و مصالح كلى امامت، گام برنداشت. سخنان حضرت فاطمه(سلامالله علیها) پس از رحلت پدر بزرگوارش، حرکت روشنگرایانهای علیه بازگشت اسلام و مسلمین بر جاهلیت بود که آن حضرت در زمانهای مختلف آن را بر سر همه مهاجرین و انصار فریاد زدهاند.
ایشان در بیانات خود، ثمره عدم پیروی از حق و سپردن امامت و خلافت به غیر صاحبان اصلی آن را به وجود آمدن خط انحرافی در میان مسلمانان میدانند که باعث میشود اتحاد میان مسلمانان درباره دین خدا از بین برود و در پی آن، جنایتها و فجایع بسیاری رخ دهد همچنان که همه مسلمانان پس از رحلت رسول خدا( صلیالله علیه و آله) و غصب خلافت تا به امروز شاهد آن بوده و هستند. فاطمه سلامالله در این باره میفرماید: «أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى أهْلِهِ وَ اتّبَعُوا عِتْرَهَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، [4] به خدا سوگند، اگر حقّ یعنى خلافت و امامت را به اهلش سپرده بودند و از عترت و اهلبیت پیامبر پیروى و متابعت کرده بودند حتّی دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا و دین، اختلاف نمیکردند».
3- ظلمستیزی
یکی از آثار دوستی و دشمنی در راه خدا، عدالتگرایی و ظلمستیزی است. برایناساس، انسان دارای چنین روحیهای، همواره طرفدار فکر و مکتب عدالت گر و ظلمستیز است. در سخنان و سیره فاطمی شواهد بسیاری دالّ بر وجود این خصلت(ظلم ستیزی) در کاملترین شکل آن به چشم میخورد.
آن حضرت، ظلم درهر شکل و شیوهای را مذموم دانسته و مردم را از حمایت کردن ظالم برحذر میدارد. برایناساس، بزرگترین ظلمی که بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام بر امت اسلامی وارد شد، غصب خلافت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بود. جریان سقیفه، با غصب خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلیالله علیه واله)، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) همپای امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کوچه به کوچه به دنبال دادخواهی از ظلمی بود که بر امام علی (علیهالسلام) وارد شده بود.
4-اتمام حجت
یکی از شیوههای مقابله با فتنه، بیان ادله شرعی و اتمام حجت برای مردم است. حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) در خطبه فدکیه، به این موضوع اشاره میفرماید: «بدانید و آگاه باشید من آن چه را باید بگویم گفتم؛ با این که بهخوبی میدانم ترک یاری حق با گوشت و پوست شما آمیخته و عهدشکنی، قلب شما را فراگرفته است ولی چون قلبم از اندوه پُر بود و احساس مسئولیت شدیدی میکردم کمی از غمهای درونیام بیرون ریخت و اندوهی که در سینهام موج میزد خارج شد تا با شما اتمام حجّت کنم و عذری برای احدی باقی نماند.»[5]
پینوشت.
[1] بهشث فدک(نکته هایی ار خطبه ی فدکیه) اوقاف وامورخیریه
[2]نهجالبلاغه (صبحی صالح) ص.52
[3] احتجاج (طبرسی) ج 1، ص 97.
[4] بحارالانوار، ج ۳۶، ص 335.
[5] بحارالانوار، ج 29ص229.
نویسنده: آصف شکرزاده