یوسف بدلی بد برای "حاتمی‌کیا"

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم سینمایی شب طلایی فیلمی است که در آن سعی شده با قصه ای تکراری و متعلق به گذشته حرف های نویی را به مخاطب برساند.

باید گفت که آقازادگی یکی از مشکلاتی است که فرزندان شخصیت ها دارند و این مهر بر پیشانی آنها نقش بسته است، اما برخی از این فرزندان حتی اگر در راه درستی هم باشند باز هم ذره بین ها روی آنان زوم می شود و سایه سنگین پدر بر آنان وجود دارد.

وقتی اسم حاتمی کیا در جشنواره فیلم فجر پیچید و مشخص شد پوسف حاتمی کیا فرزند ابراهیم حاتمی کیا کارگردان معروف و پر آوازه سینما فیلمی در جشنواره دارد و خود پدر اسپانسر آن است و تهیه کنندگی آن را بر عهده دارد، نگاه سینما دوستان به آن جلب شد.

فیلم «شب طلایی» ساخته یوسف حاتمی کیا در خود روایتی از یک خانواده آشفته دارد و نشان می دهد یک خانواده چه زوایای پنهان و آشکاری دارد و وقتی این زوایا معلوم خواهد شد که یک اتفاق غیرمنتظره در آن روی دهد.

حاتمی کیای پسر به نوعی می خواهد این خانواده آشفته را محصول جامعه آشفته کنونی بداند و آن را نماد جامعه خود می شمارد، جامعه و یا خانواده نشان داده شده در این فیلم کاملا مبهم، دروغگو و فریب کار معرفی می شود.

البته باید به این نکته اشاره کرد که این فیلم از لحاظ ساخت یک فیلم کاملا استاندارد سینمایی محسوب می شود که سایه پدر و کارهای سینمایی ماندگارش بر آن دیده می شود و می شود فهمید ابراهیم حاتمی کیا علاوه بر تهیه کنندگی دستی بر سر و گوش فیلم کشیده است و فیلم را فیلم سینمایی کرده است.

در سکانس های مختلف این فیلم کارگردان یادآور می شود که آنچکه ظاهری زیبا دارد وقتیکه مشکلی پیش می آید و به درون آن می روی خواهی دید که چه ابعاد زشت و کثیفی در خود نهفته خواهد داشت.

در سکانسی از فیلم که مثلا جشن تولد است وضعیت خوب نمایش داده می شود و همه چیز گل و بلبل است اما به محض اینکه اتفاق گم شدن پیش می آید این خانواده گل و بلبل به یکباره از هم می پاچد و همه که در آن فامیل و برادر و خواهر هستند به یکباره به هم مضنون می شوند.

در این فیلم می توان موارد بسیاری را دید که ارزش های اخلاقی و معنوی زیر پا گذاشته شده و به راحتی به سخره گرفته می شود، مثل سکانسی که فرد مذهبی که زبان آذری دارد تذکرهایی برای خاموش کردن آهنگ می دهد و بقیه او را مسخره می کنند.

همچنین می توان در سکانس های مختلفی دید که مرد آذری با لهجه ای که دارد مسخره شده و کسی او را به حساب نمی آورد و او و همسرش که تنها چادری در این فیلم  است و نماد دین داران می شوند به آنها توهین می شود دیندارانی که به مانند بقیه فیلم هایی که امروز روی بیلبردهای بزرگ به ریش، تسبیح و نمازشان توهین می شود.

این توهین به مذهبی ها را می توان در سکانس هایی کاملا مشهود دید زیرا تنها زن چادری در این فیلم دعا نویس و خرافاتی به حساب می آید و همه او را به سخره می گیرند و این از آن مواردی است که کاملا افراد مذهبی به مانند فیلم های دیگر مسخره می شوند.

در بحث ارزش های اخلاقی چیزی که در سکانس های مختلف این فیلم دیده می شود دروغ گویی افراد خانواده است که به راحتی هر چه تمام تر به یکدیگر دروغ می گویند، این دروغ گویی ها بین فرزند و مادر، بین زن و شوهر و بین بقیه افراد کاملا دیده می شود، در سکانسی از این فیلم می توان دید که وقتی دستگاه گنج یاب برای یافتن طلا آورده می شود برای امتحان دنبال طلای واقعی می گردند و وقتی حلقه زنی که ازدواج کرده است گرفته می شود معلوم می شود که بدلی بوده و طلای واقعی نیست و شوهرش به او دروغ گفته است.

فیلم سینمایی شب طلایی را می توان فیلمی خوش ساخت ولی با مضامینی غیر دینی و ارزشی شمرد فیلمی که ترویج گر ناامیدی و یأس بوده و جامعه پیرامون خود را جامعه ای دروغ گو و فریب کار معرفی می کند.