تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، بار دیگر رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود جریان حق از باطل را مشخص کرده و راه پیشرفت و موفقیت را نیز بیان فرمودند. ایشان با تصریح بر این نکته که انقلاب اسلامی گامی بود در مسیر بعثت نبوی، پیشرفتهای انقلاب را عنصری مؤثر در جذب مردمان به انقلاب دانستند و همچنین اظهار داشتند که ما هنوز در نیمه راه هستیم و «اگر چنانچه انسانها در آن خط قرار بگیرند، میتوانند به اهداف والایی دست پیدا کنند که به نظر عادّی و محاسبات عادّی، ناممکن به نظر میآید»؛ راه بعثت نیز دو مؤلفه تعقل و اخلاق است و «اسلام این دو ارزش متعالی و بینظیر را هدیه کرده به بشریّت و تحریص بر آن کرده که این بزرگترین هدیهای است که اسلام میتواند به بشریّت اعطا کند و اعطا کرده است».
ایشان در ادامه سخنان خود به مسألهای مبلابه اشاره کردند که ریشهای عمیق دارد و آن سودای سکولاریسم است که هنوز در اذهان برخی وجود دارد و اخیرا در ماجرای نشست صدسالگی حوزه نمونهای از آن را دیدیم. «بر خلاف نظر آن کسانی که دین را جدای از سیاست معرّفی میکنند و دین را از زندگی، از سیاست و از حکومت بکلّی جدا میکنند، از قبل هم بودند و با حرکت انقلابی این تلاش خنثی شد، ولی خب باز آدم مشاهده میکند که کسانی زمزمه این را شروع کردهاند؛ با نوشتن و گفتن و مانند اینها». سپس رهبر معظم انقلاب به نتیجه این سخنان اشاره کردند که منجر به اشاعه جاهلیت مدرن میشود و مصداق بارز آن را آمریکا دانستند.
حضرت آیت الله خامنهای در تحلیل جنگ موجود، ماهیت آمریکا را نشانه گرفتند و سعی داشتند پرده از روی علت این جنگ که آمریکا و فعالیتهایش بود بردارند. ایشان تصریح کردند که «اساساً رژیم ایالات متّحدهی آمریکا، یک رژیم بحرانساز و بحرانزیست است؛ از بحران تغذیه میکند، ارتزاق میکند... لذا کانونهای بحران را خلق میکند». چه بسا این جنگ نیز دامی بود که آمریکا برای اوکراین، روسیه و حتی برای انحراف افکار عمومی جهانیان پهن کرد تا به اینجا مشغول شوند و آمریکا بتواند کار اصلی خود را انجام دهد؛ بدون اینکه دنیا و کشورهای قدرتمند همچون روسیه، چین و ایران حساس شوند. سابقه نشان داده که پس از جنگ و بحران، آمریکا گامی رو به جلو داشته و بهره خود را از این آب گل آلود برده است.
حمایت تمام قد عوامل سلطه از اوکراین
جنگ، جهانی است
یکی دیگر از احتمالاتی که در جنگ بین روسیه و اوکراین میتوان داد، این است که آمریکا با راه اندازی این درگیری سعی داشته وجهه جهانی روسیه را خراب کند و همانگونه که در جنگ سرد شوروی را در منظر مردم بد و کثیف و عقب مانده نشان داد و ابتدا در افکار عمومی آن را نابود کرد، روسیه را نیز به این بلا دچار کند و اذهان عمومی را نسبت به این کشور که یکی از مخالفان سرسخت و پرقدرت آمریکا است، خراب کنند. از فوتبال گرفته، تا فیلمها و سریالها، بازیهای رایانهای و موبایلی، فضای مجازی و... روسیه تخریب و اوکراین مظلوم نشان داده میشود. در حقیقت آمریکا با راه اندازی این درگیری ذهن های مردم جهان را وارد جنگ رسانهای کرده و در حال عملیات شناختی برای تطهیر خود و ساخت یک دشمن مشترک برای جهانیان به نام روسیه است.
این در حالی است که دولت مرکزی اوکراین در خصوص شهرهای شرق این کشور، به خصوص دونتسک و لوهانسک که ریشهای روسی دارند، سخت ترین کشتار را انجام میداد ولی صدایی از کسی در نمیامد؛ کییف آن شهرها را در منگنه گذاشته بود که اتفاقا یکی از عوامل استقلال طلبی این دو شهر، همین درگیریها با دولت مرکزی بود. در سایر کشورها به خصوص یمن که قتل عام صورت میگیرد نیز رسانههای دنیا ساکت اند و فضای مجازی حمایتی نمیکند زیرا این فضا به عنوان ابزاری در اختیار یهودیان بین الملل است و در راستای سیاستها آمریکا.
ضمنا در داخل ایران نیز میبینیم که ایادی آمریکا و غرب از هیچ تلاشی برای تخریب روسیه و مظلوم نشان دادن اوکراین و اروپا فروگذار نکردند. البته شایسته تأکید است که ما مخالف جنگ و درگیری هستیم اما معتقدیم همانگونه که رهبری فرمودند، ریشه این جنگ حل و فصل شود که عبارت است از حضور آمریکا و ناتو در این کشور. جنگ نیابتی همان چیزی است که سالها آمریکا آن را در دستور کار خودش قرار داده و با طعمه کردن سایر کشورها، بهره خود را از جنگ میبرد و مهم تر از این، سخن نوام چامسکی است که میگوید: یک قاعده کلی وجود دارد؛ نباید به کشورهایی که قادر هستند علیهتان بجنگند حمله کنید. همیشه به کسانی حمله کنید که توان جنگیدن را ندارند و اینگونه میتوانید به قهرمانهای قدری مبدل شوید و رژههای پر تمطراق پیروزی راه بیندازید؛ اما در حقیقت باید بدانید نباید با کسی که قادر است به طرف شما شلیک کند، درگیر شوید.
فرمانده کم سرباز
یکی از ایراداتی که از همان ابتدای کار دولت جدید به آن وارد میشد و امروز مشخص شده که ایرادات وارد است، تأخیر و تسامح در تغییر مدیران خرد و میانی و حتی بالا دستی بود. یکی از تحلیلگران اینگونه اوضاع این روزهای دولت را تشریح میکند و خطاب به رئیس جمهور میگوید شما مانند فرماندهای خوب و کاردان هستید که فرمان صادر میکند ولی سرباز و نیرویی برای اجرایی شدن فرامین خود ندارد. این مسأله نیز ناشی از باقی ماندن خیل کثیر مدیران از دولت قبل است و یا حتی اگر شخص مدیر تغییر کرده، مدیر بعدی با نفوذ وی تعیین و جایگزین شده که درواقع مسیرش همان مسیر است.
به عنوان نمونه میتوان به دستورات رئیس جمهور در امرور اقتصادی، کنترل بازار و یا همین دستور اخیرش درباره خودرو سازی اشاره کرد که حقیقتا دستورات بجا و درستی بود؛ ولی مشکلی که این دولت دارد، عدم وجود مدیران خرد و میانی همراه است و تنها علت زمین ماندن فرامین رئیس جمهور نیز همین است. جناب آقای رئیسی باید این نکته را مدنظر داشته باشد که فراجناحی کار کردن به این معنا نیست که مدیران دولتهای اصلاح طلب قبل را ابقاء یا آنان را با یکی همانند خودشان تغییر دهید؛ این مسأله در رابطه با اصولگرایان نیز جاری است و نباید با شعار فراجناحی کار کردن، برخی از مناصب را به این احزاب واگذار کنید.
فراجناحی بودن، یعنی مردمی بودن زیرا جناحها و احزاب به فکر همه چیز هستند جز پیشرفت مردم و کشور. در نتیجه فراجناحی عمل کردن یعنی بیرون انداختن تمام جناحها از مدیریت کشور و انتصاب مدیرانی مردمی و دلسوز. عمده مشکلات دولت جدید نیز همین دو رنگی در بین مدیران سطوح مختلف کشور است و از آنجایی که آب جریانات سیاسی با هم در یک جوب نمیرود و هرکسی مسیر خودش را دارد، فرامین رئیس دولت در این میان ذبح شده و بازنده اصلی این بازی نیز مردم و کشور هستند؛ پس باید بدون تسامح فراجناحی بود و به هیچ جریان سیاسی میدان نداد تا عنان کار را در دست گیرید. آزمودن ازموده شده، خطاست!/110/
محمد محققی