آخرین تحلیل هفتۀ سال ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در هفتهای که گذشت، اقداماتی از سوی دولتها صورت پذیرفت که بازخورد جهانی داشت که میتوان مهمترین آن را حمله ایران به مواضع جاسوسی موساد در اربیل عراق دانست که در کل جهان و به خصوص منطقه ما، تأثیرات محسوسی داشت. روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیهای در رابطه با همین حمله تصریح کرد: در پی جنایات اخیر رژیم جعلی صهیونیستی و اعلان قبلی مبنی بر بی پاسخ نگذاردن جنایت ها و شرارت های این رژیم منحوس «مرکز راهبردی توطئه و شرارت صهیونیستها» مورد هدف موشکهای قدرتمند و نقطه زن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت.
مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق طی پستی در توئیتر به این حمله واکنش نشان داد و نوشت: «حملهای که شهر عزیز اربیل را هدف قرار داد و ساکنان آن را به وحشت انداخت، حملهای به امنیت مردم ماست. ما با نخست وزیر منطقه کردستان تحولات را پیگیری کردهایم و نیروهای امنیتی ما این حمله را بررسی خواهند کرد و هرگونه آسیبی به امنیت شهرهایمان و سلامت شهروندانمان را برطرف خواهیم کرد». همچین برهم صالح، رئیس جمهور عراق نیز حمله به اربیل را «جنایتی تروریستی» خواند و آن را محکوم کرد و طی پستی در توئیتر نوشت که این حمله به لحاظ زمانبندی آن که با آشکار شدن نشانههای حل بحران سیاسی در عراق رخ داده، مشکوک است و هدف از آن برهم زدن اقدامات برای تشکیل دولتی مقتدر در عراق است. مقتدی صدر نیز در توییتر نوشت: «اربیل زیر آتش خیانت و خسران.. و زیر درد گرسنگی... گویی کردها عراقی نیستند..کردها به منزله ریه عراق و بخشی لاینفک از آن هستند..اربیل جز برای اعتدال، حاکمیت و استقلال زانو نخواهد زد».
پس از این حمله، سفیر ایران در بغداد توسط دولت عراق احضار شد تا پاسخگو باشد. وی در کنفرانس بین المللی «کرامت انسانی در گفتمان حسینی» در کربلای معلی در این باره گفت: «در کردستان پایگاهی برای اسرائیلی ها ایجاد کردند و از آنجا علیه امنیت جمهوری اسلامی ایران فعالیت می شد؛ جمهوری اسلامی از امنیت خودش نمی تواند کوتاه بیاید و بارها به مسئولان اقلیم تذکر دادیم، اما متأسفانه این پایگاه علیه امنیت ما وارد عمل شد و جمهوری اسلامی نیز علیه آن اقدام کرد. بنابراین برای ما حاکمیت عراق بسیار مورد احترام است». جدای از اینکه چه اتفاقی در آن بازجویی رخ داد، خود این کار نشانه دور شدن عراق از ایران است؛ مسئولان عراقی باید مراقب باشند که اگر بخواهند با صهیونیستها یا دست نشاندههایشان در منطقه همراه شده و پشت به ایران و امنیت ملیشان بکنند، از سوی «بسیج مردمی خود» بیرون انداخته میشوند.
هلال شیعی که با اندیشه رهبر معظم انقلاب و همت سردار سلیمانی محقق شد
در آرزوی امپراطوری اسلامی
عربستان، ترکیه، ایران و نسبتا عراق مدعی حکومت اسلامی هستند. عربستان در آرزوی حکومت بنی امیه و ترکیه سودای امپراطوری عثمانی است؛ ایران هم داعیه دار اسلام ناب محمدی است. عربستان و ترکیه از بیخ و بن راه را اشتباه رفته اند و روی شاخهای نشستند که در حال بریدن تنه آن درخت هستند. آنها باید بدانند اگر کفار را بر خود مسلط کردند، اگر چه بتوانند دشمنان خود را نابود کنند ولی در پایان خودشان نیز به دست همانان نابود میشوند زیرا دشمن از وجود اسم اسلام و نبی مکرم هراس دارد و اگذ بتواند حتی اجازه نمیدهد پوستینی وارونه هم از اسلام باقی بماند.
آنکارا که وضعیت فکری فرهنگی اش مشخص بود و سیاست اردوغان نیز روشن؛ به دنبال نردبانی برای بالا رفتن هستند چه در سمت شرق، چه غرب، چه شما و چه جنوب. اخیرا دیدیم که این کشور وابسته با کمی جنگ اقتصادی به مرز فروپاشی اقتصادی رسید و از ابتدای سال جدید میلادی، ارزش پولش بالغ بر 50 درصد سقوط کرد و همچنین اوضاع فکری و فرهنگی اش نیز که نیاز به بیان ندارد. در نتیجه ترکیه از میدان رقابت برای رسیدن به حکومت اسلامی کنار میرود اما ریاض همچنان ایستادگی میکند و چه بسا از نظر مادی نیز رو به پیشرفت باشد.
با درگیری روسیه و اوکراین و تحریم نفتی روسیه از سوی ناتو و آمریکا، قیمت نفت عربستان بالا رفته و اگر چندماه اوضاع به همین گونه ادامه داشته باشد، تمام هزینههای عربستان که در جنگ با یمن از دست رفته باز خواهد گشت. از طرفی با قدرت گرفتن مقتدی صدر در عراق، رابطه این دو کشور با هم به گونهای شده که کار را از دست شیعیان عراق در میآورند و به تجار و افراد سعودی واگذار میکنند. اما مشکلی که عربستان دارد این است که با دستان خودش برای نابودی خود اقدام کرده است. حمله به یمن شروع این نابودی بود و احیرا نیز با اعدام مخالفان خود و به خصوص شیعیان این کشور، در نابودی خود تعجیل کرد. در این میان فقط ایران است که اگر بتواند اقتصاد خود را سروسامان دهد و از لحاظ مبنایی خود را تقویت کند، قطعا به تمدن نوین اسلامی دست خواهد یافت.
سالی که گذشت
در سال گذشته بهترین اتفاقی که رخ داد، تغییر دولت بود که جان تازهای به کالبد خسته کشور داد. اگر از خیانتهای دولت قبل چشم بپوشیم، خستگی و ناکارآمدی دولت دوازدهم ما را چشم به راه تغییر دولت کرده بود و اکنون که دولت تغییر کرده، نور امید به دلهای مردم تابیده شده است. بسیار برازنده است که رئیس جمهوری خود را موظف کند هر هفته در میان مردم حاضر شود و مستقیما با مردم به گفتوگو بنشیند زیرا بسیاری از دردها و مشکلات در گیرودار بروکراسی فراموش شده و منتقل نمیشود. البته تنها ایرادی که میتوان به این دولت گرفت این است که یکدست نیست و از هر طیفی نیرو گرفته است و این به ضرر مردم است نه به نفعشان!
و اما در سال گذشته دو مرجع بزرگوار رحلت کردند و ضربهای سهمگین به جهان اسلام وارد شد؛ صرف وجود عالم ربانی، بلا و مشکلات را دفع میکند و خیر و برکت به همراه دارد. نکتهای که حوزه علمیه باید بدان توجه داشته باشد، تربیت عالم ربانی است؛ هم عالم و هم ربانی. امروزه کسانی هستند که علمیت خوبی دارند و حتی رسالههایشان نیز چاپ شده و مترصد فرصت مناسب برای انتشار آن هستند اما به اذعان نزدیکانشان و با خبران، جنبه ربانی در آنان ضعیف است و یا مسیر غلطی را طی کرده اند که جایگزینی این افراد به جای علمای ربانی، بسیار برای کشور و آینده اسلام خطر خواهد داشت.
سال گذشته با تمام مسائلش گذشت و چیزی که باقی مانده تجربیات آن است که اگر استفاده نشود، قطعا خسران بزرگی برای ملت ما خواهد بود. نکته دیگری که باید برای ما بیش از پیش مسجل شده باشد، حمایت و اطاعت از ولی فقیه به عنوان امام جامعه است. هر سخنرانی و تصمیمی که ایشان بیان فرمودند، چیزی جز خیر و خوبی برای مردم در آن وجود نداشت و البته صدمات ما نیز از عدم فرمانبرداری از فرامین ایشان است.
با ما در سال 1401 هم همراه باشید...